دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۵۳ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

۱۹
آبان

مقاله: جایگاه هویت در پایان نامه های دانشجویی

مجتبی مقصودی

فصلنامه مطالعات ملی؛ ش31، سال هشتم، شماره 3، 1386: 98 - 81 

چکیده :با درک اهمیت و جایگاه «هویت» در مناسبات اجتماعی و تعاملات گروهی و با توجه به موقعیت بین رشته‌ای این مفهوم، این پژوهش درصدد است تا جایگاه موضوع و مفهوم هویت را درعناوین پایان‌نامه‌های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه‌های دولتی شهر تهران، در قالب بررسی کمّی و استقرایی، مورد شناسایی قرار دهد و از این‌رو، به این پرسش اساسی می‌پردازد که چه تعداد از پایان‌نامه‌های دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه‌های دولتی شهر تهران، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم، موضوع هویت را در عناوین و در دستور مطالعات خود داشته‌اند؟

در انجام این پژوهش، از روش و تکنیک تحلیل محتوا و در جمع‌آوری اطلاعات، از تمام‌شماری از 700 عنوان پایان‌نامه از 8 دانشگاه و مرکز آموزشی دولتی مستقر در شهر تهران استفاده شده و برای فهم بهتر موضوع، از دو مدل مفهومی بهره گرفته شده است. در مدل مفهومی اول، هویت به مثابه متغیری وابسته و متأثر از عناصر و مؤلفه‌های هویت‌ساز اعم از محیط داخلی و خارجی و در مدل مفهومی دوم، هویت به عنوان متغیری مستقل با طیف وسیعی از کارکردها و برون‌دادهای هویتی مورد توجه قرار گرفت. به کارگیری مفهومی موسع از هویت، منتج به این جمع‌بندی شد که حدود 40 درصد از پایان‌نامه‌ها، کم‌وبیش، موضوع هویت را در دستور کار خویش داشته‌اند. در برداشت مضیق و معطوف به صرف واژه «هویت»، تنها 6 عنوان پایان‌نامه و قریب به  یک درصد از مفهوم مذکور بهره گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها: هویت، پایان‌نامه دانشجویی، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، تحلیل محتوا

  • مجتبی مقصودی
۱۶
آبان

پیش نیازهای توسعه علمی دانش سیاسی در ایران عصر سایبری

 

مجتبی مقصودی

سخنرانی در همایش ملی فضای مجازی و سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی

تبریز، تالار استاد شهریار، 1390/8/12 

     عصر سایبری چیست و به چه دنیایی ارجاع دارد و چه تاثیری بر دانش سیاسی کشور برجای گذارده است؟ چشم انداز و تاثیرات آتی این عصر بر این حوزه و این علم و نیز بر مناسبات اساتید و دانشجویان در ایران چیست، به علاوه پیش نیازهای توسعه علمی دانش سیاسی در ایران در عصر سایبری چه می باشد؟   

    علیرغم وجود تفاوت های ظریف و مهم میان فضای سایبری و فضای مجازی؛ عصر سایبری به دوران جدیدی اشاره دارد که با انقلاب در ساخت و بکارگیری سیستم های ارتباطات الکترونیکی و وقوع تحولات عظیم در عرصه های اطلاعاتی و ورود ابزارهای نوین در سطح اجتماعی نظیر اینترنت، شبکه های ماهواره ای و ایجاد جامعه شبکه ای و گسترش شبکه های اطلاعاتی؛ فاصله ها را حذف، امکان برقراری ارتباطات لحظه ای را فراهم ساخته است.   

  گسترش شتابان فضای مجازی در سال های اخیر چه  الزامات و وظایف جدیدی را متوجه انجمن های علمی و از جمله انجمن علوم سیاسی و جامعه علوم سیاسی کشور می نماید؟

  • مجتبی مقصودی
۰۲
آبان

مقاله

SMS و کارکردهای سیاسی - اجتماعی آن

مجتب مقصودی و منیره عرب

اطلاعات سیاسی- اقتصادی،سال بیست و دوم، شماره 245-246،بهمن و اسفند 1386: 221 - 202

چکیده   

سرویس پیام کوتاه، در زمره آخرین دستاوردهای فناوری ارتباطی در یک دهه اخیر، طیف وسیعی از کارکردها و در مواردی کژکارکردی ها در سطح جهان و جامعه ایران را به همراه داشته است. نویسندگان مقاله با عطف توجه به گسترش بی سابقه این ابزار ارتباطی در سطح جامعه و به ویژه جوانان و دغدغه های حاصل از آن، با دستمایه قرار دادن نظریه کارکردگرایی، به طرح نکات فنی و تکنیکی از SMS مبادرت ورزیده و در ادامه مقاله، به طرح ویژگی ها و کاربردهای آن پرداخته اند.  

  تاریخچه SMS در ایران و کارکردهای گوناگون، به ویژه کارکردهای سیاسی- انتخاباتی و رقابتی آن در دو انتخابات اخیر کشور، بخش دیگری از این پژوهش را تشکیل می دهد.   

نویسندگان اثر، در آخرین بخش مقاله، تجربه برخی کشورهای توسعه یافته در اروپا و اقیانوسیه، کشورهای شرق آسیا و خاورمیانه را نیز مورد توجه قرار داده و نسبت میان SMS با موضوعاتی نظیر انتخابات، جنبش های سیاسی و دموکراسی را به بحث و بررسی کشیده اند.واژگان کلیدی: سرویس پیام کوتاه، ایران، کارکرد گرایی، انتخابات، جنبش های سیاسی و دموکراسی

  • مجتبی مقصودی
۲۶
مهر
پژوهشنامه علوم سیاسی، سال دوم، شماره 5، زمستان 1385: 152 - 143 مجتبی مقصودی چکیده:در گونه‌شناسی پژوهش‌های علمی رساله‌ها یا پایان‌نامه‌های تحصیلی یکی از مهمترین انواع پژوهش‌ها محسوب می‌شوند. هر دانشجوی مقطع کارشناسی ‌ارشد و دکترا در پایان‌ دوره‌های آموزشی عهده‌دار تدوین رساله‌ای است که پس از انتخاب موضوع و ارائه طرح نامه به گروه آموزشی مربوطه و طی پروسة علمی ـ اداری - به‌خصوص تصویب عنوان در شورای پژوهشی دانشکده- توسط دانشجو جنبة عملیاتی و رسمی به خود می‌گیرد و در‌نهایت پس از تهیه و تدوین، در جلسه‌ای به طرح و دفاع از یافته‌ها و نتایج خود می‌پردازد.علی‌رغم طیف وسیع و گسترده‌ای از پرسش‌ها که در ارتباط با پایان‌نامه‌های دانشجویی قابلیت طرح و بررسی دارد، این پژوهش به دنبال پاسخ‌گویی به این پرسش محدود و در‌عین‌حال مهم است که: «به لحاظ تنوع و فراوانی موضوعی، عناوین پایان‌نامه‌های دانشجویی از چه وضعیتی برخوردار است؟» بدین ترتیب در اثنای پژوهش مشخص خواهد شد چند درصد از رساله‌ها به مسائل ایران و چند درصد به مسائل دیگر کشورها می‌پردازند، تمرکز بر مباحث انتزاعی، نظری و اندیشه‌ای تا چه حد است و چند درصد از موضوعات کاربردی‌تر به نظر می‌رسند؟ هم‌پوشانی، شباهت و تکرار عناوین پایان‌نامه‌ها تا چه میزانی است و در چه حوزه‌‌هایی خلأ وجود دارد؟فرضیة اصلی  این پژوهش آن است که: «به‌رغم دقت‌ِ نظر مسئولین و مراجع علمی صلاحیت‌دار (مدیران گروه‌ها، شورای پژوهشی، اساتید راهنما و مشاور) در تأیید و تصویب عناوین پایان‌نامه‌های دانشجویی، بخش قابل‌ توجهی از رساله‌ها با دورافتادگی از واقعیات و نیازهای سیاسی-اجتماعی جامعه و کشور، جنبة غیرکاربردی داشته و تکرار و هم‌پوشانی از‌جمله نکات قابل طرح در عناوین پایان‌نامه‌های دانشجویی محسوب می‌شود؛ هر‌چند در پژوهش پیمایشی، این فرضیه مورد تأیید قرار نگرفت.به لحاظ روشی و به تناسب نوع تحقیق و ماهیت پژوهش، در جمع‌آوری اطلاعات از روش استقرایی بهره گرفته شده است. از میان جامعة آماری یا رساله‌های دو مقطع کارشناسی‌ارشد و دکتری رشته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، دستمایة این پژوهش نمونه‌گیری تصادفی از 700 عنوان پایان‌نامه می‌باشد. محدودة زمانی عناوین پایان‌نامه‌ها بین سال‌های 1385-1370ه‍.ش و محدودة مکانی از 8 دانشگاه و مرکز آموزشی دولتی مستقر در شهر تهران شامل: دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس، امام صادق(ع)، علامه طباطبایی، تربیت معلم، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انتخاب شده است.واژه‌های کلیدی: پایان نامه، کارشناسی ارشد، دکتری ، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل  
  • مجتبی مقصودی
۲۱
مهر
فصلنامه ره نامه سیاستگذاری، سال دوم، شماره دوم( 4مسلسل)، تابستان 1390: 73 - 41 مجتبی مقصودی و شقایق حیدریچکیده:   از  اواخر سال 2010  در خاورمیانه و شمال آفریقا و در جهان عرب جریان هایی آغاز شده، که برخی از آنها به وقوع انقلاب در کشورهایی مانند تونس، مصر و لیبی انجامید و در برخی کشورها مانند یمن و بحرین، در حال وقوع و شکل گیری است. این موضوع توجه بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران در داخل و خارج منطقه را به خود معطوف داشته است؛ این تحولات دومینووار که از آن تحت عنوان «بهار عرب» یاد می شود، برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، و بر روی تمامی کشورهای منطقه از جمله ایران، می تواند پیامدهای بلندمدتی داشته باشد. این تأثیرات شاید در کوتاه مدت چندان ملموس و محسوس نباشد، ولی در درازمدت تأثیرات گسترده ای بر کل منطقه خواهد گذاشت که این مسئله، خود گواه اهمیت این جنبش ها و تحولات است. براین اساس مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی وجوه مختلف تشابه و تفاوت این جنبش ها در خاورمیانه، نحوه برخورد کشورهای مربوطه با آنها، نقش قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در برخورد با این جنبش ها و آینده شناسی این جنبش ها می پردازد. دموکراسی خواهی، مشکلات اقتصادی، نبود عدالت اجتماعی، حکمرانی بد، خفقان سیاسی، شکاف طبقاتی و نقش جوانان، زنان و رسانه های نوین از جمله عواملی هستند که در شکل گیری بهار مؤثر بوده اند. البته باید توجه داشت که میزان تأثیر هر کدام از این عوامل، نحوه برخورد حکومت ها با این جریانات و شکل مقاومت و اعتراض، در کشورهای مورد بررسی یکسان نبوده است، که پژوهش حاضر به این موضوع و سایر موارد تشابه و تفاوت این تحولات نیز می پردازد.واژگان کلیدی: جنبش های عربی، جهانی شدن، خاورمیانه، دموکراسی خواهی، رسانه های نوین.
  • مجتبی مقصودی
۲۰
مهر
پژوهشنامه علوم سیاسی (علمی ـ پژوهشی)، سال دوم، شماره 7، تابستان 1386: 112 - 97                                                                                                                                                                                     مجتبی مقصودی و سید مرتضی فتاحی            چکیده:   در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی ایران که مهم‌ترین هدف آن بررسی رابطه دولت و جامعه است، عمدتاً از چه روش‌هایی استفاده شده است؟ هدف مقاله حاضر بررسی و نقد پاسخ‌هایی است که دکتر امیرمحمد حاجی‌یوسفی در مقاله خود با عنوان «گونه‌شناسی روش‌های مطالعه جامعه‌شناسی سیاسی ایران»(1) به سؤال مذکور داده است؛ هرچند موضع جستار حاضر صرفاً در نقد یک مقاله خلاصه نمی‌شود. حاجی یوسفی در مقاله خود خاطرنشان نموده است که در مطالعه جامعه‌شناسی سیاسی ایران عمدتاً از چهار روش و رهیافت(2) فرهنگ سیاسی و نخبه‌گرایی، تحلیل طبقاتی، اقتصاد سیاسی و تحلیل گفتمانی استفاده شده است. نویسندگان مقاله حاضر ضمن ارائه تصویری کلی از مقاله حاجی‌یوسفی، ضرورت بسط دامنه گونه‌شناسی چهارگانه وی به سایر آثار جامعه‌شناسی سیاسی ایران را مورد تأکید قرار داده‌اند. نتیجه چنین اقدامی متضمن افزودن سه رهیافت دیگر به گونه‌شناسی مذکور است: رهیافت توصیفی ـ تاریخی، رهیافت تحلیلی ـ تبیینی و رهیافت جنبش‌های اجتماعی. بازبینی واژه‌شناختی مفاهیمی نظیر هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی و تنظیم مزر مفاهیمی همچون «روش» و «رهیافت» نیز در اثنای نقد محتوایی مقاله مذکور به انجام رسیده است.واژگان کلیدی: جامعه‌شناسی سیاسی ایران، رهیافت توصیفی ـ تاریخی، رهیافت تحلیلی ـ تبیینی، رهیافت جنبش‌های اجتماعی، روش استقرایی.
  • مجتبی مقصودی
۱۷
مهر
فصلنامه مطالعات ملی؛ 28، سال هفتم، شماره 4، 1385: 108 - 83           مجتبی مقصودی                                                                                                                             چکیده :   برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه و وجود رقابت سیاسی یکی از وجوه دموکراسی و مشروعیت نظام‌های سیاسی محسوب می‌گردد که در جوامع در حال گذار به دموکراسی از اهمیت دوچندان برخوردار است. در این مقاله نویسنده ضمن تلاش برای تبیین ابعاد نظری انتخابات و فرایندهای آن، جایگاه اقوام را در مبارزات انتخاباتی جوامع در حال گذار به دموکراسی تشریح نموده، گام‌های ایرانیان در گذار به دموکراسی و تجربیات تاریخی آنها را برمی‌شمارد، و ضمن دسته‌بندی رویکردهای مختلف نسبت به مشارکت سیاسی اقوام در جامعه سیاسی ایران به سه دسته مونولوگیست‌ها، دیالوگیست‌ها و اپورتونیست‌ها، با دستمایه قراردادن 9 دوره انتخابات ریاست جمهوری، میزان مشارکت مردم دو استان کردستان و سیستان و بلوچستان را مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.کلید واژه‌ها: ‌مشارکت انتخاباتی، اقوام، کردستان، بلوچستان، انتخابات ریاست جمهوری
  • مجتبی مقصودی
۱۳
مهر
چکیده مقالات همایش: ایران، سیاست، آینده شناسی، تهران: انجمن علوم سیاسی ایران،1389، ص 107                                                                                  مجتبی مقصودی     در آستانه ورود به دومین دهه قرن بیست ویکم و علیرغم  افزایش مشارکت و  حضور فعالانه زنان در اکثر حوزه های اجتماعی- فرهنگی و سیاسی در سطح ایران ، منطقه و جهان؛ ارتش و نیروهای مسلح ایران کم وبیش به لحاظ ساختاری با تفکیک جنسیتی و در قامتی مردانه حضور زنان را در بخش های مختلف نیروهای مسلح ارتش  به ویژه رزمی ، صف و فرماندهی و رده های میانی و بالا  تجربه نمی نماید و علیرغم عدم وجود ممنوعیت های قانونی برای عضویت زنان در نیروهای مسلح کشور، به زنان تنها فرصت حضور محدود، کمرنگ و در سایه را در مسئولیت های اداری،پزشکی و پرستاری را داده است و این در حالی است که در بخش قابل توجهی از ارتش های جهان مشارکت زنان درصفوف میانی فرماندهی و عملیات رزمی امری طبیعی و اجتناب ناپذیر تلقی می شود. از جبهه های جنگ عراق و افغانستان تا ساختار ارتش چین و کره شمالی و ارتش های حرفه ای در بیش از یکصد کشور جهان و...     قطعا عوامل و زمینه های مختلفی درعدم فراخوان وجذب زنان در نیروهای مسلح ارتش جمهوری اسلامی ذیمدخل است از موانع فرهنگی، اجتماعی، ساختاری تا ملاحظات ایئولوژیک و دینی نظام سیاسی در ایجاد این وضعیت موثر می باشد     از زمان تاسیس ارتش نوین در ایران از اوایل دهه سوم قرن بیستم و بجز آخرین دهه حکومت پهلوی که به صورت محدود از زنان در ساختار نیروهای ارتش ایران بهره جست ؛ ارتش ایران تا کنون بعضا دارای ساختاری مردانه بوده است . از منظر آینده پژوهی با توجه به شرایط و روندهای موجود و تلقی بخشی از نیروهای اجتماعی و از جمله اقشار قابل توجهی از زنان نسبت به این سیاستگذاری به عنوان تبعیض مثبت و به ویژه عدم مطالبات مشارکتی زنان برای عضویت و ایفاء نقش و جایگاه موثر در نیروهای مسلح ،بنظر نمی رسد در کوتاه مدت تغییر جدی در این وضعیت پدید آید هر چند در درازمدت از این مشارکت گریزی نیست.کلید واژه ها: مشارکت زنان، نیروهای مسلح، ارتش، ایران، آینده پژوهی
  • مجتبی مقصودی
۱۳
مهر
چکیده مقالات همایش: وضعیت پژوهش در حوزه علوم سیاسی و روابط بین الملل در ایران، تهران، انجمن علوم سیاسی ایران، اردیبهشت 1388،ص 62                                                                                                                                            مجتبی مقصودی                                                   "اعتماد" به مثابه مفهومی سنتی  و "اعتماد اجتماعی" به عنوان مفهومی مدرن و برآمده  و برآیند  دوران مدرنیته ، زمینه ساز همکاری داوطلبانه وهمدلانه  میان اعضاء جامعه بوده و از مولفه های توسعه و مشارکت  اجتماعی و از اجزاء سرمایه اجتماعی محسوب می شود.   تصور و انتظار اتوپیایی از جامعه علمی و فضای پژوهشی کشور و از جمله رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل ایران بدون در نظر گرفتن ملاحظات فرهنگی،تجربه تاریخی و واقعیات سیاسی- اجتماعی و اقتصادی امری خطا است. با چنین پیش فرضی پژوهش های مشترک در این دو رشته دانشگاهی به لحاظ کمیت،کیفیت، تنوع و اثربخشی چنانکه باید وشاید از سطح مناسبی برخوردار نیست.اگرچه در سال های اخیر به دلایل برونزا   و سیاست گذاری های آموزشی و متاثر از افزایش فارغ التحصیلان دوره های تحصیلات تکمیلی و استخراج مقاله از درون برخی پایان نامه ها و سفارش برخی پروژه ها از سوی نهادهای دولتی، به لحاظ کمی از روندی رو به رشد برخوردار گردیده است ، ولی هنوز پژوهش های مشترک میان صاحبنظران و کارشناسان این دو رشته علمی به مثابه فعالیتی غیر انفرادی(بعضا دو یا چند نفره) ، داوطلبانه ، جدی و مساله محور ، اثربخش، برنامه ریزی شده ، با تقسیم کارمشخص و منافع مادی و معنوی مشترک و دو سویه کمتر محلی از اعراب دارد.     از جمله دلایل بروز چنین وضعیتی ، فقدان تعاملات شفاف ، درک نادرست  از منافع دو سویه ، فقدان حسن ظن و  نیز تجربیات شخصی ناخوشایند از برخی  رویکردها  و بهره برداری های ابزاری درهمکاری های مشترک ، معمای اعتماد را نه تنها  در عرصه پژوهش های علمی ، بلکه  در عرصه های صنفی و اجرایی این دو رشته رقم زده است. با در نظر گرفتن این واقعیت که اعتماد امری آموختنی است که در جریان جامعه پذیری در تجربه اجتماعی   می آموزند ؛ این مقاله به دنبال بررسی زمینه های بی اعتمادی و کم اعتمادی  به ویژه در میان پژوهشگران و صاحبنظران رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل ، به عنوان یکی از موانع همکاری های مشترک علمی است. در ادامه این مقاله تلاش خواهد کرد به برخی مکانیسم ، ابزارها  و راههای خروج  از این  وضعیت بپردازد.کلید واژه ها:اعتماد، اعتماد اجتماعی، علوم سیاسی، روابط بین الملل، پژوهش های مشترک
  • مجتبی مقصودی
۱۱
مهر
فصلنامه روژه ف ،سال چهارم ، شماره 11،12 و 13، بهار ، تابستان و پاییز1388، ص 138 - 121 مجتبی مقصودی چکیده:    نویسنده در این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که در تعریف منافع ملی کشور، اقوام چه جایگاهی را به خود اختصاص داده‌اند؟ در ادامه نگارنده استدلال می‌کند، فقدان اولویت‌بخشی به اهداف و منافع در سطح داخلی و خارجی در کنار ساده‌سازی صورت مسئله قومیت‌ها و نگاه توطئه‌انگارانه و امنیتی به مناطق و تقاضاهای قومی به عنوان بخشی از ویژگی‌ها و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر پروسة تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران شرایطی را پدید آورده است تا موضوع قومیت‌ها کماکان شناور و در زمرة مسائل حساس و کلیدی کشور قرار داشته و چشم‌انداز آن در فضای نوین بین‌المللی و منطقه‌ای متلاطم به نظر برسد. نویسنده در راستای تبیین و تحلیل فرضیة اصلی خود ضمن بررسی ابعاد نظری و وجوه مختلف مفهوم "منافع ملی" و اشاره تاریخی‌ـحقوقی به تجربة جهانی و الگوهای موجود ادارة جوامع چندقومی و از جمله تجربة یکصد سالة اخیر ایران تلاش نموده است تا ضمن نسبت‌سنجی میان منافع ملی و قومیت‌ها در ایران دو الگوی "نظم درونی" و "مدیریت منافع متکثر"را به ترتیب برای جامعه و نظام سیاسی کشور در کنار ضرورت اولویت‌بخشی به اهداف و منافع ملی به‌ویژه در حوزة قومیت‌ها به عنوان یافته‌های پژوهش ارائه و پیشنهاد نماید. واژگان کلیدی: منافع ملی، قومیت، ایران، نظم درونی، نظم بیرونی
  • مجتبی مقصودی