دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انجمن علوم سیاسی ایران» ثبت شده است

۰۶
اسفند
فراخوان نشست دانش آموختگان علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی         انجمن علوم سیاسی ایران در نظر دارد سلسله نشست های دانش آموختگان علوم سیاسی دانشگاههای مختلف را برگزار نماید. در همین راستا و در پی برگزاری نشست "یاد ایام" ویژه دانش آموختگان علوم سیاسی دانشگاه تهران که در تاریخ  1392/11/9  در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی انجام پذیرفت و مورد استقبال قابل توجه دانش آموختگان آن دانشگاه - که بسیاری از آنها پس از گذشت سالها و بعضا دو دهه یا بیشتر همدیگر را می دیدند- قرار گرفت، در نظر است در دومین گام از این نشست های صمیمی، نشست دانش آموختگان علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در بهار سال 1393 برگزار گردد. لذا از عزیزان علاقمند به حضور در این نشست که حداقل در یکی از مقاطع تحصیلی در رشته علوم سیاسی ( و گرایش های مختلف آن) فارغ التحصیل شده اند، درخواست می گردد حداکثر تا 1392/12/25 رزومه خود را به آدرس پست الکترونیکی ذیل ارسال نمایند.   MADJIDKHORSHIDI@YAHOO.COM                                            همچنین می توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره 09127927747 (دکتر مجید خورشیدی) و یا با دفاتر انجمن علوم سیاسی ایران تماس حاصل فرمائید.
  • مجتبی مقصودی
۰۶
اسفند
خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری انجمن علوم سیاسی ایران برگزار می کنند:   گپ وگفتگو با پیشکسوتان دانش سیاست   با حضور:       دکترعلیرضا ازغندی                                                                   دکتر نسرین مصفا              -         ذکر خاطرات   -         انتقال تجارب علمی -         پاسخ به سوالات مخاطبان       زمان: پنج شنبه  8/12/92 ساعت 9:30 الی 12 مکان: خیابان استاد نجات الهی، نبش خیابان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی
  • مجتبی مقصودی
۰۴
اسفند
کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری گروه روندهای فکری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار می کنند   در کجا ایستاده ایم؟   پایی در کوی ایران: روایتی وتأملی با حضور: دکتر حاتم قادری   زمان: دوشنبه 5 اسفند، ساعت 16 مکان: بلوار کشاورز، خیابان شهید نادری، شماره 6، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
  • مجتبی مقصودی
۰۲
اسفند
برگزاری همایش مشترک "چالش های دولت یازدهم و نقش راهبردی دانش سیاست در حل آن ها"در دانشگاه فردوسی مشهد    همایش «چالش های دولت یازدهم و نقش راهبردی دانش سیاست در حل آن ها» چهارشنبه 30 بهمن 1392 در دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد با مشارکت انجمن علوم سیاسی ایران و جهاد دانشگاهی و با حضور استادان علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های کشور برگزار شد. به گزارش «خراسان» در ابتدای این همایش دکتر محمدعلی تقوی، مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با تشکر از حضور استادان دانشگاه ها و اعضای انجمن علوم سیاسی ایران در مشهد گفت: انجمن علوم سیاسی ایران منشاء خیری برای دانش سیاست و ارتقای منزلت اجتماعی آن بوده و محفل گرمی برای علاقه مندان این دانش ایجاد کرده است. وی ضمن ابراز امیدواری از اینکه این همایش سرآغازی برای همکاری های گسترده انجمن علوم سیاسی در شمال شرق کشور و استان های سه گانه خراسان باشد، گفت: دانش سیاست، دانش کاربردی است و به طور عمده برای حل مشکلات عینی به وجود آمده است، از این رو دانش سیاست در ایران نمی تواند نسبت به زندگی در جامعه امروز ایران بی تفاوت باشد. وی افزود: البته دانش سیاست در کنار بی اعتنا نبودن به حل مشکلات بشری، نقش پررنگ دیگری نیز دارد و آن عبارت است از روشن کردن مفاهیم و مفهوم سازی برای سیاستمداران تا آن ها بتوانند تصویری دقیق از معضلات داشته باشند. وی اضافه کرد: دانش سیاست باید به دور از آرمان پردازی های دور و دراز باشد تا راه حل های عینی را ارائه کند و همه هدف آن تسهیل کردن زندگی بشری باشد.
  • مجتبی مقصودی
۲۱
بهمن
گروه تاریخ و همکاری های میان رشته ای پژوهشکده تاریخ اسلام با حمایت انجمن علوم سیاسی ایران و انجمن ایرانی تاریخ برگزار می نمایند:همایش تاریخ و علوم سیاسی     گروه تاریخ و همکاری های میان رشته ای برای بستر سازی گفتگوها و همکاری های میان مورخان و تاریخ پژوهان با اصحاب دیگر رشته ها همایش دوسالانه ای را با عنوان تاریخ و همکاری های میان رشته ای طراحی کرده است که نخستین آن با عنوان «تاریخ و همکاری‌های میان رشته‌ای» در اسفندماه 1390 برگزار شد. به خواست و یاری خدا دومین همایش از سلسله همایش های دوسالانه یاد شده در اسفند ماه سال جاری با عنوان تاریخ و علوم سیاسی برگزار خواهد شد.هدف آن است که فرصتی هر چند کوتاه و اندک برای گفتگو و تبادل آراء میان  متخصصان و صاحبنظران این دو رشته در باره شرایط و امکانات و ضرورت ها و مقتضیات همکاری میان رشته ای فراهم آورد. مقالات ارائه شده به دبیرخانه همایش بایستی با این هدف همخوانی داشته و در چارچوب محورهای فراخوان باشند :   محورهای همایش : 1.مبانی معرفت شناسی، مفاهیم، نظریه ها :  ضرورت ها (ضرورت های تعامل و همکاری دو رشته)  امکان ها(امکان ‌های معرفتی و نظرورزانه تعامل و همکاری دو رشته)  موانع (موانع نظری تعامل و همکاری دو رشته)  آسیب ها (آسیب شناسی تعامل و همکاری دو رشته) بایدها و نبایدها (بایدها و نبایدهای مهم در تعامل و همکاری دو رشته) و ...  
  • مجتبی مقصودی
۱۵
بهمن
شب شورانگیز «سیاسی»هادر گردهمایی یاد ایام   روزنامه شرق،شماره 1944، دوشنبه 1392/11/14 شرق: دانش‌آموختگان دهه 60 علوم سیاسی دانشگاه تهران چهارشنبه هفته گذشته دور هم گرد آمدند و یادی از خاطرات گذشته‌شان کردند.  بخشی از برنامه که این خاطرات را زنده می‌کرد پخش نماهنگی بود که در آن از تلاش و زحمات برخی استادان علوم سیاسی کشور که اکنون غایب جمع دانش‌آموختگان سیاسی سه دهه پیش بودند، تقدیر شد. سیدجواد شیخ‌الاسلامی، عبدالحمید ابوالحمد، محمود صوراسرافیل، عبدالحسین ذاکرحسین، هوشنگ مقتدر و داریوش اخوان زنجانی استادانی بودند که نامشان به دفعات- چه در نماهنگ و چه در خاطرات – توسط دانشجویان‌شان برده ‌شد.  اما در جمع دانشجویان دهه شصتی برخی از استادان علوم سیاسی نامی نظیراحمد ساعی، داوود هرمیداس‌باوند و قاسم افتخاری هم حضور داشتند که مورد تقدیر حاضران قرار گرفتند.  از سویی چهره‌هایی چون محمدعلی علومی و محمدهاشم اکبریانی در میان میهمانان دیده می‌شد که از میدان سیاست به عرصه ادبیات کوچ کرده و نویسندگی را پیشه کرده‌اند. جواد اطاعت عضو حزب اعتماد ملی، محمدجواد حق‌شناس مدیرمسوول روزنامه اعتماد ملی، حسین سلیمی رییس دانشگاه علامه طباطبایی و غلامرضا کاشی پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و جامعه‌شناس هم از دانش‌آموختگان دهه شصتی‌های مدعو به مراسم بودند. شاید قرارهایی اینچنین را خیلی‌ها تجربه کرده باشند اما گرد هم‌آوردن دوستان و همکلاسی‌هایی که گاه به حکم حوزه فعالیتشان در رقابت یا حتی در تقابل با هم قرار دارند بسیار سخت باشد. اما گردهمایی دانشجویان علوم سیاسی دهه 60 نشان داد، اگر عزمی باشد، دشوارها هم شدنی است.  همکلاسی‌های قدیم از خاطراتشان گفتند. خاطراتی که گاه بوی طنز داشت و گاه گلایه. گلایه‌هایی که نشان می‌داد شاگردان به رسم وفا از کنار گذاشته‌شدن استادانشان در هشت سال گذشته ناراحت هستند. شاخص‌ترین چهره‌ای که در هشت سال گذشته توسط وزارت علوم کنار گذاشته شد دکتر «حسین بشیریه» است. دولت محمود احمدی‌نژاد در یک دوره تعداد زیادی از استادان دانشگاه‌های سراسری کشور را کنار گذاشت، هر چند دولت اعلام کرد که این افراد بازنشسته شده‌اند و به‌دنبال جوان‌گرایی است. اما نتیجه این شد که همان استادان یا در دانشگاه‌های غیردولتی مشغول به کار شدند یا به خارج از کشور رفتند و آنجا به تدریس پرداختند. مراسم غیرسیاسی سیاسیون کشور پایانی غیر‌منتظره داشت، پایانی که به نظر می‌رسد می‌خواست پیامی دیگر از سیاست داشته باشد. اجرای موسیقی پاپ و اجرای آهنگ اسپانیایی با گیتار از سوی خواننده مراسم بیش از شروع گردهمایی در تغییر فضا نقش داشت. طبق عادت همیشه در چنین مراسم‌هایی عکس یادگاری هم گرفته شد تا حتما در انجمن علوم سیاسی ایران و شاید روی دیوار خانه دانشجویان دهه شصتی به گنجینه خاطراتشان بپیوندد.  مجتبی مقصودی رییس انجمن علوم سیاسی ایران از بانیان برگزاری این مراسم، درباره هدف از برگزاری گردهمایی دانشجویان دهه 60 در گفت‌وگو با «شرق» ابراز امیدواری کرد این دیدار آغازی برای گرد هم آمدن دانش‌آموختگان سراسر کشور باشد؛ دانش‌آموختگانی که معتقدند می‌توانند بر فضای سیاسی کشور تاثیری جدی بگذارند. این دانش‌آموخته علوم سیاسی گفت: «سعی کردیم دانش‌آموختگان علوم سیاسی سه دهه پیش را دور هم جمع کنیم، افرادی که امروز در سمت‌ها و پست‌های مختلف در عرصه اجرایی تاثیر‌گذارند.» مقصودی گفت: «در وهله اول هدف این بود که دوستان پس از مدت‌ها با هم دیداری داشته باشند و از سویی تلاشی بود برای تعمیق‌بخشیدن به هویت صنفی دانش‌آموختگان علوم سیاسی.» او ادامه داد: «اینکه تاکنون چنین گردهمایی‌ای صورت‌نگرفته به این دلیل بود که امکان دسترسی به همه دوستان سخت بود، البته تغییر فضای سیاسی حاکم بر کشور هم شرایط را بیشتر مهیا کرد و باعث شد دوستان بعد از یک دوره جدایی به یک همگرایی علاقه‌مند شوند.» رییس انجمن علوم سیاسی کشور افزود: «در این گردهمایی همه دوستان با گرایش‌های مختلف چپ، راست و میانه حضور داشتند. این کمک می‌کند که برای عبور از مشکلات کشور به همدلی برسیم.» مقصودی گفت: «امروز جامعه ناچار است به سمت دوستی برود و اگر این اتفاق نیفتد حتما کشور دچار مشکلاتی جدی می‌شود. چون تجربه سه‌‌دهه گذشته نشان داد که تنش‌های سیاسی نتیجه مثبتی برای کشور نداشته است و آن فضا موجب شد که گروه‌های سیاسی دو جناح به سمت رادیکال‌شدن بروند.» رییس انجمن علوم سیاسی ایران با اشاره به اینکه «به‌دنبال تاسیس انجمن دانش‌آموختگان علوم سیاسی کل کشور هستیم» گفت: «متاسفانه علوم سیاسی بعد از انقلاب مظلوم واقع شد به این دلیل که همه افراد خود را در جایگاه عالم سیاسی دیدند و به تعبیری سیاست خیابانی شد.» او ادامه داد: «توده‌ای‌شدن سیاست یک آفت است و فضای جامعه را به سمت رادیکال‌شدن پیش می‌برد. اما با تاسیس انجمن علوم سیاسی کشوری می‌توان جلو این موضوع را گرفت.» رییس انجمن علوم سیاسی کشور تاکید کرد: «نظام سیاسی ما نیاز به کارهای عالمانه دارد و انجمن‌های علوم سیاسی می‌توانند بازوی سیاسی برای کاهش تنش‌ها در کشور باشند.»
  • مجتبی مقصودی
۱۵
بهمن
یاران را چه شد ؟! به مناسبت گردهمایی یاد ایام دکتر بابک نادرپور        نهم بهمن ماه 1392 بدون تردید به عنوان یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگیِ تعدادی از دانشجویان رشته علوم سیاسی ورودی سالهای نیمه اول دهه 1360 دانشکده خقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ، در ذهن آنان حک خواهد شد .دانشجویان جوان آن زمان، اکنون در کسوت اساتید دانشگاه ، روزنامه نگار، نویسنده، کارشناس ارشد ، سفیر و رایزن فرهنگی، کنش گر سیاسی، نماینده مجلس و ... بعد از قریب به یک ربع قرن همدیگر را ملاقات می کردند .      این اقدام سترگ ، هرچند دیر هنگام ، اما بسیار ارزشمند بود. باید به ریاست محترم انجمن علوم سیاسی ایران دست مریزاد گفت که بار اصلی انجام هماهنگی های لازم جهت برگزاری هرچه بهتر این ‹‹ مجمع خوبی و لطف›› را یک تنه بر دوش کشیدند. این گردهمایی به یک اعتبار ماکتی از یک آشتی ملی نیز بود. دوستانی که به اقتضای جوانی و شرایط زمانه کمتر تاب تحمل همدیگر را داشتند ، اکنون با رویی گشاده و لبی خندان با همدیگر چاق سلامتی  و خوش و بش می کردند. کاش شاهد نشست هایی از این دست در مقیاس بزرگتر ملی، آن هم در بین سیاستمداران متعلق به جناحهای سیاسی کشور نیز می بودیم .       مراسم از ساعت 4 عصر آغاز شد . همانطوری که انتظار می رفت قیافه ها همه دیدنی بود. تقریبا چهره ای نبود که در آن نشانی از چین و چروک نباشد. ظاهرا آرایش هم دردی را دوا نکرده بود ! خانمها که بنا به سرشت شان کمتر زیر بار پیری می روند ! در گفتار و کردار چنین می نمودند که در این خصوص منطقی می اندیشند. دیگر کسی طاقچه بالا نمی گذاشت ! بعضی ها بی خیال آرایش شده بودند، برخی نیز چادر را به یک سو فکنده و به جرگه روسری داران پیوسته بودند. برخی از آقایان بی هیچ مقاومتی سرنوشت محتوم میان سالی  را پذیرفته بودند . بعضی ها با ‹‹سیاه›› کاری ! و لطایف الحیل خواسته بودند گذشت زمانه را دور زنند. اما حساب چهره های پرچین و جبین های پرآژنگ را نکرده بودند!  برخی با ‹‹ریش›› زدائی در حال می خواستند بگویند که در گذشته از وضعیت حاکم دل ‹‹ریشی›› داشته اند. عده ای نیز با پوششی صوفی مآبانه ، قیافه ای شبیه شمس تبریزی ! آراسته بودند و تلویحا از گذشته استغفار می کردند. همه حرفهای خوبی می زدند. اما به قول شاعرمرحوم قیصر امین پور ‹‹ چقدر زود دیر می شود›› !
  • مجتبی مقصودی
۱۵
بهمن
گپ و گفتی در دلتنگی و خاطرات آن روزها در گردهمایی یاد ایام نرجس براهویی  سلام به همه دوستان.      نیامدم که سخنرانی کنم، فقط آمدم با شما دوستان گپ بزنم البته با اجازه استادان محترم. به آقای مقصودی پیشنهاد کرده بودم که جلسه  بی نظم باشد، یعنی ما فرصت داشته باشیم تا همدیگه رو ببینیم اما ایشان که طرفدار نظم هستند، فکر کردند شاید اینطوری بهتر باشد.   وقتی هم  گفتند که 5 دقیقه ای صحبت کنم،  گفتم که نمی تونم، واقعا هم برام راحت نبود. با خودم گفتم من که 4 سال در دانشکده جرات نداشتم  حاضر اسمم رو بگم، چطور الان جلوی همان کسانی که این خاطره را با آنها دارم، می تونم حرف بزنم، هر چند که به قول استاد عزیزم آقای دکتر نقیب زاده زبانم دراز شده باشد. یه بار هم انصراف دادم اما وقتی آقای مقصودی اصرار کرد با خودم گفتم که وقتی جهانگیر معینی که حتی در دوره فوق لیسانس وقتی بهش سلام می کردی، تا بناگوش قرمز می شد و جواب سلام رو نمی داد  حالا دانشجو راه می اندازه و کلاس اداره می کنه، چرا من نتونم جلوی دوستان هم دانشکده ای دو کلمه حرف بزنم.
  • مجتبی مقصودی
۱۳
بهمن
خطابه‌ای از «نسل سوخته» محمدعلی علومی . رمان‌نویس     روزنامه شرق،شماره 1944، دوشنبه 1392/11/14 موضوع اول: بنابه اصطلاحی رایج اما اشتباه، نسل ما را، معمولا «نسل سوخته» می‌نامند، اما از جنبش مشروطه به بعد، کمتر نسلی در میهن ما بوده که به‌نحوی از انحاء نسوخته و استعدادهای فراوانش به هدر نرفته باشد! نسل ما، همانند نسل‌های پیش از خود درواقع با حماسه آغاز کرد اما آیا با تراژدی پایان یافته یا نه؟ به باور من، نه! ما، ‌نسل سوخته نیستیم، بلکه در این صدو‌اندی‌سال، همه نسل‌ها در شرایط دشوار‌گذار به سر می‌برند و ما نیز همچنین! به چندین دلیل بر این باورم؛ نخست و مهم‌تر از همه، آنکه زندگی انسان هنوز با فاجعه‌ای جهانی پایان‌نیافته (که حتی اگر پایان هم می‌یافت‌، باری به‌هرحال جان‌به‌دربردگان، زندگی را باز آغاز می‌کردند) و به قول همینگوی در «پیرمرد و دریا» انسان پیروز است، مرگ هست و شکست نیست. دلیل بعدی، حضور فعال هم‌دانشکده‌ای‌هاست که بیشترشان یا استادان دانشمند و واقعی دانشگاه‌ها یا روزنامه‌نگارانی تاثیرگذار یا انسان‌هایی هستند که به قول شادروان احمد شاملو: انسان را پاس داشته‌اند. موضوع دوم: امر سیاست در ذهن و رفتار ما و نسل‌های پیش از ما، نه امری اثباتی و زمینی و حتی پوزیویستی، بلکه اساسا امری متعلق به آرمان‌های نیک انسانی بوده و ناگزیر، سپهری معنوی و ایجادگر هستی‌شناسی خاصی محسوب می‌شد. عده زیادی از مبارزان نسل‌های قبل از ما، به رغم هوش زیاد و تحصیلات عالی، به سبب همان رویکرد غالب رمانتیک و احساسی و خیالی به امر سیاست (که امری بسیار واقعی است)، طوری دیگر رفتار می‌کردند.  حتی بدیهی‌ترین امور واقعی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را نمی‌خواستند، ببینند، مثال بهمن‌خان قشقایی مثال خوبی در این مورد است که تحت‌تاثیر انقلاب چین، او تحصیلات‌عالی خود را در اروپا رها کرد و به ایل خود برگشت و تعدادی تفنگچی جمع کرد تا همچون مائو، از طریق انقلاب دهقان‌ها، شهرهای بزرگ را به محاصره اقتصادی درآورده و تسلیمشان کند. بهمن‌خان چنان مجذوب تفکرات رمانتیک و عاطفی و خیال‌پردازی‌های خود بود که (نمی‌خواست) این امر واقعی و بدیهی را ببیند که رژیم و دربار شاه می‌تواند با فروش نفت، محصولات کشاورزی و آذوقه مورد نیاز شهرهای بزرگ را وارد کرده و اصلا هیچ احتیاجی به دهات ورشکسته و به محصولات دامداری چند ایل تارومارشده نداشت! موضوع سوم: اما از سویی، همان بینش با غلبه وجوه رمانتیک حماسی در جدال نهایی میان نیک مطلق و اهورایی با بدمطلق و اهریمنی بود که انسان‌هایی خاص و توانمند می‌ساخت. می‌توان آقای سیدمحمود دعایی را مثال آورد که باز برای همه شما دانشجویان سابق علوم‌سیاسی دانشگاه تهران، مثالی آشناست که در ضمن تحصیلات علوم دینی، اعلامیه‌های متعددی را در شرایط سنگین پلیسی، چاپ و خود ایشان، ‌آنها را در شهرهای مختلف، منتشر و پخش می‌کرد و با روش‌های ابتکاری، در محاکمات سران نهضت آزادی، به‌طور ناشناس شرکت کرده و جریان محاکمات فرمایشی و سفارشی رژیم سابق، مثلا در محاکمه مهندس مهدی بازرگان که رای از قبل تعیین‌شده و به اطلاع قاضی رسیده بود، حضور داشته و آن همه را به اطلاع عام می‌رساندند و به ملاقات محبوسان سیاسی در تبعید می‌رفتند و... . یا دکترشریعتی که عمر کوتاهش را صرف فعالیت‌های فرهنگی کرده و بر نسلی فعال و هوشمند و توانا، بسیار تاثیرگذار بود یا جلال‌آل‌احمد و... . مثال‌ها بی‌شمار است و نسل‌‌ ما متاثر از آنها، بر این باور و یقین بود که می‌تواند همزمان از عهده انجام امور متعدد و حتی ماهیتا متفاوت و به هر حال، مهم به‌خوبی برآید. موضوع چهارم: یکی از نقاط‌ضعف یا پاشنه‌آشیل یا چشم اسفندیار در نسل ما، همین عدم رویکرد واقعی در سنجش واقعیت‌ها و توانایی‌های خود به سبب تاثیرپذیری فراوان و شدید عاطفی از نمونه‌های حماسی، با تصویرپردازی‌های شبه‌اسطوره‌ای در جهان و در ایران از اشخاص موثر بود که عده‌ای از ما را به سرگذشت‌هایی با وجوه تراژیک دچار ساخت. در ایران و نسل‌های قبل از ما، جنبه‌های تراژیک بارها و به دفعات اتفاق افتاده است. موضوع پنجم: اما به باور من یک وجه کمتر معرفی شده تراژدی نگاه به سرگذشت آدم‌هایی باهوش و بااستعداد است که اگر به مرگ با آمپول هوا یا در زندان‌ها، مانند مورد شادروان فرخی یزدی، دچار نشدند، مرگی دردناک‌تر داشتند، مرگ در روح و روان، مانند شاعران قدرتمندی چون نصرت رحمانی یا اسماعیل شاهرودی که خود را به عمد و به‌شدت تخریب کردند، چون که تاب تحمل شرایط دشوار غالب و مرگ آرمان‌ها و آرزوهای انسانی‌شان در کودتای 28 مرداد 1332 را نداشتند.موضوع آخر: نسل ما، حامل تجربه‌های به صحنه بروز درنیامده و از این منظر آرمان‌های نسل‌های پیش از خود بود و در عین حال آخرین نسل از دورانی بود که جهان به دو قطب اجتماعی بزرگ تقسیم می‌شد و جنگ سرد و تبلیغات یکی از وجوه شاخص آن جهان و دوران محسوب می‌شد. پس از نسلی مشهور به «نسل سوخته»، دنیا دگرگون شد و خیلی‌ها در سرتاسر جهان بهت‌زده ماندند که... تا چه زاید سحر، کاین شب آبستن است؟!  (خلاصه متن قرائت‌شده در گردهمایی دانش‌آموختگان دهه60 رشته علوم‌سیاسی دانشگاه تهران)
  • مجتبی مقصودی
۱۱
بهمن
یادگار ایام ؛ دوستیدکتر محبوبه پاک نیا دوستی همواره از تعریف می گریزد و مشکل می توان تعریفی از آن ارایه داد و اساسا جهد برای تعریف آن معمولا حاصلی اندک در بر دارد. شاید بتوان از واژگونه رفتن بهتر به مقصد نایل شد  و گفتن اینکه چه روابطی روابط دوستی نیست به مفهوم آن نزدیک تر شد. می دانیم که انواع روابط انسانی وجود دارد؛ روابط خویشاوندی و خونی (روابط نسبی و سببی)، روابط همکاری و هم گروهی، روابط صنفی، روابط حزبی و اجتماعی بطور اعم، و دیگر انواعی که البته در همه آنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن هدفدار بودن آن روابط است. به عبارتی دیگر درتمامی روابطی که نام برده شد انسان هدفی مشخص را  پی می گیرد و اساسا می توان گفت که بدون آن هدف آن رابطه هم شکل نمی گیرد. اما دوستی تنها نوع رابطه انسانیست که به یک معنی هدف دیگری جز خود دوستی هدف آن محسوب نمی شود. دوستان دوست می شوند برای آنکه دوست باشند و البته در کنار دوستی ممکن است مسایلی بوقوع بپیوندد که بخشی از اهداف زندگی هر فردی را تشکیل می دهد اما؛ بواقع دوستی برای هیچکدام از آن اهداف بوجود نمیاید زیرا اگر برای آن اهداف باشد، دیگر دوستی نیست، نوع دیگری از رابطه است. بدین ترتیب با حذف اینکه چه نوع رابطه هایی دوستی نیست می توان بهتر به مفهوم دوستی نزدیک شد. البته در تمامی روابط بالا که ذکر آن رفت نیزمی توان بواقع دوستی هم داشت . مثلا می توان در عین خواهری دوستی را هم تجربه کرد و یا در همسری و یا در همکار بودن؛ اما صرف خواهر بودن یا همسر بودن و یا همکار بودن دوستی شکل نمی گیرد. البته سخن در باب فلسفه دوستی مجال و فرصتی فراخ تر نیاز دارد که در حوصله این جلسه نیست. مورد دیگری که می توان مطرح کرد مکان ها و فضاهایست که دوستی در آن شکل می گیرد. البته شاید محیط بیرون از خانواده در اولین سالهای زیست و آموزش انسان اولین مکانهایست که دوستی در آن فضا معنی پیدا می کند. مدرسه ها و مکانهای آموزشی جزو این اولین ها محسوب میشود. دوستی در این فضاها جزو اولین تجربیات در این باب است . اما به جهاتی مراکز آموزشی نظیر دانشگاه شاید مطلوبترین محیط برای این تجربه انسانیست. می دانیم که به چند دلیل شرایط ادمی در این محیط برای دوست یابی ارجح تر از دیگر مواقع و دیگر مکانهاست. شروع بزرگسالی جدی و در عین حال پایداری شور جوانی یکی از علل دوست یابی در این دورانهاست. و از طرفی شروع فهم تحلیلی نیز در این زمان آغاز میشود. تا پیش از آن در دبیرستان بیشتر آموختن بود و در محیط دانشگاه بیشتر فهم و آموختن با تحلیل و مباحثه عجین می شود  و ضرورت همراه و دوست به این معنی بیشتر خودش را نشان می دهد و باز به همین خاطر است که ما بیشترین دوستان خود را در این زمان بر میداریم و یادگارهای مهمی را از آن ایام با خود همراه می کنیم.
  • مجتبی مقصودی