دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳۹۰ مطلب با موضوع «گفتگو و هم اندیشی» ثبت شده است

۱۸
آذر
نشست بررسیآسیب‌شناسی پژوهش‌های علوم سیاسی و اجتماعیبا حضوراحسان ارکانیمعاون توسعۀ مدیریت و منابع انسانی استانداری خراسان رضویدکتر مجید حیدریپژوهش‌گر علوم اجتماعی و استاد دانشگاهدکتر محسن خلیلیدانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهددکتر سعید گازرانیعضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد مشهد) زمان: 26 آذرماه 1393 / ساعت: 14:30 تا 17مکان: قاسم‌آباد، استاد یوسفی شرقی، سالن اجتماعات دانشکدۀ حقوق، علوم سیاسی و زبان‌های خارجیدانشگاه آزاد اسلامی (واحد مشهد)
  • مجتبی مقصودی
۰۸
آذر
برگزاری هشتمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران     برنامه همایش "دیپلماسی هسته ای"؛ هشتمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران اعلام شد. این همایش با حضور دکتر محمد جواد ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای و جمعی از اساتید  برجسته این حوزه در روز سه  شنبه 11 آذر ماه 1393 در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی واقع در دهکده المپیک برگزار خواهد شد.      مدیریت نشست دوم همایش که با عنوان تحریم ها و دیپلماسی هسته ای دز سالن شهید بهشتی از ساعت 13/30 برگزار خواهد شد بر عهده دکتر مجتبی مقصودی خواهد بود. در این نشست دکتر ابراهیم متقی، دکتر مصطفی دولتیار، دکتر حسین دهشیار، دکتر شهروز شریعتی و  دکتر اصغر کیوان حسینی به ارائه سخنرانی خواهند پرداخت. جهت اطلاع کامل از برنامه ها  به سایت انجمن علوم سیاسی به آدرس زیر مراجعه کنید:  http://www.ipsa.ir/
  • مجتبی مقصودی
۳۰
آبان
یک بستر و دو رویا؛ در مدح و مذمت خشونت مجتبی مقصودیهمایش نقش آموزش در  صلح و توسعه پایدار با تاکید بر کشورهای در حال توسعه/ انجمن ترویج علم ایران/ تهران/ 19 آبان 1393 چکیده:     جامعه پذیری سیاسی از جمله مفاهیم کلیدی حوزه جامعه شناسی سیاسی است که ناظر بر روند آشنایی، درونی سازی و همنوایی فرد با هنجارها، وظایف، حقوق و نقش های سیاسی خود در جامعه است که از خلال فرایند مستمر آموزشی به جامعه و به ویژه به کودکان، نوجوانان و جوانان و به نسل های آینده منتقل می شود. هدف جامعه پذیری سیاسی تربیت افراد به‌ صورتی است که اعضای موثرجامعه سیاسی باشند. جامعه پذیری سیاسی در ایران هم چون همه کشورها با هدف فرهنگ سازی عمومی از مجاری رسمی و غیر رسمی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق نظام آموزشی، نظام رسانه ای و مطبوعاتی و تریبون ها و نهادهای عمومی و نیز عملکرد نخبگان و گروه های مرجع بصورت گسترده در میان آحاد جامعه و به ویژه نسل جوان و آینده سازان کشور توزیع و درونی سازی می شود.    در فرایند جامعه پذیری سیاسی نقش دولت و نهادهای رسمی و دولتی اهمیتی دو چندان می یابد. این اهمیت در ساختار سیاسی ایران با چهار ویژگی مهم "اقتصاد مبتنی بر نفت"، "رویکرد و فرهنگ اسلامی - ایرانی "، "تنوع و تکثر فرهنگی" و "قرار داشتن در ژئوپلیتیک پرخشونت خاورمیانه" اهمیتی تام و کمال می یابد و مسئولیتی تاریخی، حساس، بی بدیل و سرنوشت ساز بدین دولت می بخشد.    با چنین مفروضاتی؛ نسبت، رویکرد، عملکرد و مسئولیت دولت و نهادهای دولتی به مثابه کلیتی یکپارچه که از بودجه عمومی و بیت المال اداره می شوند با موضوع، مفهوم و مسئله ای به نام خشونت چگونه است؟ سهم دولت و نظام آموزشی و از جمله برنامه درسی اعم از پنهان و آشکار در فرهنگ سازی صلح و دوستی و جامعه پذیری سیاسی با محتوی، مضمون و تولید ادبیات تساهل، مدارا و رواداری و ممانعت از بازتولید خشونت چگونه است؟ نقش دیگر نهادهای سیاسی – فرهنگی در این عرصه چگونه است و چه قرائت و رویکردی را بازنمایی و به جامعه پذیری سیاسی صلح و خشونت زدایی کمک می کنند؟     "یک بستر و دو رویا" روایت دوگانگی ها و تعارضاتی است که یکبار "آندره فونتن" تاریخنگار و ژورنالیست فرانسوی و سرمقاله نویس روزنامه لوموند در روایت تاریخ تنش زدایی بعد از دهه 1960 ترسیم کرد و امروز منطقه خاورمیانه و جامعه ایران در عرصه جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سازی بیش از همه به فهم و چاره جویی آن نیاز دارد.تا بدین طریق غیریت سازی و خشونت زایی به حاشیه رانده شده و صلح طلبی و مدارا جویی برکشیده شود.
  • مجتبی مقصودی
۲۴
آبان
برنامه همایش ملی اعتدال با مشارکت انجمن علوم سیاسی      سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن جامعه شناسی ، انجمن تاریخ، و تعداد دیگری از نهادها و سازمان های دولتی و غیر دولتی همایش ملی اعتدال را در سالن همایش های کتابخانه ملی روز چهارشنبه 28 آبان از ساعت 8 تا 17 برگزار می نماید.      دکتر سید رضا صالحی امیری و دکتر محمد امین قانعی راد به ترتیب رییس شورای سیاستگذاری همایش و دبیر علمی این همایش یک روزه را بر عهده خواهند داشت. سخنرانان ویژه و کلیدی مراسم افتتاحیه حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی، دکتر حسام الدین آشنا معاون رییس جمهور در امور فرهنگی، حجت الاسلام دکتر مرتضی جوادی آملی استاد حوزه و دانشگاه و دکتر شهیندخت مولاوردی معاون رئیس‌جمهور ایران در امور زنان و خانواده هستند.      پس از افتتاحیه، میزگرد های علمی همایش آغاز خواهد شد که در هر میزگردی بین 4 تا 5 سخنرانی انجام خواهد شد. میزگرد اول با عنوان "اعتدال در قرآن و اندیشه اسلامی" با مدیریت دکتر اشرف بروجردی، نشست دوم با عنوان "اعتدال در ادبیات و اندیشه ایرانی" به مدیریت دکتر شهاب الدین عادل، میزگرد سوم با عنوان "اعتدال و مسایل زنان" به مدیریت دکتر سوسن باستانی در صبح برگزار می شود.     در بعدازظهر از ساعت 14 سه میزگرد دیگر بصورت همزمان در سه سالن برگزار خواهد شد. در میزگرد چهارم "بنیان های نظری و جامعه شناختی اعتدال" با مدیریت دکتر محمد فاضلی، نشست پنجم "اندیشه و رفتار سیاسی اعتدال" با مدیریت دکتر مجتبی مقصودی، و میزگرد ششم با عنوان "رویکرد اعتدال و توسعه" با مدیریت دکتر محمد حسین شریف زادگان مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.    بر طبق برنامه اعلام شده در میزگرد پنجم، مهندس عباس عبدی، دکتر جعفر حق پناه، دکتر فائز دین پرست، دکتر شهناز صداقت زادگان و دکتر سید ابوتراب فاضل سخنرانی خواهند داشت.   از جمله سخنرانان برنامه نشست های صبح دکتر صادق آیینه وند، دکتر علی محمد حاضری، دکتر رضا ماحوزی، دکتر سید محمد علی دادخواه، دکتر زهرا شجاعی،دکتر شیرین احمد نیا و دکتر الهه کولایی هستند. سخنران اختتامیه نیز حجت الاسلام یونسی دستیار ویژه رییس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی خواهد بود.
  • مجتبی مقصودی
۱۸
آبان
کسب رتبه الف از سوی انجمن علوم سیاسی ایران در سال 1392 برای سومین سال متوالی    انجمن علوم سیاسی ایران در سال 1392 برای سومین سال متوالی موفق به کسب رتبه الف از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شد. کمیسیون انجمن های علمی ایران  در ارزیابی از فعالیت های سال گذشته انجمن که در دهم آبان سال جاری اعلام شد، با اعطاء 835 امتیاز انجمن علوم سیاسی ایران را در میان بیش از 300 انجمن حائز دریافت رتبه الف دانست. این امتیاز به نسبت سال 1391 حدود 28 امتیاز افزایش را نشان می دهد.     ضمن تبریک به همه اعضاء هیات مدیره، دست اندرکاران، اعضاء و علاقمندان، امید است در سال جاری و در سایه تدابیر دستیار ارشد وزیر امور خارجه دکتر محمد کاظم سجادپور به عنوان رییس هیات مدیره انجمن و نیز مساعدت همه علاقمندان به گسترش فعالیت های علمی این نهاد علمی، این جایگاه و امتیاز افزایش یابد.
  • مجتبی مقصودی
۱۱
آبان
سی و چهارمین شماره از پژوهشنامه علوم سیاسی منتشر شدمتن کامل مقالات این شماره و همچنین مقالات شماره های پیشین از طریق پایگاه اینترنتی پژوهشنامه علوم سیاسی به آدرس http://www.ipsajournal.ir   قابل دانلود است.در این شماره می­خوانید:1معنا و مقام سیاست در مکتب جعفریاصغر افتخاری؛ کسری صادقی زاده2تحلیل و سنخ شناسی تفکر سیاسی در تاریخ معاصر ایرانغلامرضا خواجه سروی؛ جواد قربانی آتانی3مفاهیم، کارگزاران و سامان سیاسی در شاهنامه‌ی فردوسیوحید سینایی؛ محمد خطبایی قوژدی4کودکانه های سیاسی صمد بهرنگیسید جواد طباطبایی؛ نگین نوریان دهکردی5اسلام بر دو راهی خشونت و مسالمت ریشه یابی تفسیرهای غیر مسالمت آمیز از اسلامعلی اکبر علیخانی6جدال‌های الهیاتی در عالم قدیم و پدیدار شدن روشنفکری در ایرانمحمدجواد غلامرضا کاشی؛ مهدی کاظمی زمهریر7مطالعات فقهی امنیتنجف لکزایی8بازتاب منازعه هویتی در ابزارهای فرهنگی مطالعه اسکناس‌های ایرانی دوره پهلوی دوم و جمهوری اسلامیمهدی نجف زاده
  • مجتبی مقصودی
۰۶
آبان
بشیریه: بومی سازی، درونی سازی و کاربردی سازیگفتگو با مجتبی مقصودیمهرنامه، سال پنجم؛ شماره 38، مهرماه 1393، ص50 و 51 دکتر بشیریه یکی از مولفان و مدرسان اصلی جامعه شناسی سیاسی در ایران پس از انقلاب بوده اند. فکر می کنید وضعیت این علم در ایران امروز چگونه است و دکتر بشیریه چه تاثیری روی آن گذاشته اند؟     اجازه می خواهم با رویکردی انتقادی نسبت به سوال شروع کنم که مفهوم و جهت گیری تقلیل گرایانه ای در بطن آن نهفته است. بشیریه تنها یکی از مولفان و مدرسان اصلی جامعه شناسی سیاسی در ایران پس از انقلاب و تنها در محدوده ی دانشگاه نبود. جامعه شناسی سیاسی در ایران به مثابه یک علم، مدیون اندیشه های دکتر حسین بشیریه است. بشیریه تجسم تمام نمای جامعه شناسی سیاسی مدرن در ایران است. مانایی، پایایی و تاثیر سنت فکری و مطالعاتی بشیریه در حوزه جامعه شناسی سیاسی ایران و در سطح کشور، همچون اندیشه های مارکس در سطح جهان است که نه تنها موافقان و موافقان بر جایگاه اندیشه ای و قوت و پایگاه علمی آن اذعان دارند و بخش زیادی از اندیشمندان بعد از مارکس و حتی تا کنون بر له و یا علیه وی قلم فرسایی کرده اند . بلکه، تاثیرگذاری این اندیشه در پرورش نسلی از پرورش یافتگان علوم سیاسی و علوم اجتماعی انکار ناپذیر است. در مورد جامعه شناسی سیاسی ایران نیز چنین است. اصولا مگر می شود از جامعه شناسی سیاسی ایران سخن راند ولی آثار بشیریه را از قلم انداخت.   بشیریه در پیوند نظر و عمل، اندیشه ورزی و سیاستگذاری گام های موثری برداشت و کمتر دانشجو و پژوهشگر حوزه سیاسی – اجتماعی که حداقل مطالعاتی داشته باشد، می تواند نقش این استاد گرانقدر را نادیده بگیرد. چارچوبه های نظری و مفهومی بشیریه و الگوهای اندیشه ای وی همچنان در اکثر کلاس های دانشگاهی تدریس می شود. به نظر من جامعه شناسی سیاسی در ایران بدون بشیریه رشته ای ناتمام و ابتر محسوب می شود.     برخی معتقدند جامعه شناسی سیاسی به مانند دیگر علوم اجتماعی با سابقه فرهنگی و تمدنی ایران نسبتی ندارد و به طور مشخص  اصطلاحات جامعه شناختی مانند چپ و راست و طبقه متوسط و  ایدیولوژی های سیاسی  گویای اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران نیست. فکر می کنید دکتر بشیریه تا چه اندازه توانست این دانش را در ایران بومی کند؟     واژه "برخی" مفهومی کلی و بدون هویتی است. ادبیات نفی و سلبی، کلی گویی هایی بدون بنیان های علمی چاره تحلیل، تفسیر و تبیین های جامعه شناسی سیاسی نیست. بدوا مشخص نماییم مشکل ما آیا بشیریه و اندیشه های وی است و یا علمی به نام جامعه شناسی سیاسی؟!  جدای از این نکته که حتی جامعه شناسی سیاسی در تاریخ فرهنگی ایران دارای ریشه های تاریخی است؛ سنت گفتگو و نقد علمی را در این عرصه کارساز می بینم. برخی مفاهیم نظیر نیروها و گروه های اجتماعی، یا به نقل از شما دقیقا همین اصطلاحات چپ، راست، طبقه متوسط سنتی و جدید، احزاب و گروه های ذینفوذ را چه بنامیم که گویای محتوی، مضمون، هویت و ساختار و واقعیت وجودی آنها باشد؟  فراموش نکنیم جامعه شناسی سیاسی با نیروها و گروههای اجتماعی، مفهوم و گونه شناسی دولت، مفاهیم، مسائل و پارادایم ها ...پدیده های اجتماعی، مناسبات و روابط اجتماعی و مطالعات روش شناسی، رویکردی، نظری و آینده پژوهانه سروکار دارد و دقیقا با همین ابزارها می توان جامعه ایران را فهم کرد. قطعا بومی سازی، غنی سازی، کاربردی سازی  درونی سازی از طریق فهم و کاربست انتقادی حاصل خواهد آمد و سهم بشیریه در این عرصه ارج نهادنی است.    از مهمترین دغدغه های دکتر بشیریه در دهه هفتاد «گذار به دموکراسی» بود. این در واقع، تعیین یک سرفصل برای علوم سیاسی بود که دانشجویان زیادی را هم از خود متاثر کرد؟ فکر می کنید گذار به دموکراسی هنوز هم به عنوان موضوع علوم سیاسی دارای اهمیت است؟    گذار به دموکراسی به ویژه برای کشورهای در حال توسعه امری مهم، حیاتی و گاه با سرنوشت سیاسی و آینده حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها همبسته است. در این عرصه دو رویکرد کلان وجود دارد. سنت جامعه شناسی سیاسی کلاسیک، گذار به دموکراسی را یک پروسه طولانی مدت می داند. دموکراسی ماندگار محصول تجربه ی تاریخی، تمرین دموکراسی، همزیستی قانونمند و بستر سازی های فرهنگی- روانی و آموزشی، اجتماعی و اقتصادی است. در این سنت درونزا؛ آموزش، تمرین دموکراسی و پذیرش، به رسمیت شناختن و شناسایی دیگری از هر دین، مذهب، نژاد، قوم و قبیله و آیینی به مثابه یک ارزش از جایگاه ویژه ای برخوردار است و حقوق شهروندی بدنه و جوهره اصلی دموکراسی را تشکیل می دهد. تجربه دموکراسی های اروپایی بهترین مثال در این عرصه است.    جامعه شناسی مدرن با تکیه بر نهادسازی های نوین راه میان بر را ترویج و توصیه می نماید. روایتی که در افغانستان و عراق در حال تجربه شدن است و ارزیابی توفیق و یا عدم توفیق آن نیازمند زمان بیشتری است. در این نحله نهادگرایان نوین این نظر را مطرح می نمایند که با نهادسازی و ساختارسازی های مردم سالارنظیر؛ تدوین قانون اساسی، نهاد پارلمان، نظام حزبی، مکانیزم های قانونی و شفاف پیکارهای سیاسی، استقرار نهادهای نظارتی و کنترلی شرایط لازم برای همکاری و تعامل گروه های سیاسی – اجتماعی مهیا خواهد شد و فرایند چند سده ای در کوتاه مدت قبل و گاه به شکل برونزا حصول خواهد بود. آنچه با قاطعیت می توان بیان نمود این است که فارغ از هرگونه رویکردی گذار به دمکراسی برای کشورهای در حال توسعه با مشروعیت نظام های سیاسی و کارآمدی و مقبولیت همبسته است. اگر دکتر بشیریه در دهه 1370 با آینده اندیشی موضوع گذار به دموکراسی را به عنوان دغدغه جامعه شناسی سیاسی ایران مطرح کرد، این موضوع در حال حاضر در سطح خاورمیانه تبدیل به یک اپیدمی و در میان اکثر طبقات و اقشارموضوعی فراگیر شده است. از تونس تا مصر، لیبی، سوریه و یمن متاثر از این مطالبه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اند. علیهذا، امیدوارم در برنامه ریزی جدید آموزشی رشته علوم سیاسی، این سرفصل مهم مغفول نیفتد و آن چنان که شایسته و بایسته است به آن، حداقل با رویکرد انتقادی بدان پرداخته بشود و صد البته جا دارد از نقش و جایگاه دکتر بشیریه در گسترش ادبیات گذار به دموکراسی، به ویژه به جهت بومی سازی، درونی سازی، کاربردی سازی و کمک به امر سیاستگذاری در ایران و از جمله تاثیر ان در اجرای قانون شوراها و تدوین پیش نویس قانون شهروندی تجلیل شایسته ای به عمل آید.    نظریه گذار به دموکراسی دکتر بشیریه بسیار متکی به نقش نخبگان در فرایند گذار به دموکراسی بود. نظر شما در این باره چیست؟ اتفاقات چند سال گذشته ایران این نوع نگاه را تائید نکرده است؟   هر چند در کلیت موضوع با شما موافقم و منطقی است و آرزو دارم  که از نخبه سالاری در فرایند گذار به دموکراسی به عنوان حاملان اصلی و پیشگامان این عرصه عبور کنیم و هر فردی به عنوان شهروند مسئول دغدغه محور، سهمی در این فرایند را بر عهده بگیرد؛ ولی چه باید کرد که نمی توان نقش نخبگان سیاسی- اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفت. آنچه در پرسش شما کلیدی است و بنده با آن موافقم: تضعیف طبقه متوسط نخبه گرا در طول 8 ساله گذشته است که عملا با افول وضعیت اقتصادی، کاهش سطح درآمدی؛ استقلال و توانمندی اقتصادی خود را تا حدودی از دست داده است و از اعتماد به نفس گذشته خود در تقویت فرایند گذار به دموکراسی تا حدودی فاصله گرفته است. هرچند با همه ی این ملاحظات این طبقه و این نخبگان همچنان بخت و نقش اول را در گذار به دموکراسی ایفاء خواهند کرد.
  • مجتبی مقصودی
۲۲
مهر
در آستانه انتشار ویراست اول "بازنگری برنامه رشته علوم سیاسی؛ ضرورت ها و بیم ها"         ویراست اول "بازنگری برنامه رشته علوم سیاسی؛ ضرورت ها و بیم ها" به اهتمام جمعی از اساتید علوم سیاسی دانشگاه های کشور در 45 صفحه در قطع رقعی در آستانه انتشار است..     پیرو بازنگری در سرفصل ها و عناوین درسی رشته علوم سیاسی از سوی شورای تحول علوم سیاسی شورای انقلاب فرهنگی و انتشار نامه 160 استاد علوم سیاسی از دانشگاه‌های مختلف کشور خطاب به رییس‌جمهور و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیرعلوم، تحقیقات و فناوری مبنی برتوقف یک ساله اجرای سرفصل های جدید و ظرفیت سازی و زمینه سازی مشارکت گروه‌های علوم سیاسی دانشگاه‌ها و مراجع معتبر علمی این حوزه در امر بازنگری عناوین و سرفصل‌های  دروس رشته‌ی علوم سیاسی، جمعی از اساتید رشته علوم سیاسی در اقدامی ابتکاری و برآمده ازمسئولیت شناسی علمی و صنفی با تهیه متنی 45 صفحه ای، ابعاد مختلف وضعیت سرفصل های موجود و اصلاحی رشته علوم سیاسی در ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.      این متن مختصر و فشرده علاوه بر کارویژه های علمی- پژوهشی، در قالب گزارشات راهبردی و کاربردی آماده انتشار شده است، که ضمن فراهم کردن امکان بهره برداری علمی از سوی اساتید و صاحبنظران رشته علوم سیاسی، ظرفیت استفاده کاربردی را برای مسئولین و دست اندرکاران نظام آموزش عالی کشور به ویژه مسئولین و کارشناسان آموزشی وزارت علوم و شورای انقلاب فرهنگی فراهم می سازد.      این متن علاوه بر یک مقدمه، طرح مسئله و نتیجه گیری در سه فصل سازماندهی شده است. در فصل اول به دلایل، اصول و اهداف بازنگری و اصلاح دروس و سرفصل ها فراتر از رویکرد تقلیل گرایانه ی موجود پرداخته شده است، این دلایل و اصول و اهداف در 12 اصل مورد طرح و توجه قرار گرفته است.    اگر در رویکرد موجود و مصوب تنها به بومی سازی، اسلامی سازی، غنی سازی بسنده شده است و ازکاربردی سازی جز  نامی بیش نیست؛ در پیش بینی های جدید اصول و اهداف دیگری نظیر؛ بین رشته ای سازی، برنامه ریزی منعطف، توجه به اصل آزادی عمل گروه های علوم سیاسی، بین المللی سازی و توجه به ملاحظات منطقه ای و مزیت های نسبی دیده شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.   در فصل دوم به نقد و بررسی و طرح نکات مثبت و منفی برنامه طرح ارتقاء علوم سیاسی پرداخته شده است. در این فصل ضمن نقد روشی، فرایندی و محتوایی به صورت موردی دروس پایه، تخصصی، دروس اسلامی، دروس از قلم افتاده و دروسی که وزن بیش از اندازه ای بدان ها داده شده است مورد دقت نظر قرار گرفته است. ارائه پیشنهادات و نتیجه گیری خاتمه بخش این گزارش می باشد.
  • مجتبی مقصودی
۰۴
مهر
ارتقاء یا هبوط !یکی دو حاشیه بر برنامۀ پیشنهادی علم سیاستدکتر سید جواد طباطباییدر وبلاگ جدال قدیم و جدید     هفته هایی است که برنامۀ «کارگروه تحول و ارتقاء علوم سیاسی» در «شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی» انتشار پیدا کرده و در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. در نسخه ای که من در اختیار دارم، تاریخ تصویب نخستین سرفصل ها 91/1/21 و واپسین آن ها 91/9/21 است، یعنی با این حساب برای تهیۀ عنوان درس ها و سرفصل های آن ها دست کم باید هشت ماه وقت صرف شده باشد. نام و صلاحیت استادانی که در تهیه این برنامه شرکت داشته اند، بر من معلوم نیست. در چنین مواردی عقل سلیم حکم می کند که «خبرگان» هر شاخه ای از علم دعوت به رایزنی شوند و نه هر معلمی که با سهمیه وارد دانشگاه شده و کسی او را حتی به صفِ نعّال استادان هم راه نمی دهد. باری، من فرض را بر این می گیرم که مسئول «کارگروه» این «ارتقاء علوم سیاسی» در این مورد به حکم عقل سلیم عمل کرده و بهترین ها را دعوت به رایزنی کرده است. با اهداف این نوع برنامه نویسی ها هم کاری ندارم، اما در این مورد هم فرض را بر این می گیرم که مسئول چنین «کارگروهی» هر نیتی که داشته باشد، ولی خود و کسانی که برنامه را تهیه کرده اند، قصد نداشته اند اره به دست شاخۀ درختی را که روی آن نشسته اند قطع کنند!   این ملاحظات کلی برای هر فردی که غرضی نداشته باشد، باید امری بدیهی باشد. گمان نمی کنم مقامات وزارت خانۀ مسئول برنامه ریزی برای دانشگاه های کشور و خیل دانشمندان، دانشوران و ... عضو «شورای عالی انقلاب فرهنگی»، که دست کم باید چند تن از آنان چیزکی در این مباحث بدانند، در برنامه ای اینک برای «ارتقاء علوم سیاسی» عرضه و به گروه ها ابلاغ شده، بتوانند با پیشرفته ترین دستگاه های اندازه گیری حتی یک نانو-ارتقاء بتوانند کنند. من کاری ندارم که اگر سطح علم در کشور، در رشته ای که سابقه ای صد و پنجاه ساله دارد، این است که هست، چنین برنامه ای ضرورتی ندارد، اما آن چه در این برنامه نویسی شگفت می نماید اصرار بر افشای این سطح نازل دانشگاه در برابر دوست و دشمن است.جهت اطلاع از متن کامل این یاداشت ر.ک.به:                                                          http://gadim-va-jadid.blogfa.com/post-406.aspx
  • مجتبی مقصودی
۰۲
مهر
مجتبی مقصودی در کافه خبرچگونه می توان داعش را مهار کرد؟خبر آنلاین / کافه خبرسعید جعفری پویا   منطقه پرهویت و پر قومیت خاورمیانه همچنان در ریشه اختلافات و تضادها می‌سوزد، بی آنکه از حجم واگرایی‌ها کاسته شود. نه تنها دولت - ملت‌سازی به مفهوم کامل آن در میان جوامع عربی خاورمیانه شکل نگرفته که همچنان قومیت، دین و مذهب حرف اول و آخر را در یارگیری‌ها و نزاع‌های این جوامع می زند. دکتر مجتبی مقصودی رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی معتقد است گام‌هایی برای عبور و خروج از این وضعیت برداشته شده است، اما کافی نبوده است، چرا که غیریت سازی‌های ایدئولوژیک و دینی امکان تعامل و کنار گذاشتن اختلافات را نمی‌دهد. استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بر این نظر است تا زمانی که با خشونت پاسخ خشونت داده می‌شود نمی‌توان به خروج از این وضعیت امیدوار بود. مجتبی مقصودی که روزهای پایانی تابستان به کافه خبر آمده بود؛ تنها راه پیش روی خاورمیانه گفتگو، تعامل و شکل‌گیری اعتدال با محوریت ایران، ترکیه و عربستان می داند.. رئیس پیشین انجمن علوم سیاسی که طی این سال‌ها توانست تحولی اساسی در این نهاد غیردولتی ایجاد کند و انجمن را به عنوان یکی از موفق ترین مجموعه های علمی غیردولتی کشور معرفی کند، این روزها در کسوت عضو هیئت‌ رئیسه انجمن در صحنه حضور دارد. در ادامه مشروح گفتگوی خبر آنلاین با بانی و مؤسس انجمن علوم سیاسی ایران و مدرس دانشگاه می‌خوانید.    خاورمیانه عربی همچنان در بن بست شکل‌گیری و تشکیل روند دولت - ملت‌سازی قرار دارد و شاهدیم که مردم این جوامع بیش از اینکه بر اولویت‌های ملی تاکید کنند، همچنان بر مؤلفه‌های قومی، دینی و مذهبی اصرار می‌ورزند. این عقب‌ماندگی از چه عواملی نشأت گرفته است؟    در منطقه خاورمیانه عربی تقریباً 20 کشور حضور دارند که حدوداً 300 میلیون جمعیت هم در این کشورها زندگی می‌کنند. برای پاسخ به سؤال شما بهتر است ابتدا وضعیت اجتماعی و جمعیتی این مناطق را بررسی کنیم. البته در همه جای جهان ناهمگونی وجود دارد، ولی ناهمگونی منطقه خاورمیانه عربی قابل تأمل است.  تلفیقی از اعراب و دیگر گروه‌های قومی و نژادی در این منطقه حضور دارند. تقریباً حدود 50 میلیون غیر عرب در این منطقه زندگی می‌کنند. اگر بخواهیم به ترکیب جمعیتی به لحاظ قومی، مذهبی و دینی رجوع کنیم، منطقه خاورمیانه خاستگاه ادیان الهی است و بزرگ‌ترین ادیان الهی آنجا هستند و خود این ادیان الهی هم بعدها شاخه‌شاخه شدند. از بین مسلمانان هم دو گروه عمده شیعه و سنی هستند ولی این تنها ترکیب موجود نیست و مجموعه گسترده‌تری مشاهده می‌شوند و حتی ایزدی‌ها، علوی‌ها، دروزی ها در مجموعه مسلمانان حضور دارند که به لحاظ تعلق خاطر تفاوت‌هایی دارند و هر کدام از این‌ها به لحاظ تمرکز جمعیتی در بخش‌هایی از مناطق چند کشور حضور دارند و این خود مخاطره برانگیز است. درعین‌حال اقلیت‌های مسیحی مانند قبطی ها در مصر، ارمنی‌ها در سوریه و لبنان، آشوری‌ها در موصل و مارونی ها در لبنان هم بر پیچیدگی این مجموعه افزوده است. در نتیجه این ترکیب جمعیتی برخواسته از آن خاستگاه دینی - مذهبی  تنوع ویژه‌ای را به این منطقه می‌بخشد. شاید در شرایط عادی شما مطرح کنید که این تنوع ترکیب جمعیتی در همه جای جهان است، بله همین طور است، ولی در همه جای جهان زودتر فرآیند دولت - ملت‌سازی آغاز شده است. گام‌های زیادی برداشته شد و در واقع پروسه دولت - ملت‌سازی را تا اندازه‌ای پیش بردند. اما مشکل آنجایی آغاز می‌شود که پروسه دولت - ملت‌سازی در کشورهای خاورمیانه دیرتر انجام و آغاز شد.      این روند با تأخیر، موفقیت‌هایی هم داشته است؟      واقعیت این است که این روند چندان قرین توفیق نبوده است. تا حدودی می‌توانیم بگوییم گام‌های اولیه برداشته شد ولی نمی‌توانیم بگوییم به صورت کامل این روند انجام پذیرفته است. اگر ما فرآیند دولت - ملت‌سازی را استحاله گروه‌های قومی، دینی، مذهبی و نژادی در یک بافت اجتماعی فراگیرتر به نام ملت ببینیم، به طور مشخص در خاورمیانه کمتر این رویه انجام شده است. البته طبیعتاً برخی کشورها گام‌های بیشتری برداشتند و در برخی گام‌ها محدودتر بوده است. در واقع مقصود من این است که پروژه دولت - ملت‌سازی به دلایلی به توفیق کامل منتج نشد.      این دلایل را بر می شمرید؟ چه عوامل و مؤلفه‌هایی سبب شده تا این فراگرد قرین موفقیت نباشد؟    بخشی از این ناکامی و تأخیر متأثر از عوامل برونزا هستند. بخشی هم البته درون‌زا هستند. شاید تفاوت دولت - ملت‌سازی در کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته با کشورهای خاورمیانه عربی این است که در آن کشورها بیشتر عوامل درون‌زا تأثیرگذار بوده‌اند، اما در خاورمیانه عربی بیشتر مؤلفه‌های برونزا موثر بوده‌اند. یکی دیگر از دلایلی که این روند قرین موفقیت نشد، انقطاع‌های تاریخی است. اساساً دولت - ملت‌سازی با مفهوم مدرنیته شکل می‌گیرد. یکی از روندهای مدرنیته ورود نهادهای مدرن سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به جامعه است. مانند حزب، نهادهای مدنی جدید، مجلس، پارلمان، دستگاه‌های کنترلی و نظارتی قانون اساسی و ارتش نوین، نظام آموزشی نوین و امثالهم جز ابزارهای دولت - ملت‌سازی هستند. یعنی در تمام کشورهایی که دولت - ملت‌سازی را با موفقیت سپری کرده‌اند، این روندها مشاهده شده است. در خاورمیانه عربی هم این روندها آغاز شد، ولی نکته‌ای که وجود داشت این است که این رویه در این کشورها با ایدئولوژی همراه بود و این ایدئولوژی‌ها نتوانست این پروسه را به سرانجام برساند. ضمن اینکه این ایدئولوژی‌ها به صورت کامل و پیوسته نبوده است. در یک دوره‌ای ناصریسم، در دوره‌ای بعثیسم، در دوره دیگر سوسیالیسم و حتی در بازه زمانی دیگر پان عربیسم!. این‌ها اجزایی از ایدئولوژی سازنده دولت - ملت‌های نوین در خاورمیانه عربی بودند. به نظر من این شیوه دولت- ملت سازی به اتمام نرسیدند و هر یک از آن‌ها در یک جایی دچار انقطاع شدند. هر یک از این‌ها با مشکلات درون‌زا و برونزا مواجه شدند. به نظر می رسد تا زمانی که نظام بین‌المللی دو قطبی بود، تکلیف دولت ملت‌سازی‌ها مشخص تر بود. ضمن اینکه ایدئولوژی‌های فائقه که یکی سوسیالیسم و دیگری سرمایه‌داری بود و مشخص بود که شما در  کدام جبهه هستید و آن اردوگاه از شما حمایت می‌کرد. محمل سوسیالیستی خیلی از تکالیف را برای شما مشخص می‌کرد و هدف و مسیر را معین می‌کرد، اما با برداشته شدن چشم‌انداز سوسیالیستی و آرمان‌خواهی‌های سوسیالیستی کل کشورهای خاورمیانه با توجه به فرآیند جهانی شدن، دچار خلاء آرمانی و از هم پاشیدگی فکری شدند. پس یک مولفه انقطاع تاریخی است، دوم عدم بهره‌گیری مناسب و مستمر از ایدئولوژی تمام کننده است و هر از چند گاهی با یک ایدئولوژی رقیب رو به رو شدند. در آوردگاه خاورمیانه عربی در مقابل اسرائیل عدم موفقیت در مقابل آن رژیم به نوعی نقطه منفی در کارنامه دولت - ملت‌سازی آن‌ها هم محسوب می‌شد. یعنی اگر دولت مصر می‌توانست صحرای سینا را پس بگیرد و با اسرائیل مقابله کند، در روند دولت - ملت‌سازی توفیق محسوب می‌شد. هیچ‌یک از این‌ها نتوانستند در مقابل آوردگاه اسرائیل و متحدانش علی‌رغم اینکه 20 کشور بودند قرین توفیق شوند و در نتیجه آن ناتوانی، اصلاً سازه دولت - ملت آن‌ها را هم زیر سؤال برد. البته این مسئله باعث شد تا مؤلفه‌های هویتی را هم پررنگ کند. این مسئله انسجام هویتی را میان اعراب بیشتر کرد ولی تنها در این حد بود که نظام‌ها را حفظ کند. اینکه حرکتی به پیش بردارند که ملت‌های مسلمان منطقه را مجاب کند که این دولت ملت‌سازی موفق شوند خیلی قرین موفقیت نبوده است.
  • مجتبی مقصودی