دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
چکیده مقالات همایش بین المللی اسلام و روابط بین الملل، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، رشت، 11 اسفند 1389.صص 114 و 115                                                                                                                 مجتبی مقصودی/ منیره عرب چکیده    کشورهای اسلامی به دلیل برخورداری از موقعیت های متنوع جغرافیایی، پراکندگی و توزیع جمعیتی در اقصی نقاط جهان و قاره ها و تنوع و گستردگی شرایط اقلیمی، و همچنین غنای فرهنگی از جایگاه و ظرفیت بالقوه بالایی در حمایت از توریسم داخلی و بین المللی برخوردارند.    در این بین تعدادی از کشورهای اسلامی با اعمال برخی محدودیت ها، سوء مدیریت ها، سیاستگذاری های غلط و تحجر فرهنگی عملکرد موفق و درخور توجهی را به لحاظ توسعه صنعت گردشگری و سرمایه گذاری در این حوزه نداشته اند. در مقابل کشورهایی چون ترکیه، مالزی به عنوان کشورهای مسلمان با حفظ ظرفیت ها و فضاهای مذهبی، ارزش ها و شعائر دینی با ارائه ی تسهیلات رفاهی و راهکارهای اجرایی از صنعت گردشگری سهمی مناسب، درخور و رو به رشدی را به خود اختصاص داده اند.    ایران علی رغم برخورداری از شرایط خاص اقلیمی، تنوع زیستی و غنای تاریخی و فرهنگی از جایگاه قابل توجهی در گردشگری و تبادلات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی برخوردار نمی باشد. این امر از یک سو از بی توجهی با ارائه تسهیلات لازم و عدم بهره گیری از راهکارهای علمی در صنعت گردشگری نشأت گرفته و از سویی دیگر منبعث از کاستی ها و خلا های قانون گذاری و ضعف عملکرد نهادهای اجرایی که گاه به صورت غیررسمی محدودیت هایی را بر صنعت گردشگری کشور تحمیل می نماید، می باشد.    جمیع این عوامل سبب گردیده که ایران علی رغم برخورداری از امکانات و قابلیت های گسترده و بهره گیری از موقعیت های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در میان ملل اسلامی از سهم ناچیزی در گردشگری و تعاملات فرهنگی در میان این کشورها برخوردار گردد. حال آن که کشورهای ترکیه و مالزی با تدوین برنامه های اصولی و راهکارهای علمی و پایبندی به این تمهیدات، سعی در توسعه صنعت گردشگری و بهره گیری از مزیت های فرهنگی و اقتصادی آن نموده و در این راستا نیز دستاوردهای قابل توجهی کسب نموده اند.    این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چه فرصت هایی برای گردشگری در میان کشورهای اسلامی به ویژه ایران، ترکیه و مالزی وجود دارد؟ ایران در مقایسه با دو کشور مذکور از چه ظرفیت هایی برخوردار است و دلایل عقب افتادگی صنعت گردشگری ایران چیست و سهم شایسته ایران در عرصه صنعت گردشگری جهان و کشورهای اسلامی چه می باشد و راه های خروج از این تنگنا چیست؟    در این پژوهش فرضیه نگارندگان این است که بهره گیری حداقلی از ظرفیت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، تکیه بر منابع نفتی و بی توجهی به چرخش سرمایه، تکنولوژی و نیروهای کار در صنعت گردشگری، سوء مدیریت و موانع ساختاری و فرهنگی ایران ( حتی در میان کشورهای اسلامی و به ویژه نسبت به دو کشور ترکیه و مالزی )، جامعه ایران را از توسعه شایسته صنعت گردشگری و ارتقاء جایگاه خود در تعاملات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی بازداشته است.    در این پژوهش ضمن اشاره به جایگاه گردشگری در تبادلات فرهنگی و بهره گیری از مزایای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن، به بررسی وضعیت گردشگری در کشورهای اسلامی پرداخته خواهد شد. در این میان نگاهی گذرا خواهیم داشت بر وضعیت گردشگری در کشورهای ترکیه و مالزی و در نهایت برضرورت اتخاذ راهکارها و تدابیر لازم از سوی ایران به منظور بهره گیری از فرصت های گردشگری و تبادلات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی تاکید خواهد شد. کلید واژه ها : گردشگری، تبادلات فرهنگی، ایران، ترکیه، مالزی، کشورهای اسلامی