دکتر مجتبی مقصودی

استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد و بررسی کتاب» ثبت شده است

۱۸
شهریور

 

نقد و نظری بر کتاب «از راز به خِرد»؛

رساله ای در باب حقوق زنان

از دکتر مجتبی مقصودی

شناسنامه کتاب:

عنوان «از راز به خِرد»؛

رساله ای در باب حقوق زنان

مطالعه برخی حقوق زنان در اسلام، قوانین کشور  و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان

نویسنده: فائزه هاشمی بهرمانی

ویراستار خانم سیمین حاجی پور ساردویی، انتشارات کویر، 1399، 240صفحه

کتاب در دو  فصل، 8 بخش و 29 گفتار به همراه یک دیباچه، نتیجه گیری و لیست منابع سازماندهی شده که فصل اول در سه بخش و 6 گفتار و فصل دوم در 5 بخش و 23 گفتار می باشد.

مقدمه:

ضرورت انتشار آثاری از این دست که به مسائل زنان کشور می پردازد بر هیچ کس پوشیده نیست. محصول دغدغه های نویسنده در باب حقوق زنان بوده و برگرفته از پایان نامه خانم فائزه هاشمی در سال 1382 یعنی بیش از حدود 2 دهه قبل است. کتاب در ایام کرونا منتشر شده و مجال بحث و نظر زیاد نیافت؛ ولی امروز به معرض داوری گذاشته می شود.

نفس تدوین و انتشار این کتاب ارزشمند و حکایت از نوعی بصیرت و اینده نگری است. علاوه بر کنش گری مدنی و سیاسی و اجتماعی خانم هاشمی این کنشگری علمی نیز قابل تحسین است. نقش ایشان یک برجستگی متفاوت دیگری هم دارد و آن هم از خاندان هاشمی بودن است که به دیدگاه ها و عملکرد وی برجستگی و جرات و جسارت بخشیده است و نقش آوانگارد را در این عرصه از وابستگان به نهاد قدرت را ایفاء کرده است. جرات و جسارت خانم هاشمی ستودنی است که حاضر شده که کتاب مورد طرح و بررسی و نقد جدّی قرار بگیرد. از منظر روشی دسترسی به منابع معتبر و مصاحبه با شخصیت های عالیرتیه، مجتهدین و علمای طراز اول ویژگی مثبت دیگر اثر است.

 

مفروضات کتاب: ذات اسلام در ارتباط با حقوق زنان کامل و بی عیب و نقص است و وظیفه و مسئولیت علمای دین و فقه پویا بر اساس شرایط زمان و مکان به روز رسانی آن در مسائل زنان است. روح و جوهره اثر به دنبال پاسخ به این شبهه هست که اسلام در ذات خود حقوق زنان را به رسمیت می شناسد.

آبادی بتخانه ز ویرانی ماست                  جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی               هر عیب که هست از مسلمانی ماست!

و همه آنچه در کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان مندرج و مصوب است در آیین اسلام وجود دارد و فقط باید آنرا درک و در جمهوری اسلامی آنرا عملیاتی نمود.

دو نکته مقدماتی:

اول: جنبش زن، زندگی و آزادی تحول عمیق، گسترده و درون زایی را موجب شد که این کتاب آنها را ندید. قطعا اگر تدوین این اثر بعد از آن انجام می شد چه بسا متفاوت بود. به عبارتی بعد از وقایع سال 1401 بخش اعظم جامعه و بدنه اجتماعی از سطح نظری مباحث و مجالات کلامی عبور کردند و در زندگی فردی و اجتماعی قائل به اذن و اجتهاد مجتهدین نماندند و مجتهدین و علمای دینی را پشت سر گذاردند. ناتوانی علمای دین در پاسخگویی به موقع به مطالبات به دلیل وابستگی اقتصادی، پیوند با قدرت سیاسی آنها را محافظه کار کرد و بیشتر تبدیل به توجیه گران وضع موجود درآمدند.

دوم: اساتید و علمایی که در پیشگفتار برای مصاحبه نام برده شده و از نقطه نظرات آنها بهره گرفته شده است؛ بجز آیت الله تسخیری، بعضا نماینده یکی از گرایشات در میان مجتهدین نسبت به حقوق زنان هستند که از آنان تحت عنوان نواندیشان دینی یاد می شود که در این ارتباط این پرسش پیش می آید که در این مصاحبه ها جای قرائت های دیگر کجاست؟

بین واقعیت دین و دین موجود، و فهم از دین و قرائت های دینی باید تفاوت قائل شد. در این خصوص باید رجوع به فهم و قرائت ما از فلسفه و اهداف دین بر می گردد. در این ارتباط قرائت های دینی مختلفی را می توان برشمرد. قرائت سنتی از دین، قرائت متحجرانه، قرائت چپ گرایانه از دین، قرائت نواندیشانه از دین..... تلاش این کتاب بازسازی جایگاه دین در نقش دهی به زنان در چارچوب نواندیشی دینی است. بنظر من واقعیت دین همان است تلاش ما در امروزین ساختن دین تاکنون موفق نبوده است. دین به زندگی شخصی انسان ها برگردد و بیشتر کارکرد توجیهی، تخدیری و تحدیدی دارد.

 

نقدها:

  1. در مواردی شعاری و غیر دقیق و غفلت از تاریخ ایران قبل از اسلام:

در صفحه 21 با هم می خوانیم«در صفحات مکتوب تاریخ، زن همواره موجودی بدون نقش بوده است و اگر در جایی هم نقشی برای او قائل بودند، این نقش جز دستگاه تولید مثل یا موجودی فتنه برانگیز و شهرآشوب نبوده است.»

و یا در صفحه 25 و 26 کتاب با هم می خوانیم:

علامه طباطبایی ادامه می‌دهد: «در این کشورها یک دسته مردان بودند که در تمام شئون زندگی آزادی عمل و اراده داشتند و دسته دیگر بانوان که از همه چیز محروم و پیرو حرف مردان و خدمتگزاران بی‌اراده آنها بودند. با طلوع دین اسلام در افق فرهنگی جوامع انسانی حقایق عمیقی که در پرده‌ای از خرافات و باورهای غیر انسانی پنهان مانده بود آشکار شد و زن جایگاه حقیقی خود را در مناسبات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی یافت»؛ بنابراین نمی‌توان در تحلیل اولین برخوردهای متعالی با مفهوم زن، مکتب اسلام را نادیده گرفت و با تکیه به اسناد و قراین متقن باید فصل تقدم در خصوص احقاق حقوق زنان را از آن اسلام دانست.

حال آنکه بر خلاف این اظهارنظرها؛ کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر سوخته، مستندات موجود در مورد شاهنشاهی ماد ها، هخامنشیان، ساسانیان حکایت از نقش برجسته سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. به عنوان نمونه در سده هفتم میلادی، دو زن به نام‌های آزرمیدخت و پوراندخت توانستند به پادشاهی ایران ساسانی برسند. آتوسا مادر خشایارشاه به عنوان شاعر و ادیب، پوران دخت نخستین زن ایرانی در مقام سلطنت، آرتمیس نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان تا به امروز و یا پانته‌آ یکی از زنان فداکار زمان کوروش و دهها زن دیگر در این اثر دیده نشده اند و به آثاری استناد شده اند که علیرغم معروفیت؛ متاسفانه بصورت شعاری نگارش یافته اند.

  1. اشاره شده است که «دورکهایم با وجود اینکه در دنیای پسامدرن زندگی می کند»؛ حال آنکه چنین نیست. این جامعه شناس فرانسوی در 1858 میلادی زاده و تا 1917 فوت کردو عملا زیست وی در دوران مدرن است.
  2. مهمترین مشکل این رویکرد؛ بی توجهی و نادیده انگاری دستاوردهای بشری قبل از اسلام است.
  3. ضرورت بازنگری در استنادات و رویکرد:

در متن به منابعی استناد می شود که الان نیازمند داوری جدی نسبت به صحت و سقم آنها هستیم محتوای این منابع و آثار نیازمند بازنگری است؛ مثلا در صفحه 25 از حاج سید محمد حسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی، مفسر، فیلسوف، فقیه اصولی، و عارف شیعه ایرانی و از روحانیون تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران بوده تفسیر المیزان مهم‌ترین اثر اوست. از جلد هفتم تفسیر المیزان فکتی می آورد که امروز محل تردید جدی است و آن هم در مورد زنده به گور کردن دختران در قبل از ظهور اسلام در جزیره العرب و کم و بیش کشورهای همسایه است. از علامه طباطبایی فکت آورده می شود که زنان در دوران جاهلیت از حق و حقوقی برخوردار نبودند. بزرگترین خبر ناگوار این بود که به کسی خبر بدهند زنش دختر زایمان کرده است این وضعیت تنها در جزیره العرب نبود؛ این شیوه غیر انسانی با کمی تفاوت و اختلاف در کشورهای همسایه نیز حاکم بود.

حال آنکه در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست دارای مال و اموال باشد و نیز به‌اندازه‌ی برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد. زنان علاوه بر برابری حق ارث مورد احترام و توجه بی‌اندازه‌ی مردان نیز بودند، چرا که در اوستا کوچک‌شمردن زن، کرداری زشت و از روی ‌نادانی دانسته‌شده و از جمله گناهان بزرگ به‌شمارمی‌رفت. برابری دستمزد زنان با مردان، توانایی گزینش همسر، رسیدن به پایگاه بزرگ روحانی، سرپرستی کودک، آموختن دانش‌های گوناگون، انجام ورزش‌هایی چون سواری، چوگان‌بازی، شمشیرزنی، تیراندازی، شکار، داشتن مرخصی و حقوق زایمان برای مادران از کمترین حقوق زنان به‌شمارمی‌رفت که در آیین زرتشت برسمیت شناخته شده بود.

  1. در واقع بر عکس؛ برخی از صاحبنظران بر این اندیشه اند که با ورود اسلام دوران خانه نشینی زنان و محرومیت از حقوق اجتماعی آغاز شد بدین ترتیب «خانه نشینی» به عنوان الگوی رفتاری مطلوب برای زن مسلمان معرفی شده است.
  2. غفلت از بررسی تحول وضعیت زنان در دوران پهلوی دوم:

گویا تعمدی بود که به وضعیت و تحولات مثبت وضعیت زنان در دوران پهلوی اول و دوم پرداخته نشود. در صفحه 30 تنها در حد دو سطر به 15 تشکل زنان در دهه 1330 اشاره شده است و بس! تنها در حد دو سطر!! حال آنکه جا داشت به سلسله پهلوی، و تغییراتی در زندگی زنان ایجاد شد؛ از جمله کشف حجاب، اعطای حق رأی، اعطای حق تحصیل، برقراری برابری در حقوق زن و مرد و حق داشتن مشارکت سیاسی و تصدی مناصب عمومی در تمامی سطوح حکومتی پرداخته می شد. به ویژه جا داشت به مخالفت اغلب روحانیت و حتی روحانیت سیاسی با حقوق زنان بصورت جدی پرداخته شود و نقدی از درون نسبت به این رویکرد و عملکرد انجام بشود.

به عنوان یک نمونه از شخصیتی شاخص و مترقی در میان روحانیت سید حسن مدرس در مجلس شورای ملی دوره دوم 1908 (۱۲۸۸ خورشیدی) در پاسخ به وکیل‌الرعایا در مجلس و در مخالفت با حقوق سیاسی زنان گفت: «برهان این است که امروز ما هر چه تأمل می‌کنیم می‌بینیم خداوند قابلیت در اینها قرار نداده‌است که لیاقت حق انتخاب را داشته باشند. مستضعفین و مستضعفات و آن‌ها از آن نمره‌اند که عقول آن‌ها استعداد ندارد و گذشته از این که در حقیقت نسوان در مذهب اسلام ما در تحت قیمومیتند(الرجال قوامون علی النساء) در تحت قیومیت رجال هستند و مذهب رسمی ما اسلام است. آن‌ها در تحت قیمومیتند. ابداً حق انتخاب نخواهند داشت. دیگران باید حفظ حقوق زن‌ها را بکنند که خداوند هم در قرآن می‌فرماید در تحت قیومیت اند و حق انتخاب نخواهند داشت هم دینی هم دنیوی. این مسئله‌ای بود که اجمالاً عرض شد.»

حق رای زنان در ایران در ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ به رسمیت شناخته شد. در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۴۱، با اعلام انقلاب سفید توسط محمدرضا شاه که در شش اصل خلاصه می‌شد اعطای حق رأی به زنان نیز داده شد و علی‌رغم همه مخالفت‌های مراجع تقلید و روحانیانی نظیر خمینی، حق رأی زنان پذیرفته شد. فرخ‌رو پارسا اولین زنی بود که به نمایندگی از مردم تهران، در دوره بیست و یکم انتخابات مجلس شورای ملی در مهر 1342 وارد مجلس شد.

  1. تطهیر عملکرد روحانیون در مواجهه با حقوق زنان با ضرباهنگ حمله به منورالفکرها

بنظر می رسد مهمترین حربه علما و روحانیت جلیل القدر در توجیه عملکرد اشتباه مکرر خود دگر سازی است. روشنفکران و بیگانگان دو نیروی داخلی و خارجی در این فرافکنی است. در این اثر هم بجای برشمردن رویکرد نادرست بخش های زیادی از روحانیون در قبال حقوق زنان، باز هم نیش قلم متوجه منورالفکرها شده است. در صفحه 53 نمونه ای از این ادبیات دیده می شود. در واقع نویسنده محترم بجای دیدن حقایق؛ پرش و انتخاب گزینشی حوادث و وقایع تاریخی با قرائت توجیهی را پذیرفته است

در گفتار دوم از بخش دوم به نقش فقه پویا اشاره ی شود که می تواند خاستگاه دگرگونی در قرائت اسلامی از جایگاه و نقش زنان بشود و باشد ولی آنچه که بدان پرداخته نشد جریان غالب و مسلط در میان فقها است که اصولا مجال عرض اندام به دگراندیشان حتی در حوزه فقاهت در موضوع زنان را نداده است.

اگر با اغماض بپذیریم که انقلاب اسلامی محصول متفکرین اسلامی با قرائت پویا و اجتهادی از فقه است؛ امید بستن به چنین تفکری که جریان غالب شود و وضعیت زنان را بهبود ببخشد خطایی راهبردی و دل بستن بدان و چشم امید داشتن سراب است.

  1. نتیجه گیری مضیق و محدود

علیرغم انتخاب عنوان موسع برای این کتاب: « از راز به خرد؛ رساله ای در باب حقوق زنان - رساله ای در باب حقوق زنان؛ مطالعه برخی حقوق زنان در اسلام، قوانین کشور  و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان» نتیجه گیری مضیق به موضوع رییس جمهور شدن و قاضی شدن زنان در جمهوری اسلامی ایران محدود شد.

یکشنبه 16 شهریور 1404

  • مجتبی مقصودی
۱۶
تیر

دو شنبه های کتاب ماه

همخوانی و هم اندیشی کتاب

کتاب منتخب تیرماه 1403

همراهان گرامی

با عرض سلام و احترام

به اطلاع می رساند دهمین جلسه «همخوانی و هم اندیشی» کتاب، مورخ ۱۸ تیر ١۴٠٣ ساعت ١٧، با حضور اهل مطالعه و نظر برگزار خواهد شد.

 

کتاب منتخب تیر ماه ۱۴۰۳، «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد»

 نوشته دیوید فرامکین از نشر ماهی است.

 

* دکتر مجتبی مقصودی و دکتر مقصود فراستخواه، این جمع را همراهی خواهند نمود.

 

صلحی که همه صلح ها را بر باد داد

  • مجتبی مقصودی
۲۴
آذر

 

گزارش نشست نقد و بررسی

 کتاب کنشگران مرزی

نشست "نقد و بررسی کتاب کنشگران مرزی" به همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست که توسط روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی تنظیم شده با افزوده هایی در ادامه می آید. در این نشست علاوه بر نویسنده کتاب دکتر مقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، دکتر مجتبی مقصودی دانشیار دانشکده علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران ، دکتر محمد منصورنژاد دین پژوه عضو هیات مدیره انجمن علمی صلح ایران و دکتر مریم خالقی به عنوان دبیر گروه کتاب و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران مشارکت داشتند.

 

مجتبی مقصودی: رسالت انجمن مطالعات صلح می تواند با نظریه کنشگران مرزی وجه جدیدی پیدا کند

مجتبی مقصودی از اساتید دانشگاه، بیان داشت: توماس اسپریگنز نویسنده کتاب "فهم نظریه های سیاسی" یک الگوی چهار وجهی برای نظریه پردازی ارائه داده است که شامل مشاهده بحران و بی نظمی، تشخیص درد، بازسازی جامعه آرمانی و راه حل برای درمان درد است که این الگو در مورد کتاب اخیر مقصود فراستخواه هم صادق است. نظریه کنشگران مرزی تنها یک نظریه نیست بلکه یک رهیافت مطالعاتی است؛ به علاوه اگرچه نویسنده مدعی آینده پژوهی و ارائه راهبرد نیست ولی مثل هر نظریه ای، علاوه بر توضیح و تعریف، تبیین و تعلیل، راز و رمز گشایی، آینده پژوهی و ارائه راهبرد نیز در بطن خود دارد؛ همچنان که در کتاب "کنشگران مرزی" دایره واژگانی نویسنده و پختگی اثر خودنمایی می کند.

از نظر فراستخواه موجودیت نام ایران، صلح و همبستگی اجتماعی مدیون کنشگران مرزی است. با چنین مقدماتی می توان مدعی شد که ادبیات و نظریه کنشگران مرزی ارتباط وثیقی با مأموریت و رسالت انجمن مطالعات صلح ایران می یابد و آنهم تلاش برای دستیابی به اهداف توسعه ای، انسانی و اخلاقی در سایه ایثار و گذشت از طریق گفتگو، مصالحه، چانه زنی، مذاکره، معامله، بده و بستان

وی افزود: اما سوالاتی هم در مورد این کتاب مطرح است از جمله اینکه آیا کنشگری مرزی ترویج نوعی فرصت طلبی و اپورتونیسم سیاسی- اجتماعی نیست؟ انتخاب سیاست صبر و انتظار، عافیت طلبی، بی عملی و انتظار تا رسیدن میوه محصول نیست؟ کنشگری مرزی به شکلی پنهان و ظریف می تواند به نوعی کاسبی مرزی تبدیل شود.... و هر کس را بتوان در این زمره قرار داد؟ و هر کسی را با این لیبل و برچسب تطهیر کرد؟

در بحث کارکردهای کنش مرزی، این کنشگران در پنج سطح طبقه بندی می شوند: سطح ایجاد یا تاسیس، سطح امداد یا تقویت، سطح اصلاح و سپس سطح اخطار و در نهایت -یعنی در مواردی که هیچ یک از اینها امکان نداشته است- در سطح انتقال؛ انتقال برای کاهش هزینه های جایگزینی و جلوگیری از هزینه های فروپاشی بیش از حد ساختارها.... بدین ترتیب آیا کسانی مثل فروغی، وثوق الدوله و قوام السلطنه را می توان در این جایگاه دید؟

جابجایی محتوای مفاهیم روبرو نیستیم و آیا در  نظریه کنشگری مرزی مرزهای میان خدمت و خیانت جابجا نمی شود؟ آیا

آیا در  نظریه کنشگری مرزی رادیکالیسم و انقلابی گری، بسیج گریی و عدالت خواهی رادیکال نفی نمی شود و جای خود را به مصالحه و چانه زنی نمی دهد؟

وجه غالب کنشگری با ظرفیت بسیج و بسیج گری اجتماعی و سیاسی تعریف می شود؛ حال آنکه نظریه کنشگری مرزی در عمل اجتماعی- سیاسی بسیج گری را در دستور کار ندارد.

 

محمد منصورنژاد: می توان در سطح فرا ملی و فرو ملی هم از نظریه کنشگران مرزی استفاده کرد

محمد منصورنژاد از اساتید دانشگاه، بیان داشت: قبلا دو یادداشت در مورد کتاب "کنشگران مرزی نوشته ام و تقدیم نویسنده کرده ام. پیشنهاد می کنم مراسم نکوداشتی برای مقصود فراستخواه برگزار شود که او در ابعاد مختلف کم نظیر است از جمله در اخلاق فردی و اجتماعی. او قلب سلیم دارد، مهربان، خوش برخورد و نقدپذیر است. وی استاد روش تحقیق است و بسیار روشمند صحبت می کند. او دردمند ایران است و البته خود مصداق بارز کنشگر مرزی است.

وی افزود: می خواهم از منظر اجتماعات علمی درباره کتاب صحبت کنم. درباره اجتماعات علمی در ایران سه نظر وجود دارد. عده ای معتقدند در ایران اجتماعات علمی نداریم. عده ای دیگر می گویند اجتماعات علمی داریم اما ضعیف است و دسته سوم معتقدند اجتماعات علمی داریم و نشانه اش همین نشست ها است. دیدگاه مقصود فراستخواه به نظریه دوم نزدیک تر است. اما سوال مطرح می شود که چرا اجتماعات علمی ما ضعیف است؟ در جواب می توان گفت ما باید آثار همدیگر را بخوانیم، نقد کنیم و رفرنس بدهیم که متاسفانه کمتر این کارها را انجام می دهیم.

او ادامه داد: در مقدمه کتاب، از نظریات متفکران خارجی استفاده شده است. اما آیا ما ایرانیان کسی را نداشته ایم که تأملی داشته باشد؟ البته این کتاب برخلاف کتاب "ما ایرانیان"که با یک نگاه واگرایانه و به نوعی منفی نگرانه نوشته شده است، کتابی است که امیدوارانه وارد مسائل ایران شده است. البته این کتاب در حال حاضر یک تبیین است و باید به سمت تجویز هم برود. هم چنین باید مشخص هم بشود که کنشگر مرزی چه کسی نیست؟ در نهایت می توان در سطح فرا ملی و فرو ملی هم از نظریه کنشگران مرزی استفاده کرد.

 

مقصود فراستخواه: تحولات ایران با کنشگران مرزی بهتر تبیین می شود

مقصود فراستخواه نویسنده کتاب "کنشگران مرزی" اظهار داشت: این چهارمین جلسه نقد این کتاب است. معنقدم که نقادان رهگشا هستند. حدود ۱۲ سال پیش در نشستی از مرحوم غلامحسین صدیقی به عنوان یک کنشگر مرزی نام بردم و از آن جا استارت تالیف این کتاب زده شد. این که فردی بعد از گذشت چند سال دیدگاه هایش ویرایش شود، سعادتی است به شرط این که توجیه درستی داشته باشد ولی در مورد خودم حسم این نیست و این کتاب را به عنوان چایگزین کتاب "ما ایرانیان" نمی بینم. در "ما ایرانیان" ساختارها را نقد کردم اما کتاب "کنشگران مرزی" روش پژوهشی دیگری دارد.

وی افزود: نظریه کنشگران مرزی می گوید که ایران را با قهرمانان و اهریمنان نمی توان توضیح داد. ما تاریخ درشت را می خوانیم ولی تاریخ میانی و جزئیات و تاریخ مردم را نمی خوانیم و فقط فاتحان و سرکوبگران را می بینیم. تحولات ایران با کنشگران مرزی بهتر تبیین می شود. هم تغییرات و هم بقا با کنشگر مرزی بهتر توضیح داده می شود. کنشگران مرزی یک طیف خاکستری بزرگ هستند.

او اضافه کرد: ایران را با ساختار نمی توان توضیح داد. برای جوامعی که تثبیت شده اند ساختار مهم تر است اما برای جوامعی مانند ایران که ساختارهایش هوشمند نیستند، کنشگران هوشمند خیلی مهم هستند. در کتاب، ۱۶ محدودیت برای کنشگران مرزی ذکر کرده ام.

  • مجتبی مقصودی
۲۴
آذر

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کنند:

 

سلسله نشست های گروه کتاب و صلح؛

بررسی کتاب کنشگران مرزی

با حضور نویسنده کتاب:

مقصود فراستخواه ؛جامعه شناس و استاد برنامه ریزی توسعه آموزش عالی

 

سخنرانان؛

مجتبی مقصودی دانشیار دانشکده علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران

محمدمنصورنژاد عضو هیات مدیره انجمن علمی صلح ایران

 

دبیر نشست:

مریم خالقی نژاد دبیر گروه کتاب و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

زمان: شنبه ۱۸ آذرماه ساعت ١٧

مکان:خانه اندیشمندان علوم انسانی، تالار حافظ

لینک حضور مجازی:

https://meet.google.com/aum-fyyt-puu

 

Border activists

  • مجتبی مقصودی
۲۶
آبان

انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کند:

 

نشست نقد و بررسی کتاب

ایرانِ به سوی جمهوری اسلامی

 

با حضور:

دکتر مجتبی مقصودی

دکتر سیدعبدالامیر نبوی

و دکتر حامد طاهری کیا (نویسنده کتاب)

 

زمان:

سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶ الی ۱۸

 

لینک برگزاری نشست:

https://www.skyroom.online/ch/hossein5092811/ipsa

 

  • مجتبی مقصودی
۰۵
مرداد
میزگرد نقد و بررسی کتاب  توحیدگرایی و صلح با حضور نویسنده اثر دکتر عماد افروغ   شرکت کنندگان دکتر مجید توسلی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی دکتر عباس خلجی عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین(ع) دکتر علی مرشدی زاد عضو هیات علمی دانشگاه شاهد   زمان:سه شنبه 12 مرداد 1395 ساعت 14 الی 16 آدرس:خیابان انقلاب، چهاراه وصال، خیابان بزرگمهر، خبرگزاری ایکنا
  • مجتبی مقصودی
۱۶
آبان

توسلی: موضوع جامعه‌شناسی سیاسی، محیط اجتماعی دولت است

مقصودی: اثری در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایران‌گرا

خبرگزاری کتاب ایران

سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴ 

http://www.ibna.ir/fa/doc/report/229260   

  به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،نشست نقد و بررسی کتاب «جامعه‌شناسی سیاسی؛ شناخت دولت» با سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی)، دکتر مجید توسلی (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات) و دکتر داور شیخاوندی (مولف اثر) دوشنبه 11 آبان‌ماه در انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری کمیته جامعه‌شناسی سیاسی برگزار شد.

دبیری این نشست را دکتر مشکات اسدی بر عهده داشت. دولت، موضوع اصلی جامعه‌شناسی سیاسی نیست    توسلی گفت: این اثر مانند هر کتابی در چاپ دارای اشکالاتی است؛ مثلا در صفحه 25 کتاب آمده است: «بعدها جامعه‌شناسان پیشتاز قرن بیستم مانند مارکس، وبر، رومر و دورکیم ...» در این جمله دورکیم در جامعه‌شناسان قرن بیستم جای گرفته است که وی متعلق به این قرن نیست. همچنین در صفحه 29 می‌خوانیم: «در صورتی که جامعه‌شناسی سیاسی زمینه‌های زیست‌شناسی، رفتارشناسی، روان‌شناسی سیاسی را در برمی‌گیرد.» در این جمله پس از زمینه باید صفت قرار بگیرد و به جای زیست‌شناسی می‌توان از زیست‌شناختی استفاده کرد.  

   وی افزود: همچنین در صفحه 79 با وجود اینکه مولف در پاورقی به منبع ارجاع داده، اما در متن نیز یک بار دیگر همین منابع مشخص شده است. در این رابطه می‌توانست نظم بهتری را در ذکر منابع برقرار کرد. با وجود این مواردی که نام بردم شامل نقد شکلی اثر است و به آسانی در چاپ‌های بعدی کتاب قابل برطرف کردن است، اما به نظر بنده از لحاظ نقد محتوایی، مولف چند سطری را به بیان روش پرداخته و از آن گذر کرده است. در حالی که در جامعه‌شناسی‌سیاسی سه روش پوزیتیویستی، اثباتی یا تفهمی و روش مارکسیستی که دیالیتکی است و از هگل گرفته شده، مطرح است. بنابراین در این اثر چندان مشخص نیست که از منظر کدام روش و نگرش به جامعه‌شناسی سیاسی پرداخته شده و به عبارتی جای تنقیح روش در آن خالی است. توسلی پس از انتقاد بر مشخص نشدن نوع روش در کتاب شیخاوندی عنوان کرد: اصولا در تعریف جامعه‌شناسی سیاسی گفته می‌شود این حوزه چندان به دولت کار ندارد؛ این‌که شناخت دولت را در جامعه‌شناسی سیاسی بگذاریم حداقل در شناخت مدرن آن چندان شناخت دولت موضوعیت ندارد زیرا جامعه‌شناسی سیاسی عبارت است از بررسی محیط اجتماعی دولت و نه خود دولت. به همین دلیل تا چند دهه گذشته در دانشگاه‌های فرانسه علم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی در سنت قدیم آن با هم و در هم تنیده مورد بررسی قرار می‌گرفت اما در سنت مارکسی، دولت یک امر روبنایی است و دولت آلت دست صاحبان عوامل تولید است. از طرفی در سنت وبری نیز خود دولت موضوعیت ندارد، بلکه اقتدار موضوعیت دارد.      

 وی ادامه داد: به همین دلیل شناخت دولت به خودی خود موضوع علم سیاست است، اما در جامعه‌شناسی‌سیاسی محیط اجتماعی دولت مدنظر است که چه گروه‌ها و نیروهایی بر دولت اثر می‌گذارند؟ اساسا در دوره جدید جامعه‌شناسی سیاسی چیزی جز بررسی روند دموکراسی‌سازی در سنت لیبرالی مطرح نیست. ضمن اینکه مواردی مانند چه چیزهایی مانع دموکراسی است و دموکراسی چگونه تعمیم پیدا می‌کند و زمینه‌های اجتماعی گسترش آن چیست؟ طرح و دنبال می‌شود.      این عضو هیات علمی دانشگاه  اظهار کرد: شاید از نظر استاد، زمانی که شناخت دولت را در مرکز یک کار جامعه‌شناسی سیاسی قرار داده، توجیحی برای آن داشته باشد، اما در سنت جامعه‌شناسی سیاسی خود دولت دیگر موضوع اصلی تحقیق به شمار نمی‌آید، بلکه نیروهای اجتماعی، احزاب، گروه‌های نفوذ و فشار موضوع اصلی بحث هستند. به همین تعبیر می‌گوییم در علم سیاست نگرش از بالا به پایین و تاثیرات دولت در جامعه است اما در جامعه‌شناسی سیاسی تاثیرات از پایین به بالا مورد بررسی قرار می‌گیرد.نیش قلم استاد با کنایه به روایات تاریخی فراموش نشدنی است!   

 مقصودی نیز به عنوان ناقد اثر با اشاره به ویژگی‌های قلم مولف گفت: فارسی‌گردانی، ریزبینی و دقت‌نظر استاد شیخاوندی مثال‌زدنی است. برای نمونه زمانی که مطالعه کتاب را آغاز می‌کنیم در صفحات نخست به جای واژه مرسوم پیشگفتار از پیش نوشتار استفاده کرده، زیرا در واقع گفتاری در کار نیست و ما با نوشتار سر و کار داریم. البته با این موارد در این اثر بسیار روبه‌رو خواهید شد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که نثر متفاوت، ملاحظات دستوری و واژگانی نویسنده جای تامل دارد و باید بر آنها بحث بیشتری صورت بگیرد.  

  وی ادامه داد: همچنین در متن کتاب دقت‌نظر در یافتن معادل‌یابی‌ها مشاهده می‌شود؛ مثلا زمانی که از کتاب «پرنس» که همین معادل در فارسی برای آن به کار رفته یا «شهریار» که برخی صاحب‌نظران به کار بردند، استاد برای این واژه معادل درستی وارد می‌کند و می‌گوید واژه «امیر» درست‌تر است. زیرا ما در آن زمان نظام شاهی و پرنس و امثال آن نداریم و برای معادل آن دوران امیر مناسب‌تر است. از طرفی در جا به جای کتاب از تاریخ معاصر ایران فکت‌هایی برای مخاطب آورده می‌شود تا فهم مطالب آسان‌تر شود. اگرچه من توقع دارم که آوردن این مثال‌ها در ادامه اثر افزایش یابد اما در همین اندازه نیز به جذابیت آن می‌افزاید.  

   این عضو هیات علمی دانشگاه اظهار کرد: گاهی وقت‌ها در لابه‌لای همین ادبیات نیش قلم استاد، فراموش نشدنی است و با توجه به این‌که شاید شرایط بیان برخی مطالب به صورت آشکار ممکن نباشد، به صورت کنایه یا در قالب شرح حالی در گذشته بیان می‌شود. برای مثال زمانی که مولف در صفحه‌های 46 و47 از دوران ابن‌خلدون یاد می‌کند، خواننده کم و بیش درمی‌یابد که به شرح مساله‌ای در دوران نزدیک‌تری مواجه هستیم، اما استاد از زمان ابن‌خلدون برای بیان مقصود خود بهره برده و تلاش کرده است تا با معادل‌سازی زمانی یک رویداد به مخاطب درک بهتری از مسائل ارائه دهد. مقصودی عنوان کرد: اگر بخواهم از کل اثر یک دسته‌بندی ارائه دهم، باید بگویم این کتاب در چارچوب جامعه‌شناسی کلاسیک با سنت فرانسوی می‌گنجد. سنت فرانسوی از آن لحاظ که کتاب به گفته خود استاد تحت تاثیر یکی از صاحب‌نظران جامعه‌شناسی فرانسه است که اگر شما چهار جلد از کتاب‌های لوفر را مطالعه کنید، در خواهید یافت که مولف به ویژه از یکی از مجلدهای آن بیشتر بهره گرفته است. از طرفی بنده در ارزیابی این اثر یک ادعا می‌کنم و آن ادعا این است که کتاب استاد شیخاوندی را در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایران‌گرا (انسان‌گرا) می‌بینم.  

  وی بیان کرد: به عبارتی سوسیالیزم انسان‌گرا با سوسیالیزم زمخت نوع استالینی و تروتسکی بسیار متفاوت است. سوسیالیزم انسان‌گرا، ادبیات متاخر و روان‌تری دار

د و انسان و مناسبات انسانی در محور آن هست. بنابراین بنده این کتاب را در چارچوب سوسیالیزم رمانتیک ایران‌گرا و انسان‌گرا دسته‌بندی می‌کنم؛ ایران‌گرا به لحاظ ذائقه مولف است که این روحیه ایران‌گرایی در جای جای کتاب قابل مشاهده است. اثری برای بیستمین سالگرد درگذشت لوفر فرانسوی    شیخاوندی با اشاره به جمع‌آوری مطالب کتاب در چهل سال پیش گفت: یکی از استادان فرانسوی من، هانری لوفر که چهار کتاب درباره ملت نوشته بود، باعث شد، بنده سراغ این بروم که آیا ملت ما به معنای سیاسی کلمه ملت هست یا خیر؟ از طرفی آیا دولت ما، دولت است و این دولت چگونه دولتی است؟ بنابراین در تالیف اثر بیشتر تحت تاثیر استادم بودم که شروع به گردآوری مطالب آن کردم و کتاب را نیز به مناسبت بیستمین سال درگذشت لوفر، یکی از جامعه‌شناسان بزرگ قرن بیستم منتشر و به وی تقدیم کردم.  

  وی افزود: این اثر 15 فصل دارد که سه فصل نخست آن مقدمه‌ای ساده‌انگارانه برای ورود به بحث است تا برای مخاطبی که تازه به بحث‌های جامعه‌شناسی سیاسی ورود پیدا کرده، قابل فهم باشد. اما زمانی که به وادی لوفر می‌رویم در آن از تشریح و چیستی دولت سخن گفته و متن آن تقریبا قلمی ادیبانه پیدا می‌کند. در شرح دولت به پیروی از سبک استادم لغاتی با ساخت جدید استفاده شده است.  

   این استاد دانشگاه بیان کرد: به عبارتی سه فصل نخست کتاب به عنوان درآمد اثر است و از فصل چهارم و پنجم به بعد ساختار دولت در حوزه‌های مختلف مورد آنالیز قرار گرفته است. از طرفی در مقدمه کتاب به خواننده توصیه شده که برای درک بهتر محتوای این کتاب، نخست سراغ لغات جدید آن بروند. لغاتی که خواننده را برای درک آنها به تکاپو وامی‌دارد.    در پایان این نشست سخنرانان به پرسش‌های حاضران در جلسه پاسخ گفتند.

  • مجتبی مقصودی
۰۶
آبان
کمیته جامعه شناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران برگزار می کند  نشست نقد و بررسی کتاب  جامعه شناسی سیاسی شناخت دولت    با  حضور   دکتر مجید توسلی  عضو هیئت علمی  دانشگاه  آزاد اسلامی. واحد علوم و تحقیقات  دکتر مجتبی مقصودی  عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکز   دکتر داور شیخاوندی  نویسنده کتاب عضو هیئت علمی دانشگاه  آزاد  اسلامی.  واحد تهران شمال  زمان: دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 16/30 الی 18  مکان: دفتر انجمن علوم سیاسی ایران واقع در خیابان انقلاب، خیابان لبافی نژاد،بین خیابان فخر رازی و خیابان دانشگاه، نبش کوچه انوری. پلاک
  • مجتبی مقصودی
۱۲
مرداد
انجمن ایرانی تاریخ برگزار می کند: نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «تراژدی ناسیونالیسم ناکام» تالیف دکتر مجید شریفی استاد روابط بین الملل و سیاست مقایسه ای در دانشگاه واشنگتن شرقیبا حضور نویسنده کتاب و دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی زمان: 15 مرداد ماه 1393 ساعت: 10 تا 12مکان: بزرگراه شهید حقانی، چهارراه کوشا، روبروی ورزشگاه شهید کشوری، سازمان آرشیو ملی، طبقه هفتم
  • مجتبی مقصودی
۱۴
خرداد
تاملی انتقادی بر کتاب  اقتدارگرایی ایرانی در عصر قاجار  اثر دکتر محمود سریع القلم  ( با حضور هشت دانشور علم سیاست و نویسنده کتاب) دانشگاه تربیت مدرس هفتم خرداد ماه و در بعد از ظهر یک روز بهاری ، میزبان مراسمی ویژه بود. مثال آن را شاید بتوان در دانشگاههای مغرب زمین ( نظیر دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند در برنامه فیلسوفان زنده ) یافت که در آن منتقدان اثر یک متفکر را در حضور خود وی بررسی و در ادامه پاسخ نویسنده اثر را می شنوند. این برنامه در کشور ما که دیریست گفتگوی صریح و کیفی را ترک گفته ، فرصتی گرانسنگ است. این برنامه را دکتر قدیر نصری، استادیار اندیشه و جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه خوارزمی، سامان داده بود. وی به همراه یک گروه هفت نفره ، کتاب اقتدارگرایی ایرانی دکتر محمود سریع القلم را وارسی و نکات قابل تاملی در آن یافته و نهایتا حاصل صدها ساعت تامل را به جلسه آورده بودند. قدیر نصری در ابتدای نشست ضمن تشکر از میزبانی انجمن دانشجویی روابط بین الملل در دانشگاه تربیت مدرس و نیز حمایت های بی دریغ انجمن علوم سیاسی ایران و مرکز مطالعات خاورمیانه ، خاطر نشان ساخت که این نشست با حضور هفت دانشور ممتاز علم سیاست در بهترین دانشگاههای کشور (دکتر مرتضی فتاحی، آقای سلمان صادقی‌زاده، آقای مجتبی قلی‌پور، آقای حسین مهدیان، آقای محمود رضا مقدم شاد، سرکار خانم طیبه دومانلو و سرکار خانم مریم اسماعیلی‌فر) و با حضور قابل تحسین استاد گرانمایه علم سیاست یعنی دکتر محمود سریع القلم برگزار می شود.نصری ابراز امیدواری کرد نشست هایی این چنین ، تکرار شود و نقد کردن ، روالی مدنی، واضح و ترمیم کننده پیداکند. مشروح بحث های ناقدین و پاسخ دکتر محمود سریع القلم به نقد های مطرح شده در تارنمای انجمن علوم سیاسی ایران به آدرس زیر قابل مطالعه است: http://www.ipsa.ir/
  • مجتبی مقصودی