دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۸
آبان

نگرش انتقادی از درون به اصلاح طلبی در جمهوری اسلامی ایران؛ درس هایی برای مصالحه

 

   اهورا راهبر و مجتبی مقصودی 

چکیده:

نزدیک به دو دهه پس از انقلاب اسلامی ایران، گروهی از نخبگان، با جهت گیری به سمت دموکراتیزاسیون نظام سیاسی حاکم، تلاش و تکاپوی های نظری و عملی خود را آغاز کردند. این نخبگان و اندیشه ی آنها به نام «اصلاح طلبان» و «اصلاحات» مشهور و سبب تحول مهمی در تاریخ سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی شدند؛ اما تحقق اهداف آنها با چالش مواجه شد. ناکامی در اصلاحات و «گذار به دموکراسی»، نخبگانی را که به نحوی شگرف، قدرت سیاسی را بدست آورده بودند، از دایره ی آن خارج کرد.

 هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی عملکرد جریان اصلاح طلب در ساختار جمهوری اسلامی ایران، با نگاهی درونی است و در این راستا، از روش و ابزار مصاحبه با برخی از دولتمردان و متفکران اصلاح طلب و یا نزدیک به آنها (نمونه گیری هدفمند)، استفاده شده است.

بر این اساس، با توجه به ماهیت موضوع، از نظریات گذار به دموکراسی در چارچوب نظرات نخبه گرایانه ی اودانل و اشمیتر برای تحلیل و تبیین، بهره گرفته و نیز بر مشی تعاملی و مصالحه جویانه، تأکید شده است.

بر اساس یافته های پژوهش، اصلاح طلبان نتوانستند انسجام و مشی واقع گرایانه و میانه روی را حفظ نموده و تعامل مناسبی با مخالفان اصلاحات و نیز بدنه ی اجتماعی خود برقرار کنند؛ لذا به دنبال عدم توفیق در اجماع و مصالحه، که در واقع به معنای ناکامی های سیاسی آنها بود، به تدریج اعتماد جامعه را نیز از دست داده و دچار افول اجتماعی شدند. مجموعه ی این حوادث، به خشونت و بی ثباتی سیاسی- اجتماعی، خروج گسترده ی اصلاح طلبان از دایره ی قدرت و نیز  بسته شدن بیش از پیش فضای سیاسی و اجتماعی انجامید و روندهای سیاسی دست کم تا سال 1392، به سوی عکس اهداف اصلاح طلبی، جریان یافت.

  • مجتبی مقصودی
۲۸
آبان
چهل و یکمین شماره از پژوهشنامه علوم سیاسی منتشر شد. علاقمندان می توانند با مراجعه به سامانه پژوهشنامه علوم سیاسی به آدرس http://ipsajournal.ir/ مقالات این شماره و شماره های پیشین را به رایگان دریافت نمایند.در این شماره می خوانید:1شناسایی و طبقه بندی عوامل موثر بر انتخاب نشان سیاسی با تاکید بر انتخابات ریاست جمهوری 1392صفحه 7-38سید مسلم علوی؛ ابوالقاسم ابراهیمی؛ مهدی نجفی سیاهرودی؛ علی رضا مسیبیمشاهده مقاله| اصل مقاله (500 K)2پارسیْ‌گردانیِ انگارگانیِ واژ‌ه‌گان سیاسی؛ نمونه‌پژوهی: لیبرالیسمصفحه 39-66محسن خلیلیمشاهده مقاله| اصل مقاله (382 K)3بررسی نقش دانشگاه در بهبود مؤلفه‌های آموزش سیاسی دانشجویان مورد: دانشگاه شهید باهنر کرمانصفحه 67-94اصغر سلطانی؛ حسین معین آبادیمشاهده مقاله| اصل مقاله (394 K)4بررسی نگرش دانشجویان به نظام وظیفه مطالعه موردی؛ دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهدصفحه 95-118وحید سینائیمشاهده مقاله| اصل مقاله (449 K)5بررسی موانع کاربردی سازی علم سیاست از دیدگاه مدیران اجرائی استان کرمانصفحه 119-166محمد عبداله پور چناری؛ یحیی کمالیمشاهده مقاله| اصل مقاله (579 K)6بازنمایی ساخت قدرت در فضای دانشگاه: با تکیه بر اندیشه فوکوصفحه 167-212فاتح مرادیمشاهده مقاله| اصل مقاله (587 K)7نگرش انتقادی از درون به اصلاح طلبی در جمهوری اسلامی ایران؛ درس هایی برای مصالحهصفحه 213-238اهورا راهبر؛ مجتبی مقصودیمشاهده مقاله| اصل مقاله (370 K)
  • مجتبی مقصودی
۲۱
آبان

تقلای جامعه پذیری صلح در دوگانه ی نهاد آموزش رسمی و فضای مجازی

مجتبی مقصودی رییس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

در همایش

"عمومی سازی علم در عصر فناوری جدید اطلاعاتی و ارتباطی"،

 دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، 19 آبان 1395  

چکیده

 اگر بپذیریم که عصر جامعه پذیری های سیاسی مهندسی شده ی خطی، دستوری و تک سویه به سرآمده است و چنانچه جامعه پذیری سیاسی را نیز، روندی بدانیم که فرد در آن، با وظایف، حقوق و نقش های سیاسی خود در جامعه آشنا می شود؛ در وضعیت کنونی  ایران، جامعه پذیری سیاسی در جامعه ، به ویژه برای نسل جوان دچار از جا در رفتگی و بدآموزی شده است.

مشخصا، و علیرغم همه ی تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فنی، بخشی از مسئولیت عمده جامعه پذیری سیاسی متوجه نهادهای رسمی اعم از حاکمیتی و حکومتی است؛ به علاوه مهمترین کارویژه نهادهای اجتماعی و به ویژه نهادهایی از نوع رسمی، ایجاد و گسترش جامعه پذیری همبستگی، وفاق، همدلی و مصالحه سیاسی و اجتماعی می باشد؛ با چنین مقدماتی؛ برخی از نهادهای رسمی به لحاظ کارکردی روندی معکوس را طی می نمایند و با غیریت سازی مداوم، تولید ادبیات پرخاشگرایانه و با دامن زدن به تنفر و خشونت زمینه های مدارا، تساهل و مصالحه را به حاشیه می رانند.

با چنین وصفی از بدکارکردی و ناکارکردی برخی از کارگزاران و عوامل سنتی جامعه پذیری و در مقابل بروز مقاومت اجتماعی و به ویژه از سوی نسل جوان؛ در مقابل جامعه پذیری های رسمی؛ بازیگران و کارگزاران ناشناخته ای به این عرصه وارد شده اند و روش ها و شیوه های جامعه پذیری سیاسی تغییر یافته است و در این عرصه شبکه های اجتماعی و فضای مجازی جایگاه برجسته ای یافته اند و خود تبدیل به کنشگران عرصه جامعه پذیری سیاسی شده اند. در چنین آوردگاه و هنگامه ای، بخش قابل توجه و غیر قابل انتظاری از شبکه های اجتماعی در فضای مجازی به عنوان نهادهای غیررسمی جامعه پذیری سیاسی(جدای از برخی واگرایی ها)، تلاش و تقلایی بیش از نهادهای رسمی اجتماعی برای حفظ همبستگی، کاهش تنش ها و صلح را آغاز نموده و پیگیرند. در فضای بحث و نظرها، گفتگوها و تعاملات بین اعضاء در فضای مجازی و در قالب آموزش پنهان ، بخش زیادی از افراطی گری ها تبدیل به تحمل، تساهل، میانه روی، بردباری و مدارا شده است. در این زمینه بررسی های کیفی از حدود 100 گروه تلگرامی نشان می دهد که شبکه های اجتماعی به ویژه در این بررسی از دو طرف محور مختصات به میانه سوق پیدا نموده و خود، میانه روی و گسترش وفاق و مصالحه و ارزش های صلح  را تولید و بازتولید نموده اند.

 

کلید واژه ها: جامعه پذیری صلح، نهاد آموزش، فضای مجازی، گروه تلگرامی، شبکه های اجتماعی، آموزش پنهان

  • مجتبی مقصودی
۲۱
آبان
کودتای سفید انقلاب ارتباطات بروز کودتاهای کلاسیک را دشوار کرده است مجتبی مقصودی رییس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران مهرنامه، سال هفتم، شماره 49، آبان 1395، صص 38 و 39 واژه کودتا با ریشه ای فرانسوی از جمله مفاهیم اولیه و پر تکرار در دانش و متون سیاسی به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم محسوب می شود که ناظر بر حرکت و ضربه ای سریع، دفعی، ناگهانی و بعضا با خشونت از سوی بخش هایی از قدرت که معمولا نظامی هستند، با قصد ساقط کردن رهبران در قدرت و جایگزینی آن با تعداد دیگری از رقبا، اجرایی و پیگیری می شود. معمولا در کودتاها، مردم، گروه ها و نیروهای اجتماعی مدنی نقش جدی ندارند و بیشتر نظاره گر تحولات هستند و این نظاره گری مهمترین عامل پیروزی کودتاچیان است. بدین لحاظ، کودتا بیشتر ناظر بر نوعی تغییر و دست بدست شدن دستگاه های اجرایی و حکومتی در درون ساخت قدرت، بدون تغییرات بنیادی و رادیکال است و حضور و مشارکت فعالانه مردم در عرصه های سیاسی پاشنه آشیل کودتاها تلقی می شود. پیشینه کودتا به قدمت شکل گیری نظام های سیاسی برمی گردد و به عبارتی همزاد شکل گیری ساختارهای حکومتی در طول تاریخ است که امپراتوران، شاهان و حاکمان توسط رقبای درون حکومتی و گاه در پیوند با رقبا و دشمنان خارجی با دسیسه و توطئه ساقط شده و فرمانروایان تغییر می یافتند. توطئه و دسیسه و براندازی توسط ملکه، درباریان ناهمسو، برادران، بردار زاده ها، عموها، عموزاده ها، فرماندهان و امرای ارتش برعلیه حکمرانان و پادشاهان در این راستا ارزیابی می شود. همچنان که شکست دسیسه و براندازی؛ در مقابل اعدام، تبعید، زندان، نسل کشی، فرار و آوارگی را بدنبال داشته است. آنچه در کودتاها و ضد کودتاها از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد سرعت عمل نیروهای درگیر و دقت کامل در اجرای هماهنگ کودتا است که گاه با کوچکترین ناهماهنگی و اشتباه، کل مراحل اجراء کودتا را با شکست روبرو ساخته است. در طول تاریخ و تقریبا همه ی سلسله های پادشاهی در ایران و در جهان موارد متعددی از این کودتاها را تجربه کرده اند. برخی مرگ "بردیا" را نوعی کودتا برای وراثت تاج و تخت "کمبوجیه دوم" ارزیابی می نمایند. همچنان که کودتایی به نام "خسرو پرویز" در دوران ساسانیان ثبت شده است. در دوران معاصر کشورمان حداقل 4 کودتا را تجربه کرده است. کودتای "محمدعلیشاه – لیاخوف" و به توپ بستن مجلس اول در دوران مشروطه که به استبداد صغیر با طول مدت یکسال و حرکت مشروطه خواهان به سمت تهران شد. دومین کودتا در دوران معاصر، "کودتای سوم اسفند 1299 رضاشاه – سید ضیاء طباطبایی" است که عملا به شکل گیری سلسله پهلوی منجر گردید. سومین کودتا نیز در 28 مرداد 1332 توسط سرلشکر فضل االله زاهدی با حمایت آمریکایی ها و انگلیسی ها برای ساقط کردن دولت ملی دکتر محمد مصدق اجراء شد. نکته حائز اهمیت در هر سه کودتا نقش درس خوانده های مکتب قزاق است که این سه کودتا را رقم زد. کودتای چهارم در بعد از انقلاب موسوم به "کودتا نوژه" است که به وقوع پیوست ولی ناموفق ماند و در همان مراحل اولیه در نطفه خفه شد. کودتا پدیده ای لزوما مدرن نیست و همچنان که مطرح شد قدمتی به درازنای تاریخ و شکل گیری نظام های سیاسی دارد ولی در دو سده اخیر با شکل گیری دولت های ملی، نقش ارتش های مدرن و ملی در این کودتاها برجستگی یافت. در واقع در قالب شکل گیری دولت یکپارچه و ملی موضوع کودتا از حالت فردی خارج و با منافع گروهی گره خورده است و هدف بزیر کشیدن دولت مستقر با دولت و ساختار مورد نظر است.  در نیمه دوم قرن بیستم، در بحبوحه سیاست های استعماری و غارت کشورهای جهان سوم، در برخی از کشورها با توجه به فقر و بیسوادی گسترده و به بهانه نفی و رفع سیاست های استعماری و استقلال ملی، نظامیان به عنوان ناجی وارد عرصه سیاسی شدند. نیروهای نظامی با توجه سطح سواد و سازمان در جامعه بشدت فقر زده و بی سواد به عنوان نیروهای پیشتاز و در مواردی ضد استعماری محسوب شدند. در برخی کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین این نقش آفرینی موثر واقع شد. در ایران نیز کودتای اسفند 1299 بزعم مرحوم دکتر جواد شیخ الاسلامی استاد تاریخ تحولات و دیپلماسی ایران، تلاش ناسیونالیست های جوان برای ممانعت از تجزیه کشور در شرایط بحرانی ارزیابی شد که نهایتا منجر به شکست نیروهای جمهوری شورایی گیلان و حفظ سرحدات و مرزهای فعلی ایران گردید. در اکثر کودتاها ارتش بصورت کامل و یا محدود نقش مستقیم ایفا می نماید. بدین لحاظ که نیروهای مسلح در کنار بخشی از نیروهای حاکمیت قرار می گیرد. بخش نافرمان در درون نیروهای مسلح در هم پیمانی با عناصر و جناح های دیگری از حاکمیت، کودتا را پی ریزی می نمایند. بدین لحاظ کودتا بدون حضور و نقش توده ها و در فضای بی خبری رسانه ای و شفافیت سیاسی شکل می گیرد. کودتاهای معروف بعضا از سوی نظامیان مدیریت، راهبری و اجرایی شده است. از کودتاهای افسران دست راستی تا کودتاهای افسران دست چپی در این دوگانه ی "بی خبری و ابهام نیروهای مردمی و سرعت عمل کودتاچیان" شکل گرفته است. از ژنرال فرانکو در اسپانیا، کودتای سرهنگان در یونان، ژنرال پرویز مشرف در پاکستان، کودتای حفیظ الله امین، ترکی و ببرک کارمل در افغانستان، در هندوراس، گواتمالا و شیلی و کشته شدن سالوادور آلنده، روی کار آمدن عمرالبشیر در سودان، ژنرال السیسی در مصر و کودتای ناکام ترکیه در ماه های گذشته همه در این راستا قابل ارزیابی است. کودتاها علیرغم ظواهر، ساختار و خشونت های نظامی، بعضا سیاسی و اقتصادی اند تا نظامی!.  کودتاها نوعی سیتزه اند بر سرقدرت سیاسی- اقتصادی. امر نظامی در خدمت امر سیاسی! با این حال؛ در دوران کنونی با مفهوم جدید و شیوه نوینی تحت عنوان "کودتاهای سفید" روبرو هستیم که کودتاگران بدون بهره گیری از نظامیان، به اقدامات محدود کننده و بازدارنده برای بخش هایی از نیروهای اجتماعی - سیاسی به نفع گروه های صاحب قدرت دست می یازند. این دسیسه جویی های پشت پرده با حمایت صاحبان قدرت نظامی- اقتصادی، عملا جامعه مدنی و نیروهای پرقدرت اجتماعی را پشت سنگرهای قانونی زمین گیر ساخته است. آشکار نبودن ابعاد و نحوه ی اجرای کودتاهای سفید ارزیابی این قبیل کودتاها را مشکل ساخته است. کودتاهای سفید در هنگامه رشد نیروهای اجتماعی دگرگونی خواه در فرایندهای قانونی ظهور و بروز می یابند و مانع از تغییر موازنه نیروها به نفع اکثریت جامعه می شوند. کودتاهای سفید بعضا از سوی صاحبان قدرت و نظم مستقر برای استمرار وضع موجود و به بهانه های مختلف ودر قالب ظواهر قانونی ظهور و بروز می یابد و عملا مانعی جدی بر سر راه نیروهای تحول خواه است. حال این پرسش مطرح می شود که آیا کودتا می تواند برای تقویت و بازگشت دموکراسی باشد؟ اگر چه در بسیاری از کودتاها، کودتاچیان پس فتح قدرت سیاسی و از تریبون وسایل ارتباط جمعی هدف خود را بازگزداندن قانون، نفی فساد و احیاء دمکراسی از دست رفته اعلام می نمایند ولی واقعیت امر 180 درج متفاوت است. معمولا کودتاها با دغدغه احیائ دموکراسی صورت نمی پذیرید. کودتاها بعضا ضد و حداقل غیردمکراتیک هستند و اصولا رابطه معکوسی بین دمکراسی و کودتاها وجود دارد کودتاها که مبتنی بر اراده گروهی خاص، بدون حضور مردم و نیروهای اجتماعی و مدنی صورت تحقق به خود می گیرد، نمی توانند بنیان ها دمکراسی واقعی را پایه ریزی کنند. در این بین باید به این نکته اشاره کرد، گسترش و بسط شبکه های اجتماعی به مثابه محصول عصر اطلاعات، از ماهیتی بشدت اجتماعی - فرهنگی، شفاف، متکثر، برون گرا، فراگیر و گسترش یابنده برخوردار است که با سرشت کودتاها به مثابه حرکتی نظامی، پنهانی، محدود و درون گرا همخوانی ندارد. درز کوچکترین خبری به شبکه های اجتماعی موجب افشاء عملیات کودتا و شکست آنها می شود، چنان که در ترکیه نیز عملا این رخداد موجب بسیج نیروهای اجتماعی شد. به بیان دیگر، در قرن 21 برای توفیق در کودتا، کودتاچیان نیز به شبکه اجتماعی متناسب با اهداف و برنامه های خود نیاز دارند. در پایان اما یک پرسش وجود دارد اینکه آیا کودتا کردن سخت شده است؟ در پاسخ به این پرسش باید اشاره کرد که کودتاها به سبک و سیاق کلاسیک قطعا سخت تر شده است. پنهان سازی اطلاعات و مراحل عملیات کودتا بشدت مشکل شده است ولی در عین حال فراموش نکنیم که در دومین دهه ی قرن بیست و یکم، کودتاگران هوشیارتر شده و سبک و نوع جدیدی از کودتاها به نام "کودتاهای سفید" را سرو سامان بخشیده و مدیریت می نمایند در این کنش گری، خواسته کودتاگران درلباسی مشروع و به دست بخش هایی از مردم و گروه های اجتماعی تحقق می یابد. بدین لحاظ، می توان ادعا کرد که کودتا به سبک و سیاق کلاسیک که نظامیان با توپ و تانک به خیابان ها بریزند و کاخ ها و پارلمان ها و مراکز مهم دولتی را محاصره و اشغال و مخالفان را دستگیر و فضای پلیسی حاکم بسازند بسیار مشکل شده است، همچنان که شکست کودتای ترکیه ناظر بر مشکلات انجام چنینی کودتاهایی است که خود فرصتی شد برای انجام"کودتای سفید" و ضد کودتا توسط اردوغان، که مخالفان و رقبای خویش را از صحنه کشور حذف بسازد. در واقع کودتای سال جاری ترکیه نشان داد که در عرصه میدان داری کودتاگران با کودتاهای کلاسیک و یا کودتاهای سفید، آینده متعلق به ظهور و بروز کودتاهای سفید است و فراوانی ها هم حکایت از این روند دارد.
  • مجتبی مقصودی
۱۴
آبان
علم در خدمت صلح و توسعه برگزاری مراسم هفته ترویج علم از 16تا 20 آبان ماه انجمن ترویج علم ایران با همکاری مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، کمیسیون ملی یونسکو، دفتر منطقه ای یونسکو در تهران، موزه علوم و فناوری و تعدادی از نهادهای علمی و فرهنگی کشور از جمله انجمن علمی مطالعات صلح ایران  به مناسبت روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه، از 16تا 20 آبان مراسم هفته ترویج علم برگزار می کنند. **** انجمن ترویج علم ایران، از سال 1391 با هدف ارتقای سطح برنامه ها و ایجاد حرکتی ساختارمند با همکاری برخی نهادها و سازمان های علمی و فرهنگی کشور  و از جمله انجمن علمی مطالعات صلح ایران"هفته ترویج علم "را هم زمان با روز جهانی علم برگزار کرده است. با توجه به این که حیطه ترویج علم، افق هایی به گستردگی کل جامعه را در برمی گیرد، یاری و مشارکت تمام نهادها، سازمان ها و آحاد جامعه در بزرگداشت هر چه باشکوه تر این مناسبت علمی ضرورتی اجتناب ناپذیر است«بیاییم با هم فکری، باورها و بینش علمی جامعه خود را ارتقا دهیم. » پس از کنفرانس جهانی علوم در سال 1999 میلادی، سازمان فرهنگی، علمی، آموزشی ملل متحد(یونسکو) و شورای بین المللی علوم از سال 2001)1380 ،(دهم نوامبر برابر با 19 آبان ماه را به عنوان «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه، » اعلام کردند. تاکید بر اهمیت به کارگیری علوم در فرآیند توسعه کشورها و نیز کاهش شکاف میان علم و جامعه از اهداف این برنامه است و کوشش میشود تا توجه مردم را به اهمیت نقش علم درجهت پیشرفت جهان جلب کنند. یکی از دیگر از اهداف روز جهانی علم، بهره مند شدن آحاد مردم، بنا به تخصص و مهارت خود، از این روز است. بهره مندی آحاد جامعه از ثمرات علم، فناوری و نوآوری، ایجاد بستر و فضای مناسب گفتمان پیرامون تاثیر علم، فناوری و نوآوری بر زندگی روزمره مردم، ایجاد تمهیدات لازم برای بازدیدهای عمومی از موزه های علم کشور، معرفی پیش کسوتان و شخصیت های علمی برجسته کشور، آشنا کردن دانش آموزان با مهارت ها و مشاغل علمی، بازدید عمومی از مراکز و نهادهای مؤثر در ایجاد تعامل بین علم، صلح و توسعه و معرفی برخی حوزه های علمی-پژوهشی جدید که موجب ارتقاء کیفیت عمومی زندگی می شود را از جمله رئوس برنامه های هفته ترویج علم است. عمومی کردن علم و ترویج آن در سطح جامعه ضرورتی غیرقابل انکار است زیرا مردم باید بدانند که جایگاه علم در زندگی آنها کجاست . به مناسبت هفته ترویج علم، سلسله نشستها، سخنرانیها و یک همایش ملی در تهران برگزار می شود. شرکت در این برنامه ها برای عموم رایگان است و به کلیه شرکت کنندگان گواهی حضور اهدا میشود. لطفاً مراتب حضور و مشخصات خود را به ایمیل: com.gmail@tarvijeelm ارسال فرمائید.   برنامه های بزرگداشت هفته ترویج علم 16 تا 20 آبان ماه سال 1395 -         نمایشگاه ترویج علم از 15تا 19 آبان ماه در حسینیه ارشاد -         یکشنبه16 آبان، روز علم و زندگی -         دوشنبه17 آبان، روز ترویج علم و تاریخ علم -         سه شنبه18 آبان، روز علم ، جامعه و دانشگاه(درهای باز) -         چهارشنبه19 آبان، روز ترویج علم و فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی -         پنجشنبه20 آبان، روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه
  • مجتبی مقصودی