دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۶
فروردين

یادداشت صلح شماره ۴

نسبت سنجی هویت و صلح؛ به سوی هویت های منعطف و مصالحه جو

دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار علوم سیاسی و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

در نخستین روزهای سال نو ، بزرگترین و مهمترین آرزوی هر انسان نوع دوستی، برقراری صلح و آرامش و دوستی در سراسر جهان است. این آرزو و امید برای ملت های خاورمیانه و کشورهای همسایه که در وضعیت های ناصلح به سر می برند و از هر سو صفیر گلوله و آتش و دود بلند است و آوارگان آن در کل جهان پراکنده اند و مردمان آن خسته از ستیزه های مدام و جنگ های بی پایان اند، بیش از پیش معنا می یابد.

در کنار این آرزو، واقعیتی انکار ناپذیر خودنمایی می کند و آن چرایی استمرار و بی پایانی منازعات و وضعیت های ناصلح در این منطقه است. اینکه عوامل و زمینه های گوناگونی اعم از داخلی و خارجی توضیح دهنده این چرایی است تردیدی نیست؛ ولی از میان همه آنها، یک دلیل مهم ناظر بر وجود هویت های سخت، غیرمنعطف و مصالحه ناپذیر در منطقه هست که رو در روی هم قرار داشته و بقای هویتی خود را در غیریت سازی و حذف نه تنها دیگری، بل دیگران می بینند.

در پس این واقعیت و ملاحظه ماجرا جویی های خانمانسوز عناصر افراطی و بنیادگرا، این پرسش کلیدی مطرح می شود که آیا بروز این همه جنگ طلبی متأثر از هویت این گروه هاست و آیا میان دو عنصر هویت و جنگ و یا هویت و صلح رابطه ای وجود دارد و می توان برخی هویت ها را هویت های صلح طلب و مداراگر و در مقابل، برخی هویت ها را هویت های جنگ طلب و نابردبار برشمرد؟

چه بسا پاسخ های گوناگونی برای این پرسش ها وجود داشته باشد و برخی رابطه و نسبت وثیقی میان این دو عنصر وجود نمی بینند، ولی اگر پاسخ مثبت باشد، که از قضا به زعم نگارنده این پاسخ هم مثبت و هم تغییرپذیر است، این رابطه از چه نوعی است؟ تک سویه، دوسویه، آمرانه، خطی، بخشی، فراگیر، زمانمند، مکانمند و متکثر و … و چرا می توان برخی هویت ها را بیشتر در دایره صلح طلبی و برخی از هویت ها را بیشتر در فضای ناصلح جستجو کرد؟

پاسخ بدین پرسش ها، نخست نیازمند گونه شناسی و شناخت بیشتر محتوا، جوهره، و به ویژه کارگزاران اصلی هویت ساز و صلح ساز است. در نوع شناسی هویتی، به انواع و اقسامی از هویت های فردی، جمعی، صنفی، جنسیتی، زبانی، قومی، دینی و مذهبی، سیاسی، محلی، ملی، منطقه ای و جهانی می توان اشاره کرد که برخی ذاتی و برخی عرضی هستند. آنچه در این یادداشت مد نظر هست، بیشتر هویت سیاسی ـ فرهنگی است که در عین ریشه دار بودن و پایایی و استمرار، از نوعی پویایی، دگردیسی، تطّور و تحول پذیری برخوردار است. به علاوه عنصر کلیدی فهم هر دو عنصر هویت و صلح را به ویژه باید در نتایج، قرائت ها، بروندادها و کارکردهای هر یک جستجو کرد و تنها نمی توان به ادعاها بسنده نمود.

مشکل از آنجا آغاز می شود که برخی از کارگزاران هویت های سیاسی-ـ فرهنگی می کوشند به یاری ابزارهای گوناگون، از جمله آموزش و رسانه و با تبلیغات و تکرار، هویت خویش و گروه هویتی خود را واقعی، تاریخی، خالص، ریشه دار و مثبت معرفی و در مقابل، با ایجاد فضای آنتاگونیستی، هویت های رقیب را جعلی و بی ریشه بازنمایی و برجسته سازی کنند و با دوگانه سازی های ساختگی و هیجانی و حتی وارونه نگاری های تاریخی، هویت های کاذب و متعصبی را رقم بزنند که خود را متمایز و برجسته تر از دیگران معرفی نمایند.

این کارگزاران در بستر فقر و جهل، با ترویج فضا و ادبیات مطلق انگارانه و تمسک به حقانیت های خودساخته ایدئولوژیک، شرعی، نژادی و با ایجاد فضای خرافه و نفرت پراکنی احساسی قومی، ملی، زبانی، دینی و مذهبی و با دور زدن فضای عقلانی و خردگرایانه، محمل جرقه بر خرمن خودبرتربینی های دو-ـ چند سویه شده و به آتش افروزی دست می یازند.

راه حل چنین وضعیت ناصلحی چیست و برای گذر از این وضعیت خانمانسوز چه باید کرد؟ به نظر می رسد همچنان که وضعیت های ناصلح محصول فقر، جهل، تعصب ورزی های افراطی، آگاهی های کاذب و موج سواری کاسبان و کارگزاران فکری-ـ اجرایی و منافع اقتصادی جنگ افروزان و فروشندگان جنگ افزارها بوده؛ به شکلی که در این عرصه صنعت جنگ را برپا داشته اند؛ کنشگران فکری صلح طلب نیز با ظرفیت سازی ها در حوزه صلح مثبت، با روشنگری و افشاگری همه انواع و اشکال ناصلح و اتحاد در سطوح مختلف جهانی، باید «صنعت صلح» را رقم بزنند تا افزون بر نوعی سبک زندگی، منافع ملموسی را به همراه داشته باشد.

در عرصه هویت سازی های صلح طلبانه و شکل دهی به هویت های مدارا جویانه در میان جامعه، مردم و گروه های اجتماعی، مسئولیت کنشگران صلح، به ویژه جامعه نخبگان، بسیار سنگین است. صلح سازی مستلزم تعهد جامعه نخبگان کشور به خلق محصولات و کالاهای نوآورانه متناظر با مفهوم و محتوای صلح است. هنرمندان با خلاقیت های هنری می توانند هنر را به خدمت صلح درآورند و با تولید آثار با محتوا و مضمون صلح خواهانه و صلح جویانه، با ترویج مدارا، گذشبت، ایثار، عفو، بخشش و گفتگو در عرصه تئاتر، سینما، موسیقی، ترانه، مجسمه سازی، گرافیک و غیره به عمومی سازی صلح در سطح اقشار و لایه های گوناگون جامعه بکوشند و به شکل دهی به هویت های مصالحه جو و منعطف کمک برسانند. در شکل دهی به هویت های مصالحه جو در کنار هنرمندان؛ شاعران و نویسندگان، پژوهشگران و دانشگاهیان و در یک کلام اصحاب قلم و گروه های مرجع نیز باید با خلاقیت های فکری و با سلاح قلم و بهره گیری از ابزارهای رسانه ای، ارتباطی، اطلاعاتی به تولید ادبیات علمی کمک نمایند و هویت های صلح جو را دستمایه خلاقیت های ادبی و علمی نمایند.

سایت انجمن علمی مطالعات صلح ایران

https://ipsan.ir/2022/01/25/%d9%86%d8%b3%d8%a8%d8%aa-%d8%b3%d9%86%d8%ac%db%8c-%d9%87%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d8%b5%d9%84%d8%ad%d8%9b-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%88%db%8c-%d9%87%d9%88%db%8c%d8%aa-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%86/

 

  • مجتبی مقصودی
۰۴
فروردين

مصالحه سیاسی و توسعه در ایران؛

بررسی چند گزاره ی نظری و انضمامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

 

نویسنده

مجتبی مقصودی  

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

 10.22034/IPSA.2022.4445.3861

 

چکیده:
پژوهش پیش رو ضمن تأکید بر توسعه به مثابه آرمانی ملی و فراگیر در سطح جهان، با طرح و تشریح نظریه‌ها و دیدگاه های معطوف به نسبت میان "مصالحه و مصالحه سیاسی" با "توسعه و توسعه ملی" به ویژه نظریاتی که مدعی اند توسعه در بستر صلح و جهان عاری از خشونت و جنگ محقق خواهد شد تلاش دارد نسبت میان مصالحه سیاسی و توسعه ملی در ایران را بازنمایی نموده، به ضرورت و بایسته های آن بپردازد.
در چارچوب ملاحظات نظری و رویکردی این اثر؛ جوامع و از جمله جامعه، نیروهای اجتماعی، نخبگان و نظام سیاسی در ایران برای رسیدن به توسعه ناچارند تا از میزان تعارضات و درگیری‌های درونی و بیرونی کاسته و توان و همت خود را در بستری مصالحه‌جویانه و آرامش طلبانه برای نیل به توسعه و پیشرفت تجمیع نمایند. بر اساس این الگو و در قالب روشی کیفی و گردآوری اسنادی- کتابخانه ای داده ها؛ مقاله به طرح 5 گزاره کلیدی که ناظر بر الزامات و بایسته های انضمامی و راهبردی برای دستیابی به مصالحه سیاسی و توسعه است می پردازد.
در وجوه ایجابی و سلبی؛ خروج از بدفهمی ها و کژفهمی ها نسبت به موضوع مصالحه، تبدیل گفتمان های سلبی به گفتمان های ایجابی و الگو بودگی، شناسایی حداکثری کنشگران، ظرفیت سازی برای توسعه نهادهای مدنی و آموزش شهروندی و گفتمان سازی درباره صلح، 5 گزاره ای است که نویسنده در این مقاله مورد دقت نظر قرار می دهد.

واژگان کلیدی: مصالحه، مصالحه سیاسی، صلح، توسعه، ایران

 

برای مطالعه متن کامل مقاله:

مقصودی, مجتبی. (1400). مصالحه سیاسی و توسعه در ایران؛ بررسی چند گزاره ی نظری و انضمامی. پژوهشنامه علوم سیاسی, 16(4), -. doi: 10.22034/ipsa.2022.4445.3861

  • مجتبی مقصودی
۰۴
فروردين

صلح ناپذیری در دانش سیاست و نهاد قدرت

نمره مردوی علوم سیاسی

مجتبی مقصودی

 

      در ترمینولوژی رشته های علوم اجتماعی بویژه جامعه شناسی و روانشناسی، اصطلاح جامعه پذیری یا  socialization  مفهومی کلیدی محسوب شده که در باره چیستی، ماهیت و کارکرد آن ادبیات نظری و تحقیقات کاربردی گسترده ای وجود دارد. موضوع مذکور در رشته علوم سیاسی، با ماهیت سیاسی با اصطلاح جامعه پذیری سیاسی Political socialization شاه کلید فهم و توضیح بسیاری از مباحث هست و در حال حاضر به موضوعی پرکاربرد در این رشته بدل گشته و عملا معیار سنجش پذیری برای درک تعلقات، باورها و ایستارهای سیاسی غالب در سطح جامعه است.

 نویسنده این یادداشت مدعی است نهاد قدرت و دانش سیاست در ایران پس از پیروزی انقلاب علیرغم مسئولیت اخلاقی، نهادی، حرفه ای و علمی بیش از آنکه مروج جامعه پذیری صلح در مناسبات انسانی، اجتماعی، محلی، منطقه ای و بین المللی و نیز در سطوح علمی و دانشگاهی باشند، متأثر از فضای سیاسی- ایدئولوژیک در ایران این دوران و نیز به دلیل بن مایه های ذهنی و پایگاه اجتماعی و فرهنگی رهبران نظام جدید خود یک طرف دعوا گردیده؛ بطوری که هم نهاد قدرت و جریانات سیاسی اصلی حاکم و هم نهاد رسمی دانش سیاست که از مجاری شورای انقلاب فرهنگی و وزارت علوم رسمیت می یابند، مروج جامعه پذیری ناصلح گردیده اند و بصور مختلف خشونت آشکار و نهانی را در روح و فکر جامعه ملی و جامعه علمی علوم سیاسی کشور وارد نموده اند که در طول چهار دهه اخیر کم بیش این مسیر پیگیری می شود. این نگرش در ادامه طرح بحث می نماید که بخش قابل توجهی از جامعه پذیری سیاسی پر اعوجاج را سیاستگذاران نظام با ریل گذاری های جهت دار بر روی وضعیت های ناصلح قرار داده اند که در طول این سال ها با هم افزایی های فراوان این جامعه پذیری ناصلح شرایط پایداری یافته و تثبیت شده است. به همین لحاظ خروج از این وضعیت نامساعد به وضعیت های صلح زمانبر و نیازمند سیاستگذاری های جدید در همه عرصه ها و از جمله در نظام آموزشی و رشته علوم سیاسی رسمی کشور است.

 در ادامه نویسنده این یادداشت بر این نکته تأکید دارد که علیرغم چهره ژانوسی سیاست یا دو چهرگی سیاست در وجه جنگ و صلح، دشمنی و دوستی، نابردباری و بردباری؛ از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 تاکنون، صورتبندی سیاست، چه در وجه نظری و آموزشی به مثابه یک علم و چه در وجه انضمامی و کاربردی در عرصه سیاست ورزی همواره ترسیم گر، بازتاباننده، متولی و کارگزار ناصلح بوده است و از وجه دیگر این چهره ژانوسی یعنی صلح و مدارا و دوستی در دانش سیاست و نهاد قدرت کمتر نشانه ای وجود داشته است و معدود نشانه های کوچک صلح خواهی و مداراجویی نیز به تیر جفا و تهمت به زیر کشیده شده است و طراحان آن جاده صاف کن های خوش خیال ساده لوح و یا مغرضین در خدمت بیگانگان شناخته شدند.

جهت مطالعه متن کامل مقاله رجوع کنید به:

مجتبی مقصودی، نوروز 1401، صلح ناپذیری در دانش سیاست و نهاد قدرت(نمره مردودی علوم سیاسی)، سیاست نامه، سال ششم، شماره 21، صص 45-48.

  • مجتبی مقصودی
۰۴
فروردين

 

فرخنده باد بر همگان مقدم بهار

نوروز، جاودانه ترین جشن روزگار

 

عید سعید باستانی مبارک و نوروز خجسته باد.

 روزگارتان خرم و مبارک و ایام تان پربرکت و سبز

 

با آرزوی سالی توام با صلح و دوستی و شادی و سلامتی و قلبی آکنده از مهر و محبت

مجتبی مقصودی

 

🌺🌹💐🌷

  • مجتبی مقصودی