دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انجمن علوم سیاسی ایران» ثبت شده است

۰۹
دی
گزارشی از  همایش سیاست و شهرتهران- ایرنا- نهمین همایش سالیانه انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی با موضوع «سیاست و شهر» چهارشنبه دوم دی 1394خورشیدی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار شد.   همایش  یک روزه سیاست و شهر در پنج مرحله با حضور مدیران شهری و استادان علوم سیاسی، روابط بین الملل، جامعه شناسی، اندیشه سیاسی از دانشگاه های سراسر ایران برگزار شد که در پایان هر مرحله پرسش و پاسخ هایی صورت گرفت. مرحله نخست صبح در تالار فردوسی، مرحله های بعدی در بعدازظهر و به صورت همزمان در سه تالار فردوسی، حافظ و خیام انجام شد. در مراسم اختتامیه همایش «مجتبی مقصودی» رییس انجمن مطالعات صلح ایران به ایراد سخنرانی پرداخت و پس از وی «سید محمدکاظم سجادپور» رئیس انجمن علوم سیاسی ایران، با جمع بندی مطالب ارائه شده به تشکر ویژه از دست اندرکاران برگزاری همایش پرداخت. **شهر و جامعه شناسی سیاسی«حسین سلیمی» رئیس دانشگاه علامه طباطبایی به بررسی مفهوم شهر از منظر فلسفه سیاسی و تاریخ تفکر سیاسی پرداخت و بیان داشت: مفهوم شهر با مفهوم سیاست به صورت کامل گره خورده است.سه مفهوم شهر، مدینه و پولیس با مفهوم امروزی شهر متفاوت هستند و این واژه امروز تعبیر و مفهوم خاص خود را دارد.سلیمی با اشاره به تحول های متفاوت سیاسی و رفتارهای متفاوت در بافت شهری گفت: مدیریت شهری بدون توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی در شهر غیرممکن است. بنابراین اگر شهر را به عنوان یک جامعه سیاسی ندانیم و تصمیم ها در راستای ایجاد یک شخصیت عمومی برای شهر نباشد، امکان مدیریتی که بتواند شهر ما را به سمت یک زیست بهتر حرکت دهد شکل نخواهد گرفت. به همین دلیل زمانی که بحث توسعه پایدار مطرح می شود مساله شهر بسیار مهم است و نباید تنها به محیط زیست و محیط فیزیکی توجه شود و از آن مهمتر محیط زیست اجتماعی است و باید مورد توجه قرار گیرد.«سید عبدالامیر نبوی» استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در ارتباط با فهم جنبش های اجتماعی از منظر سازمان فضایی شهر بیان داشت: بررسی سازمان فضایی شهر و درک ارتباط آن با جنبش های اجتماعی مستلزم شناخت سه مؤلفه مکان، روابط اجتماعی و انسان ها است. اهمیت این بحث از آنجا ناشی می شود که جنبش های اجتماعی، تسخیر فضاهای شهری را از راه تاکتیک هایی چون تظاهرات، اعتصاب و خرابکاری به هدف مبارزه تبدیل می کنند. در نتیجه، کاربری مکان تبدیل به کاربری نماد می شود و نمادی شدن هر مکانی آنجا را به نقطه ای برای بارگزاری انواع متعددی برای رفتارها تبدیل می کند. از این رو فضاهای شهری به موضوع سلطه یا مقاومت تبدیل می شود؛ یعنی مکان های قدرتی وجود دارد که به دنبال حفظ خود است و ساختارهای مقاومتی که قدرت را به چالش می کشند. از دیدگاه روش شناختی موضوع نسبت میان شهر و قدرت سیاسی، به صورت عمده به میشل فوکو برمی گردد. وی باور دارد قدرت در خلاء ناممکن است، بنابراین هر قدرتی باید وجه عینی پیدا کند. بر اساس این رویکرد، هانری لوفور وقتی مفهوم بازتولید فضا را مطرح می کند، می گوید هر جامعه بر مبنای تولید افزایش قابل شناسایی است؛ یعنی هر جامعه ای نوعی خاص از تولید فضا را سامان می دهد و الگوهای تولید و رژیم قدرت هر جامعه ای به نحو خاصی مکانی می شود. ماهیت شهری جنبش های اجتماعی و همپایی این پدیده با تاریخ شهر مدرن از جمله مواردی است که به تحلیل و درک بهتررابطه متقابل فضاهای شهری و جنبش های اجتماعی کمک می کند. «علی اصغر قاسمی» استادیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی همچنین درباره جنبش های اجتماعی در تهران بیان داشت: جنبش های اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم به ویژه از دهه 1960 به بعد در سپهر سیاسی – اجتماعی کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی نقش و جایگاه مهمی پیدا کرده اند به نحوی که در حال حاضر از جنبشهای اجتماعی به عنوان موتور محرکه تحول های جامعه یاد می شود. در ایران نیز مانند بسیاری از جامعه های دیگر تحت تأثیر عوامل مختلفی چون افزایش تأثیرگذاری ابعاد و مؤلفه های فرهنگی جهانی شدن به ویژه افزایش دسترسی مردم به اینترنت و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای از یک سو و افزایش شاخص هایی چون شهرنشینی، باسوادی و دسترسی به رسانه گروهی از سوی دیگر، نقش جنبش های اجتماعی در تصمیم سازی های جامعه افزایش چشمگیری یافته است به نحوی که در حال حاضر جنبش های اجتماعی یکی از مؤلفه های مهم و مؤثر بر تحول های سیاسی – اجتماعی جامعه به شمار می روند.وی در ادامه گفت: با توجه به عوامل کلیدی مؤثر بر تحول های جامعه ایران در دو بعد داخلی و بین المللی طی یک دهه آینده وقوع چهار سنخ جنبش اجتماعی در شهر تهران محتمل می باشد:1-جنبش های اجتماعی معطوف به توسعه سیاسی و دموکراسی خواهی با محوریت طبقه متوسط2-جنبش های اجتماعی پوپولیستی و قاعده گریز با محوریت محرومان و حاشیه نشین ها3-جنبش های اجتماعی معطوف به مطالبه های مدنی با محوری بودن فعالان مدنی (مانند طرفداران محیط زیست و حقوق زنان)4-جنبش های اجتماعی بنیادگرا و قومی با محوری بودن مطالبه های رادیکال قومی یا مذهبی.«بهرام نوازانی» دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین در رابطه با تاثیر شبکه های اجتماعی بر جامعه پذیری سیاسی کاربران شهری را مهم دانست و یادآور شد: امروزه شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک یکی از پر طرفدارترین راه های ارتباطی میان جوانان و اقشار مختلف جامعه ها به شمار می آید و به جهت فراگیری و گستردگی دامنه شمول مخاطبان آن نقش تأثیرگذاری بر جامعه پذیری سیاسی افراد دارد. جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که به وسیله آن، افراد در جامعه ای معین با نظام سیاسی آشنا می شوند و تا اندازه قابل توجهی ادراک آنها از سیاست و واکنش آنها نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود.«شهره جلال پور» استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد شهرضا درباره سیاست تحول نظام شهری ایران در دوره رضا خان اظهار داشت:با سقوط اصفهان، پایتخت شکوهمند صفویه در 1135 هجری قمری نظام شهری منسجم صفوی از هم پاشید و قاجارها هم با وجود تاسیس نهادهای جدیدی همچون انجمن ولایتی، انجمن بلدی و سازمان بلدیه به جزء در تهران، نتوانستند تغییری در نظام شهری ویران آن دوره ایجاد کنند. روی کار آمدن دولت مطلقه مدرن پهلوی اول، تجدد و تغییر در تمام زمینه ها را تنها راه رسیدن به پیشرفت غرب دانست و شهر نیز تنها دریچه نمایش این تغییرها تلقی شد.وی در ادامه تصریح کرد: در دوره رضاخان برخلاف دوره قاجار که تنها در تهران پایتخت کشور، تغییرهایی بسیار محدود انجام شد، در تمامی شهرهای ایران در زمینه های عمرانی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و فرهنگی تغییرهایی به وجود آمد. شهر اصفهان هم در آن بین، تغییرهایی را شاهد بود که تا به حال تجربه نکرده بود.«حسین جمالی» عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در مورد شهر و دیپلماسی گفت: امروزه با گسترش و تعمیق جهانی شدن، اهمّیت کلان شهرها، به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته و موجب فعالیت های فرامرزی در عرصه روابط بین الملل از طرف نهادهای شهری، طرح و پردازش نظریه های نوین در دیپلماسی عمومی و رواج گفتمان جهانی شدن شهری و شهری شدن جهان شده است. به علاوه، شهرها، علاوه بر نقش تاریخی خود به عنوان مرکز تجارت و بانکداری، کارویژه هایی چون مرکزهای رهبری بسیار متمرکز در اقتصاد جهانی، جایگاهی برای شرکت های مالی و تخصصی، پایگاه های تولید و نوآوری در صنایع پیشتاز و بازاری برای محصول ها و نوآوری ها پیدا کرده اند. وظیفه پارادیپلماسی و دیپلماسی شهری، تئوریزه کردن این عرصه ها و فعالیت ها است. برای نمونه شانگهای که یکی از کلان شهرهای جهان به شمار می رود، در این رهگذر، اهمیتی ویژه و منحصر به فردی یافت. دولت مرکزی چین، در راستای عملگرایی و پراگماتیسم (گرایش به سیاست ها و اقدام های نتیجه بخش و مفید) و در مسیر توسعه گرایی نوین (اقتصاد بازار و همگرایی در سطح بین المللی) و پیوستن به روند جهانی شدن و اقتصاد جهانی، شانگهای را مرکز و سمبل پارادیپلماسی خود قرار داد. این کلان شهر جهانی، به منزله دروازه اصلی ورود به چین، از یک سو به عنوان پایتخت اقتصادی چین و پاریس شرق و از سویی دیگر محل تلاقی و همزیستی مدرنیسم و سنّت چین، نقش بسزایی در تجارت، صنعت و گردشگری آن کشور دارد.کلانشهر شانگهای با زیرساخت های صنعتی، تجاری و مالی مدرن، حکومت محلی قدرتمند و نیز شهروندان تجارت پیشه و گردش پذیر، به منزله پل ارتباطی اصلی چین با دنیای خارج، دیپلماسی شهری را بازی می کند.«میترا راه نجات» مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با جایگاه و تاثیر شهر هوشمند در رقابت سالم سیاسی و شکل گیری دولت دانا، بیان داشت: شهر قدیمی ترین زیست بوم انسان با قدمتی بیش از هفت هزار سال محسوب می شود که ابتدا در خاورمیانه ظاهر شد و با تغییر مداوم و گسترش دائمی خود امروزه به زیست گاه بیشتر جمعیت جهان تبدیل شده است. نه تنها همراه با رشد دانش بشری خود را به عنوان جلوه گاه اصلی دانش انسان در تمام زمینه ها نمایان ساخت بلکه بر رشد مداوم و ایجاد دانش جدید در تمام زمینه ها تاثیر قابل توجهی داشت. اکنون مهمترین پاردایم در بحث مدیریت کلان شهرها، پارادایم شهر هوشمند بوده که همراه با شش فاکتور خود تمام مقوله های زیست شهری را تحت تاثیر خود قرار داده که از آن جمله می توان به حیات سیاسی انسان ها اشاره داشت.«شهروز شریعتی» هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در مورد هنجارهای زیست مدنی و سیاست مدرن در طریقه تمدنی کنفوسیانیسم بیان داشت: تمدن کنفسیوسی، تمدن سینیک یا همان تمدن چینی، تمدنی بزرگ و مشتمل بر تمدن های فرعی متعدد در خاور دور و جنوب شرقی آسیا است که با آموزه های دو رقیب خود در این حوزه تمدنی، یعنی «بودیسم» و «نائویسم» تباین چندانی ندارد. مردمان این تمدن به لحاظ ذهنی معتقد به آموزه های کنفسیوس حکیم بزرگ چینی هستند و از منظر اقتصاد سیاسی هم تمدن کنفسیوسی را در حال حاضر می توان شمامل کشورهایی دانست که برخلاف الگوی لیبرال دموکراسی در تمدن غرب، شیوه الگوی سرمایه داری با محوریت دولت را پیگیری می کنند.«مجتبی مقصودی» رئیس انجمن مطالعات صلح ایران در رابطه با شهرها و سیاست گفت: سیاست در دو وجهه عامیانه و آمرانه، همه زاویه ها و حوزه های شهری کشور را درهم نوردیده است. اقتصاد، فرهنگ و رسانه، اجتماع، آموزش و ورزش همه زیر سایه دوگانه سیاست عامیانه و آمرانه یا از کارکرد واقعی خود بازمانده اند یا دچار انحراف مسیر و بدکارکردی شده اند. این هجمه فراگیر، رمقی برای تفکر مستقل، انتقادی و کارشناسی و فراغت، آرامش و مصالحه باقی نگذارده و بخش های قابل توجهی از طبقه ها و گروه های شهری را زمین گیر، منفعل و سیاست گریزی کرده است.«مهشید بشیری موسوی» دانش آموخته حقوق بین المللی دانشگاه شهید بهشتی در مورد نقش سازمان های جامعه مدنی در سیاست های فقرزدایی شهری و روستایی، اظهار داشت: فقرزدایی شهری و روستایی نیازمند رویکردی چند بعدی و یکپارچه مرکب از برنامه ها و پروژه هایی است که زندگی مردمان فقیر را با سیاست ها و راهبردهایی همراه که پاسخگوی نیازهای اساسی آنان خواهد بود، هدف قرار می دهد. در این میان نباید از اهمیت سازمان های جامعه مدنی غافل شد. وجود سازمان های جامعه مدنی در اتحاد رویکردهای فقرزدایی لازم و ضروری است. کارکرد این سازمان ها مکمل اقدام های دولت ها در امر فقرزدایی محسوب می شود.**شهر و اندیشه سیاسی«علیرضا اسماعیل زاد» استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد تبریز درباره قدرت مشرف بر شهر بیان کرد: قدرت انضباطی مشرف بر شهر که سه شکل تاریخی عمده یافته است بسیار موذیانه تر، کامل تر،کاراتر، فراگیرتر و کم هزینه تر از گذشته می تواند اعمال شود. در شهرهای انضباطی اقتصاد مجازات کارآمدتر از گذشته عمل می کند. «مرتضی قورچی» عضو هیات علمی جغرافیای سیاسی دانشگاه شهید بهشتی همچنین ضمن اشاره به سوسیال دموکراسی و آرمان شهر گفت: هنری لفور، سال ها پیش خاطر نشان ساخته بود که فضای جغرافیای انسانی و جغرافیای سیاسی بازتابی از ایدئولوژی های سیاسی مسلط است. در واقع از نظر لفور این ایدئولوژی ها هستند که با سلطه بر نهاد های قدرت نقش تعیین کننده ای را در بازتولید فضا ایفا می کنند.وی در ادامه بیان کرد: سوسیال دموکراسی تنها گفتمان سیاسی است که با سیاست های عدالت محور و انسانی خود توانسته ضمن حفظ بنیان های سرمایه داری یا تقویت طبقه متوسط، شاخص های توسعه پایدار را در کشورهای اسکاندیناوی فراهم سازد.**شهر و سیاست گذاری«علی قربان پور دشتکی» عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری در رابطه با فرهنگ شویی یادآور شد: آنچه که وجه همت بسیاری از سیاستگذاران فرهنگی است شامل برنامه ریزی و مدیریت صحیح در جهت انتظام بخشی به سامانه چند فرهنگ گرایی در یک اجتماع خرد و کلان به شمار می رود. مفروض مشترک آنها این است که فرهنگ یا فرهنگ های مورد مطالعه از لحاظ اصالت و محتوا به قوت خود باقی مانده اند اما به دلیل بی برنامه بودن و یا سوءمدیریت، در سیستم و اجتماع خود دچار اختلال اجرایی شده اند، لذا با ارائه برنامه ها و راهکارهای عملی، سعی در حل آن دارند. فرایند فرهنگ شویی معلول شکل گیری مجازی سازی فرهنگ، گرته برداری وارنه، کارناوالی شدن فرهنگ، اتومبیلی شدن مردم شهر است. فرهنگ شویی فرایندی متفاوت با فرهنگ زدایی است که سامانه معنایی و هدف گذاری فرهنگ را دچار استحاله می کند و سپس معنای جدید با بارمعنایی نازل را در قالبی متضاد با معنا و نیت اصیل و ماهوی فرهنگ مورد نظر، مفهوم و برجسته سازی می نمایند.«رقیه آران» دانش آموخته رشته برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مورد مسکن مهر در ایران و تناقض آشکار با سیاست های توسعه پایدار شهری گفت: پروژه مسکن مهر در دست یابی به سیاست های توسعه پایدار شهری ناکام بوده است و نه تنها چشم انداز درخشانی برای آن نمی توان تصور کرد بلکه بیم آن می رود که در آینده ای نه چندان دور به بحران عمیق برای کارگزاران نظام تبدیل شود.
  • مجتبی مقصودی
۱۳
مهر
انتشار شماره جدید پژوهشنامه علوم سیاسیسی و هشتمین شماره از پژوهشنامه علوم سیاسی منتشر شد. علاقمندان می توانند با مراجعه به آدرسhttp://www.ipsajournal.ir   مقالات این شماره و شماره های پیشین را دریافت نمایند.   شماره جاری: دوره 10، شماره 2، بهار 1394، صفحه 1-240  1«زبان و مقبولیت ایدئولوژی های سیاسی» در نظریه پل دومانصفحه 7-34 وحیده احمدی؛ عبدالله کریم زاده مشاهده مقاله | اصل مقاله (337 K) 2امکان یا امتناعِ«بومی سازی علوم سیاسی»؛ در پرتو تجربه ی علوم سیاسی چینصفحه 35-78 سید صمد حسینی واسوکلایی؛ حسین جمالی مشاهده مقاله | اصل مقاله (441 K) 3پست سکولاریسم؛ مذهب و حوزه عمومی در اندیشه یورگن هابرماسصفحه 79-112 آرمان زارعی زارعی مشاهده مقاله | اصل مقاله (311 K) 4عقلانیت شیعی و عقلانیت ارتباطی: تاملی در نتایج سیاسیصفحه 113-144 محمود شفیعی مشاهده مقاله | اصل مقاله (400 K) 5پاسخ شیخ محمد اسماعیل محلاتی به مساله استعمار: راه حلی برای تحقق زیست مستقل ملی در عصر سیاست های چندفرهنگیصفحه 145-176 محمد عابدی اردکانی؛ محمود علی پور مشاهده مقاله | اصل مقاله (310 K) 6بازسازی لیبرالیسم سیاسی در ساحت اندیشه جان رولز بر اساس دو مفهوم سعادت و آزادیصفحه 175-204 سید مجتبی عزیزی؛ حجت اله نوری ساری مشاهده مقاله | اصل مقاله (338 K) 7مطهری و سیاست: ظرفیت های آثار استاد برای دروس علوم سیاسیصفحه 205-226 محمد منصورنژاد مشاهده مقاله | اصل مقاله (277 K)
  • مجتبی مقصودی
۰۱
ارديبهشت
مذاکرات هسته ای از منظر جامعه شناسی سیاسی ؛ بررسی 11 نکته کلیدی دکتر مجتبی مقصودی دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی و رییس سابق انجمن علوم سیاسی ایرانروزنامه ایران، شماره 5910 ، سه شنبه اول اردیبهشت 1394، ص 10        پس از قریب به 12 سال از آغاز مناقشه هسته‌ای ایران و غرب، مذاکرات و گفت‌و‌گو و مفاهمه برای پایان بخشیدن به این مناقشه در دولت تدبیر و اعتدال در بستر تازه‌ای به جریان افتاده است. مقامات دولت یازدهم در یک هم آوایی نزدیک به هم استراتژی سیاست خارجی کشور و بویژه اهداف هسته‌ای ملی را بازتعریف کرده و بر آن شدند تا سیاست خارجی را که هشت سال پاشنه آشیل ایران محسوب می‌شد به منبع کسب قدرت و نفوذ تبدیل کند. از این رو دولت روحانی پایه اول سیاست خود را بر گشایش باب بسته روابط خارجی و حل و فصل منازعه هسته‌ای قرار داد. سیاستی که به نوبه خود دلیلی روشن برای عرضه داشت و آن، شکستن حصار تحریم و تهدید و گره گشایی از تنگنای معیشت مردم و باز کردن قفل زنگارگرفته سیاست خارجی و دیپلماسی بود. دغدغه‌ای که همان طورکه انتظار می‌رفت با حل و فصل اولیه آن در زمین مذاکرات ژنو باعث شد تا صحنه سیاست در ایران شاهد اتفاقاتی مهم در دو حوزه سیاسی و اقتصادی باشد. رهاورد گشایش در چالش هسته‌ای منحصر به دیپلماسی و اقتصاد نبود. بازگشت نشاط و امید به عنوان دو وجه مهم سیاست ورزی به عامه مردم- گروه‌ها و نیروهای سیاسی- نخبگان صحنه سیاست ایران، جلوه تازه‌ای از اجماع ملی و شادابی جامعه سیاسی ایران را حول پیشبرد برنامه مذاکرات دیپلماتیک به نمایش گذاشت. نمایشی که زیرپوست آن، حمایت خرد جمعی ایرانیان از گفتمان هسته‌ای دولت یازدهم و در نتیجه افزایش اعتماد اجتماعی به عنوان یک سرمایه ملی تعبیر شد. مطلب زیر، مقاله‌ای است که دکتر مجتبی مقصودی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی دیروز 31 فروردین 94 آن را در نشست «مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی، دیدگاه‌های منتقد و موافق» ارائه کرد. مقدمه:    در این مقاله بجای پیگیری و تکرار بحث و گفتگوها و اظهار نظرهای عمومی در باره مذاکرات هسته ای از منظر روابط بین الملل،  سیاست خارجی و دولت و سیاست قدرت ( به عبارتی تحلیل و بررسی از بالا) تلاش خواهد شد از منظر جامعه ی سیاسی، نیروها و گروه های اجتماعی، با عطف توجه به تجربه های تاریخی- جامعه شناختی ( به عبارتی تحلیل از پایین)، مذاکرات ایران با 5+1 مورد  طرح و بررسی قرار گیرد. همچنین کوشش می شود در این عرصه پیامدها و دستاوردهای موضوع مورد طرح و بررسی قرار گیرد. رویکرد بنده نسبت به مذاکرات؛ نگاه مثبت نسبت به اصل مذاکرات، تعاملات و گفتگوی سازنده همچون اکثریت جامعه ایران است؛ این رویکرد محصول تجربه و مشاهده پیگیرانه ی 37 سال مناقشه ایران با جهان، محاسبه سود و زیان ادامه این فرایند، برآورد مخاطرات، توجه به منافع ملی و آینده نگری جامعه سیاسی ایران است. قطعا این یک زاویه دید نسبت به مسائل حیاتی کشور است و نفس برگزاری چنین جلساتی را که امید است آغازگر مذاکرات ملی در بسیاری از دیگر مسائل داخلی کشور و با همه ی نیروهای سیاسی باشد. با این باور که تکیه بر خرد جمعی زمینه ساز کاهش بسیاری از مشکلات سیاسی- اجتماعی کشور خواهد بود. صد البته به شرط آنکه این نشست ها ویترینی، تزیینی و نمایش نباشد و اراده لازم برای توجه و اعمال و اجراء نیز وجود داشته باشد، را مغتنم ارزیابی می نماید. در این سخنرانی تلاش خواهد به برخی از مهمترین نتایج، پیامدها، دستاوردها و چشم اندازها از منظر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی پرداخته شود.   نکته اول: ایجاد و گسترش حس امیدواری     امیدواری نسبت به حل وفصل یکی از مهمترین مناقشات ایران با غرب و پیامدهای ناشی از دستیابی به تفاهم، جامعه سیاسی ایران را تا حدودی سرزنده، شاداب و با انگیزه ساخته است. "امید" و "نشاط" دو وجه مهم سیاست ورزی در دوران کنونی است که گوهری نسبتا کمیاب در عرصه سیاست ورزی ایرانی است و گهگاه ظرفیت هایی ظاهر ولی به دلیل عدم استمرار و دستیابی به چشم انداز مورد انتظار، امید و نشاط از جامعه رخت بر می بندد و جای خود را به سردرگمی و روزمرگی می دهد. سیاستمداران ایرانی باید مدنظر داشته باشند که جامعه سیاسی ایران در حال حاضر امیدوار تر از هر زمانی به آینده می نگرد. به بهبود وضعیت معیشت و کسب و کار از پی رفع تحریم ها و کاربست تدبیرها، امیدوار به گشایش بیشتر فضای سیاسی و آزادی های مدنی و اجتماعی، امیدوار به مسئولیت پذیری و پاسخگویی بیشر مقامات و مسئولین، امیدوار به شفافیت ها و دوری از رانت جویی و رانت خواری ها از طریق شایسته سالاری، امیدوار به دور شدن کابوس جنگ، حمله و تحریم، امیدوار به تحقق وعده های دولت و...است.  پاسداشت این امید ونشاط یک وظیفه ملی است. هر چند نباید فراموش کرد نیروهایی در سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی به دنبال سرخوردگی، و دلمردگی و ناامیدی و غم در سطح ملی اند. در واقع، در کنار "کاسبان تحریم"، باید "کاسبان غم و گریه و عزا" را به دشمنان این ملت افزود. نکته دوم: شکاف در انحصار تصمیم گیری های حیاتی      تجربه تاریخی ایران معاصرحکایت از آن دارد که مهمترین تصمیمات سیاسی سرنوشت ساز این مملکت فارغ از هرگونه ارزشگذاری و توجه به نتایج آن تنها توسط معدودی افراد گرفته شد. از واگذاری امتیاز توتون و تنباکو تا واگذاری امتیاز دارسی و متعاقب آن انعقاد قرارداد 1933،  از تعطیلی نظام چند حزبی و تاسیس نظام تک حزبی رستاخیز تا پیگیری سیاست های هسته ای در زمان محمد رضاشاه تاکنون، فرایند سیاستگذاری در مسایل مهم و حیاتی کشور، کمتر ملی و عمومی بوده است و سیاستگذاری ها و تصمیمات حیاتی پشت در های بسته صورت پذیرفته است و پس از اتخاذ تصمیم یا اعلام عمومی آن، ملت را به پایکوبی و جشن پیروزی فراخواندند! به عبارتی؛ تصمیمات مهم و سیاستگذاری های حیاتی کشور بعضا با مشارکت ملت و نمایندگان واقعی مردم نبوده است. در این مورد به طور مشخص، ملت پس از اتخاذ تصمیم و شروع به اجراء از آن مطلع شده و سود و زیان تصمیمات مسئولین و رهبران خود را بردوش گرفته و پرداخته اند. بدین لحاظ، حتی با پذیرش و اتخاذ بهترین تصمیمات و سیاستگذاری ها، ملت آن تصمیمات را از آن خود و برای خود ارزیابی نمی نمود؛ لذا احساس دین و مسئولیتی در قبال آنها احساس نمی کرد. مشخصا؛ بنظر می رسد روند متصلب و بسته ی سیاستگذاری و  تصمیم گیری در مذاکرات اخیر دچار شکاف شده است. نکته سوم: ایجاد فضا و ظرفیت های گفتگویی و به ویژه گفتگوی انتقادی     یکی از مهمترین ویژگی های مهم شرایط جدید ایجاد فضای بحث و گفتگو در مورد یکی از مهمترین مسائل ملی است. ایجاد "ظرفیت های گفتگویی و گفتگوی انتقادی" یکی از دستاوردهای شرایط جدید است که باید مغتنم شمرده شود و به فال نیک گرفته و امیدوار باشیم که با درس آموزی از این شیوه ی حسنه، الگوی سیاستگذاری در تمامی مسایل کلیدی و مهم کشور بدین گونه باشد. در واقع به دلیل پیامدهای غیر قابل انکار تصمیمات مهم، حیاتی و ملی واگذاری مسئولیت تصمیم گیری به یک تیم و حتی یک فرد هر چند نخبه و یگانه ی دهر اشتباه تاریخی است.  شرایط جدید به ویژه دیپلماسی عمومی و آشکار بجای دیپلماسی پنهانی و ظرفیت های گسترده اطلاعاتی و ارتباطی باعث حضور فعالانه تر نیروهای اجتماعی در فضاهای رئال و مجازی شده و امکان بحث و نظر را فراهم ساخته است.
  • مجتبی مقصودی
۰۱
ارديبهشت

مذاکرات هسته ای از منظر جامعه شناسی سیاسی ؛ بررسی 11 نکته کلیدی

دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه ازاد اسلامی. واحد تهران مرکزی و رییس سابق انجمن علوم سیاسی ایران

روزنامه ایران

، شماره 5910، سه شنبه اول اردیبهشت 1394، ص 10      

  پس از قریب به 12 سال از آغاز مناقشه هسته‌ای ایران و غرب، مذاکرات و گفت‌و‌گو و مفاهمه برای پایان بخشیدن به این مناقشه در دولت تدبیر و اعتدال در بستر تازه‌ای به جریان افتاده است. مقامات دولت یازدهم در یک هم آوایی نزدیک به هم استراتژی سیاست خارجی کشور و بویژه اهداف هسته‌ای ملی را بازتعریف کرده و بر آن شدند تا سیاست خارجی را که هشت سال پاشنه آشیل ایران محسوب می‌شد به منبع کسب قدرت و نفوذ تبدیل کند. از این رو دولت روحانی پایه اول سیاست خود را بر گشایش باب بسته روابط خارجی و حل و فصل منازعه هسته‌ای قرار داد. سیاستی که به نوبه خود دلیلی روشن برای عرضه داشت و آن، شکستن حصار تحریم و تهدید و گره گشایی از تنگنای معیشت مردم و باز کردن قفل زنگارگرفته سیاست خارجی و دیپلماسی بود. دغدغه‌ای که همان طورکه انتظار می‌رفت با حل و فصل اولیه آن در زمین مذاکرات ژنو باعث شد تا صحنه سیاست در ایران شاهد اتفاقاتی مهم در دو حوزه سیاسی و اقتصادی باشد. رهاورد گشایش در چالش هسته‌ای منحصر به دیپلماسی و اقتصاد نبود. بازگشت نشاط و امید به عنوان دو وجه مهم سیاست ورزی به عامه مردم- گروه‌ها و نیروهای سیاسی- نخبگان صحنه سیاست ایران، جلوه تازه‌ای از اجماع ملی و شادابی جامعه سیاسی ایران را حول پیشبرد برنامه مذاکرات دیپلماتیک به نمایش گذاشت. نمایشی که زیرپوست آن، حمایت خرد جمعی ایرانیان از گفتمان هسته‌ای دولت یازدهم و در نتیجه افزایش اعتماد اجتماعی به عنوان یک سرمایه ملی تعبیر شد.

مطلب زیر، مقاله‌ای است که دکتر مجتبی مقصودی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی دیروز 31 فروردین 94 بخش‌هایی از آن را در نشست «مذاکرات هسته‌ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی، دیدگاه‌های منتقد و موافق» ارائه کرد.

 

مقدمه:   

در این مقاله بجای پیگیری و تکرار بحث و گفتگوها و اظهار نظرهای عمومی در باره مذاکرات هسته ای از منظر روابط بین الملل،  سیاست خارجی و دولت و سیاست قدرت ( به عبارتی تحلیل و بررسی از بالا) تلاش خواهد شد از منظر جامعه ی سیاسی، نیروها و گروه های اجتماعی، با عطف توجه به تجربه های تاریخی- جامعه شناختی ( به عبارتی تحلیل از پایین)، مذاکرات ایران با 5+1 مورد  طرح و بررسی قرار گیرد. همچنین کوشش می شود در این عرصه پیامدها و دستاوردهای موضوع مورد طرح و بررسی قرار گیرد. رویکرد بنده نسبت به مذاکرات؛ نگاه مثبت نسبت به اصل مذاکرات، تعاملات و گفتگوی سازنده همچون اکثریت جامعه ایران است؛ این رویکرد محصول تجربه و مشاهده پیگیرانه ی 37 سال مناقشه ایران با جهان، محاسبه سود و زیان ادامه این فرایند، برآورد مخاطرات، توجه به منافع ملی و آینده نگری جامعه سیاسی ایران است. قطعا این یک زاویه دید نسبت به مسائل حیاتی کشور است و نفس برگزاری چنین جلساتی را که امید است آغازگر مذاکرات ملی در بسیاری از دیگر مسائل داخلی کشور و با همه ی نیروهای سیاسی باشد. با این باور که تکیه بر خرد جمعی زمینه ساز کاهش بسیاری از مشکلات سیاسی- اجتماعی کشور خواهد بود. صد البته به شرط آنکه این نشست ها ویترینی، تزیینی و نمایش نباشد و اراده لازم برای توجه و اعمال و اجراء نیز وجود داشته باشد، را مغتنم ارزیابی می نماید. در این سخنرانی تلاش خواهد به برخی از مهمترین نتایج، پیامدها، دستاوردها و چشم اندازها از منظر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی پرداخته شود.  

نکته اول: ایجاد و گسترش حس امیدواری     امیدواری نسبت به حل وفصل یکی از مهمترین مناقشات ایران با غرب و پیامدهای ناشی از دستیابی به تفاهم، جامعه سیاسی ایران را تا حدودی سرزنده، شاداب و با انگیزه ساخته است. "امید" و "نشاط" دو وجه مهم سیاست ورزی در دوران کنونی است که گوهری نسبتا کمیاب در عرصه سیاست ورزی ایرانی است و گهگاه ظرفیت هایی ظاهر ولی به دلیل عدم استمرار و دستیابی به چشم انداز مورد انتظار، امید و نشاط از جامعه رخت بر می بندد و جای خود را به سردرگمی و روزمرگی می دهد. سیاستمداران ایرانی باید مدنظر داشته باشند که جامعه سیاسی ایران در حال حاضر امیدوار تر از هر زمانی به آینده می نگرد. به بهبود وضعیت معیشت و کسب و کار از پی رفع تحریم ها و کاربست تدبیرها، امیدوار به گشایش بیشتر فضای سیاسی و آزادی های مدنی و اجتماعی، امیدوار به مسئولیت پذیری و پاسخگویی بیشر مقامات و مسئولین، امیدوار به شفافیت ها و دوری از رانت جویی و رانت خواری ها از طریق شایسته سالاری، امیدوار به دور شدن کابوس جنگ، حمله و تحریم، امیدوار به تحقق وعده های دولت و...است.  پاسداشت این امید ونشاط یک وظیفه ملی است. هر چند نباید فراموش کرد نیروهایی در سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی به دنبال سرخوردگی، و دلمردگی و ناامیدی و غم در سطح ملی اند. در واقع، در کنار "کاسبان تحریم"، باید "کاسبان غم و گریه و عزا" را به دشمنان این ملت افزود.

نکته دوم: شکاف در انحصار تصمیم گیری های حیاتی      تجربه تاریخی ایران معاصرحکایت از آن دارد که مهمترین تصمیمات سیاسی سرنوشت ساز این مملکت فارغ از هرگونه ارزشگذاری و توجه به نتایج آن تنها توسط معدودی افراد گرفته شد. از واگذاری امتیاز توتون و تنباکو تا واگذاری امتیاز دارسی و متعاقب آن انعقاد قرارداد 1933،  از تعطیلی نظام چند حزبی و تاسیس نظام تک حزبی رستاخیز تا پیگیری سیاست های هسته ای در زمان محمد رضاشاه تاکنون، فرایند سیاستگذاری در مسایل مهم و حیاتی کشور، کمتر ملی و عمومی بوده است و سیاستگذاری ها و تصمیمات حیاتی پشت در های بسته صورت پذیرفته است و پس از اتخاذ تصمیم یا اعلام عمومی آن، ملت را به پایکوبی و جشن پیروزی فراخواندند! به عبارتی؛ تصمیمات مهم و سیاستگذاری های حیاتی کشور بعضا با مشارکت ملت و نمایندگان واقعی مردم نبوده است. در این مورد به طور مشخص، ملت پس از اتخاذ تصمیم و شروع به اجراء از آن مطلع شده و سود و زیان تصمیمات مسئولین و رهبران خود را بردوش گرفته و پرداخته اند. بدین لحاظ، حتی با پذیرش و اتخاذ بهترین تصمیمات و سیاستگذاری ها، ملت آن تصمیمات را از آن خود و برای خود ارزیابی نمی نمود؛ لذا احساس دین و مسئولیتی در قبال آنها احساس نمی کرد. مشخصا؛ بنظر می رسد روند متصلب و بسته ی سیاستگذاری و  تصمیم گیری در مذاکرات اخیر دچار شکاف شده است.

نکته سوم: ایجاد فضا و ظرفیت های گفتگویی و به ویژه گفتگوی انتقادی     یکی از مهمترین ویژگی های مهم شرایط جدید ایجاد فضای بحث و گفتگو در مورد یکی از مهمترین مسائل ملی است. ایجاد "ظرفیت های گفتگویی و گفتگوی انتقادی" یکی از دستاوردهای شرایط جدید است که باید مغتنم شمرده شود و به فال نیک گرفته و امیدوار باشیم که با درس آموزی از این شیوه ی حسنه، الگوی سیاستگذاری در تمامی مسایل کلیدی و مهم کشور بدین گونه باشد. در واقع به دلیل پیامدهای غیر قابل انکار تصمیمات مهم، حیاتی و ملی واگذاری مسئولیت تصمیم گیری به یک تیم و حتی یک فرد هر چند نخبه و یگانه ی دهر اشتباه تاریخی است.  شرایط جدید به ویژه دیپلماسی عمومی و آشکار بجای دیپلماسی پنهانی و ظرفیت های گسترده اطلاعاتی و ارتباطی باعث حضور فعالانه تر نیروهای اجتماعی در فضاهای رئال و مجازی شده و امکان بحث و نظر را فراهم ساخته است.

نکته چهارم: برسمیت شناخته شدن حقوق ملت برای مشارکت در تصمیم گیری های حیاتی     از جمله معدود مواردی است که جامعه ملی احساس می کند که به رسمیت شناخته شده و در یکی از نفس گیرترین و حساس ترین مذاکرات تاریخی، لحظه به لحظه با تیم مذاکره کننده بوده و از صمیم قلب برای توفیق آنان و برای توفیق ملت ایران دعا کرده است، جامعه سیاسی ایران با درک شرایط حساس تاریخی، ملی و منطقه ای و با اشراف به محدوده ها و محدودیت ها، با توجه به عملکردهای دولت های گذشته و با احساس مسئولیت نسبت به شرایط حساس منطقه ای، بصورتی واقع بینانه و فراتر از شعارهای خیالی و توهمی، توفیق نسبی تیم هسته ای ایران را در یک بده و بستان تاریخی می پذیرد.    

  نکته پنجم: رویکرد همدلانه ی جامعه ملی با تیم مذاکره کننده به مثابه سرمایه ای ملی      رویکرد همدلانه ی جامعه ملی از اقشار و طبقات مختلف با تیم مذاکره کننده در مذاکرات 5 + 1 در تاریخ ایران بی سابقه است. ظهور بروز این احساس که اولا؛ تیم مذاکره کننده برای سرنوشت ملت تصمیم می گیرد و همگان مسئولیت تاریخی در دفاع روحی،روانی، قلبی و قلمی و قدمی از تیم هسته ای دارند، غیر قابل انکار و تردید است. ثانیا؛ این رویکرد همدلانه جامعه ملی با ائتلاف طبقاتی و وحدت اجتماعی اقشار مختلف اجتماعی همبسته شده است و در این آوردگاه تاریخی و حیاتی، ملت، دولت را تنها نگذاشته است.   نتیجه آنکه؛ "افزایش اعتماد اجتماعی و ملی" و تا حدودی رضایت نسبی از فرایند مذاکرات، "افزایش سرمایه اجتماعی" و گسترش تعامل و نزدیکی دولت با ملت؛"کاهش یکی از شکاف های تاریخی در مناسبات دولت – ملت" ارزیابی می شود که در نوع خود کم نظیر است.  

نکته ششم: واقع بینی، صلح جویی و مدارا طلبی جامعه سیاسی ایران    صلح، صلح و بازهم صلح مهمترین منفعت واقع بینانه ی جامعه سیاسی ایران است. تجربه تاریخی موید "روح صلح طلبی و مدارا جویی ایرانیان" است. واقع بینی مفرط و حزم اندیشانه ی جامعه سیاسی ایران در آشفته بازار خون و آتش و دود در  منطقه خاورمیانه که از هر سو صدای توپ و تفنگ و فغان ملت ها شنیده می شود و کم و بیش جامعه ایران را در معرض مخاطرات جدی قرار داد، تحسین برانگیز است. احتیاط، حزم اندیشی و واقع بینی سیاسی حکم می نماید که  کشور و جامعه را از احتمال بروز جنگ هر گونه جنگی دور بسازیم. آلام و مصائب جنگ ها فراتر از تصور است و مخاطرات ناشی از آن غیر قابل محاسبه.      جامعه سیاسی ایران واقع بینانه ارزیابی می نماید؛ هزینه ی بروز یک جنگ، حتی یک جنگ محدود در داخل مرزهای کشور چقدر است؟ به عنوان  نمونه؛ هزینه ها، صدمات، آلام ومصائب جنگ و حتی عدم النفع ها و از دست رفتن فرصت های اقتصادی - اجتماعی برای ملت های عراق، سوریه، یمن چقدر است؟ این ملت ها تاوان چه سیاست هایی را می پردازند؟ لذا جامعه سیاسی ایران در آشفته بازار سیاست ورزی در سطح منطقه، منطق مذاکره و تعامل را بر منطق اسلحه ترجیح داد.     منش، روش و فرهنگ جامعه سیاسی ایران "مداراجویی، صلح طلبی و تعامل سازنده با جهان" است. جامعه سیاسی ایران به لحاظ انتظارات ارزشی و گذشته پر افتخار خود، خویش را فراتر از وضع موجود می داند و شایسته بهترین ها به لحاظ شان، پرستیژ، ثروت، قدرت و جایگاه منطقه ای و بین المللی می داند. دور شدن از فضای نظامی- امنیتی و کاهش قدرت و مانور نیروهای افراطی و رادیکال یک دستاورد برای جامعه سیاسی صلح طلب و مداراجوی ایران تلقی می شود.  

نکته هفتم: رویکرد مثبت جامعه روشنفکری به مذاکرات هسته ای       در جامعه ای که مخالف خوانی با سیاست های دولت معمولا رایج و ساری و جاری است و گاه به مثابه یک ارزش محسوب می شود. همچنان که نقد و مخالفت ناظر برمتفاوت دیدن، عمیق و فراتر از ظواهر نگریستن محسوب شده، در جامعه ای که همراهی با سیاست های دولت، حکومتی شدن، قلم به مزد شدن شدن محسوب می شود و معمولا مرسوم نیست؛ حمایت بخش های زیادی از جامعه روشنفکری از مذاکرات هسته ای یک نقطه عطف محسوب می شود. "عملگرایی، واقع بینی و تعاملات جامعه روشنفکری با سیاست های ملی" یک دستاورد تلقی می شود که باید آنرا پاس داشت.     جامعه روشنفکری ضمن انتقاد سازنده، از روند کلی مذاکرات و تعاملات با جهان خارج استقبال نموده و این مذاکرات را آغازگر فرایندی می داند که در دراز مدت موجبات تعمیق توسعه سیاسی، گسترش آزادی های سیاسی، اجتماعی و محدود شدن نهاد قدرت خواهد شد.  

نکته هشتم: گذار از مذمومیت تاریخی – اجتماعی و سیاسی مذاکرات سیاسی    یک از دستاوردهای مذاکرات هسته ای "گذار از مذمومیت تاریخی – اجتماعی مذاکرات سیاسی" است.  جامعه سیاسی ایران در دوران معاصر هیچگاه نظر مساعدی نسبت به مذاکره با بیگانگان بر سر منافع حیاتی کشور و جامعه نداشته است. پاشنه آشیل دولت مصدق در ملی کردن صنعت نفت، پاسخ منفی به انواع و اقسام پیشنهادات واصله و از جمله پیشنهاد بانک جهانی بود. علیرغم ظرفیت های مثبت پیشنهاد بانک جهانی برای حل و فصل مساله نفت و تمایل باطنی مصدق به این راه حل، وی با تمکین به نظر مشاورین خود که در صورت مذاکره از سوی منتقدین و حزب توده خائن شمرده می شود از توافق با بانک جهانی سرباز زد، حال آنکه پذیرش این توافقات حداقل چند سالی به جنبش ملی شدن صنعت نفت توش و توان تازه ای می داد. در دوران پس از انقلاب نیز مذمومیت مذاکره، به ویژه مذاکرات رودرو در خصوص حل و فصل مساله گروگان ها، جنگ تحمیلی و با ایالات متحده آمریکا موجب تطویل مناقشات شد. بنظر می رسد جامعه سیاسی ایران در حال عبور از این مذمومیت تاریخی است.  

نکته نهم: تقویت گفتمان اعتدال و میانه روی    هر چند انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 نشانی از نیاز و تایید رویکرد اعتدالی و میانه روی از سوی اکثریت جامعه سیاسی ایران است. توفیق در کارزار مذاکرات هسته ای تقویت کننده وزن نیروهای میانه رو و مصالحه جو در درون جامعه ایران است. واقعیت این است که رادیکالیزم، افراط گرایی، بنیادگرایی عرصه را بر نیروهای میانه رو نه تنها در ایران، بلکه در سطح منطقه خاورمیانه تنگ کرده است. رویکرد ایدئولوژیک به سیاست، جایی برای منافع ملی باقی نگذارده است. مذاکرات ماه های اخیر به ویژه مذاکرات لوزان نشان داد می توان فراتر از رویکرد ایدئولوژیک، سیاست ورزی کرد. عرصه سیاست و به ویژه سیاست ورزی علمی و حرفه ای فراخ تر از دایره محدود سیاست ورزی ایدئولوژیک است. در حالی که سیاست ورزی ایدئولوژیک شکننده و بشدت آسیب پذیر است؛ سیاست ورزی علمی و حرفه ای انعطاف پذیر و مصالحه جو است.   

نکته دهم: تعمیق توسعه سیاسی     "تنش پرهیزی" مهمترین بستر توسعه سیاسی در جامعه ایران محسوب می شود. هرگونه زمینه سازی برای عدم دستیابی به آرامش و امنیت ملی و حتی منطقه ای، ضدتوسعه و توسعه سیاسی ارزیابی می شود. وجود تنش و ناامنی مهمترین بهانه نیروهای اقتدارگرا در همه جهان و از جمله ایران است که آزادی های سیاسی- مطبوعاتی، رسانه ای، نهادهای مدنی، حقوق شهروندی در قانون اساسی و شفافیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دسترسی آزاد به اطلاعات و شبکه های اطلاع رسانی را برنمی تابند و منتظر بهانه ای برای از بین بردن همه دستاوردهای جوامع ملی اند. بنظر  می رسد؛ "گریز آگاهانه و هوشیارانه از تله های خشونت زا و تنش زا یک وظیفه ملی و دینی" از سوی نیروهای آزادیخواه در سطح جهان، منطقه و ایران است. قطعا، آتش افروزی به نفع نیروهای دلسوز اجتماعی و مصلح نیست. بدین لحاظ، "کمپین صلح جویی و آرامش طلبی" یک نیاز منطقه ای است. حفظ دستاوردهای توسعه ای در سطح منطقه بشدت متشنج خاورمیانه و در میان کشورهای مسلمان جز از طریق نیروهای صلح جو و ضد جنگ امکانپذیر نیست. باید امیدوار باشیم که مذاکرات ایران با 5+1 ضمن کمک به تنش پرهیزی در دراز مدت بستر ساز توسعه سیاسی باشد.  

نکته یازدهم: انتظار بهبود وضعیت کسب و کار و ارتقاء وضعیت و جایگاه طبقه متوسط geteditorinit("http://mihanblog.com/public","data[content1_html]",206473,1,750,350,0,0,"content1_html")

  • مجتبی مقصودی
۲۷
فروردين
انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار می کند مذاکرات هسته ای لوزان از دیدگاه علوم سیاسی: دیدگاه های منتقد و موافق با حضور تیم مذاکره کننده هسته ای دکتر سید عباس عراقچی دکتر مجید تخت روانچیو استادان علوم سیاسی دانشگاه های تهران دکتر ابراهیم متقیعضو هیئت علمی دانشگاه تهراندکتر منوچهر محمدیعضو هیئت علمی دانشگاه تهران دکتر فواد ایزدیعضو هیئت علمی دانشگاه تهران دکتر محمد جمشیدیعضو هیئت علمی دانشگاه تهران دکتر سیدمحمدکاظم سجادپورعضو هیئت علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه دکتر حسین سلیمیعضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی دکتر قاسم افتخاریعضو هیئت علمی دانشگاه تهران دکتر غلامعلی چگنی زادهعضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی دکتر مجتبی مقصودیعضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی – واحد تهران مرکز  زمان: دوشنبه 31 فروردین 1394ساعت 9 الی 12/30 مکان: دهکده المپیک، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، سالن شهید بهشتیعلاقمندان به شرکت در این نشست مشخصات خود را به آدرس ipsaguests@gmail.com  ارسال کنند
  • مجتبی مقصودی
۲۶
بهمن
انجمن علوم سیاسی ایران در جنوب شرق ایران    روز چهارشنبه 29 بهمن، شعبه منطقه ای جدید انجمن علوم سیاسی ایران در استان کرمان پس از شعبات تبریز، زنجان و مشهد در دانشگاه شهید باهنر افتتاح خواهد شد. شعبه استان کرمان مسئولیت هماهنگی و ارتقاء دانش سیاست در سه استان "سیستان و بلوچستان"، "هرمزگان" و "کرمان" را برعهده خواهد داشت.   مسئولیت راه اندازی دفتر کرمان از سوی انجمن به دکتر مجتبی مقصودی واگذار شده که ضمن حضور در مجمع عمومی، نماینده انجمن در نظارت بر انتخابات هیات مدیره شعبه جنوب شرق انجمن خواهند بود.    قبل از برگزاری مجمع عمومی و انتخابات هیات مدیره،، دکتر مجتبی مقصودی در نشستی به ارائه سخنرانی با عنوان " پژوهش و سیاست در ایران؛ بررسی نقش  و عملکرد انجمن علوم سیاسی ایران " خواهند پرداخت.   لازم به ذکر است در میان دفاتر منطقه ای انجمن، شعبه خراسان مستقر در دانشگاه فردوسی فعال ترین و شعبه آذربایجان مستقر در دانشگاه آزاد اسلامی تبریز کم تحرک ترین شعبه انجمن می باشند.
  • مجتبی مقصودی
۰۸
دی
انتشار شماره 35 پژوهشنامه علوم سیاسی   سی و پنجمین شماره از پژوهشنامه علوم سیاسی منتشر شد. شما می توانید مقالات این شماره و شماره های پیشین را در پایگاه اینترنتی پژوهشنامه علوم سیاسی به آدرس http://www.ipsajournal.ir/ مشاهده نموده و مقالات را به رایگان دانلود نمایید.در این شماره می خوانید: شماره جاری: دوره 9، شماره 3، تابستان 1393، صفحه 1-291  پیش ‏نظریه‏ ای درباره روابط بین‏ الملل: نگاهی خاورمیانه ‏ای /  نبی اله ابراهیمیمناقشه هسته ای ایران : لیبرالیسم نهادگرا در مقابل نئو رئالیسم / قدرت احمدیان؛ سعیده سادات احمدینشانه شناسی عملیات انتحاری در منازعات گفتمانی عراق و چالشهای امنیتی آن بر جمهوری اسلامی ایران / امیر محمد حاجی یوسفی؛ ابوالقاسم عارف نژادآمریکا و چین و چشم انداز نظام بین الملل / هادی سلیمانپورموازنه نرم: بریکس و چالش برتری آمریکا / محمد علی شیرخانی؛ رحیم بایزیدی؛ مجتبی رضازادهدیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی / مختار صالحیمناسبات حزب الله و دولت های لبنان، با نگاهی به شکل گیری و سیرتحول حزب الله / حسین فرزانه پور؛ پیمان زنگنهجمهوری اسلامی ایران وبنیادگرایی اسلامی در آسیای مرکزی / الهه کولایی؛ محمد جواد خوانساری
  • مجتبی مقصودی
۰۸
آذر
برگزاری هشتمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران     برنامه همایش "دیپلماسی هسته ای"؛ هشتمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران اعلام شد. این همایش با حضور دکتر محمد جواد ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای و جمعی از اساتید  برجسته این حوزه در روز سه  شنبه 11 آذر ماه 1393 در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی واقع در دهکده المپیک برگزار خواهد شد.      مدیریت نشست دوم همایش که با عنوان تحریم ها و دیپلماسی هسته ای دز سالن شهید بهشتی از ساعت 13/30 برگزار خواهد شد بر عهده دکتر مجتبی مقصودی خواهد بود. در این نشست دکتر ابراهیم متقی، دکتر مصطفی دولتیار، دکتر حسین دهشیار، دکتر شهروز شریعتی و  دکتر اصغر کیوان حسینی به ارائه سخنرانی خواهند پرداخت. جهت اطلاع کامل از برنامه ها  به سایت انجمن علوم سیاسی به آدرس زیر مراجعه کنید:  http://www.ipsa.ir/
  • مجتبی مقصودی
۱۸
آبان
کسب رتبه الف از سوی انجمن علوم سیاسی ایران در سال 1392 برای سومین سال متوالی    انجمن علوم سیاسی ایران در سال 1392 برای سومین سال متوالی موفق به کسب رتبه الف از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شد. کمیسیون انجمن های علمی ایران  در ارزیابی از فعالیت های سال گذشته انجمن که در دهم آبان سال جاری اعلام شد، با اعطاء 835 امتیاز انجمن علوم سیاسی ایران را در میان بیش از 300 انجمن حائز دریافت رتبه الف دانست. این امتیاز به نسبت سال 1391 حدود 28 امتیاز افزایش را نشان می دهد.     ضمن تبریک به همه اعضاء هیات مدیره، دست اندرکاران، اعضاء و علاقمندان، امید است در سال جاری و در سایه تدابیر دستیار ارشد وزیر امور خارجه دکتر محمد کاظم سجادپور به عنوان رییس هیات مدیره انجمن و نیز مساعدت همه علاقمندان به گسترش فعالیت های علمی این نهاد علمی، این جایگاه و امتیاز افزایش یابد.
  • مجتبی مقصودی
۳۱
شهریور
نگاهی به انجمن علوم سیاسی ایران در گفت‌وگو با مجتبی مقصودیاز اندیشه آرمانشهری تا واقع‌گرایی                                                                                                          روزنامه فرهیختگانشماره 1481، دوشنبه 31 شهریور 1393، ص 7سیرانوش موسوی      حوزه علوم سیاسی کشور در سال‌های اخیر، به‌ویژه در یک دهه گذشته با فعالیت‌های گسترده‌ای علمی روبه‌رو بوده است. نام انجمن علوم سیاسی ایران، به‌عنوان یک نهاد کاملا تخصصی و علمی بر سر زبان‌هاست. کسب رتبه «الف» از سوی کمیسیون انجمن‌های علمی کشور و برگزاری حدود 30 همایش ملی، نشست‌های کارشناسی، جلسات نقد و بررسی کتاب و راه‌اندازی سه دفتر منطقه‌ای در تبریز، مشهد و زنجان، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و گسترش رویکرد علمی به دانش سیاست به واسطه فعالیت‌های انجمن علوم سیاسی ایران، بهانه‌ای شد تا با مجتبی مقصودی، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، موسس و رئیس سابق انجمن علوم سیاسی و مدیرمسئول و سردبیر پژوهشنامه علوم سیاسی ایران گفت‌وگویی داشته باشیم و از فعالیت‌های جاری و پیش روی ایشان و همچنین از روند کتاب انجمن علوم سیاسی از آرمانشهری تا واقع‌گرایی جویا شویم.   ایده تالیف کتاب «انجمن علوم سیاسی از اندیشه آرمانشهری تا واقع‌گرایی» از چه زمانی در شما تقویت شد؟    به دنبال استعفا از ریاست هیات‌مدیره انجمن علوم سیاسی فرصتی به دست آمد تا پس از 10 سال فعالیت همه‌جانبه و طاقت‌فرسا برای راه‌اندازی، استقرار، تثبیت و تعالی نهادی فراگیر، علمی و تاثیرگذار در حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، استراحتی بکنم و کاری را که از دو سال قبل با همکاری یکی از پژوهشگران ارشد آغاز کرده بودم با شتاب بیشتری پیش ببرم و اثری را درحدود 500 صفحه آماده انتشارکنم. کتاب «انجمن علوم سیاسی ایران و سیاست‌ورزی؛ از اندیشه آرمانشهری تا واقع‌گرایی» محصول تلاش‌های دو ساله‌ و مشترکی است که اگر تعریف از این اثر نباشد در نوع خود کم‌نظیر است.  چرا موضوع و عملکرد انجمن علوم سیاسی ایران را دستمایه فعالیت خود قرار دادید؟    از نظر من و بسیاری از ناظران بی‌طرف، بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین نهاد حوزه علوم سیاسی کشور در یک دهه اخیر انجمن علوم سیاسی ایران است. معتقد بودم که باید 10 سال فعالیت مستمر، داوطلبانه، سخت و نتایج و دستاوردها و نقاط ضعف و قوت این نهاد خودجوش، مستقل و غیردولتی را که خود بزرگ‌ترین بازیگر و فعال در این نهاد بودم، ثبت و ضبط کنم.    ما باید زحمات تک تک همکاران دانشگاهی، دانشجویان و دیگر عزیزان را مورد طرح و بررسی قرار می‌دادیم، تا مبادا خدای ناکرده به دلیل ضعف حافظه تاریخی بخش‌هایی از جامعه ایران فراموش یا غرض‌ورزی‌های فردی و گروهی در این کار دخیل شود یا تحلیل‌ها و تفسیرهای ناصواب و غیرمنصفانه به میان آید. قصد ما ارائه روایتی متعادل، منصفانه و واقعی از تاسیس تا تثبیت انجمن علوم سیاسی ایران بود. مسئولیت تاریخی بنده و همکارانم برای تاریخ‌نگاری مسئولانه و دقت نظرهای لازم به این لحاظ بوده است، به علاوه دلبستگی عاطفی و روحی من به این نهاد که شاهد زایش، رشد، نمو و تنومندی آن بوده‌ام. من نمی‌توانستم تنها شاهدی نظاره‌گر باشم بنابراین در قالب روش‌شناسی مشاهده محور و مشارکتی این پژوهش را سر و سامان دادیم.  آیا برای انتخاب عنوان «انجمن علوم سیاسی از آرمانشهری تا واقع‌گرایی» دلیل خاصی داشتید؟   در انتخاب عنوان کتاب دو نکته مدنظر ما بود. نخست پیوند علم سیاست به‌عنوان قدیمی‌ترین علم و مادر همه علوم با حوزه عملی و اجرایی سیاست و تعامل با کنشگری سیاسی. دوم زمینه‌سازی علم سیاست با توجه به نیازها و الزامات قرن 21در قالب ارائه راهبردها و راهکارهای اجرایی برای توصیف، تحلیل و تبیین واقعی شرایط و وضعیت پیچیده ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی و نیز ارائه راهبرد و راهکار. به این لحاظ تلاش کردیم سیاست‌ورزی و واقع‌گرایی را در دستور کار علم سیاست قرار دهیم و به این شبهه منتقدان سیاست علمی که با سیاست به مفهوم رئال و عینی آن بیگانه‌اند، پاسخ دهیم.   قطعا خوانندگان و علاقه‌مندان به حوزه دانش سیاست علاقه‌مند هستند که اطلاعات بیشتری در مورد ساختار کتاب «انجمن علوم سیاسی ایران و سیاست‌ورزی؛ از اندیشه آرمانشهری تا واقع‌گرایی» داشته باشند. امکان دارد در این مورد توضیح بیشتری دهید؟    این کتاب در 10 بخش سازماندهی شده است. ابتدا چارچوب و مبانی نظری و کارکردی نهادهای علمی توضیح داده شده است. نهادسازی، تخصص‌گرایی، توانمندسازی و اثر بخشی به لحاظ آموزشی، پژوهشی، مشاوره‌ای، مشارکتی و احراز جایگاه اتاق فکر از جمله مباحثی هستند که در فصل اول این بخش به لحاظ نظری مورد طرح و بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم این فصل تاریخچه‌ای از علوم سیاسی در ایران و سپس ساختار اداری و تشکیلاتی انجمن مطرح شده است. در بخش دوم هفت همایش سالانه و اختصاصی، چهار همایش مشترک و چهار همایشی که مورد حمایت انجمن علوم سیاسی ایران بوده است در ابعاد مختلف و به صورت دقیق و تفصیلی به مثابه روندها و عملکردهای تاثیرگذار در سه فصل تشریح شده است.    15 نشست علمی با حضور ده‌ها صاحب‌نظر با طرح موضوعات حساس و مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی دستمایه بخش سوم این کتاب شد.    در اهمیت مباحث مطروحه همان بس که در این ارتباط انجمن توانست فضای گفت‌وگو در تعاملات علمی علوم سیاسی کشور را به نحو مناسبی ساماندهی کند. نشست های بررسی آسیب‌شناسی درس مبانی علم سیاست در ایران، آسیب‌شناسی روش پژوهش‌های سیاسی در ایران،  بررسی ابعاد سیاسی و بین‌المللی تهاجم اسرائیل به غزه، سلسله‌نشست‌های مطالعات امنیتی و توسعه سیاسی در ایران و شصتمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت ازجمله مباحثی است که در این فصل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش چهارم 10 کتاب شاخص و نیز آثار دکتر محمود سریع‌القلم مورد نقد و بررسی جدی از سوی صاحب‌نظران و پژوهشگران جوان قرار گرفته است.  آیا تولیدات دیگری نیز در عملکرد انجمن علوم سیاسی در سال‌های اخیر دیده می‌شود؟     بله. تولیدات علمی انجمن و از جمله سه پروژه مطالعاتی؛ ممیزی مطالعات امنیتی، ممیزی مطالعات علوم سیاسی و ممیزی مطالعات قومی، انتشار 28 شماره از پژوهشنامه علوم سیاسی با حدود 200 مقاله، هفت جلد چکیده مقاله، سه جلد کتاب و مجموعه مقالات و چند شماره گاهنامه در بخش پنجم مورد توجه قرار گرفته است. راه‌اندازی پنج کمیته تخصصی و تشکیل 10 عنوان کارگاه آموزشی به مثابه الگوهای تخصص‌گرایی و کادرسازی در فصل ششم و هفتم کتاب ارائه شده است.    کمیته‌های جامعه‌شناسی سیاسی، روابط بین‌الملل، مطالعات منطقه‌ای، اندیشه سیاسی و اقتصاد سیاسی و نیز کارگاه‌های آموزشی پروپوزال نویسی، مقاله نویسی، تحلیل گفتمان، روزنامه‌نگاری سیاسی، فن ترجمه، اندیشه سیاسی در قرن بیستم، آینده‌پژوهی و مهارت مذاکرات بین‌المللی نیز در این زمره هستند. در بخش هشتم، تجلیل از پیشکسوتان در قالب یادمان فرهیختگان دانش سیاست به مثابه تلاش‌های قابل تحسین انجمن در برقراری پیوند میان گذشته و حال مورد طرح قرار گرفته است. بررسی کمی یک دهه فعالیت انجمن علوم سیاسی ایران موضوع اختصاصی فصل نهم است. پایان بخش این کتاب یا بخش دهم این اثر پرحجم، ناظر بر بهره‌گیری از مدل تحلیلی روندهای طبیعی (استپ) و مدل سوات در تشخیص نقاط قوت و ضعف و چشم‌اندازهای انجمن علوم سیاسی ایران است.
  • مجتبی مقصودی