۱۵
آذر
دومین همایش بازنگری روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی پس
از فروپاشی شوروی و چشم انداز آینده، دانشگاه فردوسی مشهد، 4 و 5 آبان 1389.سی دی همایش.صص 282 - 265
مجتبی مقصودی و منیره عرب
چکیده:جمهوری
های تازه استقلال یافته آسیای مرکزی، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به دلیل
عدم برخورداری از تجربه کافی در زمامداری، تنش های داخلی، نابسامانی های اقتصادی و
فقدان هویت فرهنگی مشترک با مشکلات عدیده ای مواجه بودند؛ لذا در پی توسعه انواع
جدیدی از روابط در سطح منطقه برآمدند. این در حالی بود که تجزیه و اضمحلال شوروی و
پایان نظام دو قطبی فرصت مناسبی را فراهم نمود تا بازیگران منطقه ای و بین المللی
برای دستیابی به نقشی مهم و تأثیرگذار در راستای تحقق اهداف خود گام بردارند. در این بین موقعیت خاص ژئوپلیتیک ایران در
منطقه در کنار علقه های کهن و دیرپای فرهنگی، شرایط مساعدی برای ایفای نقش منطقه
ای ایران فراهم نمود؛ که البته نه تنها ایران از این فرصت بی نظیر تاریخی به خوبی بهره برداری نکرد ، بلکه با اتخاذ
سیاست های نامناسب فرصت را به دیگر رقبای منطقه ای واگذار نمود. سرنگونی طالبان در
افغانستان و بحران داخلی در تاجیکستان از دیگر فرصت هایی بود که ایران با توجه به
توانایی ها و قابلیت های فرهنگی خود در منطقه می توانست برای افزایش قدرت نفوذ و
تعاملات منطقه ای خود از آن بهره گیری نماید؛ این بار نیز، دستگاه سیاست خارجی با
رویکرد حداکثری و ایدئولوژیک، در راستای برپایی نظامی سیاسی بر پایه مدل جمهوری
اسلامی گام برداشت که با بی رغبتی داخلی، واکنش قدرت های بزرگ و مقاومت کشورهای
منطقه رو به رو شد و در نهایت کمرنگ شدن
نقش ایران را در پی داشت. در میان کشورهای فارسی زبان، با توجه به ظرفیت های
بالقوه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی، ایران می تواند نقش پررنگ و مهمی در
همگرایی و وحدت منطقه ای داشته باشد. در این مقاله سعی شده مشخص شود چه الزامات و
ضرورت هایی برای بازنگری مناسبات ایران با کشورهای فارسی زبان وجود دارد و ایران
چه رویکرد ، مواضع و کارکردهایی را باید در این عرصه در پیش گیرد؟ فرضیه پژوهش این
است که با توجه به اشتراکات فرهنگی- هویتی
کشورهای فارسی زبان به ویژه ایران ، افغانستان و تاجیکستان و لزوم همگرایی منطقه
ای ، ایران از توانایی ها و قابلیت های لازم برای افزایش قدرت نفوذ و ایفای نقشی
کلیدی در منطقه برخوردار است. همچنین در نوشتۀ
حاضر، ضمن بررسی جایگاه همگرایی منطقه ای
از دیدگاه سازه انگاری و در راستای تحقق اهداف همگرایی منطقه ای فارسی زبانان، بر
ضرورت های توجه و بهره گیری بیشتر ایران
از ظرفیت های عمیق فرهنگی- هویتی( به ویژه عنصر مشترک زبانی ) با تأکید بر
بازنگری در مناسبات ایران با حوزه فارسی زبانان پرداخته خواهد شد و نقش ، سهم و
مسئولیت کلیدی و تاریخی ایران مورد بررسی
قرار خواهد گرفت.
کلید
واژه ها : سازه انگاری، سیاست خارجی، ایران، افغانستان،
تاجیکستان، فارسی زبانان