دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

۱۹
شهریور
عنوان سخنرانی و مقاله:حقوق شهروندی و حقوق گروهی در پرتو مسئولیت ها و محدودیت های جدید دولت در ایران دکتر مجتبی مقصودی                                       چکیده:    از جمله مهمترین وظایف و کارکردهای دولت های مدرن؛ پیش بینی و تضمین حقوق آحاد ملت و گروه های مختلف اجتماعی است که معمولا جایگاه مهمی را در قوانین اساسی و موضوعه و در فرایند اجراء به خود اختصاص می دهد. در طول حیات دولت مدرن در ایران و از زمان مشروطیت استیفاء این حقوق متاثر از ساختار دولت، نوع قرائت دولتمردان، ملاحظات ایدئولوژیک، موقعیت ژئوپلیتیک و تنوع و ترکیب جمعیتی در دو قالب مسلط شامل؛ "حقوق شهروندی" و"حقوق گروهی" تبلور یافته است. با چنین مفروضاتی، این دو پرسش کلیدی مطرح می شود که در ایران معاصر، الگوی ساماندهی سیاسی حقوق ملی از چه مسیر و مجاری عبور کرده و در چه گونه هایی تجلی یافته است؟ مسئولیت ها و محدودیت های جدید دولت در تامین این حقوق چه بوده است؟      از منظر روش شناسی جامعه شناسی تاریخی؛ پیش بینی "حقوق شهروندی" در قانون اساسی مشروطه و متمم آن و سپس حدود هفتاد سال بعد پیش بینی تواما "حقوق شهروندی و گروهی" در قانون اساسی جمهوری اسلامی ؛ در دو نظام سیاسی متفاوت، در پرتو قبول تعهدات اولیه، پایه ای و مسئولیت های جدید دولت های ملی قابل تبیین و ارزیابی است، در همین حال شرایط حساس انقلابی، جنگ، تحریم، بیگانه هراسی مفرط، ناتوانی در اداره و پاسخگویی،  فقدان اراده اجراء ، ترس ازگسترش عمودی و افقی مطالبات فردی و اجتماعی و الگوی دیرپای حکومت ورزی و سیر صعودی قرائت های مضیق و اقتدارگرایانه؛ به عنوان محدودیت های جدید دولت، تضمین و اجرای حقوق شهروندی و گروهی را تحت الشعاع قرار داد.منبع: خلاصه مقالات دومین همایش کنکاش های مفهومی و نظری در باره جامعه ایران، انجمن جامعه شناسی ایران، تهران، 25 و 26 اردیبهشت 1392، ص 108
  • مجتبی مقصودی
۰۶
شهریور
مبانی اعتدال و پدیدۀ قومیت ها در ایران                                                                                                                    مجتبی مقصودی     اگر پدیده قومیت و سیاسی شدن هویت قومی و روند رو به صعود آن را در هفتاد ساله اخیر در ایران به مثابه یک واقعیت موجود  برسمیت بشناسیم،  مشخصا؛ افراط و تفریط در فهم، تبیین و سیاستگذاری مهمترین معضل پدیده قومیت در ایران و در مقابل بنظر می رسد، اعتدال شاه کلید برخورد بهینه با این مساله است.      عدالت و اعتدال توام با واقع بینی و خردورزی در فهم و تبیین پدیده قومیت در ایران با "باید ها  و نبایدها"یی همراه است. در گام اول؛ مستلزم "شناسایی" صورت مساله و متعاقب آن پذیرش مسئولیت عملکردها، سیاست گذاری های هویتی و پیامدهای آن و از جمله فرصت ها و چالش های آن از سوی همه طرف های ذینفع و به ویژه از سوی دست اندرکاران نظام سیاسی است.  نفی صورت مسئله، مشکلات این حوزه را از بین نخواهد برد و با مبانی اعتدال ، عدالت و خردورزی  ناسازگاری دارد. در گام بعد.....همایش تبیین مفهوم اعتدال، پنجم و ششم شهریور 1392، تهران، انجمن علوم سیاسی ایران، مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص، انجمن جامعه شناسی ایران، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، ·
  • مجتبی مقصودی
۱۳
تیر
صحت یک پیش بینی در سخنرانی همایش ملی حکمرانی، سیاست و دوستیچکیده                                                                                                                                               مجتبی مقصودی اگر هر یک از گفتمان‌های چهارگانة؛ انقلابی، سازندگی، اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی عدالت‌خواه را محصول نیازها، ظرفیت‌ها و الزامات داخلی مقاطع و دوره‌های خاصی از حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه و کشور در ایران پس از انقلاب بدانیم که بیش از همه توسط ساختار سیاسی مورد پردازش، اشاعه و بازتولید قرار گرفت؛ چشم‌انداز گفتمانی آینده ایران چه خواهد بود و نقش و مسئولیت اجتماعی و تاریخی اصحاب علم و دانش و فرهنگ در تولید و اشاعه گفتمانی متناسب با نیازهای واقعی چه می‌تواند باشد؟ شاید در هیچ دوره از حیات اجتماعی ـ سیاسی کشور چون امروز ضرورت کاربست سیاست دوستی به یک نیاز و الزام اجتماعی تبدیل نشده باشد. ادبیات رایج و برخی سیاست‌های اعلامی و اعمالی گویای ساده‌ای ازفضای دشمنی، ستیزه و خشونت‌ورزی از سطوح خیابانی تا عرصه نخبگی و حتی در بین جناح‌های سیاسی است که در تأثیر و تأثر با وضعیت نامناسب اقتصادی؛ قهر، دوری، دشمنی و کاهش آستانه تحمل و به عبارتی تحمل‌ناپذیری را به‌عنوان وجه غالب مناسبات سیاسی ـ اجتماعی در تمام سطوح به صورت عمودی و افقی، داخلی و خارجی رقم زده است. پایان این‌گونه سیاست‌ورزی چه زمانی است و در این ارتباط وظیفه ما چیست؟ این پژوهش با بهره‌گیری از روش‌شناسی جامعه‌شناسی تاریخی؛ سیاست دوستی را بخشی از هویت کهن و فرهنگ بارور ایرانی می‌داند که در شرایط کنونی دچار انزوای مفرط و فرودستی گفتمانی و شاید به عبارتی حذف شده است. این پژوهش ضمن شناسایی زمینه‌ها و بسترهای دوری از سیاست دوستی و خلاء‌های ناشی از آن، علاقمندی خود را به احیاء سیاست و گفتمان دوستی پنهان نساخته و در این میان به وظیفه و مسئولیت آحاد ملت و به‌ویژه جامعه دانشگاهی و علاقمندان به ایران در بهره‌گیری از سرمایه‌های کلامی و گفتاری، فرهنگی و مدنی در گفتمان‌سازی و یا حداقل تولید خرده‌گفتمان‌های مستقل و گفتارهایی که به سهم خویش در گسترش سیاست دوستی ایفاء نقش نمایند، می‌پردازد. چکیده مقالات هفتمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران، حکمرانی، سیاست و دوستی، اردیبهشت 1392، صص138 و 239
  • مجتبی مقصودی
۲۴
ارديبهشت
عنوان و محورهای سخنرانی پرفسور سیف زاده در همایش انجمن علوم سیاسی ایراناستاد بازنشسته ی دانشگاه تهرانو استاد رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل در کالج مونتگمری- راکویل آمریکاعنوان سخنرانی:واشکافی و تبارشناسی دوستی، نیاز ایران به زیستار دوستی مشفقانه ،لوازم آن، و انواع زیستارهای دوستانهمحورها:تعریفی جدید و راهگشا از انسان: احترام به تفاوتها، و نه تاکید بر تمایزها فردیت، و نه فردگرائی، فهم نیاز به دوستی: گشایش افقها در واشکافی معطوف به دو قطب متناقض:اعتقاد  به نابودی الف، اعتقاد به تقویت الف در یک موقعیت زیستاری واحد: در تناقض انواع زیستارهای دوستانه: عادتوارگی، روااوارگی، حسابوارگی، فضیلتوارگی و رندوارگی
  • مجتبی مقصودی
۱۵
ارديبهشت
« کمیته جامعه شناسی سیاسی ایران» انجمن علوم سیاسی ایران برگزار می کندسلسله جلسات نقد و بررسی کتاب«مجلس و سیاست گذاری در ایران»دکتر وحید سینائی سمیه زمانی«انتشارات بنیاد حقوقی میزان»با حضور:دکتر داود غرایاق زندی (عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی)دکتر محمد حسین فرهنگی (نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو و عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی)دکتر محمد باقر بهرامی (سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان، نماینده سابق مجلس در ادوار مختلف و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی)ودکتر وحید سینائی (نویسنده کتاب و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد)زمان: پنج شنبه 19 اردیبهشت 1392، ساعت: 17 الی 19مکان:خیابان انقلاب، خیابان لبافی نژاد، بین دانشگاه و فخر رازی، نبش کوچه انوری، پلاک 1، طبقه همکف، انجمن علوم سیاسی ایراندبیرخانه انجمن علوم سیاسی ایرانتلفن:66493412 و66974140Ipsa89@yahoo.com
  • مجتبی مقصودی
۱۸
مهر
همزمان با برگزاری ششمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران، " کتاب ایران، سیاست، آینده شناسی" رونمایی و در معرض فروش گذارده خواهد شد.                                                                                                                               این کتاب به اهتمام دکتر مجتبی مقصودی دبیر علمی همایش ملی "ایران، سیاست، آینده شناسی" تدوین و آماده سازی شده است و جمعی از صاحبنظران و پژوهشگران از دانشگاه های مختلف در تدوین فصول  و مقالات آن سهیم بوده اند. در حال حاضر به نام انجمن علوم سیاسی ایران و از طرف نشر دانشگاهی به زیور طبع آراسته شد. این کتاب به قطع وزیری بزرگ در 622 صفحه به قیمت 150000 ریال در روز پنجشنبه بیستم مهرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی به علاقمندان عرضه خواهد.    مجموعه مقالات همایش «ایران، سیاست، آینده‌شناسی» در پنج بخش شامل؛ نظریه‌ها و روش‌های آینده‌شناسی، آینده آموزش و پژوهش علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در ایران، آینده‌شناسی سیاست داخلی، آینده‌شناسی سیاست خارجی، آینده‌شناسی مطالعات راهبردی  و 27 فصل و مقاله سازماندهی شده است     بخش اول به حوزه «نظریه و روش‌های آینده‌شناسی» اختصاص یافته است و تاریخچه روش‌ها و تکنیک‌های آینده‌شناسی و ارتباط آن با علم سیاست در هفت فصل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم کتاب، آینده آموزش و پژوهش علوم سیاسی و روابط بین‌الملل در ایران، دستمایه تدوین چهار مقاله از فصول 8 تا 11 شده است. بخش سوم کتاب با عنوان «آینده‌شناسی سیاست داخلی» نشانگر تلاش استادان و پژوهشگران علوم سیاسی در تبیین و تعمق زاویه‌های مختلف آینده‌نگری در عرصه‌های مختلف سیاست داخلی است. بخش چهارم کتاب که بیشترین تعداد مقالات را نیز به خود اختصاص داده «آینده‌شناسی سیاست خارجی» است. بخش چهارم کتاب که بیشترین تعداد مقالات را نیز به خود اختصاص داده «آینده‌شناسی سیاست خارجی» است.    پشت جلد کتاب "ایران، سیاست، آینده شناسی"      علم سیاست پیشگام درعرصه نوآوری و مدیریت سیاسی جوامع، با خلاقیت های بین رشته ای تلاش دارد تا علاوه بر تحلیل و تبیین وقایع و رویدادهای مرتبط با حوزه های مختلف سیاسی، به تبعیت از روش ها و تکنیک های آینده شناسی به پیش بینی و برآورد آینده بپردازد. ظرفیت های نظری و تجربیات گرانسنگ علوم سیاسی فراتر از حصر در گذشته گرایی صرف و محدود ماندن در حوزه توصیف و تبیین، به ویژه در دو دهه اخیر نشان داده است که به عنوان علمی پویا، جامع و انعطاف پذیر از قدرت پیش بینی و تاثیرگذاری بر جریانات و تحولات آینده برخوردار است؛ مجموعه مقالات کتاب " ایران، سیاست، آینده شناسی" محصول چنین رویکردی است.
  • مجتبی مقصودی
۱۹
بهمن
مجموعه مقالات همایش ملی اقوام در ایران 1404، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی، خرم آباد، 24 بهمن 1390.صص:194-183.                                                                                                         مجتبی مقصودی                                                                                                          شقایق حیدریچکیدهدر حالی که گروه های قومی خواهان توسعه متوازن و عادلانه همراه با در نظر گرفتن مسائل مربوط به حقوق بشر و پذیرش اصل گوناگونی اجتماعی و لزوم گفتمان بین گروه های قومی مختلف در یک جامعه می باشند، نظام های سیاسی معمولاً خواهان اجرای نوعی از فرایند توسعه هستند که بر اساس آن، وحدت و یکپارچگی اجتماعی آسیب نبیند و به ارکان ثبات جامعه لطمه ای وارد نشود. این دو رهیافت متفاوت، معمولاً در میان آراء گروه های مختلف در جوامع چند قومی نظیر ایران قابل مشاهده است. با در نظر گرفتن حساسیت و اهمیت مبحث توسعه در جوامع چند قومی، هدف اصلی مقاله حاضر، یافتن پاسخی برای این پرسش مهم است که چه نوع سازوکارهایی می بایست توسط گروه های مشارکت کننده سیاسی و قومی در فعالیت های اجتماعی به کار گرفته شوند تا ضمن تأمین منافع مختلف این گروه ها، در سطح کلان نیز موجب پیشرفت و توسعه آن جامعه گردد. فرض اصلی در این پژوهش آن است که دورنمای تحقق سند چشم انداز بیست ساله ایران، در پرتو توجه به مسئولیت پذیری اجتماعی مشارکتی در جوامع چند قومی می تواند ضامن تأمین منافع گروه های مشارکت کننده و تسریع فرایند توسعه در این گونه جوامع باشد.در این راستا، نگارندگان پس از مرور وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان سیستان و بلوچستان- با تأکید بر قوم بلوچ - در دوره های مختلف تاریخی، به بررسی آسیب شناسانه وضعیت کنونی مردمان بلوچ ساکن مناطق جنوب شرقی ایران پرداخته و سپس به ارائه راهکارهایی جهت بهبود شرایط زیست آنان بر اساس الزامات سند چشم انداز بیست ساله، و در پرتو مدل مفهومی نظریه مسئولیت پذیری مشارکتی مبادرت نموده است.واژگان کلیدیایران، بلوچ، توسعه، سیستان و بلوچستان، سند چشم انداز، مسئولیت پذیری اجتماعی مشارکتی
  • مجتبی مقصودی
۰۴
بهمن
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران؛ اول بهمن 1390http://jamaran.ir/fa/NewsContent-id_20175.aspx   اشاره: دکتر مجتبی مقصودی، استاد علم سیاست و رییس انجمن علوم سیاسی ایران، میهمان برگ چهارم اقتراح « برابری قومی؛ بینش عدالت‌طلبانه قومی و مذهبی معمار نظام » پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران است. وی در این گفتگو، با تحلیل تاریخی مساله قومیت در ایران، به تاکید بر رعایت حقوق شهروندی و حقوق قومیت ها، اجرای اصل 15 را نخستین راه چاره می داند و می گوید: نباید در شرایط فعلی اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ را به تعلل واگذار نماییم. این استاد علوم سیاسی، در جای دیگری از گفتگو می گوید: متاسفانه همچنان کفه ترازو به سمتی سنگینی می کند که در ایران مسایل قومی  به خارجی ها پیوند زده و از تحلیل و تبیین واقعی، همه جانبه نگر و واقع بینانه سرباز زده می شود.     آقای دکتر! شما در کتاب «تحولات قومی در ایران؛ علل و زمینه ها» دو  واژه مهم را در حوزه مطالعات قومی مفهوم یابی کردید؛ قومیت و بحران قومی. در ابتدای مصاحبه می خواهم به همین دو مفهوم بپردازیم. برخی از صاحبنظران بر این نکته تاکید دارند ، که در جامعه ایران پدیده و تحولی به نام بحران قومی نداشته و نداریم. برای من جالب بود که شما ضمن نقض این دیدگاه، این بحران قومی را بررسی و تشریح و در مواردی انضمامی و مصداقی کرده، به توصیف و چند و چون آن پرداخته اید. می‌خواهم ابتدا شما تعریفی جامعه شناختی از قومیت در ایران ارائه کنید بعد بحث های بعدی را پی بگیریم.    قوم و قومیت و هویت قومی با مولفه های فرهنگی مثل زبان، مذهب، پیشینه تاریخی، سنن دیر پا، سمبل های فرهنگی و ...  مورد شناسایی قرار می گیرد.‌ دومین عنصر در شناسایی قوم و قومیت و هویت قومی تعاملات اجتماعی است این تعاملات اجتماعی موجب شکل گیری هویتی به نام قوم می شود. این تعامل به دو گونه است یک تعامل درون قومی و دیگری تعامل با دیگران. تعامل درون قومی باعث انسجام و هویت یابی می شود و تعامل بیرونی هم از طریق غیریت سازی و دیگرشناسی، خود و هویت قومی معنا پیدا می کند سومین عنصر موثر در فهم قوم، قومیت و هویت قومی، آگاهی قومی است. وجود این سه عنصر تعلقات قومی را رقم می زند؛ بدین لحاظ  مفهوم قومیت مفهومی جدیدتر از اقوام است. اقوام در همیشه‌ی تاریخ وجود داشته است اما همزمانی این سه عنصر؛ یعنی وجود شناسه های فرهنگی، آگاهی  های هویتی و تعاملات اجتماعی در قرن بیستم و گسترش وسایل ارتباطی و اطلاعاتی باعث شد جوامع به لحاظ هویتی بیش از گذشته از هم تفکیک شوند و مفهوم هویت قومی برجسته شود    و آیا در ایران، با همین تعریف شما، مفهوم قومیت شکل گرفته است؟ یعنی مثلا قومیت را با این سه مولفه ای که گفتید می توانیم بر کردها اطلاق کنیم؟   بله. در ایران نیز هر سه عامل مذکور به ویژه از قرن بیستم موجبات شکل گیری و به مفهوم دقیق تر برجسته سازی هویت های قومی شد. هر چند در گذشته جامعه ایران، جامعه ای ایلی- عشیره ای بوده است، ولی همزمان با شکل گیری مفهوم دولت مدرن، مفهوم قومیت نیز شکل گرفت. به عبارتی هویت های قومی هم متاثر از شکل‌گیری مفهوم ناسیونالیزم در معنای کلان آن در کشور شکل گرفت. با تدوین قانون اساسی و استقرار دولت مدرن هویت ناسیونالیستی جدید و "ما"ی جدید پا به عرصه وجود گذارد. در قبال برجسته سازی این "ما"ی جدید، "ما" های قومی نیز برجسته سازی شد. بعد هم در طول دوران حاکمیت پهلوی این هویت سازی ناسیونالیستی برجستگی و نمود بیشتری پیدا کرد و بارز شد.    برخی صاحبنظران این نکته را مطرح می کنند که مفهوم قومیت، مفهومی انفعالی و تدافعی است یعنی هویت خواهی های قومی محصول نفی و انکار است. اگر چه در رویکرد کلان؛ انکار و رد این نظریه مشکل می باشد ولی قطعا در ایران برجسته سازی سیاست نفی و انکار بلاموضوع می نماید. به علاوه نباید از یاد برد که بخشی از این هویت سازی ها و هویت خواهی ها محصول دنیای مدرن است. در خلال شناسایی هویت ملی، ابزارهای آموزشی و رسانه ای عصر مدرن، این فرصت را در اختیار ما قرار می دهد که ما هویت محلی و قومی خودمان را هم بشناسیم.
  • مجتبی مقصودی
۰۳
دی
چکیده مقالات همایش بین المللی اسلام و روابط بین الملل، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، رشت، 11 اسفند 1389.صص 114 و 115                                                                                                                 مجتبی مقصودی/ منیره عرب چکیده    کشورهای اسلامی به دلیل برخورداری از موقعیت های متنوع جغرافیایی، پراکندگی و توزیع جمعیتی در اقصی نقاط جهان و قاره ها و تنوع و گستردگی شرایط اقلیمی، و همچنین غنای فرهنگی از جایگاه و ظرفیت بالقوه بالایی در حمایت از توریسم داخلی و بین المللی برخوردارند.    در این بین تعدادی از کشورهای اسلامی با اعمال برخی محدودیت ها، سوء مدیریت ها، سیاستگذاری های غلط و تحجر فرهنگی عملکرد موفق و درخور توجهی را به لحاظ توسعه صنعت گردشگری و سرمایه گذاری در این حوزه نداشته اند. در مقابل کشورهایی چون ترکیه، مالزی به عنوان کشورهای مسلمان با حفظ ظرفیت ها و فضاهای مذهبی، ارزش ها و شعائر دینی با ارائه ی تسهیلات رفاهی و راهکارهای اجرایی از صنعت گردشگری سهمی مناسب، درخور و رو به رشدی را به خود اختصاص داده اند.    ایران علی رغم برخورداری از شرایط خاص اقلیمی، تنوع زیستی و غنای تاریخی و فرهنگی از جایگاه قابل توجهی در گردشگری و تبادلات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی برخوردار نمی باشد. این امر از یک سو از بی توجهی با ارائه تسهیلات لازم و عدم بهره گیری از راهکارهای علمی در صنعت گردشگری نشأت گرفته و از سویی دیگر منبعث از کاستی ها و خلا های قانون گذاری و ضعف عملکرد نهادهای اجرایی که گاه به صورت غیررسمی محدودیت هایی را بر صنعت گردشگری کشور تحمیل می نماید، می باشد.    جمیع این عوامل سبب گردیده که ایران علی رغم برخورداری از امکانات و قابلیت های گسترده و بهره گیری از موقعیت های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در میان ملل اسلامی از سهم ناچیزی در گردشگری و تعاملات فرهنگی در میان این کشورها برخوردار گردد. حال آن که کشورهای ترکیه و مالزی با تدوین برنامه های اصولی و راهکارهای علمی و پایبندی به این تمهیدات، سعی در توسعه صنعت گردشگری و بهره گیری از مزیت های فرهنگی و اقتصادی آن نموده و در این راستا نیز دستاوردهای قابل توجهی کسب نموده اند.    این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چه فرصت هایی برای گردشگری در میان کشورهای اسلامی به ویژه ایران، ترکیه و مالزی وجود دارد؟ ایران در مقایسه با دو کشور مذکور از چه ظرفیت هایی برخوردار است و دلایل عقب افتادگی صنعت گردشگری ایران چیست و سهم شایسته ایران در عرصه صنعت گردشگری جهان و کشورهای اسلامی چه می باشد و راه های خروج از این تنگنا چیست؟    در این پژوهش فرضیه نگارندگان این است که بهره گیری حداقلی از ظرفیت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، تکیه بر منابع نفتی و بی توجهی به چرخش سرمایه، تکنولوژی و نیروهای کار در صنعت گردشگری، سوء مدیریت و موانع ساختاری و فرهنگی ایران ( حتی در میان کشورهای اسلامی و به ویژه نسبت به دو کشور ترکیه و مالزی )، جامعه ایران را از توسعه شایسته صنعت گردشگری و ارتقاء جایگاه خود در تعاملات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی بازداشته است.    در این پژوهش ضمن اشاره به جایگاه گردشگری در تبادلات فرهنگی و بهره گیری از مزایای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن، به بررسی وضعیت گردشگری در کشورهای اسلامی پرداخته خواهد شد. در این میان نگاهی گذرا خواهیم داشت بر وضعیت گردشگری در کشورهای ترکیه و مالزی و در نهایت برضرورت اتخاذ راهکارها و تدابیر لازم از سوی ایران به منظور بهره گیری از فرصت های گردشگری و تبادلات فرهنگی در میان کشورهای اسلامی تاکید خواهد شد. کلید واژه ها : گردشگری، تبادلات فرهنگی، ایران، ترکیه، مالزی، کشورهای اسلامی
  • مجتبی مقصودی
۱۵
آذر
دومین همایش بازنگری روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی و چشم انداز آینده، دانشگاه فردوسی مشهد، 4 و 5 آبان 1389.سی دی همایش.صص 282 - 265      مجتبی مقصودی و منیره عرب چکیده:جمهوری های تازه استقلال یافته آسیای مرکزی، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به دلیل عدم برخورداری از تجربه کافی در زمامداری، تنش های داخلی، نابسامانی های اقتصادی و فقدان هویت فرهنگی مشترک با مشکلات عدیده ای مواجه بودند؛ لذا در پی توسعه انواع جدیدی از روابط در سطح منطقه برآمدند. این در حالی بود که تجزیه و اضمحلال شوروی و پایان نظام دو قطبی فرصت مناسبی را فراهم نمود تا بازیگران منطقه ای و بین المللی برای دستیابی به نقشی مهم و تأثیرگذار در راستای تحقق اهداف خود گام بردارند.  در این بین موقعیت خاص ژئوپلیتیک ایران در منطقه در کنار علقه های کهن و دیرپای فرهنگی، شرایط مساعدی برای ایفای نقش منطقه ای ایران فراهم نمود؛ که البته نه تنها ایران از این فرصت بی نظیر تاریخی  به خوبی بهره برداری نکرد ، بلکه با اتخاذ سیاست های نامناسب فرصت را به دیگر رقبای منطقه ای واگذار نمود. سرنگونی طالبان در افغانستان و بحران داخلی در تاجیکستان از دیگر فرصت هایی بود که ایران با توجه به توانایی ها و قابلیت های فرهنگی خود در منطقه می توانست برای افزایش قدرت نفوذ و تعاملات منطقه ای خود از آن بهره گیری نماید؛ این بار نیز، دستگاه سیاست خارجی با رویکرد حداکثری و ایدئولوژیک، در راستای برپایی نظامی سیاسی بر پایه مدل جمهوری اسلامی گام برداشت که با بی رغبتی داخلی، واکنش قدرت های بزرگ و مقاومت کشورهای منطقه رو به رو شد  و در نهایت کمرنگ شدن نقش ایران را در پی داشت. در میان کشورهای فارسی زبان، با توجه به ظرفیت های بالقوه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی، ایران می تواند نقش پررنگ و مهمی در همگرایی و وحدت منطقه ای داشته باشد. در این مقاله سعی شده مشخص شود چه الزامات و ضرورت هایی برای بازنگری مناسبات ایران با کشورهای فارسی زبان وجود دارد و ایران چه رویکرد ، مواضع و کارکردهایی را باید در این عرصه در پیش گیرد؟ فرضیه پژوهش این است که با توجه به اشتراکات فرهنگی-   هویتی کشورهای فارسی زبان به ویژه ایران ، افغانستان و تاجیکستان و لزوم همگرایی منطقه ای ، ایران از توانایی ها و قابلیت های لازم برای افزایش قدرت نفوذ و ایفای نقشی کلیدی در منطقه برخوردار است. همچنین در نوشتۀ حاضر، ضمن بررسی جایگاه  همگرایی منطقه ای از دیدگاه سازه انگاری و در راستای تحقق اهداف همگرایی منطقه ای فارسی زبانان، بر ضرورت های توجه و بهره گیری بیشتر ایران  از ظرفیت های عمیق فرهنگی- هویتی( به ویژه عنصر مشترک زبانی ) با تأکید بر بازنگری در مناسبات ایران با حوزه فارسی زبانان پرداخته خواهد شد و نقش ، سهم و مسئولیت کلیدی و تاریخی ایران  مورد بررسی قرار خواهد گرفت. کلید واژه ها : سازه انگاری، سیاست خارجی، ایران، افغانستان، تاجیکستان، فارسی زبانان
  • مجتبی مقصودی