دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳۹۰ مطلب با موضوع «گفتگو و هم اندیشی» ثبت شده است

۱۶
آبان

 

همایش بین المللی

«جایگاه محیط زیست و مخاطرات تغییر اقلیم در مذاکرات صلح»

 

 

به همت مرکز صلح و محیط زیست و با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران(کمیته صلح و محیط زیست) ، مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشکده علوم محیطی و به مناسبت روز جهانی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست (6نوامبر) برگزار می گردد.

 

 

 

 

سخنرانان:

 

  • دکتر معصومه ابتکار، بنیانگذار و رئیس هیات مدیره مرکز صلح و محیط زیست
  • دکتر حسین میرمحمد صادقی، رئیس مرکز تحقیقات و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی
  • دکتر علی اکبر صالحی، معاون پژوهشی فرهنگستان علوم و رئیس سابق سازمان انرژی هسته ای ایران
  • آقای استفان پریسنر، هماهنگ­ کننده مقیم سازمان ملل متحد در ایران
  • آقای کلودیو پروویداس، نماینده برنامه توسعه سازمان ملل متحد در ایران
  • آقای وولف دیتریش هیم، سفیر اتریش در ایران
  • دکتر مجتبی مقصودی، رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران
  • دکتر سید محمد مجابی، فعال محیط زیست و مدیر عامل شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی
  • دکتر اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست و عضو هیات مدیره مرکز صلح و محیط زیست
  • دبیر برنامه: دکتر هومان لیاقتی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و مدیر عامل مرکز صلح و محیط زیست

 

زمان:

سه شنبه 18 آبان 1400

ساعت 9:30 الی 12:00

 

مکان:

سامانه وبینارهای دانشگاه شهید بهشتی

لینک ورود مستقیم به سامانه وبینارهای دانشگاه شهید بهشتی:

https://www.sbu.ac.ir/web/webinar

  • مجتبی مقصودی
۲۸
شهریور

صلح و چالش های پیش رو

مصاحبه دکتر امیر دبیری مهر با دکتر مجتبی مقصودی در برنامه گفتاورد

به مناسبت روز جهانی صلح

 

 

 

اگر پنج آرمان و هدف و ارزش بزرگ را برای بشر متصور باشیم که تقریبا در ادوار مختلف تاریخ در مورد آن اجماع وجود داشته باشد، آن پنج مفهوم عبارت است از عدالت، آزادی، امنیت، رفاه و صلح

خوب است بدانیم که متاسفانه بشر در پاسداری از صلح کارنامه درخشان و روشنی ندارد و شاید در طول تاریخ زندگی بشر، تنها حدود صد و پنجاه سال از عمر خود را در صلح کامل بوده و بقیه سالها را به نحوی در جنگ و ستیز درگیر بوده است. از این جهت بیست و یک سپتامبر یا سی ام شهریور ماه، روز جهانی صلح نام گرفته است.

آقای دکتر امیر دبیری مهر با دعوت از آقای دکتر مجتبی مقصودی، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران، به گفت وگو پیرامون موضوع مفهوم صلح و چالشهایی که صلح را در منطقه و جهان تهدید می کند و اینکه چه رهیافتهایی را  می شود برای تامین و استمرار صلح اتخاذ کرد، پرداختند

علاقمندان می توانند برنامه گفتاورد را دوشنبه بیست و نهم شهریور ماه، از ساعت دوازده، از روی موج اف ام ردیف نود و چهار مگاهرتز، موج آشنای شبکه رادیویی تهران شنونده باشند و تکرار همین برنامه را فردای همان روز، ساعت دوازده بشنوند.

 

goftavard_radio_tehran@

  • مجتبی مقصودی
۲۷
شهریور

 

 

سمپوزیوم ملی زنان

 

 

 

 

 

 

  • مجتبی مقصودی
۲۲
مرداد

 

 

از دست رفتن فرصت ملت-دولت‌سازی در قرن‌بیستم، شرایط نامساعدی برای افغانستان در قرن بیست و یکم ایجاد نمود

 مصاحبه مجله ایرانی روابط بین الملل با دکتر مجتبی مقصودی  *

پرونده امرداد 1400

 

دکتر مجتبی‌مقصودی، استاد دانشگاه و ریاست انجمن علمی مطالعات‌صلح‌ایران در گفتگو با مجله‌ایرانی‌ روابط‌ بین‌الملل در خصوص ریشه‌های فرهنگی، هویتی و قومیتی‌ ظهور مجدد طالبان در افغانستان بیان داشتند که، تحلیل و تبیین قدرت‌یابی مجدد طالبان تنها در بستر زمینه‌ها و ریشه‌های فرهنگی، هویتی و قومی نوعی تقلیل‌گرایی و ساده‌سازی صورت‌مساله است. در واقع بازگشت پرقدرت و مجدد طالبان به صحنه سیاسی افغانستان محصول مجموعه عوامل پیچیده‌ای است که یک سر آن در داخل مرزهای‌ملی افغانستان و سر دیگر آن در اقصی نقاط منطقه با همراهی بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های‌بزرگ جهانی به همراه دستگاه‌های اطلاعاتی است که عرصه را بر ملت افغانستان تنگ کرده است و جنگ را به ایالات و ولایات و ولسوالی‌ها گسترانده‌ و شهر‌های بزرگ را در محاصره و مخاطره قرار داده است.

به اذعان دکتر‌مقصودی، از منظر فرهنگی، هویتی و زبانی در افغانستان با جامعه‌ای به شدت ناهمگون‌ مواجه‌ایم که اجماع‌سازی در میان آنان کاری بس دشوار است. تاجیک‌ها، هزاره‌ها، پشتون‌ها، ازبک‌ها، ایماق‌ها، ترکمن‌ها، بلوچ‌ها، نورستانی‌ها، پشه‌ای‌ها، قزلباش‌ها، براهویی‌ها، پامیری‌ها، سادات در کنار تنوع‌زبانی، تعلقات و عصبیت‌های رادیکال مذهبی شیعی-سنی-وهابی‌ و تعارضات‌ سنت-مدرنیته و نیز شهری-روستایی و ایلی، شرایط شکننده‌ای را تنها به لحاظ فرهنگی، هویتی و قومی در افغانستان رقم زده است. در کنار این شکاف‌ها و ناهمگونی‌ها،تعارضات‌ بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی و جنگ‌های نیابتی‌ را نیز باید به این مجموعه افزود که به استفاده ابزاری از هر یک از این گروه‌های هویتی-قومی مبادرت ورزیده‌ و در آشفته‌ بازار افغانستان به بهانه‌ها و تحلیل‌های مختلف به‌دنبال بهره‌گیری در راستای منافع خود هستند. به باور این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌المللی‌، به عبارتی بروز و ظهور هم‌زمان همه شکاف‌های متقاطع و موازی موجبات پراکندگی فرهنگی و اجتماعی و تشدید بحران و بهره‌گیری طالبان از این موقعیت شده است.

به باور دکتر‌مقصودی، از دست رفتن فرصت دولت-ملت‌سازی از سوی دولت‌های نوگرا در قرن‌بیستم و بالنتیجه‌ ناتوانی کافی و وافی در هضم و کاهش تعلقات هویتی و قومیتی‌ و خاص‌گرایی، شرایط نامساعدی را در قرن بیست و یکم رقم زد که امروزه‌روز امکان فراگیر دولت-ملت‌سازی‌های فراگیر در عصر جهانی‌شدن و گسترش رسانه‌ها و انقلاب در عرصه‌های ارتباطی-اطلاعاتی را بسیار مشکل ساخته است. از این منظر از ابتدای قرن‌بیستم تا آستانه دهه‌سوم قرن‌بیست و یکم،هیچ‌یک از الگوهای‌ همبستگی‌ملی از گذشته تا به‌حال امکان تحقق و کاربست‌ تمام‌عیار را نداشته و نیافته‌اند.

به اذعان آقای دکتر‌مقصودی، نه الگوی همانند‌سازی و شبیه‌سازی از نوع غربی و کمونیستی و اسلامی و نه الگوهای کثرت‌گرایانه و دمکراتیک در افغانستان توفیق اینکه جایگاه هژمونیک‌ داشته و نقش تمام‌کنندگی بیابند نیافته‌اند و عملا موجب ظهور و بروز دولت‌های شکننده در افغانستان مشابه دولت دموکراتیک اما ناکارآمد وایمار‌ در بین دو جنگ اول و دوم جهانی در آلمان شده‌ که نهایتا این ضعف و ناتوانی موجبات روی کار آمدن حزب ناسیونال‌-سوسیالیست به رهبری آدولف‌هیتلر شد و در افغانستان این دولت وایمار‌گونه موجبات روی کار آمدن طالبان خواهد شد.

دکتر مقصودی همچنین بر این نکته اذعان داشتند که، ساخت و بافت قبیله‌ای و وجود جنگ‌سالاران محلی در کنار ناتوانی دولت‌های پسا‌طالبان و فساد سیاسی-اقتصادی دولتمردان و پول‌پاشی رقبا در شرایط رکود اقتصادی و بیکاری، عرصه را بر افغانستان دموکراتیک، شهرها و جامعه‌‌مدنی و فرهیخته تنگ کرده است. تعدد بازیگران دخیل داخلی و خارجی و مداخلات آشکار و نهان در جامعه‌ای با هویت‌های سخت ایدئولوژیک و تعصبات‌قبیله‌ای عملا موجب تطویل بحران در این کشور گردیده است و خاتمه دادن به این بحران فراگیر نیازمند عزم جامعه‌ملی به همراه رهبری نخبگان فکری میدانی ملی‌گرا است.

دکتر‌مقصودی در ادامه و در خصوص موضع جمهوری اسلامی‌ایران نسبت به طالبان بیان داشتند که، البته حمایت ایران از گروه‌طالبان به صورت رسمی و علنی نیست و هنوز جمهوری اسلامی‌ایران موضع حمایتی جدی، کامل و تمام عیاری نسبت به این گروه اتخاذ نکرده است و بیشتر در حال محاسبه سود و زیان تصمیمات و در عمل سیاست کج‌دار و مریز را پیشه خود کرده است. به باور ایشان، مشخصا اتخاذ سیاست کج‌دار و مریز متاثر از چند نکته است. اول تعارضات‌ و بلا‌تکلیفی در جمع‌بندی نهایی نظام نسبت به گروه‌طالبان است که هسته‌های سخت‌تر تصمیم‌گیری در نظام سیاسی کشور مدافع سیاست‌های حمایتی و در مقابل، نیرو‌های میانه‌رو در درون نظام مخالف اتخاذ رویکرد و مواضع حمایتی هستند. هر‌چند هیچکدام از نیروهای تصمیم‌گیر در خصوص طالبان موضع‌گیری شفاف و صریحی را انجام نداده‌اند. در عین حال فراموش نکنیم که مجموعه نیروهای تصمیم‌گیر در عرصه سیاست‌خارجی نیم‌نگاهی به اراده بالاترین مقام کشور دارند تا جهت‌گیری‌های خود را مطابق با منویات سکاندار‌ نظام‌سیاسی کشور تنظیم نمایند.

به بیان این استاد دانشگاه، یکی از مهمترین موانع اتخاذ رویکرد صریح و شفاف حمایت‌گرایانه از طالبان از سوی دستگاه‌‌دیپلماسی کشور، مخالفت افکار‌عمومی و قاطبه جامعه‌سیاسی و نخبگان علمی با طالبان است که موجبات انزجار جامعه‌ملی نسبت به این گروه را فراهم ساخته است و قدرت مانور حمایت از طالبان را از دولتمردان سلب کرده است. به باور دکتر‌مقصودی، جمهوری اسلامی‌ایران در راستای اتخاذ این رویکرد که دشمن دشمن‌ من دوست من است، برای ضربه‌پذیر کردن منافع آمریکا و متحدین‌ این کشور، گهگاه تحرکات اعلام‌نشده‌ای در حمایت از این گروه داشته است. ولی به صورت سیاست‌رسمی و اعلام شده تبلور نیافته است.

ریاست انجمن علمی مطالعات صلح‌ایران در پایان اذعان داشت که، تنوع بازیگران ایرانی دخیل در مسائل افغانستان و نیز تفاوت برداشت میان میدان و دیپلماسی، عرصه را بر سکانداری متحد در خصوص افغانستان تنگ و تا حدودی نا‌هماهنگ و غیر‌ممکن ساخته که متعاقب آن از سوی هر یک از بازیگران سیکنال‌های متفاوتی داد ه می‌شود و عملا به وضعیت کنونی ختم شده است.

 

*عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و ریاست انجمن علمی مطالعات‌ صلح‌ ایران

 تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل

شنبه 16 مرداد 1400

 

 

  • مجتبی مقصودی
۱۸
خرداد

برجام‌ به مثابه بخشی از هویت هزار‌توی سیاست‌خارجی ج.ا.ا

 گفتگو با دکتر مجتبی مقصودی

مجله ایرانی روابط بین الملل. گزارش پرونده. ویژه خرداد 1400

 

 


دکتر مجتبی‌مقصودی استاد علوم‌سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی و ریاست انجمن علمی مطالعات صلح‌ایران در گفتگو با مجله ایرانی روابط بین‌الملل در خصوص آینده سرنوشت برجام‌ در پایان دولت دوازدهم بیان داشتند که، تجربه بیش از دو دهه اخیر در سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی‌ایران نشان داده است که قوه‌مجریه در فرایند سیاست‌خارجی بیشتر کنشگر‌ منفعل تصمیمات حاکمیتی است و قدرت مانور جدی ندارد، لذا با رفتن یا آمدن دولت‌ها تغییرات قابل‌توجه برآمده از اراده ملت در انتظار سیاست‌خارجی کشور نیست که در حال حاضر نیز انتظار تغییرات بسیار متفاوتی را داشته باشیم.


دکتر‌مقصودی در ارتباط با سرنوشت و آینده برجا‌م در دولت سیزدهم اذعان داشتند که، به نظر می‌رسد در ارتباط با برجام‌ تصمیم کلی نظام معطوف به ادامه کج‌دار و مریز برجام‌ خواهد بود. در واقع با دست پس‌زدن‌ و با پا پیش کشیدن ادامه خواهد یافت، بدین لحاظ می‌توان مدعی شد مثل همه‌ی مشکلات، مسائل و مصائب‌ملی در این کشور چون گرانی، سوء‌مدیریت، تورم، فساد‌سیاسی-اقتصادی، اقتصاد رانتی‌ و.... که گویا خاتمه‌ای برای آنها متصور نیست و پرونده آن بسته نخواهد شد، بر‌جام نیز چون استخوان لای‌زخم در فرآیند سیاست‌خارجی کشور باقی خواهد ماند و به بخشی از هویت هزار‌توی سیاست‌خارجی کشور بدل خواهد شد.


این استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل سیاسی در ادامه و در خصوص تیم مذاکره‌کننده احتمالی آینده اذعان داشتند که، در همه دنیا تبحر، زیرکی و تکنیک‌های مذاکراتی‌ از سوی دیپلمات‌ها در راستای تامین منافع‌ملی، فاکتور مهمی در راستای سیاست‌خارجی کشورها ارزیابی می‌شود، حال آنکه در جمهوری اسلامی‌ایران این مهم جایگاه محوری نداشته و اصولا در اولویت کارگزاران نظام قرار ندارد و بدین لحاظ می‌توان مدعی شد که شایستگی و توانمندی حرفه‌ای وزنی در معادلات‌ سیاسی و ساختار قدرت ندارد. همچنین به باور دکتر‌مقصودی، قدر‌ناشناسی و برچسب‌زنی که در تاریخ‌معاصر به بخشی از فرهنگ‌سیاسی بدل شده است و اصولا سرنوشت مذاکره‌کنندگان در حوزه صلح و مصالحه با تهمت و افتراهای‌ تاریخی همراه خواهد بود، برخلاف جنگ‌طلبان و آتش‌افروزان که در‌صدر نشسته و قدر دیده‌اند.


دکتر مقصودی در پایان اذعان داشتند که، مشخصا بر‌خلاف دور اول مذاکرات در مورد بر‌جام در دوره اوباما‌، وزن تیم مذاکره‌کننده و دستگاه‌دیپلماسی به شدت تقلیل یافته و تاثیر جدی بر تصمیم نظام بر شیوه تعامل با طرف‌های مذاکره‌کننده نخواهد داشت، و در این مرحله تیم مذاکره‌کننده بیشتر مجری اوامر و نواهی‌ تصمیم‌گیرندگان و سیاستگزاران کلیدی نظام خواهد بود و ابتکار عمل و مهارت مذاکره‌کنندگان در حاشیه رینگ خواهد بود.

آدرس:

http://www.iirjournal.ir/fa/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%A7%D9%87.html

پرونده خرداد ماه (iirjournal.ir)

گزارش پرونده خرداد 1400.pdf

 

  • مجتبی مقصودی
۰۷
ارديبهشت

ر

 

پذیرش نظرات کارشناسی، حلقه گمشده نظام حکمرانی

گفتگو با دکتر مجتبی مقصودی رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

 

مسائل نظام حکمرانی از نگاه اندیشکده‌ها

امروزه اهمیت اندیشکده‌ها و مؤسسات تحقیقاتی ـ سیاست‌گذاری بر کسی پوشیده نیست. این مؤسسات ازیک‌طرف با فضای آکادمیک و نخبگان علمی در ارتباط هستند و از طرف دیگر در تعامل با تصمیم گیران و سیاست‌گذاران و مدیران اجرایی هستند و این امر باعث می‌شود که اهمیت آن‌ها در اصلاح نظام حکمرانی و جهت‌دهی به سیاست‌گذاریِ سنجیده‌تر و راهبردهای عملیاتی در حوزه‌های خرد و کلان کشور دوچندان شود. مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی در جهت معرفی فعالیت‌ها و دیدگاه‌های مؤسسات و اندیشکده‌ها مختلف کشور در تحلیل اهم مسائل نظام حکمرانی گفت‌وگوهایی را با فعالان و پژوهشگران اندیشکده‌ها و مؤسسات مذکور ترتیب داده است. هدف از این گفتگوها آشنایی با نگرش مؤسسات و اندیشکده‌ها به مهم‌ترین چالش‌ها و مسائلی است که نظام حکمرانی و اداری کشور با آن مواجه است تا با تدوین و انتشار عمومی آن‌ها باعث شکل‌گیری بحث و تبادل‌نظر و همفکری در سطح نخبگان و دیگر مؤسسات و نیز گسترش آگاهی‌های عمومی شود. در این گفتگو به سراغ رئیس هیئت‌مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران رفتیم.

 

دکتر مجتبی مقصودی بنیان‌گذار انجمن‌های علوم سیاسی و انجمن علمی مطالعات صلح ایران و سابقه معاون پژوهشی موسسه مطالعات ملی و مدیر کمیته سیاست خارجی و دفاعی در دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد. انجمن علمی مطالعات صلح ایران در طی سال‌های اخیر در زمینه مطالعه و بررسی صلح، مصالحه و مذاکره به فعالیت می‌پردازد و دارای گروه‌های مختلف پژوهشی مانند آموزش و صلح، روابط بین‌الملل و صلح و رسانه و صلح است که هدف و مأموریت خود را تولید و گسترش ادبیات صلح معرفی می‌کند.

 

مقصودی عدم توجه نظام حکمرانی به نظرات کارشناسان و اندیشکده‌ها را یک مسئله جدی می‌داند و معتقد است که نظام حکمرانی الزامی برای مراجعه به نظرات کارشناسی نمی‌بیند و این امر موجب اخذ تصمیمات ناصحیح و سیاست‌گذاری ناکارآمد می‌شود.

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران با چه هدفی و در چه سالی شروع به فعالیت کرد؟

این انجمن در سال ۱۳۹۴ تأسیس و نهادی بین‌رشته‌ای است. اصولاً صلح موضوعی فرارشته‌ای، بین‌رشته‌ای و چند رشته‌ای است. انجمن با هیئت مؤسس پانزده نفره از رشته‌های مختلف علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، جامعه‌شناسی سیاسی، مدیریت و حقوق تأسیس شد. افراد صاحب‌نامی از رشته‌های برشمرده شده در تأسیس انجمن به ما کمک کردند. رشته‌هایی که فعلاً فارغ‌التحصیلان آن امکان عضویت در انجمن را دارند علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، روان‌شناسی، علوم تربیتی، حقوق، جامعه‌شناسی، مطالعات قومی و انسان‌شناسی است. ولی منطقاً باید رشته‌های دانشگاهی را برای عضویت اعضاء افزایش بدهیم. انجمن پس از اخذ مجوزهای اولیه از کمیسیون انجمن‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در خرداد سال ۱۳۹۴ مجمع عمومی را برگزار و پنج نفر به عنوان عضو هیئت‌مدیره انتخاب شده و فعالیت‌ها را آغاز کردند

 

مهم‌ترین اهداف این انجمن؛ تولید و گسترش ادبیات صلح است. اگر دقت بفرمایید، نه‌تنها در جامعه و تاریخ معاصر ایران که در حکومت و حاکمیت هم موضوع صلح، مصالحه، گفت‌وگو، مذاکره و سازش و تعامل مغفول است. این ادبیات نه‌تنها مغفول؛ بلکه در مواردی نسبت بدان‌ها رویکرد منفی هم وجود دارد و ناخواسته تبدیل به بخشی از فرهنگ سیاسی این ملت شده است. چنانکه در مواردی وقتی صحبت از صلح، مذاکره، سازش و مذاکره می‌شود، به‌مثابه وادادگی و انفعال تصور و متبادر به ذهن می‌گردد. یعنی تصور بر این است که هر کسی که شمشیر در دست گرفت و اهل مبارزه در میدان هست حتماً آن فرد انقلابی است و هر کس صحبت از تعامل، گفتگو، مصالحه و دوستی با آحاد بشر و همهٔ جهان می‌کند خائن به منافع ملی و ترسو و وطن‌فروش هست. درصورتی‌که در حوزه علوم سیاسی، اولین درسی که دانش‌پژوه می‌آموزد این است که سیاست دو چهره دارد. یک وجه آن منازعه، درگیری و پیکار است و وجه دیگر آن صلح، مذاکره و معامله است. این یعنی چهره ژانوسی سیاست! در واقع؛ با توجه به‌غفلت جامعه ایران و مغفول بودن موضوع صلح، ما بر این موضوع متمرکز شده‌ایم.

 

 مشخصاً تأسیس انجمن از منظر مسئله‌شناسی صورت پذیرفته است. نیاز و ضرورت اجتماعی، ملی و منطقه‌ای مهم‌ترین عنصر تأسیسی این نهاد بوده است. تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران هم با توجه به خلأیی که در حوزه مطالعات صلح به لحاظ تولید ادبیات لازم وجود داشت انجام پذیرفت. ما این راه را باز کردیم و تلاشمان بر گسترش ادبیات صلح در سطح عموم و در سطح نخبگان علمی و اجرایی است. با وجود این‌که منابع مالی انجمن به‌عنوان یک نهاد علمی- مدنی، مستقل، غیردولتی به‌شدت محدود است ولی انجمن در شش سال از حیات خود بالغ‌بر چند صد فعالیت علمی پژوهشی و آموزشی و رویداد تعریف کرده است. همچنین، این نهاد آلان نزدیک به ده کمیته علمی چون؛ دین‌پژوهی و صلح، آموزش صلح، ادبیات صلح، محیط‌زیست و صلح، زنان و صلح، روابط بین‌الملل و صلح، کتاب صلح، صلح و سلامت و دارد. در حال حاضر؛ هر یک از کمیته‌های انجمن به لحاظ حجم فعالیت‌های علمی و آموزشی به‌تنهایی در حد یک انجمن مستقل فعالیت داشته و مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و رویدادهای علمی- آموزشی را تعریف می‌کنند؛ جلسات نقد و بررسی کتاب، برگزاری سمینار، کنفرانس، کارهای مطالعاتی، انتشار فراخوان برگزاری جشنواره و مثلاً در همین ایام کمیته زنان و صلح، جشنواره «زنان زیر سایه کرونا، زنان در عصر کرونا» را برگزار و یک جلد کتاب درمورد زنان و کرونا منتشر کرد که در شورای شهر رومایی شد.

 

در واقع سعی شد ادبیات صلح تولید و توزیع‌شده؛ در سطوحی گفتمان، گفتار و جریان سازی کنیم. انجمن علمی مطالعات صلح ایران به‌عنوان یک نهاد کوچک که ظرفیت‌های محدودی دارد، سعی کرده گفتار سازی و جریان سازی کند. رویکرد من از منظر آینده‌پژوهی به‌عنوان یک محقق و آینده‌نگاری برای نظام تصمیم‌گیری این است که منطقاً در آینده نظام مملکت کشور باید به سمت گفتمان صلح به‌عنوان یک گفتمان فراگیر برویم. ما تلاش داریم یک‌نهاد جریان ساز علمی باشیم. در حال حاضر بیشتر یک گفتاریم. منطقاً باید جامعه به سمت استقرار گفتمانی صلح برود و آن را فراگیر سازد. اگر واقع‌بین باشیم اصلاً راهی جز صلح نداری از منظرآینده پژوهی نیز در دراز این مملکت نیازمند صلح است. حال از مسیر جنگ و یا بدون گ؛ پنج سال دیگر یا ده سا دیگر! ولی نهایتاً این اتفاق می‌افتد. نمی‌شود که تا ابد با جهان و همسایگان سر ناسازگاری داشته و وضعیت اقتصادی و معیشت مردم و کشور این باشد. اصولاً تأسیس این نهاد در بستر نیازمندی علمی- اجتماعی شکل گرفته است و فلسفه این تأسیس جامعهٔ خسته از جنگ و درگیری و نیازمندی به آرامش، بهسازی و ساختن جامعه برای خودمان و فرزندان من است.

 

یکی از وظایف این نهاد همچون بسیاری از نهادهای علمی- مدنی، کادرسازی و تربیت نیروی کارشناسی و متخصص است. در اکثر کمیته‌های علمی انجمن دوستان جوان عهده‌دار مسئولیت هستند. اعضاء کمیته‌ها افراد توانمند و فاضلی می‌باشند. ولی موتور محرک کمیته‌ها اکثراً فارغ‌التحصیلان جوان و علاقه‌مند هستند. یکی از وظایف این نهاد، عمومی‌سازی موضوعی و سیاست حضور بوده است که البته با مقاومت‌هایی هم مواجه شده است. تجربه تأسیسی در انجمن علوم سیاسی نیز مؤید این ادعا است که بسیاری از دستگاه‌های رسمی و دولتی بدواً آن را به رسمیت نشناخته و حاضر به همکاری نبودند ولی آهسته‌آهسته نه‌تنها آن انجمن را به رسمیت شناخته و وارد تعامل و همکاری شدند؛ بلکه جایگاه بی‌نظیری در سطح کشور و در همهٔ سطوح برای این نهاد مهیا ده است.

 

 معمولاً عدم شناسایی و سیاست مقاومت در مقابل ورود نیروها و نهادهای جدید همیشه وجود داشته و نسبت به انجمن علوم سیاسی و هم انجمن علمی مطالعات صلح قابل‌ملاحظه بوده است. این روند در گذر زمان دچار تغییر شده است. در حال حاضر در این عرصه می‌توان به حجم وسیع همکاری‌ها میان این نهادها با اکثر مؤسسات و مراکز آموزشی، پژوهشی، دانشگاه‌ها، وزارت خانه‌ها اشاره کرد تا جایی که بزرگ‌ترین گردهمایی‌های ملی و بین‌المللی در حوزه صلح از سوی این نهادها و یا با مشارکت این انجمن‌ها برگزار می‌شود

 

انجمن علمی مطالعات صلح ایران در طول حدود شش سال از فعالیت خود حداقل با پنجاه نهاد ملی اعم از دانشگاهی، مراکز مطالعاتی، انجمن‌های علمی، سمن‌ها و وزارت خانه‌ها و مؤسسات دولتی به‌صورت مشترک کار کرده است. این یک نکته خیلی مهمی است که یعنی توانستیم این ارتباط را ایجاد کنیم، انجمن نه‌تنها شناخته‌شده، بلکه جایگاه ویژه‌ای یافته است و موضوع صلح عمومی‌تر از ۶-۷ سال قبل شده و در سطوح مختلف جامعه رسوخ پیدا کرده است. آن زمانی که انجمن را تأسیس کردیم نهادهای صلح بسیارکمتر بودند ولی آلان تعداد نهادهایی که در حوزه صلح کار و تلاش می‌کنند بسیار بیشتر شده است. از آن سال تا به امروز حدوداً ۳۰-۴۰ مجموعه اعم از واقعی و غیرواقعی در حوزه صلح شکل گرفت و فعال شده‌اند. مشخصاً؛ انجمن در تاثیرگذاری بر افکار عمومی و جریان سازی مؤثر بوده است در طول این مدت، انجمن مجموعه‌های بیشتری را درگیر موضوع صلح کرده است. در طول این سال‌ها ادبیات این حوزه اعم از پژوهش، تدوین مقاله، یاداشت، برگزاری جشنواره، نشست، کنفرانس، سخنرانی، راه‌اندازی نمایشگاه‌ها، تدوین پایان‌نامه‌های مطالعات صلح و مقالات در حوزه صلح به‌شدت گسترش پیدا کرد. بی‌تردید می‌توان ادعا کرد که علاوه بر حوزه عمومی در حوزه نخبگی هم تأثیرگذار بویم.

 

انجمن تلاش کرده است متناسب با رویدادها و پدیده‌ها و مسائل مبتلابه به‌روز موضع داشته و در چارچوب ملاحظات کارشناسانه موضوعات را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهیم. همین امسال چهارمین همایش سالیانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران را با عنوان چشم‌انداز صلح در خاورمیانه با حدود ۲۰ سخنران برجسته در هجدهم دی‌ماه به‌صورت مجازی و بسیار با دیسپلین برگزار کردیم و قبل از آن نیز پنج پیش نشست در سطح کشور برگزار نمودیم. و این در حالی است که در حال حاضر کمتر نهاد حاکمیتی و حکومتی جرئت طرح بحث در حوزه صلح و مصالحه را دارند!

 

قبل از انتخابات مجلس در سال گذشته، سلسله نشست‌ها و گفتگوهایی را در مورد مجلس و صلح برگزار کردیم. مهم‌ترین مطالبه، خواسته و بحث ما این بود: مجلس محترم! نمایندگان و وکلای ارجمند! شما چه موضعی، چه طرح و برنامه‌ای نسبت به صلح و مصالحه دارید؟! اصلاً موضع دارید؟ نظر و طرح دارید؟ آیا در بین فراکسیون‌های متعدد، فراکسیون صلح هم دارید؟

 

مثلاً یکی از بحث‌های جدی در مورد ترکیب و ساختار مجلس این بود که آیا نمایندگان محترم پلتفرم، برنامه و فراکسیون صلح دارند؟ در حوزه صلح اندیشیده‌اند؟ مگر می‌شود که نظام سیاسی و رهبران آن، فکر، توجه، اندیشه و راهبردی درباره صلح نداشته باشند!؟ منطقاً نظام‌های سیاسی ضمن حفظ هوشیاری و آمادگی نظامی و امنیتی هرلحظه باید ظرفیت مذاکره گری داشته باشد و از فرصت‌ها بهره بجویند. آیا ما ظرفیت مذاکره گری و چانه‌زنی را آموخته‌ایم؟ یا فقط “رویکرد سلبی” واژهٔ “نه” را بلدیم. حد یقف تعارض با نظام بین‌الملل و بازیگران عمده منطقه‌ای تا کجاست؟ آیا در چارچوب منافع ملی، هزینه و فایده کرده‌ایم؟

 

 پس نسبت به موضوعات روز حساس بوده و در حد توان و ظرفیت‌های علمی موضع داشته و فعالیت می‌کنیم. در حال حاضر به‌جز طرح عمومی و تخصصی و علمی، پیش‌بینی، آینده‌پژوهی و ارائه پیشنهاد و راهبرد کار دیگری نمی‌توانیم انجام دهیم. انجمن در حد بضاعت، رسالت، مسئولیت و مأموریت پیش‌بینی‌شده در اساسنامه خود کار و تلاش کرده است. در این شش سال سعی کرده جریان سازی علمی نماید. قطعاً در صورت تمایل دستگاه‌ها و نظام سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری این امکان وجود دارد که انجمن با تمامی قوا و امکانات به کمک آن‌ها برآید.

 

با توجه به تجاربی که دارید به نظر شما در حال حاضر مهم‌ترین مسئله نظام حکمرانی چیست؟

 مهم‌ترین مسئله اصولاً دورافتادگی و ناشنوایی نظام حاکمیتی نسبت به مباحث مطروحه و پیشنهادات کارشناسانه از سوی اندیشکده‌ها است. نظام حاکمیتی ما به شدت دورافتاده، و دارای نگاه بدبینانه است و اصولاً گوش ناشنوایی به نظرات کارشناسی دارد. به عنوان نمونه ما شش میلیون ایرانی خارج از ایران داریم. آیا نظام حکومتی و حاکمیتی هیچ برنامه‌ای برای بازگرداندن و یا حداقل مدیریت بهینه و بهره گیری از ظرفیت‌های مثبت آنها دارد. مگر می‌شود نسبت به سرنوشت شش میلیون از هم‌وطنانش که هرکدام صاحب ایده و سرمایه هستند این‌قدر بی‌اعتنا بو.

 

درواقع مهم‌ترین مسئله نظام حکمرانی از دید شما این است که خود نظام حکمرانی پذیرای نظرات و دیدگاه‌های اندیشکده‌ها نیست؟

جامعه دانشگاهی، کارشناسان، متخصصین از ارائه راهبرد و پیشنهاد و نظرات کارشناسی دریغ ندارند و وظیفه خود می‌دانند که آنچه از دستشان برمی آید کمک نمایند. به عنوان نمونه؛ چه در بحث هدف مندی یارانه‌ها و پرداخت ۴۵ هزار تومان و چه در آغاز سفرهای استانی از روز اول نگاه آسیب‌شناسی نسبت به آنها داشته‌ایم. رویکرد، سیاستگذاری و توزیع یارانه‌ها را غلط دانسته و آنرا مساوی با فقیر کردن و فقیر شدن طبقه متوسط ارزیابی کردیم. با گذشت حدود ۱۵ سال این سیاست و رویکرد گداپروری و تورم زا و غلط شهره خاص و عام شده و کوس رسوایی آنرا در هر کوی و برزنی زده‌اند. مگر در همان گام‌های اولیه ارزیابی‌های کارشناسانه وجود نداشت. گویا تعمدی بر ناشنیدن این نظرات کارشناسی و در نهایت پس از شکست این سیاست‌ها فرافکنی سوء مدیریت‌ها به جامعه دانشگاهی و بیگانگان دارند. در مورد سفرهای استانی هم همین گونه بوده است. سیستم و نهاد سیاستگذاری به نظرات کارشناسی مجموعه‌های راهبردی (حتی نهادهای راهبردی و تخصصی) که خود ایجاد کرده است نیز توجهی ندارد.

 

 گویا تنها حوزه‌ای که در این مملکت نیازی به کارشناس و متخصص و نظرات کارشناسی ندارد حوزه تصمیم گیری های سیاسی است؛ چنان که هر کسی به خود این جرات و جسارت را می‌دهد که ورود داشته و برای مملکت و کشور تعیین تکلیف داشته و این وضعیت مملکت داری ما باشد. در مورد تعامل با نظام بین الملل (به عنوان بخشی از سند چشم انداز ۱۴۰۴)، یا در مورد مسائل قومی از ظرفیت‌های تعامل با نظام بین‌الملل جهان و بازیگران اصلی منطقه‌ای صحبت کرده‌ایم.

 

آیا تجربه ارائه یک توصیه سیاستی به نظام حکمرانی را دارید؟ این تجربه موفق بوده است یا ناموفق؟

بله تجربه‌های زیادی وجود دارد. مثلاً در دوره هفتم مجلس در سال ۱۳۸۳(۲۰۰۴ میلادی) مشخص شد که آمریکایی‌ها از اتباع ایرانی در بدو ورود به خاک آمریکا انگشت‌نگاری و بازرسی انجام می‌دهند. در ایران سر و صدا شد که به حیثیت ما برخورده است و باید مقابله به مثل شود، نهایتاً مجلس هفتم طرحی ارائه داد تحت عنوان «لزوم بازرسی و انگشت نگاری از اتباع امریکایی در مبادی ورودی کشور

 

در آن زمان در دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌های مجلس مدیر گروه سیاست خارجی بودم، در دفتر مطالعات سیاسی کار کارشناسی انجام شد و نظرات کارشناسی در ارزیابی طرح تهیه شد که با جستجویی ساده در اینترنت از مرکز پژوهش‌های مجلس قابل بازیابی است. در آماده سازی گزارش کارشناسی نسبت به این طرح بنده ناظر علمی بوده‌ام. جدای از نکات مثبت در طرح به معایب مختلف آن از جمله به موارد زیر اشاره شد:

 

ایجاد محدودیت در ورود توریستها و جهانگردان امریکایی؛ مباینت با سیاست کلان تنش زدایـی؛ تقویت موضع ضد ایرانی کنگره امریکا و گروههـای فشـار صهیونیسـتی؛ اخلال در روند اعطای تسهیلاتی برای اتباع ایرانی و نهایتاً آنکه طرح مزبور به دلیل ایجاد بار مالی برای دولت، با قانون اساسی مغـایرت دارد. در توصیه‌های سیاستی نیز بدین نکته به صراحت پرداختیم که؛ با توجه به بار مالی طرح و مغایرت با اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی و نیز عدم تحقق اهداف طراحان این ماده واحده و ایجاد تهدیدهای مضر به حال منـافع ملی، شایسته است عنوان و مفاد طرح اصلاح و بهینه سازی گردد. ضمن آنکه تدوین طرحی با عنوان «مقابله به مثل با کشورهایی کـه اقـدام بـه بازرسـی و انگشت نگاری از اتباع ایرانی می‌نمایند»، که در آن از ایجاد مکانیزم و هزینه جدید برای دولت احتراز شده باشد اهداف مستتر در ماده واحده و طراحان آن را بهتر تأمین می‌نماید. و نهایتاً “طرح مقابله به مثل در بازرسی و انگشت نگاری از اتباع بیگانه” را به شرح زیر به نمایندگان ارائه دادیم.

 

ماده واحده- دولت موظف است نسبت به اتباع کشورهایی که اقدام بـه بازرسـی و انگشت نگاری از شهروندان ایرانی می‌نمایند در مبادی ورودی کشور اقـدام بـه مقابله به مثل نماید.

 

مطرح کردیم که طرح نمایندگان محترم ظرفیت اجرایی نداشته، بلکه بیشتر جنبه شعاری دارد. برای این‌که طرح اجرایی شود اولاً بایستی مثلاً “قانون مقابله به مثل” باشد و دست وزارت خارجه را برای اقدام متقابل باز بگذاریم چه بسا در سال‌های بعد کشور دیگری بخواهد چنین اقدامی انجام دهد لذا باید قانون از آنچنان کلیت، جامعیت و فراگیری برخوردار باشد که نیازی به قانونگذاری لحظه‌ای نباشد. ضمن این‌که ما امکانات لازم در تمامی مبادی ورودی کشور را نداریم! یک چنین کاری نیاز به امکانات چند صد میلیونی دارد. علاوه بر این، آن کشورهایی که این کار را می‌کنند سیستم یک‌پارچه اطلاعاتی دارند. یعنی وقتی در فرودگاه مهرآباد انگشت‌نگاری انجام شد، باید در مرز بازرگان هم دیده شود و در مرز بازرگان هم انجام شد باید ساختار اطلاعاتی ما ببیند. ما یک چنین ظرفیت آنلاینی در آن مقطع نداریم. علیهذا؛ این نظرات کارشناسی که بعد از حدود ۱۶ سال صحت آن تأیید می‌گردد اصولاً مورد توجه نمایندگان محترم قرار نگرفت.

 

در مورد هدفمندی یارانه‌ها بحث کردم در مورد سفرهای استانی رییس جمهور وقت نیز این سفرها از آسیب‌ها و پیامدهای منفی فراوانی برخوردار بود، اتخاذ سیاست وعده پراکنی، پول پاشی و ایجاد انتظار با پوشش‌های محلی و رویکردهای پوپولیستی یک آفت بزرگی بود که دامنگیر کشور ش.

 

نمی‌خواهم بگویم اندیشکده‌ها عالی عمل کرده‌اند، ممکن است آنها ضعف‌هایی داشته باشند ولی اندیشکده‌ها علی رغم همه مشکلات، تنگناها و ناامنی شغلی در حد بضاعت خودشان به مسئولیت خودشان عمل کردند. ناامنی شغلی یکی از مشکلات پژوهشکده‌ها است و پژوهشگر برای بقاء خود به محافظه کاری روی می‌آورد.

 

اندیشکده‌ها برای این مسئله چه کار می‌توانند بکنند؟

تا موقعی که اراده‌ای در نهادهای سیاستگذاری و تصمیم گیری برای توجه به نظرات کارشناسی وجود نداشته باشد اندیشکده‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند!! کاری نمی‌توانند بکنند.

 

شما در سطح تمامی کارشناسان روابط بین‌الملل و اندیشکده‌هایی که در ایران در حوزه روابط بین‌الملل و مطالعات منطقه‌ای کار می‌کنند از انجمن مطالعات منطقه‌ای، انجمن علوم سیاسی، انجمن ایرانی روابط بین الملل تا پژوهشکده مطالعات راهبردی و موسسه ابرار معاصر تهران و کدامشان می‌گویند باید با نظام بین الملل و با اکثر کشورهای منطقه درگیر بود؟ بنابراین به نظرم تولیدات راهبردی اندیشکده‌ها و بنیادهای فکری به همراه داده‌ها و یافته‌هایشان می‌تواند به نهادهای سیاستگذاری و قانونگذاری و تصمیم گیری کمک کند ولی به شرط آنکه اراده‌ای هم از سوی نهادهای مسئول و مسئولین مربوطه برای توجه به نظرات کارشناسی وجود داشته باش.

 

مشکلات نظام اجرای و اداری نظام حکمرانی ما مانند تعارض منافع، عدم شفافیت، تعارضات بین سازمانی یا فقدان دولت الکترونیک موجب می‌شود ظرفیت اجرایی نظام حکمرانی پایین بیاید؛ به نظر شما کدام یک از اینها در حال حاضر مسئله مهم‌تری است؟ آیا به نظر شما این مشکلات مسئله‌ها را تشدید می‌کند؟ برای مثال ممکن است این مشکلات در فرایند ارائه پیشنهاد، تصویب و اجرا در نظام حکمرانی مؤثر باشد و مثلاً مسیر را منحرف کند؟

 قبل از هر بحثی اول این پرسش پاسخ دهیم که آیا نظام اداره کننده مملکت نظامی توسعه محور هست یاخیر؟ پس از پاسخ به این سؤال پاسخ‌های لازم را می‌توان داد. قبل از همه بنظر می‌رسد اصولاً دغدغه ساختار قدرت در ایران توسعه نبوده و بیشتراسیر روزمرگی بوده و اهداف استرتژیک توسعه گرایانه ندارد. بدین لحاظ مباحثی نظیر نظام حکمرانی خوب، تعارض منافع، عدم شفافیت، تعارضات بین سازمانی یا فقدان دولت الکترونیک در نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی مشروط به وجود توسعه گرا امکان پذیر است و قابلیت طرح می‌یابد که بنظر این موضوع امری مغفول است. علیهذا، پس از طرح نکته کلیدی مذک در مورد پرسش ما فکر می‌کنم مسئله شفافیت جزو مهم‌ترین موارد باشد که در ذیل آن تعارض منافع هم قابل تعریف است. وقتی سیستمی یا ساختاری دارای شفافیت‌های لازم در عرصه مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی نباشد، ظهور و بروز تعارض منافع طبیعی و اجتناب ناپذیر است. یعنی من قوانینی به نفع خود و مجموعه خود تصویب می‌کنم. پس حرکت به شفافیت بیش از هر مؤلفه‌ای در موفقیت نظام‌های سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نقش و تأثیر ارد. به نظر می‌رسد موارد دیگر بیشتر روبنایی است. موارد اصلی و بنیانی نیست. مثلاً در حوزه دانشگاهی و تولید علم، چند درصد تولید علم به محصول رسید و ظرفیت اجرایی و عملیاتی پیدا می‌کند؟ حتی در امور فنی و امثالهم هم نشد. ما یک صنعت مونتاژ داریم که کیفیت ماشینی که تولید می‌کند از کیفیت چهل سال قبل هم نازل‌تر است. ما با تعدد مراکز تصمیم‌گیریِ بی‌مسئولیت و مسئولیت ناپذیر و غیر پاسخگو مواجه هستیم. چرا سرمایه اجتماعی در حال فرسایش است؟ این بی مسئولیتی، رها شدگی، خودمختاری و عدم پاسخگویی فراگیر عامل و بنیان اصلی آن است و در این عرصه تنها راه حل عملی بازبینی و بازاندیشی کارنامه و عملکرد ۴۲ ساله نظام سیاسی از سوی متخصصین بی طرف و مورد وثوق جامعه در همه عرصه‌ها و ارائه نقشه راه برای آینده نحوه اداره مملکت از طریق تغییر اولویت بندی‌ها و استراتژی کلان و بازتعریف هویتی، مسئولیت‌ها، مأموریت‌ها و رسالت ها است که صد البته کاری بشدت دشوار و سخت است.

 

لینک کوتاه https://iran-bssc.ir/?p=15927

 

میلاد زمان

کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه

کارشناس پژوهشی- حمایتگری مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه

 

https://iran-bssc.ir/research-fields/building-governance-capability/15927/

 

  • مجتبی مقصودی
۲۶
فروردين

پیام سفر پاپ فرانسیس؛ تقویت جریانات صلح طلب و میانه رو در منطقه

انجمن علمی مطالعات صلح ایران

سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی

 در وبینار علمی

"دیپلماسی دینی در خدمت صلح"

به مناسبت سفر پاپ فرانسیس به عراق

چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۹  

 

 

رویکرد تحلیلی ام خوشبینانه، و خارج از رویکرد مرسوم رسمی و توطئه انگارانه و پیچیده سازی است و بدنبال موشکافی و پیدا کردن ردپای آمریکایی ها و اسراییلی ها و تحلیل های پیچیده نیستم

 

اول: چرا سفر رهبر کاتولیک های جهان به عراق مهم است؟

اکثر تحلیل گران از زوایایی سفر پاپ فرانسیس به منطقه خاورمیانه و به عراق را دارای اهمیت شمرده اند. سفر چهارروزه پاپ فرانسیس به عراق در شرایط همه گیری کرونا و درگیری ها در عراق از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و. از منظر داخلی برای دولت الکاظمی، اقلیم کردستان، شیعه و سنی، مسیحی، ایزدی، صابئین و در سطح نیروی داخلی و در سطح منطقه و بین المللی

 

دوم:  زائر صلح

تعدادی از ناظران سیاسی این سفر را به مثابه "سفر صلح" و پاپ فرانسیس را "زائر صلح" نام نهادند که از عراق دیدار و به بغداد، نجف، موصل و اربیل سفر کرده و دیدار هایی با رهبران دینی و مذهبی و به ویژه با مردم رنج دیده موصل و اربیل و دیدار تقریبا یک ساعته بی سابقه ای با رهبر شیعیان جهان آیت الله سیستانی داشته است.

 

سوم: قاب عکسی از دو رهبر دینی

در رسانه ها و شبکه های ارتباطی، تلویزیون ها و مطبوعات "قاب عکس دو نفره" موضوع و مضمون خیلی از یادداشت ها گردید.

پاپ فراتر از یک عالمی دینی یک دیپلمات با فیگورهای دیپلماتیک ابتکار عمل، خلاقیت، زمان شناسی و بهره گیری از تاکتیک های مختلف را در دستور کار قرار داد. دیپلماتی تمام عیار در ردای روحانی!

دنیای امروز دنیای برندسازی است. برندینگ پاپ و سیستانی در یک قاب عکس. هر دو مبادی آداب گفتگویی

این گفتگو بیش از آنکه صبغه مذهبی و دینی داشته باشد با "چاشنی سیاسی و دیپلماتیک" همراه بود.

دنیا دنیای ابتکار عمل هست. بهره گیری از همه ی امکانات موجود و متصور

 

چهارم: کارنامه پاپ فرانسیس:

 پاپ فرانسیس نسبت به رهبران قبلی و فعلی در میان مسیحیان کاتولیک "نوگرا" تلقی می شود.. حمایت از اقلیت های تحت ستم اعم از مسیحی، مسلمان، ایزدی، تجربه سفرهای قبلی او به میانمار، بنگلادش، ترکیه و مصر ( و اظهارات پاپ فرانسیس حمایت از مسلمان روهینگیایی در میانمار، ایغورهای چین، قبطی های مصر، مسیحیان و ایزدی ها

در هر سفری از جایگاه پاپ از نیروهای حاشیه ای که به نام دین و مذهب به حاشیه رانده شدند حمایت کرد و از دیپلماسی عمومی به نحو احسن بهره برد.

 

پنجم:چشم اندازهای سفر:

تقویت جریان صلح طلبی و مدارا جویی دینی- مذهبی..... در چهار دهه اخیر جریان اسلام افراطی و ستیزه جو از همه گروههای دینی مذهبی تقویت شده است. بعد از جریان آیت الله بروجردی در دهه 1960، این جریان را باید به فال نیک گرفت.

ورود پاپ به تقویت جریان صلح گرا در سطح جهان و خاورمیانه و ایجاد امیدواری هایی برای تقویت جریان میانه رو و معتدل در سطح منطقه، بدین لحاظ شاید بتوان این سفر را طلیعه دوره جدیدی  در منطقه دانست. هر چند ارزیابی شتابزده و زودهنگامی است.

در مقابل خشونت طلبان منطقه خاورمیانه را ناراحت کرد و به ایراد و بهانه جویی واداشت.

حمایت از اقلیت های دینی و مذهبی نظیر مسیحی ها و ایزدی ها با اعلام و تکرار نفی و محو خشونت و افراطی‌گری مذهبی

طلیعه و امید به کاهش تنش‌های فرقه‌ای در عراق

تلاش برای بازگردانندن یک میلیون مهاجر مسیحی عراق به موطن خویش که در طول بیست سال اخیر به دلیل

آغاز دور جدیدی از گفتگوی بین ادیان مفهوم صلح در جهان در عالیترین سطح

پاپ گفت: ''چقدر ظالمانه است کشوری که مهد تمدن ها بوده است باید مورد چنین هجوم وحشیانه ای قرار بگیرد، عبادتگاه های تاریخی ویران شوند و هزاران مسلمان، مسیحی و ایزدی کشته شوند یا به اجبار آواره شوند. ''

او ادامه داد:‌ ''ما امروز بر این دیدگاه تاکید می کنیم که برادری قوی تر از برادرکشی، امید قوی تر از نفرت و صلح قدرتمندتر از جنگ است. ''

 

ششم: مسئولیت رهبران دینی

نمی توان مسئولیت و جایگاه روحانی و دینی داشت ولی نسبت به این حجم از خشونت بی اعتناء بود و در کاهش آلام بشری متاثر عصبیت دینی، سهمی ایفاء نکرد. علیرغم آنکه خاورمیانه مهد ادیان ابراهیمی است و منطقا باید منطقه ای آرامش طلب و صلح جو باشد، منطقه جنگ 72 ملت شده است. نسبت به این سفر ارزیابی مثبتی وجود دارد . امید است دیگر رهبران دینی و به ویژه سنی و شیعی نیز سیگنال های مثبتی به این حرکت بدهند

 

هفتم: پیام سفر

آری به صلح

آری به ثبات

آری به گفتگو

آری به تعامل و همکاری

آری به دوستی

و "طلیعه شیفت پارادایمی "به صلح، دوستی، عفو و گذشت و ایثار در سطح منطقه و جهان

 

هشتم: درس هایی برای ما:

بهره گیری از ظرفیت های "دیپلماسی دینی" و کاربست ان در حوزه دیپلماسی عمومی و افکار عمومی برای اعتلای منافع ملی، درازمدت فارغ از عصبیت های محدود در راستای اصلاح ذهنیت های دنیا نسبت به ایران با کاربست این دیپلماسی و بهره گیری از ابتکار عمل های به موقع و هدفمند .

 

آدرس

https://ipsan.ir/2021/03/08/%d8%af%db%8c%d9%be%d9%84%d9%85%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%af%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%af%d9%85%d8%aa-%d8%b5%d9%84%d8%ad/

 

 

 

  • مجتبی مقصودی
۲۶
فروردين

آموزه های فکری دکتر سید علی اصغر کاظمی

سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی

در مراسم یادبود دکتر سید علی اصغر کاظمی

18 فروردین 1400

 

در ابتدای سال نو و در اولین روز بهار 1400جامعه علمی ایران و پیروان علم ورزی اخلاقی و ایران دوستان اندیشمند بزرگی را از دست دادند که پر کردن جای وی کاری دشوار است. به خانواده محترم، دانشجویان، همکاران و علاقمندان تسلیت عرض می نمایم.

بنده افتخار آشنایی از سه دهه قبل با مرحوم آقای دکتر کاظمی را دارم. از اوایل دهه1370 در مقطع کارشناسی ارشد و در مقطع دکتری مشاور رساله دکتری بنده بودند. تمرکزم در حوزه مطالعات قومی محصول اجازه و تشویق آقای دکتر کاظمی بوده است که به عنوان پژوهش کلاسی ارائه بدهم و سپس این حوزه را ادامه دادم.

اهل ذوق و هنر بودند: در عین دیسیپلین علمی؛ سرشار از ذوق: نقاشی، شعر، خطاطی، نقاشی و موسیقی کلاسیک ایرانی (ردیف‌های سنتی) با سازهای ویلن، تار، سه تار و سنتور

 

آموزه های زنده یاد دکتر کاظمی

1-اخلاق علمی و علم اخلاقی، چراغ راهنمای مطالعات علمی و چارچوبه های پژوهشی ایشان رعایت اخلاق و موازین علمی بود. عدول ناپذیر بودند. گهگاه دانشجویانی به واسطه پُست و مقام قصد زیر دررویی از مسئولیت های محوله کلاسی داشتند برخورد می کرد.بدین لحاظ سلامت اخلاقی و علمی از ویژگی رفتاری و علمی این استاد فرهیخته بود.

2-دیسیپلین در جامعه ای که عملا یل بودگی و رها بودگی، مسئولیت ناشناسی و باری به هر جهتی بیش از پیش در حال گسترش هست. دیسیپلین یا خود انضباطی، سخت گیری، دقت نظر از جمله ویژگی های استاد بود.

3-گستره دانش و تسلط علمی آقای دکتر مثال زدنی بود. بخش اعظم وقت استاد صرف علم ورزی بود.

 

کتاب ها و گرایشات استاد (منظومه فکری دکتر کاظمی)

(آثار استاد مهجور ماند) برای آشنایی مخاطبان جوان این جلسه. جا دارد این آثار مجددا بازخوانی شود.(ضرورت بازخوانی)

اجزاء منظومه ی فکری استاد: در واقع این سه ضلعی مطالعاتی یا مثلث مطالعاتی- پژوهشی سازه ی اندیشه ای و منظومه ی فکری استاد را تشکیل داده و مکمل یکدیگر در این منظومه اندیشه ای بوده اند.

منظومه فکری آقای دکتر بیشتر در حوزه روابط وحقوق بین الملل، مدیریت و روش شناسی داشت.

برای فهم پذیر کردن مسائل ساری و جاری و به روز در جامعه ایران و سطح جهان دست به قلم برد: "اخلاق و سیاست" ، "بحران جامعه مدرن"، "بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر"، "جهانی شدن فرهنگ و سیاست"، "پایان سیاست و واپسین اسطوره"

در حوزه روش: کتاب های "روش و بینش در سیاست"  و نیز کتاب "سیاست سنجی"، "هفت ستون سیاست" (روشها و رهیافت های متنوع شناخت سیاست از ابعاد و دیدگاه های مختلف)

در حوزه روابط بین الملل: روابط بین‌الملل در تئوری و عمل(برنده دوازدهمین دوره جایزه کتاب سال 1373)، نقش قدرت در جامعه و روابط بین‌الملل، نظریه همگرایی در روابط بین‌الملل، دیپلماسی نوین در عصر دگرگونی در روابط بین‌الملل، زنجیره تنازعی در سیاست و روابط بین‌الملل

در حوزه مدیریتی و سیاستگذاری :  مدیریت بحرانهای بین‌المللی، مدیریت سیاسی و خط مشی دولتی

در کنار اضلاع سه گانه، روح و رویکرد حاکم بر مطالعات و پژوهش های سید علی اصغر کاظمی متمرکز بر پیوند

حضور شادروان در این حوزه های چند دستاورد مهم و چند نکته با اهمیت به همراه داشت:

  • ایران دوست، آزاده و دغدغه های ایران گرایانه داشت.(سراسر زندگی کاظمی دغدغه ایران بود)
  • می توان در عین نزدیکی به قدرت، از قدرت دوری کرد وکژکارکردی سامان سیاسی در ایران را آسیب شناسی کرد.
  • می توان در عین دیسیپلین علمی؛ سرشار از ذوق و هنر بود نقاشی، شعر، خطاطی، نقاشی و موسیقی کلاسیک ایرانی (ردیف‌های سنتی) با سازهای ویلن، تار، سه تار و سنتور

 

همچنان که همکار محترم آقای دکتر سیدعلی طباطبایی فرمودند: دکتر کاظمی از جمله  اساتید برجسته کشور بودند که "پرنسیپ " کاری خود را با چیزی معاوضه و مبادله نکرد و در هیچ مزایده و مناقصه فکری شرکت ننمود.  و غم انگیز تر  اینکه هیچ رسانه‌ای در خصوص درگذشت شخصیتی که شش دهه به  کشورش خدمت کرد چیزی نمی‌گوید و "سکوت " تنها صدای بلندی است که گوشها را می آزارد.  و در چنین فضایی است که می‌توان  "دونان" را  "دانایان "  به جامعه قالب کرد. 

 

برگزار کنندگان: انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن علمی مطالعات صلح و خانه اندیشمندان علوم انسانی

https://ipsan.ir/2021/04/05/%d9%85%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d9%85%d8%ac%d8%a7%d8%b2%db%8c-%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%a8%d9%88%d8%af-%d8%b4%d8%a7%d8%af%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1/

 

  • مجتبی مقصودی
۲۶
فروردين

صلح ابتدایی برآیند سیاست اخلاقی و دین رحمانی

در یادبود دکتر داود فیرحی

سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی

23 آبان 1399

 

مقدمه

جامعه علمی ایران و پیروان سیاست ورزی اخلاقی و نیز شارحین اسلام رحمانی اندیشمند بزرگی را از دست دادند که پر کردن جای وی کاری دشوار است و فقدان وی ضایعه ای عظیم برای آینده کشور است.

استاد علاوه بر دانش گسترده، بینش عمیقی و فهم ژرفی داشت و از منظر آینده اندیشی به چشم اندازها نظر داشت.

ویژگی و گستردگی روح، سرشت جمیع الاطراف، ماهیت و طبع بلند و عمق جان برخی بزرگان بگونه ای است که هر کسی از ظن و فهم خویش یارشان می شود و از گوشه ای از شراب جانبخش اینان سیراب می شوند. روح بلند، بزرگی طبع و منش دکتر فیرحی هم بگونه ای که افراد مختلفی را شیفته خودش ساخته بود. از همه ی اقشار و طبقات علاقمندان و شیفتگانی داشت.

 

Dr.Feirahi

 

آموزه های زنده یاد دکتر فیرحی

صلح ابتدایی برآیند سیاست اخلاقی و دین رحمانی

اگر چه حوزه مطالعاتی و پژوهشی مرحوم دکتر فیرحی بین رشته ای است؛ ولی بطور مشخص سه حوزه مطالعاتی و علمی در ایران مدیون تلاش های علمی و مجاهدت های پژوهشی ایشان است.

اول:"علوم سیاسی ایران"(با تاکید بر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی ایران)،

دوم؛"حوزه پژوهشی مطالعات صلح" یا به عبارت دیگر صلح پژوهی و حتی صلح اندیشی

وسوم؛"اندیشه سیاسی در اسلام و فقه سیاسی" در دودهه اخیر مدیون و وامدار تلاش های علمی و شخصیت اخلاق مدار مرحوم دکتر فیرحی است.

اجزاء منظومه ی فکری استاد: در واقع این سه ضلعی مطالعاتی یا مثلث مطالعاتی- پژوهشی سازه ی اندیشه ای و منظومه ی فکری استاد را تشکیل داده و مکمل یکدیگر در این منظومه اندیشه ای بوده اند.

در کنار اضلاع سه گانه، روح و رویکرد حاکم بر مطالعات و پژوهش های داود فیرحی متمرکز بر پیوند میان حوزه و دانشگاه، سنت و مدرنیته، اسلام و ایران بوده است و در واقع در تلاش برای آشتی میان این عناصر بدنبال راه سوم بود.

ایشان از نسل میانی صاحبنظران و اساتید علوم سیاسی بود که هم آموزش های دکتر محمد رضوی، دکتر جواد شیخ الاسلامی و بشیریه را تجربه کرده اند و هم خود در کسوت استادی این حوزه دانشجویان زیادی را پرورش دادند و در میانسالی عمر خود قرار داشتند.

درگذشت غیرمترقبه استاد در میانسالی و اوج شکوفایی و پختگی ضربه ای بزرگ به قوام و دوام علوم سیاسی کشور از منظر نو اندیشی دینی بود و در واقع حمایت ایشان از منظر نواندیشی دینی نسبت به علوم سیاسی پشتوانه ای قوی در برابر شبه افکنان بود که بدنبال حذف علوم سیاسی از رشته های دانشگاهی بوده اند.

از نظر وی اسلامی کردن دانشگاه ها و رشته علوم سیاسی با افزودن تعدادی دروس اسلامی امکانپذیر نیست.

حضور شادروان در این حوزه های چند دستاورد مهم و چند نکته با اهمیت به همراه داشت:

  • می توان در کسوت روحانیت بود ولی دغدغه های ایران گرایانه داشت.(سراسر زندگی فیرحی دغدغه ایران بود)
  • می توان نگرش مذهبی داشت ولی به تکثر و تنوع باور داشت و در رفتار و گفتار بدان مقید بود. وی توانست با قرائتی متکثر و دمکراتیک از اسلام و فقه شیعی، روح و نیاز زمانه به صلح و مصالحه را در کلمات پرنفوذ خود تجلی ببخشد و مسئولیت دین و دولت را از منظر اندیشه سیاسی و جامعه شناسی تاریخی بازنمایی نماید.
  • می توان در کسوت روحانیت بود و اندیشه های دیگر را طرد و نفی نکرد و تنها از دریچه علمی به نقد آنها مبادرت ورزید.
  • می توان در عین نزدیکی به قدرت، از قدرت دوری کرد وکژکارکردی سامان سیاسی در ایران را آسیب شناسی کرد.
  • می توان جزیی از نظم و نظام مستقر بود ولی در عین حال پروژه تحول خواهی در عرصه سیاست ورزی، اخلاقی شدن و پاسخگو شدن سیاست و سیاست ورزان دینی را پیگیری کرد.
  • می توان در کسوت روحانیت بود و دغدغه صلح داشت و ایده های جدیدی را از دل آیات و روایات اسلامی و نصوص جستجو کرد. دکتر فیرحی ضمن نقد فقهایی که در اسلام شیعی به صلح اصالت نمی بخشند؛ اصالت صلح را جزء لایتجرای اسلام دانسته و با شرح بخش هایی از تاریخ اسلام؛ محتوای صلح امام حسن(ع) را شاهکاری بَرنده تر و بُرنده تر از جنگ دانسته تا جایی که در این مسیر، این امام همام با مرجح دانستن جان و خون مسلمانان به نسبت حفظ حکومت؛ صحابه را تبدیل به ناظران قرارداد صلح کرد و صلح را به امری اخلاقی متاثر از اسلام رحمانی بدل ساخت.

دکتر داود فیرحی استاد دانشگاه تهران به مثابه یک نواندیش دینی و در کسوت روحانیت توانست پلی میان سنت دینی و فهم مدرن از دنیای در حال تحول و بشدت نیازمند صلح باشد. وی با بهره گیری از رویکرد اسلامی توانست ضمن آشتی میان فقه و سیاست با نگاهی دمکراتیک مروج اسلام متساهل، صلح طلب و مصالح جو باشد.

      کنشگران حوزه صلح در ایران طنین آموزه های امید بخش این معلم بزرگ و نویسنده ی توانا را در باب صلح ابتدایی و صلح پیشگیرانه به گوش جان در قلب خویش دارند و امیدوارند در سایه فهم و گسترش چنین قرائتی از زیست مسلمانی، ملل مسلمان و به ویژه خاورمیانه و ایران صلح واقعی را تجربه کنند. در واقع درگذشت دکتر داود فیرحی ضایعه ای بزرگ برای ادبیات صلح در ایران محسوب می شود که پر کردن آن به سادگی میسر نیست.

تاکید موکد استاد بر صلح ابتدایى جای تامل و تدبر زیادی دارد، از نظر وی، صلح ابتدایی عبارت از صلحى است که در مورد آن نه نزاعى واقع و محقق بین طرفین وجود دارد و نه فعلاً احتمال نزاعى در میان خود دارند؛ به همین جهت است که از صلح ابتدایی به راستی می توان به "صلح آوانگاراد"، “صلح سازنده” یا "صلح آینده ساز" تعبیر نمود. در چارچوب این نگرش، صلح خواهی و صلح جویی کنشی منفعلانه و از سر استیصال نیست؛ بلکه رویکردی فعالانه، جسورانه و اخلاقی است که در بطن خود نیز چه در مقدمات و چه در نتایج؛ رضایت، مشروعیت و کارآمدی را بدنبال دارد.

  • مجتبی مقصودی
۲۳
آذر

 

نشست ترویجی

از «هفته تـرویج عـلم» تا «هفـته پـژوهش»

نشست انجمنهای علمی و ترویج علم

 

موضوع:

در مسیر دشوار صلح

با انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

سخنران:

دکتر مجتبی مقصودی

رئیس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

دبیر نشست :

سرکار خانم مریم فیروزی

 

نشست آنلاین یکشنبه 23 آذر ساعت 19 -20

در اکانت اینستاگرام

iranpopscience

 

ipsan@

  • مجتبی مقصودی