دکتر مجتبی مقصودی

استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قومیت» ثبت شده است

۲۰
مهر

 

گفتگوی اختصاصی یورونیوز با متخصص مسائل قومیتی؛

آیا جنگ با اسرائیل احتمال تجزیه ایران را افزایش داد؟

مجتبی مقصودی

نگارش از سعید جعفری

https://l.euronews.com/nNkA

تاریخ انتشار ۰۹/۱۰/۲۰۲۵

مجتبی مقصودی، رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی ایران می‌گوید هرچند برخی گروه‌ها در ایران به دنبال بزرگنمایی خطر تجزیه کشور هستند اما در شرایط فعلی، صداهای جدایی‌طلبی در مناطق پیرامونی چندان موضوعیت ندارد.

حمله اسرائیل به ایران و جنگ ۱۲ روزه، بحث‌های جدی را پیرامون آینده جغرافیای ایران به راه انداخت. گروهی که دل در گرو هویت ملی و میهنی دارند از خطر تجزیه کشور گفتند و در مقابل طرفداران مطالبات قومیتی و هویتی از احتمال پدید آمدن فرصتی برای طرح خواسته‌ها و شاید هم استقلال بیشتر از مرکز و حتی جدایی از ایران سخن گفتند. در این میان نمونه‌هایی چون عراق بعد از صدام، لیبی بعد از قذافی و سوریه سالهای پایانی بشار اسد از جمله نمونه‌هایی بود که برخی از گروه‌های سیاسی از آن به عنوان سرنوشت احتمالی ایران بعد از جنگ با اسرائیل یاد می‌کردند. اما این نگرانی تا چه اندازه جدی است؟ آیا اساسا ظرفیت بالا گرفتن مطالبات قومی در جهت واگرایی و فاصله گرفتن از ملی‌گرایی ایرانی در کشور وجود دارد؟ آیا نگرانی‌هایی که از احتمال تجزیه ایران به مناطق مختلف از سوی برخی مطرح می‌شود تا چه اندازه با واقعیت‌های روی زمین منطبق است؟ و در نهایت اینکه سیاست‌های جمهوری اسلامی و ناکامی‌ها، مشکلات اقتصادی، فشار تحریم‌ها و ناکارآمدی‌ها تا چه اندازه می‌تواند موجب شدت‌گرفتن مطالبات قومی در جهت واگرایی بیشتر از مرکز شود؟

برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها به سراغ یکی از کسانی رفتیم که در این امر از متخصصین است. مجتبی مقصودی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز که سال‌ها به صورت تخصصی مطالعاتش بر مسائل قومیتی و هویتی متمرکز بوده معتقد است با وجود مشکلات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی همچنان برخی صداهای تجزیه‌طلبانه در مناطق قومی کشور جدی نیست. رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی ایران همچنین می‌گوید محرومیت‌های ایجاد شده در کشور تنها مختص مناطق پیرامونی نیست و این مشکلات در سراسر کشور احساس می‌شود. رئیس پیشین انجمن مطالعات صلح ایران در عین حال هشدار می‌دهد که برای تغییر شرایط و خروج از وضعت فعلی، حاکمیت در جمهوری اسلامی باید به سمت بازنگری اساسی در شیوه حکمرانی و همچنین تعامل خود با نظام بین‌الملل حرکت کند.

آقای مقصودی در پایان خاطرنشان می‌سازد که «دیگر نمی‌توان گفت ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است؛ چون دیگر این ماهی گران شده و چاره‌ای هم نیست جز اینکه این ماهی را که خودمان باعث گران شدنش شده‌ایم، بگیریم تا تغییری در شرایط کشور ایجاد شود.

مشروح گفتگوی سعید جعفری، خبرنگار یورونیوز با دکتر مجتبی مقصودی را در ادامه می‌خوانید:

مساله تمامیت ارضی کشور از جمله مسائلی بوده که به ویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل بسیار مطرح شده. گروه‌های مختلفی از دو سر طیف از احتمال تجزیه ایران سخن گفته‌اند، گروهی در حمایت از حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی در مناطق مرزی و دسته‌ای هم از سر نگرانی از احتمال تغییر جغرافیای ایران. اما اساسا این موضوع تا چه اندازه می‌تواند یک دغدغه جدی باشد و با توجه به شرایط کنونی، احتمال بروز و ظهور چنین شرایطی تا چه میزان واقعی است؟

نگرانی‌های ناشی از تنش‌های قومی و هویتی، به لحاظ تاریخی همواره یک «نگرانی زمینه‌ای و مزمن» بوده و دست‌کم در یکصد ساله اخیر در بازه‌های زمانی مختلف وجود داشته است. در این مدت جامعه نخبگانی و سیاسی،همواره ترس از این داشتند اگر تحولی رخ دهد، شرایط دچار دگرگونی شود، مبادا ما با واگرایی‌های قومی رو به رو شویم. در نتیجه این نگرانی مربوط به امروز و دیروز نیست و می‌توان گفت از زمان مشروطه به بعد با این مساله دست و پنجه نرم کرده‌ایم.

در عین حال باید پذیرفت که «تنش‌های قومی و مسائل آن چندوجهی، چند سطحی و چند لایه‌ای» است و تنها معطوف به یک عامل نیست که بگوییم مثلا مولفه خارجی مهم‌ترین است و با وجود عامل خارجی چنین و چنان خواهد شد؛ ضمن اینکه باید به خاطر داشت که وجود بسترهای زمینه های داخلی لزوما منجر به واگرایی قومی نخواهد شد. همه اینها می‌‌توانند تحت شرایطی تشدید کننده باشند اما طبیعتا برخی «عوامل شتاب‌زا» بوده و می‌توانند در برخی موارد این فرآیند را تسریع کنند.

از نظر من، برآورد اینکه تنش‌های قومی و هویتی می‌تواند در شرایط فعلی بروز و ظهور پیدا کند کار دشواری است و مجموعه عوامل باید در کنار هم قرار گیرند اما دست‌کم فعلا به نظر نمی‌رسد در جامعه امروز ایران این بسترها همزمان بتوانند وجود داشته باشند. ضمن اینکه ما «ملات‌های هویتی و هویت ملی» را داریم و به لحاظ تاریخی این تعلق خاطر به هویت ملی همواره مهم‌ترین استحکام بخش به بقا و حیات ملی و تمامیت ارضی کشور بوده است.

در نتیجه با وجود تمام نارضایتی‌ها، ناخرسندی‌ها، دل نگرانی‌ها نسبت به وضع موجود، مشکلات اجتماعی، فرهنگی و عدم مشارکت سیاسی و کاهش چشمگیر آن از سوی جامعه، در عین اینکه نگران کننده است، ولی این باعث نشده که آنها از تعلقات هویت ملی خود دست بکشند. در بزنگاه‌های تاریخی جامعه ایران نشان داده از آن هویت ملی و تاریخی خود حمایت کرده است.

 

اما آیا جنگ ۱۲ روزه باعث نشده این مسئله پررنگ‌تر شود؟ برخی معتقند بروز یک عامل خارجی و برخی تحریک‌های پس پرده باعث شود ظرفیت‌هایی که وجود دارد از حالت بالقوه به وضعیت بالفعل در آید و اینها گسترش پیدا کنند. ضمن اینکه ما می‌دانیم چنین پتانسیل‌هایی در غرب و شمال غرب کشور، جنوب غرب، جنوب شرق و حتی شمال شرق کشور وجود دارد.

شرایط کشور در اکثر حوزه‌ها وضعیت نامناسبی دارد. از تورم و بیکاری گرفته تا شرایط آب و برق و امثالهم. همزمانی این شرایط بحرانی با درگیری و منازعه خارجی، قطعا بستر بهتری را برای کسانی که به دنبال واگرایی هستند پدید می‌آورد؛ ولی به نظر نمی‌رسد با وجود تمام این شرایط نامناسب، جنگ و درگیری با اسرائیل، موجب افزایش جدی واگرایی قومی شده باشد و شاید هم برعکس؛ «جامعه ایران به واسطه ترس و نگرانی مزمن تاریخی و زمینه‌ای با احتیاط رفتار کرد».

البته برخی جناح‌ها ممکن است این موضوع را به نفع خود تعبیر کنند و بگویند جامعه از نظام سیاسی حمایت کرد، اما به نظر من جامعه در واقع موضع‌گیری نکرد و با نیروهای خارجی همراهی نکرد. اما همزمان در حال و محاسبه بود که هر تحرکی چه اثرات و تبعاتی به همراه خواهد داشت. تمامیت ارضی کشور چه وضعیتی خواهد داشت. در نتیجه من خیلی معتقد نیستم که جنگ و درگیری باعث واگرایی قومی و هویتی شده باشد. اگر استمرار داشت شاید چنین می‌شد، ولی چون آن جنگ کوتاه‌مدت بود، جامعه و نیروهای مختلف سیاسی در کشور در حال برآورد بود که آینده کشور به چه سمتی خواهد رفت. این بیم و امیدهایی که وجود داشت جامعه سیاسی را به حرکت جدی وادار نکرد. در نتیجه به نظر من با قاطعیت می‌توان گفت که جنگ ۱۲ روزه به افزایش واگرایی قومی منتج نشده است.

  • مجتبی مقصودی
۲۷
ارديبهشت

 

بررسی انتقادی مطالعات قومی از منظر صلح

مجتبی مقصودی

فصلنامه مطالعات ملی

دوره 23، شماره 89 ، فروردین 1401، صفحه 81-97

 

چکیده 

 مطالعات قومی در سطح جهان و ایران در چند دهه اخیر رشد و گسترش فراوانی داشته است. متناظر با تجربه‌های فراوان و پرهزینه‌ی ناشی از مناقشات قومی در سطح نظام بین‌الملل و درون مرزهای ملی کشورها، در حوزه مطالعات قومی آثار و ادبیات گسترده‌ای خلق و بازتولید و توزیع گردیده است که بعضاً از پس‌زمینه‌ها و محتواهای مطالبه‌جو و ناهمگرا حکایت داشته است. با چنین پیش‌زمینه‌ای این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش کلیدی است که دانش مطالعات قومی چه نسبتی با صلح می‌یابد و آیا درمجموع ادبیات تولیدی و علمی این حوزه توانسته است فضای این عرصه را تلطیف نماید و با مفهوم صلح اعم از صلح در مفهوم کلاسیک و منفی آن و یا صلح در مفهوم مثبت و جدید ارتباط برقرار نماید؟

درحالی‌که جان‌مایه، جهت‌گیری و برآیند اصلی صلح معطوف به عفو و بخشش، گذشت و ایثار، گفتگو، مذاکره و چانه‌زنی، آشتی و سازش، رضایت، نرمش و دوستی و نهایتاً مصالحه است؛ هسته اصلی و روح حاکم بر پژوهش‌های قومی، تولید و صورت‌بندی ادبیات «تمایز» و «تفکیک» هویتی است.

ادبیات تولیدشده در این دانش با تکیه و تأکید بر «تنوع» به‌مثابه یک واقعیت؛ «شناسایی و تحقق مطالبات هویت‌های متکثر قومی» را وجهه همت خویش قرار داده است و در فضای متأثر از «رویکرد انتقادی به مدرنیسم» به‌ویژه «نحوه و فرایند دولت- ملت‌سازی»، «بدکارکردی‌های دولت‌های مدرن» و «گسترش ادبیات جهانی‌شدن» به لحاظ معنایی، مفهومی، نظری، رویکردی، روشی و معرفتی در سپهر اندیشه ورزی، غلبه گفتمانی و بعضاً همدلانه یافته و شاید در رویکردی انتقادی بتوان ادعا کرد که این ادبیات در مواردی در پناه طرح عدالت توزیعی و ترمیمی، تحرکات واگرایانه خشونت‌گرا را با نگاهی همدلانه مورد کنکاش و بررسی قرار می‌دهد و چه‌بسا نهاد و ساحت دولت – ملت به‌مثابه مهم‌ترین سازه‌ی سیاسی بشری را در قالب لفاظی‌های آرمان‌گرایانه دچار بحران مشروعیت و هویت ساخته است.

پژوهش پیش رو تلاش دارد با بهره‌گیری از روش کیفی – تفهمی به شیوه‌ای اکتشافی و مروری نسبت این مطالعات را با صلح مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد که در نوع خود نوآورانه می‌نماید.

  • مجتبی مقصودی
۰۲
مهر
مجتبی مقصودی در کافه خبرچگونه می توان داعش را مهار کرد؟خبر آنلاین / کافه خبرسعید جعفری پویا   منطقه پرهویت و پر قومیت خاورمیانه همچنان در ریشه اختلافات و تضادها می‌سوزد، بی آنکه از حجم واگرایی‌ها کاسته شود. نه تنها دولت - ملت‌سازی به مفهوم کامل آن در میان جوامع عربی خاورمیانه شکل نگرفته که همچنان قومیت، دین و مذهب حرف اول و آخر را در یارگیری‌ها و نزاع‌های این جوامع می زند. دکتر مجتبی مقصودی رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی معتقد است گام‌هایی برای عبور و خروج از این وضعیت برداشته شده است، اما کافی نبوده است، چرا که غیریت سازی‌های ایدئولوژیک و دینی امکان تعامل و کنار گذاشتن اختلافات را نمی‌دهد. استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بر این نظر است تا زمانی که با خشونت پاسخ خشونت داده می‌شود نمی‌توان به خروج از این وضعیت امیدوار بود. مجتبی مقصودی که روزهای پایانی تابستان به کافه خبر آمده بود؛ تنها راه پیش روی خاورمیانه گفتگو، تعامل و شکل‌گیری اعتدال با محوریت ایران، ترکیه و عربستان می داند.. رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی که طی این سال‌ها توانست تحولی اساسی در این نهاد غیردولتی ایجاد کند و انجمن را به عنوان یکی از موفق ترین مجموعه های علمی غیردولتی کشور معرفی کند، این روزها در کسوت عضو هیئت‌ رئیسه انجمن در صحنه حضور دارد. در ادامه مشروح گفتگوی خبر آنلاین با بانی و مؤسس انجمن علوم سیاسی ایران و مدرس دانشگاه می‌خوانید.    خاورمیانه عربی همچنان در بن بست شکل‌گیری و تشکیل روند دولت - ملت‌سازی قرار دارد و شاهدیم که مردم این جوامع بیش از اینکه بر اولویت‌های ملی تاکید کنند، همچنان بر مؤلفه‌های قومی، دینی و مذهبی اصرار می‌ورزند. این عقب‌ماندگی از چه عواملی نشأت گرفته است؟    در منطقه خاورمیانه عربی تقریباً 20 کشور حضور دارند که حدوداً 300 میلیون جمعیت هم در این کشورها زندگی می‌کنند. برای پاسخ به سؤال شما بهتر است ابتدا وضعیت اجتماعی و جمعیتی این مناطق را بررسی کنیم. البته در همه جای جهان ناهمگونی وجود دارد، ولی ناهمگونی منطقه خاورمیانه عربی قابل تأمل است.  تلفیقی از اعراب و دیگر گروه‌های قومی و نژادی در این منطقه حضور دارند. تقریباً حدود 50 میلیون غیر عرب در این منطقه زندگی می‌کنند. اگر بخواهیم به ترکیب جمعیتی به لحاظ قومی، مذهبی و دینی رجوع کنیم، منطقه خاورمیانه خاستگاه ادیان الهی است و بزرگ‌ترین ادیان الهی آنجا هستند و خود این ادیان الهی هم بعدها شاخه‌شاخه شدند. از بین مسلمانان هم دو گروه عمده شیعه و سنی هستند ولی این تنها ترکیب موجود نیست و مجموعه گسترده‌تری مشاهده می‌شوند و حتی ایزدی‌ها، علوی‌ها، دروزی ها در مجموعه مسلمانان حضور دارند که به لحاظ تعلق خاطر تفاوت‌هایی دارند و هر کدام از این‌ها به لحاظ تمرکز جمعیتی در بخش‌هایی از مناطق چند کشور حضور دارند و این خود مخاطره برانگیز است. درعین‌حال اقلیت‌های مسیحی مانند قبطی ها در مصر، ارمنی‌ها در سوریه و لبنان، آشوری‌ها در موصل و مارونی ها در لبنان هم بر پیچیدگی این مجموعه افزوده است. در نتیجه این ترکیب جمعیتی برخواسته از آن خاستگاه دینی - مذهبی  تنوع ویژه‌ای را به این منطقه می‌بخشد. شاید در شرایط عادی شما مطرح کنید که این تنوع ترکیب جمعیتی در همه جای جهان است، بله همین طور است، ولی در همه جای جهان زودتر فرآیند دولت - ملت‌سازی آغاز شده است. گام‌های زیادی برداشته شد و در واقع پروسه دولت - ملت‌سازی را تا اندازه‌ای پیش بردند. اما مشکل آنجایی آغاز می‌شود که پروسه دولت - ملت‌سازی در کشورهای خاورمیانه دیرتر انجام و آغاز شد.      این روند با تأخیر، موفقیت‌هایی هم داشته است؟      واقعیت این است که این روند چندان قرین توفیق نبوده است. تا حدودی می‌توانیم بگوییم گام‌های اولیه برداشته شد ولی نمی‌توانیم بگوییم به صورت کامل این روند انجام پذیرفته است. اگر ما فرآیند دولت - ملت‌سازی را استحاله گروه‌های قومی، دینی، مذهبی و نژادی در یک بافت اجتماعی فراگیرتر به نام ملت ببینیم، به طور مشخص در خاورمیانه کمتر این رویه انجام شده است. البته طبیعتاً برخی کشورها گام‌های بیشتری برداشتند و در برخی گام‌ها محدودتر بوده است. در واقع مقصود من این است که پروژه دولت - ملت‌سازی به دلایلی به توفیق کامل منتج نشد.      این دلایل را بر می شمرید؟ چه عوامل و مؤلفه‌هایی سبب شده تا این فراگرد قرین موفقیت نباشد؟    بخشی از این ناکامی و تأخیر متأثر از عوامل برونزا هستند. بخشی هم البته درون‌زا هستند. شاید تفاوت دولت - ملت‌سازی در کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته با کشورهای خاورمیانه عربی این است که در آن کشورها بیشتر عوامل درون‌زا تأثیرگذار بوده‌اند، اما در خاورمیانه عربی بیشتر مؤلفه‌های برونزا موثر بوده‌اند. یکی دیگر از دلایلی که این روند قرین موفقیت نشد، انقطاع‌های تاریخی است. اساساً دولت - ملت‌سازی با مفهوم مدرنیته شکل می‌گیرد. یکی از روندهای مدرنیته ورود نهادهای مدرن سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به جامعه است. مانند حزب، نهادهای مدنی جدید، مجلس، پارلمان، دستگاه‌های کنترلی و نظارتی قانون اساسی و ارتش نوین، نظام آموزشی نوین و امثالهم جز ابزارهای دولت - ملت‌سازی هستند. یعنی در تمام کشورهایی که دولت - ملت‌سازی را با موفقیت سپری کرده‌اند، این روندها مشاهده شده است. در خاورمیانه عربی هم این روندها آغاز شد، ولی نکته‌ای که وجود داشت این است که این رویه در این کشورها با ایدئولوژی همراه بود و این ایدئولوژی‌ها نتوانست این پروسه را به سرانجام برساند. ضمن اینکه این ایدئولوژی‌ها به صورت کامل و پیوسته نبوده است. در یک دوره‌ای ناصریسم، در دوره‌ای بعثیسم، در دوره دیگر سوسیالیسم و حتی در بازه زمانی دیگر پان عربیسم!. این‌ها اجزایی از ایدئولوژی سازنده دولت - ملت‌های نوین در خاورمیانه عربی بودند. به نظر من این شیوه دولت- ملت سازی به اتمام نرسیدند و هر یک از آن‌ها در یک جایی دچار انقطاع شدند. هر یک از این‌ها با مشکلات درون‌زا و برونزا مواجه شدند. به نظر می رسد تا زمانی که نظام بین‌المللی دو قطبی بود، تکلیف دولت ملت‌سازی‌ها مشخص تر بود. ضمن اینکه ایدئولوژی‌های فائقه که یکی سوسیالیسم و دیگری سرمایه‌داری بود و مشخص بود که شما در  کدام جبهه هستید و آن اردوگاه از شما حمایت می‌کرد. محمل سوسیالیستی خیلی از تکالیف را برای شما مشخص می‌کرد و هدف و مسیر را معین می‌کرد، اما با برداشته شدن چشم‌انداز سوسیالیستی و آرمان‌خواهی‌های سوسیالیستی کل کشورهای خاورمیانه با توجه به فرآیند جهانی شدن، دچار خلاء آرمانی و از هم پاشیدگی فکری شدند. پس یک مولفه انقطاع تاریخی است، دوم عدم بهره‌گیری مناسب و مستمر از ایدئولوژی تمام کننده است و هر از چند گاهی با یک ایدئولوژی رقیب رو به رو شدند. در آوردگاه خاورمیانه عربی در مقابل اسرائیل عدم موفقیت در مقابل آن رژیم به نوعی نقطه منفی در کارنامه دولت - ملت‌سازی آن‌ها هم محسوب می‌شد. یعنی اگر دولت مصر می‌توانست صحرای سینا را پس بگیرد و با اسرائیل مقابله کند، در روند دولت - ملت‌سازی توفیق محسوب می‌شد. هیچ‌یک از این‌ها نتوانستند در مقابل آوردگاه اسرائیل و متحدانش علی‌رغم اینکه 20 کشور بودند قرین توفیق شوند و در نتیجه آن ناتوانی، اصلاً سازه دولت - ملت آن‌ها را هم زیر سؤال برد. البته این مسئله باعث شد تا مؤلفه‌های هویتی را هم پررنگ کند. این مسئله انسجام هویتی را میان اعراب بیشتر کرد ولی تنها در این حد بود که نظام‌ها را حفظ کند. اینکه حرکتی به پیش بردارند که ملت‌های مسلمان منطقه را مجاب کند که این دولت ملت‌سازی موفق شوند خیلی قرین موفقیت نبوده است.
  • مجتبی مقصودی
۱۲
آبان
انجمن علوم سیاسی ایران و دانشگاه آزاد اسلامی. واحد آزادشهر برگزار می نمایند:همایش ملی سرمایه اجتماعی و هویت ملی در ایرانمحور های همایش دین ، سرمایه اجتماعی و هویت ملیسرمایه اجتماعی و امنیت مناطق مرزیانتخابات ، سرمایه اجتماعی و هویت ملیسرمایه اجتماعی مرز نشینان و هویت ملیاحزاب سیاسی ، سرمایه اجتماعی و هویت ملینخبگان سیاسی ، سرمایه اجتماعی و هویت ملیجامعه شبکه ای ، سرمایه اجتماعی و هویت ملیدولت ، نهادهای مدنی و سرمایه اجتماعی در ایرانسرمایه اجتماعی ، روابط میان قومی و هویت ملی در ایرانطبقه متوسط جدید ، سرمایه اجتماعی و هویت ملی در ایراننقش طبقات اجتماعی سنتی  سرمایه اجتماعی در نظم و امنیتفضای مجازی ، سرمایه اجتماعی و تحولات هویتی در کشور و رابطه آن با نظم و امنیتبرخی از سخنرانان: دکتر مجتبی مقصودی، دکتر مسعود مطلبی، دکتر محمد کاظم سجادپور، دکتر حسین سلیمی، دکتر قاسم افتخاری، دکتر وحید سینایی، دکتر ابوالفضل دلاوری، دکتر ابراهیم متقی، دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی، دکتر قربانعلی گنجی و دکتر سجاد ستاریزمان برگزاری: پانزدهم آبان ماه 1392مکان: دانشگاه آزاد اسلامی آزادشهر، سالن همایش ها
  • مجتبی مقصودی
۰۵
آبان
نقدی بر یک ایده                                                                                                                                       مجتبی مقصودی     روزنامه شرق، سال یازدهم، شماره ،1865، چهارم آبان 1392، ص 9      از جمله نظریه های تحلیل مناسبات اجتماعی در جوامع چند قومی نظریه "توسعه ناموزون و نابرابری های منطقه ای" است  که به دنبال تبیین و شناسایی دلایل و زمینه های تفاوت های سطح توسعه در درون یک کشور است. این نظریه بروز تواما توسعه یافتگی و عقب ماندگی در یک جغرافیای سیاسی را علاوه بر فاکتورهای طبیعی، جغرافیایی و جمعیتی؛ متاثراز ساختار برنامه ریزی و سیاستگذاری و سیر و جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی می داند، نتیجه آن که، این عوامل برای برخی از مناطق یک کشور توسعه اقتصادی و برای تعدادی دیگر از مناطق و نواحی کشور عدم توسعه اقتصادی را به همراه دارد و توسعه کاریکاتورگونه و ناهماهنگ مهمترین پیامد این وضعیت است.     کشور ما نیز کم و بیش مبتلابه چنین اوضاع و احوالی است  و برخی استان ها، مناطق و نواحی به ویژه مناطق مرزی  کشور دهه ها است که از این وضعیت در رنج هستند و علیرغم تلاش های سیستماتیک انجام شده از دهه 1350 ه.ش و در قالب برنامه های عمرانی و حتی  در بعد از انقلاب  در حمایت از ایلات و عشایر، مناطق محروم، روستایی و مرزی کشور، این معضل نه تنها همچنان باقی است؛ بلکه به استناد برخی آمارها روندی فزاینده یافته و ناموزونی های منطقه ای را تشدید شده است.      با چنین پیش زمینه ای و با اذعان بر نقش پارلمان ها در جهت گیری نظام برنامه ریزی و سیاستگذاری کشورها، در هفته گذشته فراکسیون توازن در مجلس شورا با حضور و مشارکت حدود 75 تن از نمایندگان استان های زاگرس نشین با هدف رفع عقب ماندگی های تاریخی و تسریع فرایند توسعه و به عبارتی ایجاد شرایط توسعه موزون و توازن منطقه ای از طریق تاثیر بر فرایند برنامه ریزی و سیاستگذاری کلان کشور تشکیل شد.
  • مجتبی مقصودی
۲۹
مهر
کمیته جامعه شناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با مشارکت دفتر همکاریهای علمی و فرهنگی ایران و اقلیم کردستان عراقو خانه اندیشمندان علوم انسانی  برگزار می کند: نشست چشم انداز تعامل فرهنگی ایران و اقلیم کردستان عراق در دولت جدید با حضور: دکتر محمد صدیق جگرخون احسان هوشمند دکتر جعفر حق پناه دکتر محمدسالار کسرایی زمان: یک شنبه 5 آبان 1392، ساعت 17 تا 19 مکان: خیابان استاد نجات الهی (ویلا)، نبش ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی
  • مجتبی مقصودی
۰۹
شهریور
اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال و اعتدال شاه کلید برخورد با پدیده قومیت در ایران   سخنرانی "مبانی اعتدال و پدیده قومیت ها در ایران" در همایش ملی ""تبیین مفهوم اعتدال" که در ششم شهریور در تالار آفتاب مرکز مطالعات استراتژیک مجمع به اهتمام انجمن علوم سیاسی ایران و این مرکز مطالعاتی و نیز مشارکت دو انجمن جامعه شناسی ایران و انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد بازتاب رسانه ای و مطبوعاتی درخوری یافت. دو لینک خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و  خبرگزاری کار ایران (ایلنا) را در این قسمت منتشر خواهیم کرد:                                                              *****رئیس انجمن علوم سیاسی ایران: اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است    یک استاد دانشگاه گفت: تساهل و مدارا مبنای اعتدال در حوزه‌ی قومیت‌ها باید باشد و از سویی اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است     به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دکتر مجتبی مقصودی دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی در سخنانی در دومین روز از همایش ملی تبیین مفهوم اعتدال، با اشاره به تاثیر سیاست‌های اعتدالی بر رفع مشکلات قومیت‌ها در کشور، افزود : اعتدال با لوازم و الزاماتش می‌تواند شاکله‌ی برخورد با مسائل باشد، هر چند نمی‌توانیم مدعی باشیم که اعتدال بهترین روش برای برخورد با مشکلات است.     وی با بیان این که مساله‌ی قومیت‌ها یک واقعیت سیاسی - اجتماعی در ایران است، تصریح کرد: دولت‌های اقتدار گرا اصلا تمایل ندارند به موضوع قومیت‌ها بپردازند چون معتقدند طرح این مساله مشکلات بیشتری را دامن‌گیر کشور می‌کند.     رئیس انجمن علوم سیاسی ایران با اشاره به مساله ی قومیت‌ها از منظرهای مختلف تصریح کرد: متاسفانه مساله قومیت‌ها در سالهای گذشته در حوزه‌ی امنیت ملی قرار گرفته است به جای این که این موضوع در چارچوب مطالعات قومی و اجتماعی باشد و این روند آثار سوء را برای کشور در بر داشته است.     این استاد دانشگاه با بیان این که فرصت انتخابات در کشور همواره محملی برای بیان مطالبات قومی بوده است اظهار کرد: در مقطع انتخابات مطالبات قومی افزایش می‌یابد چرا که نظام نیز به دنبال مشارکت حداکثری است. و به افزایش مشارکت نگاه مثبت دارد، اما چنانچه مطالبات در یک دوره‌ی طولانی پاسخ داده نشود، که متاسفانه در کشور این اتفاق افتاده است این نابسامانی‌ها و عدم تعادل‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود و جامعه را دچار مشکل می‌کند و می‌بینیم وقتی نماینده‌ای از اقلیت‌ها می‌خواهد در مجلس شورای اسلامی رای بیاورد از موضوعات و مشکلات قومی و قبیلگی سوء استفاده می‌کند که البته از یک منظر امری طبیعی است و از منظر دیگر تهدید است.     مقصودی ادامه داد: ما همواره می‌گوییم اقوام و قومیت‌ها در کشور فرصت هستند، اما هیچ وقت از آنها به بهترین شکل استفاده نمی‌کنیم. این حرف بیشتر یک تعارف است که می‌گوییم اقوام فرصت هستند و حداقل از سوی بخشی از نیروهای سیاسی جامعه می‌دانیم که اقوام را تهدید محسوب می‌دانند.     این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش با بیان این‌که اعتدال به معنای خرد ورزی، انصاف و عدالت را در بر دارد، اظهار کرد: برای پیاده کردن اعتدال در چارچوب بررسی قومیت‌ها ابتدا باید مساله و مشکل قومیت‌ها را بپذیریم و بعد گفت و گوی انتقادی را نیز پذیرا باشیم و اجازه دهیم مسائل و مشکلات حل شوند. همچنین قانون‌گرایی از جمله مهمترین راهکارهای حل مشکلات کشور و به ویژه مشکل قومیت‌هاست. در حال حاضر برخی اصول قانون اساسی در حوزه اقوام را کف انتظارات قومیتی باشد.     مقصودی گفت: تساهل و مدارا مبنای اعتدال در حوزه‌ی قومیت‌ها باید باشد و از سویی اعتماد به اقوام ایرانی شرط اعتدال است.                                                                                              ************اعتدال، شاه کلید برخورد بهینه با پدیده قومیت‌ها در ایران است     تأکید بر عنصر شناسایی به مثابه گام اول در موضوع قومیت‌ها در ایران، پذیرش عنصر گفتگو در مناسبات ملی و قومی، قانونگرایی، تساهل و مدارا، رعایت حقوق شهروندی و توجه به کرامت و شأن انسان‌ها وبدون هیچ تبعیض و گریزی از مبانی اعتدال در حوزه قومیت‌ها از منظر ایجابی (باید‌ها) است.    ایلنا: عضو هیئت علمی دانشگاه آزاداسلامی اعتدال را شاه کلید برخورد بهینه با پدیده قومیت‌ها در ایران دانست.    به گزارش خبرنگار ایلنا؛ مجتبی مقصودی در همایش ملی تبیین مفهوم اعتدال که امروز در مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شد، گفت: عدم اعتدال، ناموزونی‌های سیاسی اجتماعی و نوسانات موجود در عرصه سیاسی اجتماعی می‌تواند مشکل قومیت‌های را بیش از پیش دامن بزند.    وی با اشاره به اینکه اعتدال می‌تواند شاه کلید برخورد با پدیده قومیت‌ها در ایران باشد افزود: نمی‌گویم اعتدال نسخه نهایی آن است اما می‌تواند در شرایط فعلی برخورد بهینه با مسئله قومیت‌ها باشد.    مقصودی با اشاره به رویکردهای برخورد با پدیده قومیت تصریح کرد: در رویکرد تقلیل گرایانه چیزی تحت عنوان تنوع و تکثر قومی به رسمیت شناخته نمی‌شود و تنها یک فرهنگ کلی وجود دارد که مابقی فرهنگ‌ها ذیل آن حل و فصل می‌شود.    مقصودی ادامه داد: در رویکرد بزرگ نمایی، مطالبات گروه‌های قومی بیش از آنچه که هست نشان داده می‌شود و به عبارتی آشوب سازی می‌شود.    وی در ادامه به رویکرد واقع نمایی در برخورد با پدیده قومیت‌ها اشاره کرد و افزود: در این رویکرد به صورت علمی مسائل قومیت‌ها بررسی و مطالبات آن‌ها شناسایی می‌شود.    عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه قومیت‌ها هفت دهه است که تبدیل به مسئله و مشکل شده است افزود: جامعه ایران در سیاست گذاری حوزه قومیت‌ها دچار یک جادررفتگی و  عدم اعتدال است.    مقصودی تصریح کرد: بخشی از جامعه سیاسی ایران صورت مسئله یعنی وجود واقعیتی به نام پدیده قومیت و مطالبات هویتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن را به رسمیت نمی‌شناسد.    وی با اشاره به اینکه حوزه قومیتی عملا در چارچوب ملاحظات امنیتی قرار گرفته است افزود: شرایط به گونه‌ای است که درطی ۸ سال گذشته در رابطه با کارهای پژوهشی در حوزه قومیت‌ها دچار مشکل جدی بودیم.     مقصودی فقدان نهادهای فراگیر برای پیگیری مطالبات گروه‌های قومی را از دیگر مشکلات این حوزه عنوان کرد و افزود: در بزنگاه‌های تاریخی همانند انتخابات فرصتی برای طرح مطالبات قومی فراهم می‌شود به گونه‌ای که برخی نمایندگان مجلس در نبود نهادهای فراگیر مدنی مطالبات ایلی، عشیره‌ای و قومی را مطرح و جامعه را بیش از پیش دچار تهدید می‌کنند.    وی با اشاره به اینکه کم توجهی به ظرفیت‌های فرصت ساز اقوام ایرانی از دیگر جادررفتگی‌ها در سیاست گذاری‌های حوزه قومیت است افزود: اگر چه این موضوع که اقوام برای کشوریک فرصت است مطرح می شود اما در حد یک تعارف است.    مقصودی در ادامه به مبانی و مولفه‌های اعتدال اشاره کرد و افزود: خردورزی، انصاف، عدالت، مشی و منش تعاملی از جمله مبانی و مولفه‌های اعتدال هستند.    به گفته وی همچنین تأکید بر عنصر شناسایی به مثابه گام اول در موضوع قومیت‌ها در ایران و به رسمیت شناختن آن‌ها، پذیرش عنصر گفتگو از جمله گفتگوی انتقادی در مناسبات ملی و قومی، قانونگرایی، تساهل و مدارا، رعایت حقوق شهروندی و توجه به کرامت و شأن انسان‌ها وبدون هیچ تبعیض و گریزی از مبانی اعتدال در حوزه قومیت‌ها از منظر ایجابی (باید‌ها) است.    مقصودی به مبانی اعتدال در حوزه قومیت‌ها از منظر سلبی (نباید‌ها) اشاره کرد و افزود: نفی بیگانه سپاری و فرافکنی، نفی سلیقه گرایی در حوزه اجرا و پرهیز از غیریت سازی‌های قومی و دگرسازی هویتی در حوزه اقوام از جمله این مبانی است.
  • مجتبی مقصودی
۰۶
شهریور
مبانی اعتدال و پدیدۀ قومیت ها در ایران                                                                                                                    مجتبی مقصودی     اگر پدیده قومیت و سیاسی شدن هویت قومی و روند رو به صعود آن را در هفتاد ساله اخیر در ایران به مثابه یک واقعیت موجود  برسمیت بشناسیم،  مشخصا؛ افراط و تفریط در فهم، تبیین و سیاستگذاری مهمترین معضل پدیده قومیت در ایران و در مقابل بنظر می رسد، اعتدال شاه کلید برخورد بهینه با این مساله است.      عدالت و اعتدال توام با واقع بینی و خردورزی در فهم و تبیین پدیده قومیت در ایران با "باید ها  و نبایدها"یی همراه است. در گام اول؛ مستلزم "شناسایی" صورت مساله و متعاقب آن پذیرش مسئولیت عملکردها، سیاست گذاری های هویتی و پیامدهای آن و از جمله فرصت ها و چالش های آن از سوی همه طرف های ذینفع و به ویژه از سوی دست اندرکاران نظام سیاسی است.  نفی صورت مسئله، مشکلات این حوزه را از بین نخواهد برد و با مبانی اعتدال ، عدالت و خردورزی  ناسازگاری دارد. در گام بعد.....همایش تبیین مفهوم اعتدال، پنجم و ششم شهریور 1392، تهران، انجمن علوم سیاسی ایران، مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص، انجمن جامعه شناسی ایران، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ·
  • مجتبی مقصودی
۱۵
آبان

(این مقاله قبلا از سوی نگارنده - مجتبی مقصودی- در دوماهنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره 149، 150- بهمن و اسفند 1378 منتشر شده بود و مجددا در سایت آذری ها http://www.azariha.org/ مورد بازنشر قرار گرفت.

این مقاله علیرغم گذشت 22 سال از نشر اولیه از انسجام ساختاری و قوت استدلال و تحلیل برخوردار است.)  

 

نظریه استعمار داخلی و توسعه ناموزون در تحلیل منازعات قومی 

مجتبی مقصودی

 

     منازعات قومی در سطح جهان پس از یک دوره روند نزولی، از دهة 1980 شتاب جدیدی یافت. اگر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و یوگسلاوی را اوج ستیزه‌های قومی در آخرین دهة سدة بیستم بدانیم، بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی از منظر خاص خویش سعی در تحلیل و تبیین این درگیری‌ها داشته‌اند. دست‌اندرکاران رشتة اقتصادی سیاسی نیز در جهت درک چرایی بروز این بحران‌ها نظریات گوناگونی از جمله نظریة «استعمار داخلی»، نظریة «توسعة ناموزون و نابرابری‌های منطقه‌ای»، نظریة «گزینش عقلانی» و ‌نظریة «مرکز ـ پیرامون» را مطرح کرده‌اند که در این جا به دو نظریة اول می‌پردازیم و در فرصتی دیگر دو نظریة بعدی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

نظریة استعمار داخلی

 

    نظریه‌پردازان استعمار داخلی(١) در تئوریزه کردن مباحث و نیز تعمیم روابط نابرابر میان استعمارگران و مستعمرات به حوزة مناسبات داخلی، وامدار اصطلاح «استعمار» به معنای کلی و کلاسیک آن می‌باشند. استعمار در مفهوم کلاسیک، ناظر به استعمار داخلی با گسترش‌طلبی‌های اروپایی‌ها در سرزمین آسیایی، آفریقایی و آمریکایی بوده که از قرن پانزدهم آغاز شده و عملاً اقتصاد و سیاست جهانی را تحت تأثیر قرار داده است.(٢) استعمارگران اروپایی اعم از پرتقالی، اسپانیایی، بلژیکی، هلندی، انگلیسی و فرانسوی از راه غلبه، کاربرد زور و خشونت با تحت انقیاد در آوردن مردمان بومی، محدود کردن تحرک اجتماعی و سیاسی و تحقیر فرهنگی آنها و استقرار روابط مهتر ـ کهتری، به استثمار مردمان بومی و غارت مواد خام سرزمین‌های یاد شده پرداختند و با فتح بازارهای محلی، روند انقلاب صنعتی و توسعة اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشورهای خود را سرعت بخشیدند.(٣)

  • مجتبی مقصودی
۲۲
خرداد
در نشست تخصصی رفتار انتخاباتی اقوام در ایران که در مرکز تحقیقات صدا و سیما برگزار شد، مجتبی مقصودی ضمن تشریح رفتار انتخاباتی اقوام در ایران بیان کرد: تداوم و تناوب قدرت در قالب مبارزات انتخاباتی در جوامع در حال گذار به دموکراسی از حساسیت و ظرافت بیشتری برخوردار است. وی در ادامه به وعده‌های انتخاباتی نامزدها و رسانه‌های ارتباط جمعی اشاره کرد و افزود: رسانه‌های ارتباط جمعی یکی از ابزارهای انعکاس وعده‌های انتخاباتی نامزدها هستند. نخبگان سیاسی بر اساس نویدهایی که به رأی‌دهندگان خود می‌دهند، انتخاب می‌شوند، وظیفه مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی نیز برخورد فعالانه و منتقدانه با وعده‌های انتخاباتی است.مقصودی با بیان این که جایگاه اقوام در مبارزات انتخاباتی در جوامع در حال توسعه با تکیه بر قومیت شکل می گیرد، خاطرنشان کرد: در جوامع در حال توسعه به دلیل نبود نهادهای مدنی جدید و تشکل‌های واقعی حزبی که مبتنی بر پایگاه طبقاتی و منافع و اهداف مشترک سیاسی و اقتصادی باشند و سنت‌های ماندگار دموکراسی پارلمانی را شکل بخشند، یارگیری احزاب سیاسی و برنامه‌های انتخاباتی با تکیه بر شکاف‌های اجتماعی، قومی ـ مذهبی و روابط مرکز ـ پیرامون صورت می‌پذیرد.
  • مجتبی مقصودی