دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
مجموعه مقالات همایش ملی اقوام در ایران 1404، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد اسلامی و پژوهشکده چشم انداز و آینده پژوهی، خرم آباد، 24 بهمن 1390.صص:194-183.                                                                                                         مجتبی مقصودی                                                                                                          شقایق حیدریچکیدهدر حالی که گروه های قومی خواهان توسعه متوازن و عادلانه همراه با در نظر گرفتن مسائل مربوط به حقوق بشر و پذیرش اصل گوناگونی اجتماعی و لزوم گفتمان بین گروه های قومی مختلف در یک جامعه می باشند، نظام های سیاسی معمولاً خواهان اجرای نوعی از فرایند توسعه هستند که بر اساس آن، وحدت و یکپارچگی اجتماعی آسیب نبیند و به ارکان ثبات جامعه لطمه ای وارد نشود. این دو رهیافت متفاوت، معمولاً در میان آراء گروه های مختلف در جوامع چند قومی نظیر ایران قابل مشاهده است. با در نظر گرفتن حساسیت و اهمیت مبحث توسعه در جوامع چند قومی، هدف اصلی مقاله حاضر، یافتن پاسخی برای این پرسش مهم است که چه نوع سازوکارهایی می بایست توسط گروه های مشارکت کننده سیاسی و قومی در فعالیت های اجتماعی به کار گرفته شوند تا ضمن تأمین منافع مختلف این گروه ها، در سطح کلان نیز موجب پیشرفت و توسعه آن جامعه گردد. فرض اصلی در این پژوهش آن است که دورنمای تحقق سند چشم انداز بیست ساله ایران، در پرتو توجه به مسئولیت پذیری اجتماعی مشارکتی در جوامع چند قومی می تواند ضامن تأمین منافع گروه های مشارکت کننده و تسریع فرایند توسعه در این گونه جوامع باشد.در این راستا، نگارندگان پس از مرور وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان سیستان و بلوچستان- با تأکید بر قوم بلوچ - در دوره های مختلف تاریخی، به بررسی آسیب شناسانه وضعیت کنونی مردمان بلوچ ساکن مناطق جنوب شرقی ایران پرداخته و سپس به ارائه راهکارهایی جهت بهبود شرایط زیست آنان بر اساس الزامات سند چشم انداز بیست ساله، و در پرتو مدل مفهومی نظریه مسئولیت پذیری مشارکتی مبادرت نموده است.واژگان کلیدیایران، بلوچ، توسعه، سیستان و بلوچستان، سند چشم انداز، مسئولیت پذیری اجتماعی مشارکتی مقدمهموضوع توسعه، برای چندین دهه، از موضوعات مهم مورد توجه دولت ها، جوامع بین المللی و دانشگاهی بوده است. علی رغم وجود انواع مختلفی از الگوهای توسعه ای برای جوامع در جهان، به ویژه برای مناطق محروم و کمتر توسعه یافته، این الگوها فاقد قابلیت های لازم برای حل مسائل کشورهای کمتر توسعه یافته جنوب هستند.الگوها و تئوری هایی مانند توسعه اقتصادی، توسعه انسانی، توسعه فرهنگی، توسعه پایدار و توسعه اجتماعی، قابلیت های کاربردی کمی داشته اند و پس از دوره ای از مباحثات جنجالی، در مورد چگونگی عملیاتی کردن آنها در جوامع مختلف، به امکان اجرای آنها با شک و تردید نگاه شده است؛ و هیچ کدام از این الگوها نتوانسته اند وضعیت کمتر توسعه یافته تاریخی کشورهای جنوب را حل کنند.وجود تعداد زیادی از تئوری ها و موانع و مشکلات متعددی در اجرای عملی آنها و همچنین نتایج نه چندان قابل قبول این الگوها باعث شده که به الگوهای جدید با شک و تردید نگریسته شود. احتمالاً به دلیل همین ناکارآمدی ها، تاحدی، به مدل «مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی»  نیز از همین زاویه نگریسته شده است. با این وجود، پرسشی که مطرح می شود این است که آیا مدل مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی، مکانیزم نهادی قدرتمندی برای پیشبرد منافع مختلف گروه های فرهنگی- اجتماعی مختلف در ایران، به طور کلی، و در بلوچستان به طور خاص می باشد؟ و آیا تحقق سند چشم انداز در مناطق قومی کشور در پرتو الگوی مسئولیت پذیری اجتماعی امکان پذیر می باشد؟  با توجه به این واقعیت که با قلّت منابع ادبیات تخصصی، در این مورد، مواجه هستیم، مراجعه به ادبیات تئوریک عمومی، در این رابطه اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. با این وجود، در این پژوهش، به طور خلاصه، ادبیات موجود در زمینه «مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی»، برای این موضوع خاص، مورد بررسی قرار گرفته و محقق معتقد است که این نظریه برای بررسی موردی بلوچ مناسب بوده؛ و به نظر نمی رسد هیچ کدام از نظریه های دیگر، مکانیزم قدرتمندی برای تمهید منافع و حقوق مشروع اقوام ایرانی و از جمله این قوم و در تعامل با نهادها و نیروهای اجتماعی باشد.با توجه به این پیشینه نظری باید گفت که ایران، جامعه ای متنوع، متکثر و چندقومی است. جامعه ایران از اقوام مختلف کرد، لر، ترک، عرب، ترکمن و بلوچ تشکیل شده است، اقلیت های مذهبی و فرقه ها نیز که مبحثی جداگانه دارند. در مورد خاص بلوچ ها، لازم است اشاره شود که آنها به عنوان یکی از اقوام مهم کشور، عمدتاً در استان سیستان و بلوچستان زندگی می کنند. علاوه بر مردم بلوچی که در پاکستان و افغانستان،به عنوان کشورهای همسایه ایران زندگی می کنند. استان سیستان و بلوچستان، به مثابه یکی از استان های بزرگ کشور و یکی از مناطق دارای حداقل رفاه و برخورداری ها شناخته می شود. به علاوه، از منظر شاخص های توسعه اجتماعی و انسانی استان سیستان و بلوچستان از مشکلات و تنگناهایی مانند نرخ بیکاری، سواد، سرمایه گذاری، دسترسی به امکانات پزشکی، آب بهداشتی، تعداد سینما، تئاتر و کتابخانه در رنج است. در حال حاضر، استان سیستان و بلوچستان از شرایط مساعدی برخوردار نبوده و این شرایط نامطلوب، علی رغم این حقیقت تداوم پیدا کرده است که از چهار دهه پیش توجه خاصی بر مناطق مرزی و محروم و در چارچوب برنامه های توسعه و از جمله برنامه توسعه شرق کشور اعمال شده است. با این وجود، مردم بلوچ هنوز فاصله زیادی با میانگین شاخص های توسعه اجتماعی و انسانی کشور دارند.علی رغم کمی و کاستی های مدل مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی، عواملی موجب شد تا این مدل را برای توسعه استان سیستان و بلوچستان، به عنوان یکی از مناطق کمتر توسعه یافته در ایران و در راستای تحقق سند چشم انداز تجویز نموده و در مجموع این الگو را مؤثرتر از دیگر نظریه ها و مدل های قبلی برآورد نماییم. مشخصا، رویکرد جامع نگر این مدل مفهومی و تجویزی با به رسمیت شناختن جایگاه و نقش همه نیروهای ذی نفع و مرتبط در فرآیند توسعه، بدون حذف هیچ یک از نیروهای بازیگر و تاثیرگذار ملی در فرآیند توسعه در کنار  تامین و برقراری عدالت در منطقه ، و مهمتر از همه توجه ویژه به الزامات سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک سند راهبردی توسعه ای کشور، با انتظارات موجود از پژوهش حاضر مطابقت دارند.باتوجه به وجود بحران در الگوهای توسعه از سویی و بحران توسعه در کشور از سوی دیگر، الگوی مد نظر این پژوهش، با در نظر گرفتن گزینه های در دسترس گروه های سیاسی و قومی برای پیشبرد منافع متفاوت و حمایت از ارزش های متنوع این گروه ها طرح می شود. در این پژوهش نویسندگان مقاله مدعی هستند که الگوی مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی، مکانیزم نهادی قدرتمندی برای تسریع بخشیدن به فرآیند توسعه، همراه با رضایت بیشتر گروه های مختلف ذی نفع ایجاد و تامین می نماید، که برخی مفاد سند چشم انداز نیز بر این مسئله تأکید دارد.مبانی مفهومی و مدل نظری: چارچوب مفهومی مسئولیت پذیری مشترک اجتماعیتوسعه به چه معناست؟ فرآیند توسعه در جوامع چند قومی چگونه است؟ نقاط ضعف آن چیست؟ و یک الگوی مناسب برای توسعه این جوامع چیست؟ توسعه ی کارآمد، با توجه به شرایط خاص استان سیستان و بلوچستان چگونه است؟ چگونه آن را تعریف می کنیم؟ مهمتر از همه، چگونه الگوی مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی به عنوان یک مکانیزم کارآمد برای هدف اجرای توسعه مورد استفاده قرار می گیرد؟با توجه به ماهیت متنوع اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، مهم است که به شکاف های بالقوه ناشی از فرآیندهای توسعه توجه داشته باشیم. به علاوه، باتوجه به عمق، میزان و گسترۀ توسعه نیافتگی در استان سیستان و بلوچستان، الزامات توسعه ای در این طیف، باید چند بعدی باشند، و حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی... و حتی مدیریتی زندگی انسانی را شامل شوند.فرآیند توسعه باید کاهش فقر، بیکاری و نابرابری و همچنین تسریع در صنعتی سازی، ارتباطات بیشتر، ایجاد یک سیستم اجتماعی و افزایش مشارکت مردمی در موضوعات سیاسی را دربربگیرد. با این وجود، تعریف کنونی از توسعه و هدف گذاری و تمرکز سیاست گذاری های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر اجرای آن، قادر به ایجاد تغییرات قابل توجهی در وضعیت گروه های قومی نبوده است. نقاط ضعف مدل های توسعه ای موجود عبارتند از:- فقدان توجه کافی به نقش همه گروه های ذی نفع در فرآیند توسعه؛ در بیشتر مدل های توسعه ای تمرکز بر نیروهای خاص، به عنوان عناصر دخیل در توسعه مطرح می شود و همه ظرفیت های عملی، کارشناسی، اجرایی و اجتماعی مورد توجه قرار نمی گیرد، در حالی که در مدل مسئولیت پذیری مشترک اجتماعی شناسایی همه نیروهای ذی نفع و مرتبط و ظرفیت های هریک، که به عنوان عناصر توسعه موفق لحاظ می شوند، مهم است. در این رابطه، استفاده از پتانسیل مردم، جامعه دانشگاهی، دولت، نهادهای مدنی، شرکت ها، و سازمان های غیردولتی مورد تأکید قرار می گیرد.- تأکید بر توسعه با مسئولیت و هدایت دولت به جای ابتکارات توسعه ای؛- عدم توجه به خواسته های متقابل گروه های ذی نفع در فرآیند توسعه، به ویژه توسعه گروه های قومی؛ در حالی که گروه های قومی خواستار توسعه عادلانه و متوازن، با در نظر گرفتن مسائل مربوط به حقوق بشر، در ابعاد مختلف و در چهارچوب گفتگوی متقابل هستند، سیستم های سیاسی، از نوعی از فرایند توسعه حمایت می کنند که به وحدت و حاکمیت ملی کشور آسیبی وارد نکند. این کم توجهی متقابل تا حدی در اکثر کشورهای چند قومی مانند ایران، هند، عراق و ترکیه قابل مشاهده است.- لزوم توجه بیشتر به برقراری عدالت در فرآیند توسعه در جوامع چند قومی؛ اگرچه عدالت در برخی مدل های توسعه ای لحاظ شده است، اما، تمرکز بر آن در قرن بیست و یکم که جهانی شدن، بازارهای آزاد و امنیت فراگیر، از ویژگی های غالب در دنیای امروز هستند، یک عنصر کلیدی است که بدون آن فرآیند توسعه منحرف شود.بررسی زمینه های اجتماعی و انسانی استان سیستان و بلوچستانجهت اطلاع از متن کامل مقاله ر.ک به: مجموعه مقالات همایش ملی اقوام در ایران 1404، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد 1390/11/24