جنگ و آتش بس در غیاب مردم
جنگ و آتش بس در غیاب مردم؛
بررسی تطبیقیِ دلایل و پیامدها
مجتبی مقصودی
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
ارائه شده در ششمین همایش بین المللی جنگ و حل منازعه
تهران. دانشکده مطالعات جهان. هفتم خرداد 1404
بخش هایی از مقدمه سخنرانی:
در خاتمه ربع اول قرن 21 ؛ برخلاف انتظار عمومی هنوز هم در بسیاری از کشورها تصمیم برای آغاز و اتمام جنگ ها از سوی رهبران جهان و در غیاب مردم اتخاذ می شود. اگر چه امواج دموکراسی خواهی و دمکراتیک سازی، جهان را درهم نوردیده و بسیاری از حوزه ها را مشارکت پذیرتر ساخته است؛ ولی هنوز هم در بزنگاه های مهم تاریخی به ویژه در آغازگری جنگ و منازعه مسلحانه، کم نیستند رهبران کشورهایی که بصورتی خودکامه عمل می نمایند و بدون پرسش از رأی و نظر مردم و کم توجه به رنج و درد و آلام توده ها؛ بر شیپور جنگ می دمند و با آغاز جنگ ویرانگری را بدانان هدیه می کنند.
این رهبران و فرماندهان به عنوان سرداران و قهرمانان جنگ و ناجی ملت و کشور با تهییج مردم و با تقدیس دین و آیین و سرزمین و وطن، به دلایل مختلف و یا حتی گاه به بهانه هایی ملت ها را رویاروی هم قرار می دهند و جنگ هایی را رقم می زنند که تاوان آنرا علاوه بر نسل حاضر، نسل های بعد هم باید بدهند.
از ولادیمیر پوتین تا ولودیمیر الکساندرویچ زلنسکی، از رهبران حماس برای آغاز حمله تهاجمی به اسرائیل در ۷ اکتبر 2023 تا نسل کشی سازمان یافته فلسطینیان از سوی دولت بنیامین نتانیاهو در غزه و جنوب لبنان و کرانه باختری کم و بیش حکایتی کم و بیش مشابه از خلاء حضور و مشارکت واقعی و آگاهانه ملت ها در تصمیمات سرنوشت ساز دارد.
یکی از مهمترین موانع استقرار و تعمیق صلح در خاورمیانه وجود نظام های حکمرانی و نخبگان در قدرتی است که آراء ملت های خود را نمایندگی نمی نمایند و بیشتر نمایندگی گروه های خاص را برعهده دارند. عدم نمایندگی واقعی آراء مردم از سوی نظام حکمرانی نیز به شیوه های مختلفی بوجود آمده است.....
این مقاله در چارچوب ملاحظات فوق تلاش دارد تا با بهره گیری از نظریات حوزه صلح و منازعه به ویژه در نظام های اقتدارگرا با کاربست روش تطبیقی دلایل و نتایج این رویکرد یکه سالارانه را مورد طرح و بررسی قرار دهد.
کلید واژه ها: جنگ و آتش بس، نظام های اقتدار گرا، روش تطبیقی، فرایند دموکراتیک