دکتر مجتبی مقصودی

استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجتبی مقصودی» ثبت شده است

۱۰
آذر

خبرگزاری کار ایران. چهارشنبه 10 آذر 1400

https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1163883

در گفت‌وگوی مجتبی مقصودی با ایلنا مطرح شد؛

اصولا دموکراسی، همواره در حال "صیرورت" است. حتی امروز، پیشرفته‌ترین دموکراسی‌ها نیز در حال "شدن" و "ترقی" هستند. اینگونه نیست که در دموکراسی‌ها از ابتدا همه شهروندان دارای حق رأی بوده و مشارکت داشته باشند. در ایران نیز همین روال جاری بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، امروز ۱۰ آذر، سالگرد شهادت سیدحسن مدرس است. مدرس در دوران سلطنت رضاشاه، بخشی از زندگی‌اش را در تبعید گذراند. در همان دوران تبعید بود که توسط مأموران امنیتی به شهادت رسید. در تقویم کشور، این روز را با عنوان روز مجلس می‌شناسیم. در همین رابطه مجتبی مقصودی (بنیانگذار و رییس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران و دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی) ضمن بررسی روند روبه رشد دموکراسی در تاریخ مجلس ایران گفت: «بخش اعظمی از این خواسته (داشتن مجلس) به رفت و آمدهای ایرانیان به فرنگ بازمی‌گشت. کسانی که به فرنگ رفت و آمد داشتند، نوعی از توسعه‌گرایی و قانونمندی را می‌دیدند که می‌توانست آرزوی هر ایرانی باشد.» مقصودی که بین سالهای ۸۰ تا ۸۴ مدیریت گروه سیاست دفاعی دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را عهده‌دار بود، گفت: «نهادهای حکومتی همچون مجلس، از جمله دستاوردهای تفکر غربی است. الگوبرداریِ ما در این مورد خاص، از همین غرب بود. اولین کاری که در مجلس رخ داد، ترجمه متون قانون اساسی دیگر کشورها است. در غرب اما ضمن چنین فعالیت‌هایی، کلیسا به عقب رانده شد و سیاست و دیانت را از هم جدا کردند.» عضو هیئت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران با اشاره به نقش همیشگی روسیه و انگلیس در تعیین قدرت در ایران ابراز داشت: «روس‌ها ترجیح می‌دادند تنها در مذاکره و معامله با شاه، بتوانند منافع خود را تأمین کنند. چنین روندی ضمن وجود یک مجلس قدرتمند، دچار اختلال می‌شود. حتی در بند هفت عهدنامه‌ی ترکمنچای روس‌ها تعهد کردند که در رقابت شاهزادگان برای جانشینی شاه، از عباس میرزا به عنوان ولیعهد حمایت کنند. بدین ترتیب روس‌ها در مقابل مشروطه خواهان و انگلیسی‌ها در کنار مشروطه خواهان بودند.» با مطالعه این مصاحبه می‌توانید با تفاوت‌های مجلس اول و مجلس دوم عهد قاجار، نقش روحانیون در شکل‌گیری مجلس، رویکرد شاهان قاجار، پهلوی‌ها در قبال مجلس بیشتر آشنا شوید.

در ۱۵ مهرماه ۱۲۸۵ خورشیدی اولین مجلس در ایران افتتاح می‌شود. جرقه‌ی این تفکر که «باید در ایران مجلس داشته باشیم»، از چه موقعی زده شد؟ رفت و آمدهای روشنفکران به کشورهای خارجی و بخصوص اروپایی، چه تاثیری در این مساله داشت؟

از شما تشکر می‌کنم که در این بحبوحه، یادی از مجلس و تاریخ آن داشتید. برای پاسخ به این سوال باید در قدم اول، به رشد سرمایه‌داری در ایران اشاره کرد. می‌دانیم که سرمایه‌داری دارای الزاماتی است؛ از جمله اینکه باید از فئودالیته فاصله گرفت. از طرفی رشد بورژوازی نیاز به امنیت و جمعیت شهرنشین دارد. بخش مهمی از شکل‌گیری فرایند انقلاب مشروطه متأثر از رشد و گسترش همین فرماسیون بود. بورژوازی ملی و از جمله بورژوازی تجاری به نوبه خود، به قانون و نظم نیاز داشت. ضمن اهمیت سرمایه‌داری در اجتماع، حاکمیت نباید به آن دست‌اندازی می‌کرد؛ چراکه مهمترین منشاء ناامنی نسبت به امنیت سرمایه و گسترش سرمایه‌داری شخص شاه بود. لذا برای ادامه‌ی روند رو به رشدِ سرمایه‌داری، باید دارای نظم و نسق قانونی و به ویژه نهاد قانون اساسی می‌شدیم که طبق آن سرمایه‌داری رو به رشد می‌توانست با خیال آسوده‌تری و احساس امنیتی بیشتری فعالیت داشته باشد. در چارچوب این قانون اساسی حقوق ملت به رسمیت شناخته شده و مناسبات حقوقی دولت و ملت مشخص می‌شد.

بخش اعظمی از این خواسته (داشتن مجلس) به رفت و آمدهای ایرانیان به فرنگ بازمی‌گشت. کسانی که به فرنگ رفت و آمد داشتند، نوعی از توسعه‌گرایی و قانونمندی را می‌دیدند که می‌توانست آرزوی هر ایرانی باشد. در مجموع، تن دادن به قانون و توسعه اصلی‌ترین دلایلی بود که کشور را به سمت تأسیس نهاد پارلمان شدن سوق داد. از طرفی بعد از سال‌ها فعالیت برای قانونمند شدن کشور، هنوز ایران به لحاظ قانونی، درجا می‌زد و پیشرفتی را کسب نکرده بود. به همین علت فرنگ رفته‌ها و روشنفکران یا منور‌الفکران سعی کردند موسسات تمدنی را به ایران منتقل کنند. استقرار قانون اساسی از جمله خواسته‌های این افراد بود. تاسیس مجلس موسسان و مجلس شورای ملی از جمله محصولات این مطالبات شد. منطقا طی تأسیس این نهادها، کشور رنگ قانون به خود می‌گرفت و رفتارهای مردم و دولت، بر اساس معیار مشخصی، تعیین می‌گردید و به عبارتی حقوق ملت تأیید و تثبیت و حقوق دولت تحدید می‌شد.

در آن دوره‌ جامعه‌ی روحانیت بر طبق شریعت، قوانینی را در روابط بین مردم اعمال می‌کردند. آنها حتی در دعاوی مردم هم حکمیت داشتند. با این وصف ضمن تلاش برای تاسیس مجلس، اعتراضی از سوی روحانیون در دوران مظفر‌الدین شاه و محمدعلی شاه، نمی‌بینیم. علت چیست؟

بله؛ آنها نیز در آن دوران همراهی می‌کنند. بخشی از افرادی که خواهان تغییر وضعیت بودند، از بازاریان یا طبقه متوسط سنتی هستند. بعد از اینکه مجلس توسط محمدعلی شاه به توپ بسته می‌شود، انقلابیون به ائتلاف با اقشار مختلف مردم، (ازجمله روسای ایلات و قبایل گوناگون از جمله سردار علی‌قلی‌خان اسعد بختیاری و محمد ولی خان تنکابنی یا سپهدار اعظم) تن می‌دهند. اگر در ابتدا خواسته‌های آنها مقداری رادیکال بود، در ادامه و در مجلس دوم، برخی از خواسته‌ها را کنار می‌گذارند. در قدم بعدی به جهت حضور اقشار گوناگون مردم، خواسته‌ی تدوین قانون اساسی پررنگ‌تر شد. بعدها روزنامه‌هایی نیز به این رویه پیوستند و دست به روشنگری زدند. این یک حقیقت است که ایرانیان خارج از کشور، نقش مهمی در این قضیه داشتند. آنها نیز مانند سایر مردمان، تعلق خاطر جدّی به ایران داشتند. البته فراموش نکنیم که برخی از خبرگان سیاسی، (مثل میرزا حسین خان سپهسالار، از جمله نسل سومی‌های اصلاح‌طلبان که بعد از عباس میرزا و امیرکبیر به مسئولیت می‌رسد) نقش مهمی را در این زمینه ایفا می‌کنند. او وزیر خارجه، وزیر جنگ و معروف به مشیرالدوله بود و سعی داشت برخی از موسسات تمدنی را در کشور ایجاد کند. سپهسالار، به تنهایی خدمات چشمگیری در زمینه‌ی ایجاد روشنگری در کشور داشت. در چنین فضایی، برای علما فعلا صدر و ذیل قضیه‌ی تأسیس مجلس و قانونمندی چندان مشخص نیست. البته اینکه فکر کنیم همه‌ی روحانیانِ وقت، در سیاست دخالت داشتند، باید گفت خیر؛ همه آنها در سیاست شرکت نمی‌کردند.

یعنی بخشی از روحانیون آن زمان، دین خود را از سیاست جدا کرده بودند و در قبال مساله‌ی قانونمندی جامعه و تاسیس مجلس، سکوت پیشه می‌کردند.

بله؛ همینطور است. شاید به اندازه انگشتان دو دست، سراغ نداشته باشیم که روحانیون آن زمان در چنین مسائلی موضعگیری کرده باشند. در مجموع به لحاظ تاریخی، آن تعداد از علمایی که در عصر قاجار فعالیت سیاسی داشتند، ضمن همراهی با بازاریان، قدم در راه قانونمند کردن کشور گذاشتند.

بورژوازی تجاری در آن زمان نیاز به امنیت داشت. به عنوان نمونه، کسانی مثل برادران حاج امین الضرب و امثال اینان تجار بزرگی بودند که در قبال فعالیت‌هایِ خود، احساس آرامش و امنیت نداشتند. عامل ناامنی در آن زمان شاه بود. قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و حاج ابراهیم کلانتر از جمله افرادی بودند که توسط همین شاهان کشته می‌شدند. طبیعی است که تجار به چنین وضعیتی خوشبین نیستند. لذا برای آرامش، راهی نیست جز اینکه متمسک به ابزارهای نوینی شوند تا شاید اینگونه فرجی حاصل شود. مردمی که راه به جایی ندارند، در حاشیه قرار دارند و صدایشان شنیده نمی‌شود برای رهایی به هر چیزی که چشم انداز رهایی را ایجاد کند، متمسک می‌شوند و از ابزارهای مدرنیته بهره می‌برند.

  • مجتبی مقصودی
۲۶
آبان

انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می کند:

 

نشست نقد و بررسی کتاب

ایرانِ به سوی جمهوری اسلامی

 

با حضور:

دکتر مجتبی مقصودی

دکتر سیدعبدالامیر نبوی

و دکتر حامد طاهری کیا (نویسنده کتاب)

 

زمان:

سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶ الی ۱۸

 

لینک برگزاری نشست:

https://www.skyroom.online/ch/hossein5092811/ipsa

 

  • مجتبی مقصودی
۱۸
آبان

 

 

انجمن اندیشه و قلم برگزار می نماید:

رونمایی از کتاب

اسلام و دموکراسی در ایران؛

سیر مجادلات فقها و روشنفکران درباره نقش آرای مردمی در حکمرانی

 

باحضور:

دکتر امیر دبیری مهر نویسنده کتاب

 دکتر بیژن عبدالکریمی مدیر انتشارات نقد فرهنگ (ناشر کتاب )، 

دکتر قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، 

دکتر قدیر نصری عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی ،

دکتر مجتبی مقصودی رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران،

و آقای امیر خوشنویسان شاعر معاصر متخلص به بیداد

 

عصر دوشنبه 24 آبان 1400

ساعت 18

خانه اندیشمندان علوم انسانی

پخش زنده از اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم andisheqalam

  • مجتبی مقصودی
۰۳
آبان

 

مداحی و سیاست ورزی در جمهوری اسلامی ایران

(با تأکید بر مداحان و شاعران آئینی)

غلامرضا پابرجا .  مجتبی مقصودی

فصلنامه جامعه شناسی سیاسی ایران

 پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 26 تیر 1400

 

چکیده

نفوذ کلامی- مذهبی مداحان در بدنه اجتماعی، مساجد و مراسم آئینی مذهبی در جمهوری اسلامی ایران و حمایت برخی از عناصر، لایه‌ها و نمادهای قدرت این گروه در تحولات مهم سیاسی از جمله انتخابات و... موجب ورود و تاثیرگذاری آنان بر مناسبات قدرت به مثابه گروه فشار و ذینفع گردیده است. اما با این وجود، سیاست‌ورزی مداحان و شاعران آیینی در کشور ما از انسجام و سامان مناسبی برخوردار نیست و همین مسأله بارها برای نظام تنش آفرین شده و موجب سقوط یا انحراف برخی از مداحان وشاعران آیینی و گروه‌های سیاسی نیز شده است.

پژوهش حاضر با کاربست روش توصیفی- تحلیلی مطالعه و بررسی خود را معطوف به مداحی و سیاست ورزی نموده و در بستر آن در تلاش بوده، تا در ابتدا، نگاهی اجمالی به تاریخچه و نیز وضعیّت کنونی برگزاری مراسم مداحی و شاعران آیینی افکنده، و سپس، فرایندهایی را که سبب شکل گیری مداحان سیاسی و به تبع آن مداحی های سیاسی در کشور شده است را مورد واکاوی قرار دهد.

کلیدواژه‌ها: مداحی  مداح  سیاست ورزی  جمهوری اسلامی  مناسک و آئین

 

  • مجتبی مقصودی
۳۰
شهریور

نوزدهمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهیانه انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان "یک جلد کتاب، یک برگ تاریخ" 

 

با سخنرانی: دکتر مجتبی مقصودی
 

با معرفی کتاب‌ "مصالحه ملی"

اثر فقیرمحمد ودان

 

 

 موضوع  

مصالحه ملی
 اندیشه سیاسی گذار از فرهنگ جنگ به فرهنگ صلح

چهارشنبه ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۰، ساعت ۱۸ ال ۱۹
 به صورت زنده از صفحه اینستاگرام انجمن علوم سیاسی ایران شعبه خراسان 

 

https://www.instagram.com/ipsa.kb/

 

    

  • مجتبی مقصودی
۲۸
شهریور

صلح و چالش های پیش رو

مصاحبه دکتر امیر دبیری مهر با دکتر مجتبی مقصودی در برنامه گفتاورد

به مناسبت روز جهانی صلح

 

 

 

اگر پنج آرمان و هدف و ارزش بزرگ را برای بشر متصور باشیم که تقریبا در ادوار مختلف تاریخ در مورد آن اجماع وجود داشته باشد، آن پنج مفهوم عبارت است از عدالت، آزادی، امنیت، رفاه و صلح

خوب است بدانیم که متاسفانه بشر در پاسداری از صلح کارنامه درخشان و روشنی ندارد و شاید در طول تاریخ زندگی بشر، تنها حدود صد و پنجاه سال از عمر خود را در صلح کامل بوده و بقیه سالها را به نحوی در جنگ و ستیز درگیر بوده است. از این جهت بیست و یک سپتامبر یا سی ام شهریور ماه، روز جهانی صلح نام گرفته است.

آقای دکتر امیر دبیری مهر با دعوت از آقای دکتر مجتبی مقصودی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، به گفت وگو پیرامون موضوع مفهوم صلح و چالشهایی که صلح را در منطقه و جهان تهدید می کند و اینکه چه رهیافتهایی را  می شود برای تامین و استمرار صلح اتخاذ کرد، پرداختند

علاقمندان می توانند برنامه گفتاورد را دوشنبه بیست و نهم شهریور ماه، از ساعت دوازده، از روی موج اف ام ردیف نود و چهار مگاهرتز، موج آشنای شبکه رادیویی تهران شنونده باشند و تکرار همین برنامه را فردای همان روز، ساعت دوازده بشنوند.

 

goftavard_radio_tehran@

  • مجتبی مقصودی
۰۷
ارديبهشت

ر

 

پذیرش نظرات کارشناسی، حلقه گمشده نظام حکمرانی

گفتگو با دکتر مجتبی مقصودی رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

 

مسائل نظام حکمرانی از نگاه اندیشکده‌ها

امروزه اهمیت اندیشکده‌ها و مؤسسات تحقیقاتی ـ سیاست‌گذاری بر کسی پوشیده نیست. این مؤسسات ازیک‌طرف با فضای آکادمیک و نخبگان علمی در ارتباط هستند و از طرف دیگر در تعامل با تصمیم گیران و سیاست‌گذاران و مدیران اجرایی هستند و این امر باعث می‌شود که اهمیت آن‌ها در اصلاح نظام حکمرانی و جهت‌دهی به سیاست‌گذاریِ سنجیده‌تر و راهبردهای عملیاتی در حوزه‌های خرد و کلان کشور دوچندان شود. مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی در جهت معرفی فعالیت‌ها و دیدگاه‌های مؤسسات و اندیشکده‌ها مختلف کشور در تحلیل اهم مسائل نظام حکمرانی گفت‌وگوهایی را با فعالان و پژوهشگران اندیشکده‌ها و مؤسسات مذکور ترتیب داده است. هدف از این گفتگوها آشنایی با نگرش مؤسسات و اندیشکده‌ها به مهم‌ترین چالش‌ها و مسائلی است که نظام حکمرانی و اداری کشور با آن مواجه است تا با تدوین و انتشار عمومی آن‌ها باعث شکل‌گیری بحث و تبادل‌نظر و همفکری در سطح نخبگان و دیگر مؤسسات و نیز گسترش آگاهی‌های عمومی شود. در این گفتگو به سراغ رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران رفتیم.

 

دکتر مجتبی مقصودی بنیان‌گذار انجمن‌های علوم سیاسی و انجمن علمی مطالعات صلح ایران و سابقه معاون پژوهشی موسسه مطالعات ملی و مدیر کمیته سیاست خارجی و دفاعی در دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد. انجمن علمی مطالعات صلح ایران در طی سال‌های اخیر در زمینه مطالعه و بررسی صلح، مصالحه و مذاکره به فعالیت می‌پردازد و دارای گروه‌های مختلف پژوهشی مانند آموزش و صلح، روابط بین‌الملل و صلح و رسانه و صلح است که هدف و مأموریت خود را تولید و گسترش ادبیات صلح معرفی می‌کند.

 

مقصودی عدم توجه نظام حکمرانی به نظرات کارشناسان و اندیشکده‌ها را یک مسئله جدی می‌داند و معتقد است که نظام حکمرانی الزامی برای مراجعه به نظرات کارشناسی نمی‌بیند و این امر موجب اخذ تصمیمات ناصحیح و سیاست‌گذاری ناکارآمد می‌شود.

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران با چه هدفی و در چه سالی شروع به فعالیت کرد؟

این انجمن در سال ۱۳۹۴ تأسیس و نهادی بین‌رشته‌ای است. اصولاً صلح موضوعی فرارشته‌ای، بین‌رشته‌ای و چند رشته‌ای است. انجمن با هیئت مؤسس پانزده نفره از رشته‌های مختلف علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، جامعه‌شناسی سیاسی، مدیریت و حقوق تأسیس شد. افراد صاحب‌نامی از رشته‌های برشمرده شده در تأسیس انجمن به ما کمک کردند. رشته‌هایی که فعلاً فارغ‌التحصیلان آن امکان عضویت در انجمن را دارند علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، روان‌شناسی، علوم تربیتی، حقوق، جامعه‌شناسی، مطالعات قومی و انسان‌شناسی است. ولی منطقاً باید رشته‌های دانشگاهی را برای عضویت اعضاء افزایش بدهیم. انجمن پس از اخذ مجوزهای اولیه از کمیسیون انجمن‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در خرداد سال ۱۳۹۴ مجمع عمومی را برگزار و پنج نفر به عنوان عضو هیئت‌مدیره انتخاب شده و فعالیت‌ها را آغاز کردند

 

مهم‌ترین اهداف این انجمن؛ تولید و گسترش ادبیات صلح است. اگر دقت بفرمایید، نه‌تنها در جامعه و تاریخ معاصر ایران که در حکومت و حاکمیت هم موضوع صلح، مصالحه، گفت‌وگو، مذاکره و سازش و تعامل مغفول است. این ادبیات نه‌تنها مغفول؛ بلکه در مواردی نسبت بدان‌ها رویکرد منفی هم وجود دارد و ناخواسته تبدیل به بخشی از فرهنگ سیاسی این ملت شده است. چنانکه در مواردی وقتی صحبت از صلح، مذاکره، سازش و مذاکره می‌شود، به‌مثابه وادادگی و انفعال تصور و متبادر به ذهن می‌گردد. یعنی تصور بر این است که هر کسی که شمشیر در دست گرفت و اهل مبارزه در میدان هست حتماً آن فرد انقلابی است و هر کس صحبت از تعامل، گفتگو، مصالحه و دوستی با آحاد بشر و همهٔ جهان می‌کند خائن به منافع ملی و ترسو و وطن‌فروش هست. درصورتی‌که در حوزه علوم سیاسی، اولین درسی که دانش‌پژوه می‌آموزد این است که سیاست دو چهره دارد. یک وجه آن منازعه، درگیری و پیکار است و وجه دیگر آن صلح، مذاکره و معامله است. این یعنی چهره ژانوسی سیاست! در واقع؛ با توجه به‌غفلت جامعه ایران و مغفول بودن موضوع صلح، ما بر این موضوع متمرکز شده‌ایم.

 

 مشخصاً تأسیس انجمن از منظر مسئله‌شناسی صورت پذیرفته است. نیاز و ضرورت اجتماعی، ملی و منطقه‌ای مهم‌ترین عنصر تأسیسی این نهاد بوده است. تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران هم با توجه به خلأیی که در حوزه مطالعات صلح به لحاظ تولید ادبیات لازم وجود داشت انجام پذیرفت. ما این راه را باز کردیم و تلاشمان بر گسترش ادبیات صلح در سطح عموم و در سطح نخبگان علمی و اجرایی است. با وجود این‌که منابع مالی انجمن به‌عنوان یک نهاد علمی- مدنی، مستقل، غیردولتی به‌شدت محدود است ولی انجمن در شش سال از حیات خود بالغ‌بر چند صد فعالیت علمی پژوهشی و آموزشی و رویداد تعریف کرده است. همچنین، این نهاد آلان نزدیک به ده کمیته علمی چون؛ دین‌پژوهی و صلح، آموزش صلح، ادبیات صلح، محیط‌زیست و صلح، زنان و صلح، روابط بین‌الملل و صلح، کتاب صلح، صلح و سلامت و دارد. در حال حاضر؛ هر یک از کمیته‌های انجمن به لحاظ حجم فعالیت‌های علمی و آموزشی به‌تنهایی در حد یک انجمن مستقل فعالیت داشته و مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و رویدادهای علمی- آموزشی را تعریف می‌کنند؛ جلسات نقد و بررسی کتاب، برگزاری سمینار، کنفرانس، کارهای مطالعاتی، انتشار فراخوان برگزاری جشنواره و مثلاً در همین ایام کمیته زنان و صلح، جشنواره «زنان زیر سایه کرونا، زنان در عصر کرونا» را برگزار و یک جلد کتاب درمورد زنان و کرونا منتشر کرد که در شورای شهر رومایی شد.

 

در واقع سعی شد ادبیات صلح تولید و توزیع‌شده؛ در سطوحی گفتمان، گفتار و جریان سازی کنیم. انجمن علمی مطالعات صلح ایران به‌عنوان یک نهاد کوچک که ظرفیت‌های محدودی دارد، سعی کرده گفتار سازی و جریان سازی کند. رویکرد من از منظر آینده‌پژوهی به‌عنوان یک محقق و آینده‌نگاری برای نظام تصمیم‌گیری این است که منطقاً در آینده نظام مملکت کشور باید به سمت گفتمان صلح به‌عنوان یک گفتمان فراگیر برویم. ما تلاش داریم یک‌نهاد جریان ساز علمی باشیم. در حال حاضر بیشتر یک گفتاریم. منطقاً باید جامعه به سمت استقرار گفتمانی صلح برود و آن را فراگیر سازد. اگر واقع‌بین باشیم اصلاً راهی جز صلح نداری از منظرآینده پژوهی نیز در دراز این مملکت نیازمند صلح است. حال از مسیر جنگ و یا بدون گ؛ پنج سال دیگر یا ده سا دیگر! ولی نهایتاً این اتفاق می‌افتد. نمی‌شود که تا ابد با جهان و همسایگان سر ناسازگاری داشته و وضعیت اقتصادی و معیشت مردم و کشور این باشد. اصولاً تأسیس این نهاد در بستر نیازمندی علمی- اجتماعی شکل گرفته است و فلسفه این تأسیس جامعهٔ خسته از جنگ و درگیری و نیازمندی به آرامش، بهسازی و ساختن جامعه برای خودمان و فرزندان من است.

 

یکی از وظایف این نهاد همچون بسیاری از نهادهای علمی- مدنی، کادرسازی و تربیت نیروی کارشناسی و متخصص است. در اکثر کمیته‌های علمی انجمن دوستان جوان عهده‌دار مسئولیت هستند. اعضاء کمیته‌ها افراد توانمند و فاضلی می‌باشند. ولی موتور محرک کمیته‌ها اکثراً فارغ‌التحصیلان جوان و علاقه‌مند هستند. یکی از وظایف این نهاد، عمومی‌سازی موضوعی و سیاست حضور بوده است که البته با مقاومت‌هایی هم مواجه شده است. تجربه تأسیسی در انجمن علوم سیاسی نیز مؤید این ادعا است که بسیاری از دستگاه‌های رسمی و دولتی بدواً آن را به رسمیت نشناخته و حاضر به همکاری نبودند ولی آهسته‌آهسته نه‌تنها آن انجمن را به رسمیت شناخته و وارد تعامل و همکاری شدند؛ بلکه جایگاه بی‌نظیری در سطح کشور و در همهٔ سطوح برای این نهاد مهیا ده است.

 

 معمولاً عدم شناسایی و سیاست مقاومت در مقابل ورود نیروها و نهادهای جدید همیشه وجود داشته و نسبت به انجمن علوم سیاسی و هم انجمن علمی مطالعات صلح قابل‌ملاحظه بوده است. این روند در گذر زمان دچار تغییر شده است. در حال حاضر در این عرصه می‌توان به حجم وسیع همکاری‌ها میان این نهادها با اکثر مؤسسات و مراکز آموزشی، پژوهشی، دانشگاه‌ها، وزارت خانه‌ها اشاره کرد تا جایی که بزرگ‌ترین گردهمایی‌های ملی و بین‌المللی در حوزه صلح از سوی این نهادها و یا با مشارکت این انجمن‌ها برگزار می‌شود

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران در طول حدود شش سال از فعالیت خود حداقل با پنجاه نهاد ملی اعم از دانشگاهی، مراکز مطالعاتی، انجمن‌های علمی، سمن‌ها و وزارت خانه‌ها و مؤسسات دولتی به‌صورت مشترک کار کرده است. این یک نکته خیلی مهمی است که یعنی توانستیم این ارتباط را ایجاد کنیم، انجمن نه‌تنها شناخته‌شده، بلکه جایگاه ویژه‌ای یافته است و موضوع صلح عمومی‌تر از ۶-۷ سال قبل شده و در سطوح مختلف جامعه رسوخ پیدا کرده است. آن زمانی که انجمن را تأسیس کردیم نهادهای صلح بسیارکمتر بودند ولی آلان تعداد نهادهایی که در حوزه صلح کار و تلاش می‌کنند بسیار بیشتر شده است. از آن سال تا به امروز حدوداً ۳۰-۴۰ مجموعه اعم از واقعی و غیرواقعی در حوزه صلح شکل گرفت و فعال شده‌اند. مشخصاً؛ انجمن در تاثیرگذاری بر افکار عمومی و جریان سازی مؤثر بوده است در طول این مدت، انجمن مجموعه‌های بیشتری را درگیر موضوع صلح کرده است. در طول این سال‌ها ادبیات این حوزه اعم از پژوهش، تدوین مقاله، یاداشت، برگزاری جشنواره، نشست، کنفرانس، سخنرانی، راه‌اندازی نمایشگاه‌ها، تدوین پایان‌نامه‌های مطالعات صلح و مقالات در حوزه صلح به‌شدت گسترش پیدا کرد. بی‌تردید می‌توان ادعا کرد که علاوه بر حوزه عمومی در حوزه نخبگی هم تأثیرگذار بویم.

 

انجمن تلاش کرده است متناسب با رویدادها و پدیده‌ها و مسائل مبتلابه به‌روز موضع داشته و در چارچوب ملاحظات کارشناسانه موضوعات را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهیم. همین امسال چهارمین همایش سالیانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران را با عنوان چشم‌انداز صلح در خاورمیانه با حدود ۲۰ سخنران برجسته در هجدهم دی‌ماه به‌صورت مجازی و بسیار با دیسپلین برگزار کردیم و قبل از آن نیز پنج پیش نشست در سطح کشور برگزار نمودیم. و این در حالی است که در حال حاضر کمتر نهاد حاکمیتی و حکومتی جرئت طرح بحث در حوزه صلح و مصالحه را دارند!

 

قبل از انتخابات مجلس در سال گذشته، سلسله نشست‌ها و گفتگوهایی را در مورد مجلس و صلح برگزار کردیم. مهم‌ترین مطالبه، خواسته و بحث ما این بود: مجلس محترم! نمایندگان و وکلای ارجمند! شما چه موضعی، چه طرح و برنامه‌ای نسبت به صلح و مصالحه دارید؟! اصلاً موضع دارید؟ نظر و طرح دارید؟ آیا در بین فراکسیون‌های متعدد، فراکسیون صلح هم دارید؟

 

مثلاً یکی از بحث‌های جدی در مورد ترکیب و ساختار مجلس این بود که آیا نمایندگان محترم پلتفرم، برنامه و فراکسیون صلح دارند؟ در حوزه صلح اندیشیده‌اند؟ مگر می‌شود که نظام سیاسی و رهبران آن، فکر، توجه، اندیشه و راهبردی درباره صلح نداشته باشند!؟ منطقاً نظام‌های سیاسی ضمن حفظ هوشیاری و آمادگی نظامی و امنیتی هرلحظه باید ظرفیت مذاکره گری داشته باشد و از فرصت‌ها بهره بجویند. آیا ما ظرفیت مذاکره گری و چانه‌زنی را آموخته‌ایم؟ یا فقط “رویکرد سلبی” واژهٔ “نه” را بلدیم. حد یقف تعارض با نظام بین‌الملل و بازیگران عمده منطقه‌ای تا کجاست؟ آیا در چارچوب منافع ملی، هزینه و فایده کرده‌ایم؟

 

 پس نسبت به موضوعات روز حساس بوده و در حد توان و ظرفیت‌های علمی موضع داشته و فعالیت می‌کنیم. در حال حاضر به‌جز طرح عمومی و تخصصی و علمی، پیش‌بینی، آینده‌پژوهی و ارائه پیشنهاد و راهبرد کار دیگری نمی‌توانیم انجام دهیم. انجمن در حد بضاعت، رسالت، مسئولیت و مأموریت پیش‌بینی‌شده در اساسنامه خود کار و تلاش کرده است. در این شش سال سعی کرده جریان سازی علمی نماید. قطعاً در صورت تمایل دستگاه‌ها و نظام سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری این امکان وجود دارد که انجمن با تمامی قوا و امکانات به کمک آن‌ها برآید.

 

با توجه به تجاربی که دارید به نظر شما در حال حاضر مهم‌ترین مسئله نظام حکمرانی چیست؟

 مهم‌ترین مسئله اصولاً دورافتادگی و ناشنوایی نظام حاکمیتی نسبت به مباحث مطروحه و پیشنهادات کارشناسانه از سوی اندیشکده‌ها است. نظام حاکمیتی ما به شدت دورافتاده، و دارای نگاه بدبینانه است و اصولاً گوش ناشنوایی به نظرات کارشناسی دارد. به عنوان نمونه ما شش میلیون ایرانی خارج از ایران داریم. آیا نظام حکومتی و حاکمیتی هیچ برنامه‌ای برای بازگرداندن و یا حداقل مدیریت بهینه و بهره گیری از ظرفیت‌های مثبت آنها دارد. مگر می‌شود نسبت به سرنوشت شش میلیون از هم‌وطنانش که هرکدام صاحب ایده و سرمایه هستند این‌قدر بی‌اعتنا بو.

 

درواقع مهم‌ترین مسئله نظام حکمرانی از دید شما این است که خود نظام حکمرانی پذیرای نظرات و دیدگاه‌های اندیشکده‌ها نیست؟

جامعه دانشگاهی، کارشناسان، متخصصین از ارائه راهبرد و پیشنهاد و نظرات کارشناسی دریغ ندارند و وظیفه خود می‌دانند که آنچه از دستشان برمی آید کمک نمایند. به عنوان نمونه؛ چه در بحث هدف مندی یارانه‌ها و پرداخت ۴۵ هزار تومان و چه در آغاز سفرهای استانی از روز اول نگاه آسیب‌شناسی نسبت به آنها داشته‌ایم. رویکرد، سیاستگذاری و توزیع یارانه‌ها را غلط دانسته و آنرا مساوی با فقیر کردن و فقیر شدن طبقه متوسط ارزیابی کردیم. با گذشت حدود ۱۵ سال این سیاست و رویکرد گداپروری و تورم زا و غلط شهره خاص و عام شده و کوس رسوایی آنرا در هر کوی و برزنی زده‌اند. مگر در همان گام‌های اولیه ارزیابی‌های کارشناسانه وجود نداشت. گویا تعمدی بر ناشنیدن این نظرات کارشناسی و در نهایت پس از شکست این سیاست‌ها فرافکنی سوء مدیریت‌ها به جامعه دانشگاهی و بیگانگان دارند. در مورد سفرهای استانی هم همین گونه بوده است. سیستم و نهاد سیاستگذاری به نظرات کارشناسی مجموعه‌های راهبردی (حتی نهادهای راهبردی و تخصصی) که خود ایجاد کرده است نیز توجهی ندارد.

 

 گویا تنها حوزه‌ای که در این مملکت نیازی به کارشناس و متخصص و نظرات کارشناسی ندارد حوزه تصمیم گیری های سیاسی است؛ چنان که هر کسی به خود این جرات و جسارت را می‌دهد که ورود داشته و برای مملکت و کشور تعیین تکلیف داشته و این وضعیت مملکت داری ما باشد. در مورد تعامل با نظام بین الملل (به عنوان بخشی از سند چشم انداز ۱۴۰۴)، یا در مورد مسائل قومی از ظرفیت‌های تعامل با نظام بین‌الملل جهان و بازیگران اصلی منطقه‌ای صحبت کرده‌ایم.

 

آیا تجربه ارائه یک توصیه سیاستی به نظام حکمرانی را دارید؟ این تجربه موفق بوده است یا ناموفق؟

بله تجربه‌های زیادی وجود دارد. مثلاً در دوره هفتم مجلس در سال ۱۳۸۳(۲۰۰۴ میلادی) مشخص شد که آمریکایی‌ها از اتباع ایرانی در بدو ورود به خاک آمریکا انگشت‌نگاری و بازرسی انجام می‌دهند. در ایران سر و صدا شد که به حیثیت ما برخورده است و باید مقابله به مثل شود، نهایتاً مجلس هفتم طرحی ارائه داد تحت عنوان «لزوم بازرسی و انگشت نگاری از اتباع امریکایی در مبادی ورودی کشور

 

در آن زمان در دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌های مجلس مدیر گروه سیاست خارجی بودم، در دفتر مطالعات سیاسی کار کارشناسی انجام شد و نظرات کارشناسی در ارزیابی طرح تهیه شد که با جستجویی ساده در اینترنت از مرکز پژوهش‌های مجلس قابل بازیابی است. در آماده سازی گزارش کارشناسی نسبت به این طرح بنده ناظر علمی بوده‌ام. جدای از نکات مثبت در طرح به معایب مختلف آن از جمله به موارد زیر اشاره شد:

 

ایجاد محدودیت در ورود توریستها و جهانگردان امریکایی؛ مباینت با سیاست کلان تنش زدایـی؛ تقویت موضع ضد ایرانی کنگره امریکا و گروههـای فشـار صهیونیسـتی؛ اخلال در روند اعطای تسهیلاتی برای اتباع ایرانی و نهایتاً آنکه طرح مزبور به دلیل ایجاد بار مالی برای دولت، با قانون اساسی مغـایرت دارد. در توصیه‌های سیاستی نیز بدین نکته به صراحت پرداختیم که؛ با توجه به بار مالی طرح و مغایرت با اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی و نیز عدم تحقق اهداف طراحان این ماده واحده و ایجاد تهدیدهای مضر به حال منـافع ملی، شایسته است عنوان و مفاد طرح اصلاح و بهینه سازی گردد. ضمن آنکه تدوین طرحی با عنوان «مقابله به مثل با کشورهایی کـه اقـدام بـه بازرسـی و انگشت نگاری از اتباع ایرانی می‌نمایند»، که در آن از ایجاد مکانیزم و هزینه جدید برای دولت احتراز شده باشد اهداف مستتر در ماده واحده و طراحان آن را بهتر تأمین می‌نماید. و نهایتاً “طرح مقابله به مثل در بازرسی و انگشت نگاری از اتباع بیگانه” را به شرح زیر به نمایندگان ارائه دادیم.

 

ماده واحده- دولت موظف است نسبت به اتباع کشورهایی که اقدام بـه بازرسـی و انگشت نگاری از شهروندان ایرانی می‌نمایند در مبادی ورودی کشور اقـدام بـه مقابله به مثل نماید.

 

مطرح کردیم که طرح نمایندگان محترم ظرفیت اجرایی نداشته، بلکه بیشتر جنبه شعاری دارد. برای این‌که طرح اجرایی شود اولاً بایستی مثلاً “قانون مقابله به مثل” باشد و دست وزارت خارجه را برای اقدام متقابل باز بگذاریم چه بسا در سال‌های بعد کشور دیگری بخواهد چنین اقدامی انجام دهد لذا باید قانون از آنچنان کلیت، جامعیت و فراگیری برخوردار باشد که نیازی به قانونگذاری لحظه‌ای نباشد. ضمن این‌که ما امکانات لازم در تمامی مبادی ورودی کشور را نداریم! یک چنین کاری نیاز به امکانات چند صد میلیونی دارد. علاوه بر این، آن کشورهایی که این کار را می‌کنند سیستم یک‌پارچه اطلاعاتی دارند. یعنی وقتی در فرودگاه مهرآباد انگشت‌نگاری انجام شد، باید در مرز بازرگان هم دیده شود و در مرز بازرگان هم انجام شد باید ساختار اطلاعاتی ما ببیند. ما یک چنین ظرفیت آنلاینی در آن مقطع نداریم. علیهذا؛ این نظرات کارشناسی که بعد از حدود ۱۶ سال صحت آن تأیید می‌گردد اصولاً مورد توجه نمایندگان محترم قرار نگرفت.

 

در مورد هدفمندی یارانه‌ها بحث کردم در مورد سفرهای استانی رییس جمهور وقت نیز این سفرها از آسیب‌ها و پیامدهای منفی فراوانی برخوردار بود، اتخاذ سیاست وعده پراکنی، پول پاشی و ایجاد انتظار با پوشش‌های محلی و رویکردهای پوپولیستی یک آفت بزرگی بود که دامنگیر کشور ش.

 

نمی‌خواهم بگویم اندیشکده‌ها عالی عمل کرده‌اند، ممکن است آنها ضعف‌هایی داشته باشند ولی اندیشکده‌ها علی رغم همه مشکلات، تنگناها و ناامنی شغلی در حد بضاعت خودشان به مسئولیت خودشان عمل کردند. ناامنی شغلی یکی از مشکلات پژوهشکده‌ها است و پژوهشگر برای بقاء خود به محافظه کاری روی می‌آورد.

 

اندیشکده‌ها برای این مسئله چه کار می‌توانند بکنند؟

تا موقعی که اراده‌ای در نهادهای سیاستگذاری و تصمیم گیری برای توجه به نظرات کارشناسی وجود نداشته باشد اندیشکده‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند!! کاری نمی‌توانند بکنند.

 

شما در سطح تمامی کارشناسان روابط بین‌الملل و اندیشکده‌هایی که در ایران در حوزه روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای کار می‌کنند از انجمن مطالعات منطقه‌ای، انجمن علوم سیاسی، انجمن ایرانی روابط بین الملل تا پژوهشکده مطالعات راهبردی و موسسه ابرار معاصر تهران و کدامشان می‌گویند باید با نظام بین الملل و با اکثر کشورهای منطقه درگیر بود؟ بنابراین به نظرم تولیدات راهبردی اندیشکده‌ها و بنیادهای فکری به همراه داده‌ها و یافته‌هایشان می‌تواند به نهادهای سیاستگذاری و قانونگذاری و تصمیم گیری کمک کند ولی به شرط آنکه اراده‌ای هم از سوی نهادهای مسئول و مسئولین مربوطه برای توجه به نظرات کارشناسی وجود داشته باش.

 

مشکلات نظام اجرای و اداری نظام حکمرانی ما مانند تعارض منافع، عدم شفافیت، تعارضات بین سازمانی یا فقدان دولت الکترونیک موجب می‌شود ظرفیت اجرایی نظام حکمرانی پایین بیاید؛ به نظر شما کدام یک از اینها در حال حاضر مسئله مهم‌تری است؟ آیا به نظر شما این مشکلات مسئله‌ها را تشدید می‌کند؟ برای مثال ممکن است این مشکلات در فرایند ارائه پیشنهاد، تصویب و اجرا در نظام حکمرانی مؤثر باشد و مثلاً مسیر را منحرف کند؟

 قبل از هر بحثی اول این پرسش پاسخ دهیم که آیا نظام اداره کننده مملکت نظامی توسعه محور هست یاخیر؟ پس از پاسخ به این سؤال پاسخ‌های لازم را می‌توان داد. قبل از همه بنظر می‌رسد اصولاً دغدغه ساختار قدرت در ایران توسعه نبوده و بیشتراسیر روزمرگی بوده و اهداف استرتژیک توسعه گرایانه ندارد. بدین لحاظ مباحثی نظیر نظام حکمرانی خوب، تعارض منافع، عدم شفافیت، تعارضات بین سازمانی یا فقدان دولت الکترونیک در نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی مشروط به وجود توسعه گرا امکان پذیر است و قابلیت طرح می‌یابد که بنظر این موضوع امری مغفول است. علیهذا، پس از طرح نکته کلیدی مذک در مورد پرسش ما فکر می‌کنم مسئله شفافیت جزو مهم‌ترین موارد باشد که در ذیل آن تعارض منافع هم قابل تعریف است. وقتی سیستمی یا ساختاری دارای شفافیت‌های لازم در عرصه مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی نباشد، ظهور و بروز تعارض منافع طبیعی و اجتناب ناپذیر است. یعنی من قوانینی به نفع خود و مجموعه خود تصویب می‌کنم. پس حرکت به شفافیت بیش از هر مؤلفه‌ای در موفقیت نظام‌های سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نقش و تأثیر ارد. به نظر می‌رسد موارد دیگر بیشتر روبنایی است. موارد اصلی و بنیانی نیست. مثلاً در حوزه دانشگاهی و تولید علم، چند درصد تولید علم به محصول رسید و ظرفیت اجرایی و عملیاتی پیدا می‌کند؟ حتی در امور فنی و امثالهم هم نشد. ما یک صنعت مونتاژ داریم که کیفیت ماشینی که تولید می‌کند از کیفیت چهل سال قبل هم نازل‌تر است. ما با تعدد مراکز تصمیم‌گیریِ بی‌مسئولیت و مسئولیت ناپذیر و غیر پاسخگو مواجه هستیم. چرا سرمایه اجتماعی در حال فرسایش است؟ این بی مسئولیتی، رها شدگی، خودمختاری و عدم پاسخگویی فراگیر عامل و بنیان اصلی آن است و در این عرصه تنها راه حل عملی بازبینی و بازاندیشی کارنامه و عملکرد ۴۲ ساله نظام سیاسی از سوی متخصصین بی طرف و مورد وثوق جامعه در همه عرصه‌ها و ارائه نقشه راه برای آینده نحوه اداره مملکت از طریق تغییر اولویت بندی‌ها و استراتژی کلان و بازتعریف هویتی، مسئولیت‌ها، مأموریت‌ها و رسالت ها است که صد البته کاری بشدت دشوار و سخت است.

 

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=15927

 

میلاد زمان

کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه

کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

 

https://iran-bssc.ir/research-fields/building-governance-capability/15927/

 

  • مجتبی مقصودی
۰۴
آذر

پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می نماید:  

 

  نشست پنجم از سلسله نشست های مردم و مشارکت در انتخابات نظام حزبی و انتخابات در ایران

 

  با سخنرانی دکتر داود فیرحی و دکترمجتبی مقصودی

  دبیر علمی نشست دکتر عباس خلجی

زمان : چهارشنبه 6 آذر 1398

 ساعت: 14 تا 16

آدرس: بزرگراه کردستان، خیابان دکتر آئنیه وند ( 64 غربی )، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سالن اندیشه

  • مجتبی مقصودی
۲۰
مرداد

مشارکت سیاسی زنان در چمبره  سیاست «یک گام به پیش، دو گام به پس»

تهران- ایرنا-

«مجتبی مقصودی» دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد بر این نظر است که به دلیل عدم همراهی بخشی از ساختار قدرت، مطالبه گری زنان در مسیر افزایش مشارکت سیاسی طی سال های گذشته با افت و خیز دایمی مواجه بوده تا جایی که می توان مشارکت سیاسی زنان را تابعی از سیاست «یک گام به پیش، 2 گام به پس» دانست.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، زنان با اینکه نیمی از جامعه هشتاد میلیونی کشورمان را تشکیل می دهند، ولی در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی حضوری بسیار کمرنگ دارند. این مساله، ایران را در زمره ضعیف ترین کشورها به لحاظ شکاف جنسیتی در حوزه سیاسی و اقتصادی قرار داده است.

بر اساس گزارش مشترک اتحادیه بین پارلمانی و کمیته زنان سازمان ملل در سال 2017، ایران (با احتساب شمار 17 نماینده در مجلس) از نظر تصدی زنان در پارلمان در میان 193 کشور دنیا، در رتبه صد و هفتاد و هفتم قرار دارد. در این گزارش، از نظر حضور زنان در دستگاه اجرایی هم رتبه صد و سی نهم به کشورمان تعلق گرفته است.

امروز زنان به رغم تلاش های 40 ساله و افزایش توانمندی ها، سهم بسیار اندکی از سطوح مدیریت کلان کشور را در اختیار دارند. این گروه توانمند عملا از ورود به بسیاری از حوزه های سیاسی و قضایی محروم شده اند. 

نهادهای کلان قدرت از جمله شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و ... در انحصار مردان است. بخشی از ساختار قدرت در مقابل ورود زنان به سطوح خردتر عرصه سیاست ورزی هم از خود مقاومت نشان می دهد. در نتیجه این محذورات، امروز زنان تنها 5.9 درصد از کرسی های مجلس را در اختیار دارند. بر این مبنا تبعیض جنسیتی در عرصه سیاسی در کشورمان بسیار گسترده ارزیابی می شود.

  • مجتبی مقصودی
۰۵
مرداد
  • مجتبی مقصودی