دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۴۰۳ مطلب با موضوع «گفتگو و هم اندیشی» ثبت شده است

۲۰
فروردين
همایش ملی فرهنگ صلح و دوستی5 الی 7 اردیبهشت 1395 دانشگاه مازندران . دانشکده علوم انسانی و اجتماعیهمراه با کارگاه آموزشی دو روزه با محورهای روابط بین‌نسلی و سازگاری بمدرس کارگاه: خانم دکتر کاترین بیتسونمحورهای همایشمفاهیم فرهنگی صلح و دوستیجایگاه صلح در آموزه های دینیجایگاه صلح در ادبیات فارسیجایگاه صلح در حقوق و روابط بین المللمناسک و صلحعلم و صلحهنر و صلحدبیر علمی کنفرانس: دکتر سید قاسم حسنیوب سایت همایش: huss.umz.ac.ir
  • مجتبی مقصودی
۲۹
اسفند
برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز   هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز      فرا رسیدن عید سعید باستانی را تبریک عرض نموده، سلامتی، شادابی و موفقیت روزافزون برای جنابعالی و خانواده محترم و صلح، آرامش و دوستی برای همه مردمان ایران زمین از پروردگار متعال خواستارم. همیشه بهاری باشید
  • مجتبی مقصودی
۲۳
اسفند

اطلاعیه فراخوان مقاله علمی- پژوهشی فصلنامه مطالعات صلح      

  «انجمن علمی مطالعات صلح ایران» به عنوان نهادی تازه تاسیس، علمی، داوطلبانه و غیردولتی در نظر دارد فصلنامه «مطالعات صلح» را با هدف تولید، تعمیق و گسترش ادبیات صلح از منظر مطالعات بین رشته ای منتشر نماید.  

     از آنجا که این فصلنامه با درجه علمی ـ پژوهشی منتشر خواهد شد؛ از اندیشمندان، پژوهشگران و صاحبنظران دعوت به عمل میآید تا مقالات ارزشمند پژوهشی خود را که متضمن ایده های جدید و نوآوری هایی در ارتباط با مطالعات صلح و به ویژه با تمرکز بر ایران باشد را جهت بررسی و انتشار به آدرس ایمیل فصلنامه ارسال نمایند.  

  آدرس ایمیل فصلنامه مطالعات صلح:  iran_psa@yahoo.com   

علاقمندان جهت اطلاع از ضوابط نگارش مقالات، می توانند به ادامه این فراخوان مراجعه نمایند.     

 انجمن علمی مطالعات صلح ایران

  • مجتبی مقصودی
۲۱
اسفند

گزارش یک نشست؛

برنامه درسی مبتنی بر صلح

انجمن مطالعات برنامه درسی ایران با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران نشست «برنامه درسی مبتنی بر صلح» را در خانه اندیشمندان علوم انسانی در چهارشنبه 19 اسفند 1394 برگزار کرد.

در نشست «برنامه درسی مبتنی بر صلح» که در محل خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار گردید «علیرضا صادقی» مسوول گروه برنامه درسی و فرهنگ، «محمد امین قانعی راد» رییس انجمن جامعه شناسی ایران، «مجتبی مقصودی» رییس انجمن مطالعات صلح ایران به بیان دیدگاه های خود پرداختند.  

 * تنوع اجتماعی بعنوان سرمایه در ابتدای نشست «محمد امین قانعی راد» رییس انجمن جامعه شناسی ایران، «صلح» را فقدان جنگ، همدلی و تفاهم، داشتن مناسبات انسانی مبتنی بر اخلاق، ارتباط انسانی، حل تعارض ها و جامعه فارغ از خشونت، تعریف می کند. به نظر ایشان مدارس ما فاقد برنامه درسی هستند که بتواند صلح را تامین کند. در گذشته برخی از دروسی که مربوط  ادبیات فارسی بود به مساله صلح می پرداخت و به دانش آموزان از خود گذشتگی، عدم خشونت، فرهیختگی، روحیه  گفتگو، همدلی و تفاهم را منتقل می کرد اما اکنون، دروس آموزشی ما  نگرش های قالبی و پیش داوری قومیتی، مذهبی، جنسیتی و طبقاتی و... را القا و تقویت ممی کنند. پیدایش «تنوع اجتماعی» مهمترین تحول اجتماعی در دوران معاصر بوده است. تنوع اجتماعی همانند «تنوع زیستی» دارای اهمیت زیادی می باشد ما برای غنی تر کردن زندگی، بارور کردن فرهنگ، توسعه اجتماعی و پیشرفت تمدن می بایست تنوع و تفاوت اجتماعی را به شکل یک «سرمایه» نگاه کنیم و همانند «تنوع زیستی» به «تنوع اجتماعی» اهمیت بدهیم. در اینجا این بحث مطرح می شود که این تنوع اجتماعی در فقدان فرهنگ صلح، می تواند آسیب زا باشد و به گسترش خشونت در بین گروه های اجتماعی بیانجامد. پس این تنوع اجتماعی از طرفی ظرفیت خلاق دارد و از طرفی هم نقش ویرانگر دارد. ممکن است تنوع اجتماعی، گروه ها را در مقابل هم قرار داده و زندگی اجتماعی را با خطر مواجه سازد. ما باید به سمت جامعه ای برویم که تنوع کمتری دارد یا جامعه ای متکثر و متنوع همراه با تضاد میان گروه ها؟

برخی از اندیشمندان به تکثرگرایی (Pluralism) و تنوع فرهنگی (Cultural Diversity) در جامعه باور دارند، به نظر آنها پذیرش تکثرگرایی، باعث شکل گیری نسبیت (Relativity) اجتماعی و معرفتی می گردد. برخی دیگر از زاویه مخالف به مساله می نگرند و به یگانگی (Monism) در جامعه اعتقاد دارند از نظر آنها چندگانگی باعث تفرق و چند دستگی در جامعه می گردد. از سوی دیگر ما دیدگاه هایی در فلسفه و جامعه شناسی داریم که جنگ و تضاد را «نیروی حیاتی» (Vital Force) می داند. به نظر آنها جنگ و تضاد نه تنها نامناسب نیست بلکه «پیش راننده» (Driver) تاریخ می باشد و تمدن را یک مرحله به جلو می برد. به نظر آنها گروه های متکثر در برهه های خاص تاریخی در فرایندهای مانند جنگ  و نزاع مسائل خود را حل می کنند تا تاریخ به پیش رود. نظریه بقای اصلح چارلز داروین در زیست شناسی (تنوع زیستی Bio Diversity)، «تکامل اجتماعی» هربرت اسپنسر در جامعه شناسی (تنوع اجتماعی Social Diversity)، و آرای فلاسفه ای چون هگل، و به تبعیت از آن کارل مارکس که «دیالکتیک» (Dialectic) را اصل  اساسی تاریخ می دانند. از نظر هگل و مارکس طرفداران صلح، محافظه کار و دشمنان نوآوری محسوب می شوند. در این مورد حتی اندیشمندانی چون هانا آرنت در کتاب خشونت، فرانتس فانون، مغضوبین روی زمین، ژرژ سورل در بحث سندیکالیسم و سارتر، جنگ و ستیز را در عرصه تمدن مطرح می کنند و حتی برای خشونت تقدس قایل می شوند. در نزد آنها تقدس خشونت دارای بار ارزشی و انقلابی می باشد. و حتی در جاهایی برای آن «توجیهات قدسی» نیز قائل می شوند. مثل بحث دفاع از سرزمین و آیین که در فضای مذهبی، ناسیونالیستی و روشنفکری کشورها وجود دارد. در بین فلاسفه، تقسیم بندی نیچه یعنی فرهنگ «دیونیزوسی و آپولونی» از اهمیت بالایی برخوردار است.

در دوران روم و یونان فرهنگ دیونیزوسی (خدای شراب و شادکامی) حاکم بود و در آن انسان ها می جنگیدند و از زندگی لذت می بردند. به نظر نیچه، این نوع فرهنگ انسان های والایی را بوجود می آورد. در دوره آپولونی (خدای تفکر و تامل) ما شاهد شکل گیری انسان های ضعیفی هستیم که به تفکر و تامل بها می دهند. همین امر مانع بروز عقده های آنها شده و باعث تبلور آن بشکل عقلانی و  اندیشه ای آن می شود. به نظر نیچه انسان آپولونی برعکس دیونیزوسی، کینه توز می باشد. ما چگونه انسانی را در جامعه و چه  دانش آموزی را مدرسه می خواهیم پرورش دهیم؟ بچه های بی تفاوت، بی انگیزه و سربه زیری که تولید تنش نمی کنند و بلد نیستند از حقوق خود دفاع کنند و بر عکس آموزشی که به آنها داده شده، دست به خشونت می زنند؟ یا کسانی که شیوه حل مسائل را از طریق گفتگو بلد می باشند؟ قانعی راد تاکید می کند، روح انسان نیاز دارد، انرژی عاطفی در آن تولید، برانگیخته و در موقعیت هایی تخلیه شود و این روند برای بوجود آمدن انسان انرژیک لازم می باشد. مشکلی که مدارس ما دارد این است که انسان انرژیک تولید نمی کند. ما باید صلح را تمرین کنیم و گزاره های آن را تبدیل به عادت واره کنیم. برای «عمل» (Practice) صلح می بایست برنامه درسی ایجاد شود که در آن بچه ها در موقعیت تعارض قرار گیرند. ما باید عرصه هایی را فراهم کنیم تا بچه ها در مدارس حس خشونت مدنی، سازمان یافته و مهار شده را تمرین و کنترل کنند. ما از نظر سلامت روانی به تنش (Tension) و اشتیاق (passion) نیاز داریم. باید به دانش آموزان مهارت ابراز مخالفت، گفتگو، خود کنترلی، و فیصله اختلاف را یاد بدهیم و آنرا تمرین کنیم. پس مدارس ما به جای انتقال صلح، فضا را برای ایجاد تعارض و حل آن (به شکل بازی) مهیا کند. امروزه ورود تلفن همراه به زندگی بچه ها باعث شده که آنها به جای بازی در فضای واقعی، گوشه آپارتمان به بازی های مجازی مشغول باشند که این موجب کینه خواهد شد چون در موقعیت تعارض و حل آن در تجارب عینی روابط اجتماعی قرار نگرفتند. *  

فقدان مولفه صلح در دروس علوم سیاسی سخنران دوم نشست «مجتبی مقصودی» رییس هیات مدیره انجمن مطالعات صلح ایران بود به نظر وی نظام آموزشی به مجموعه ساختارها، نهادها و فرایندها در ذیل نظام فرهنگی اطلاق می شود که متولی امر آموزش و تعلیم است و مسوولیت نظارت و راهبری امر آموزش در جامعه را دارا می باشد. در هر نظام آموزشی چند عنصر برجستگی دارد:

اهداف و چشم انداز نظام آموزشی، ابزارها و مکانیزم های آموزشی (فضا و امکانات آموزشی)، کمیت و کیفیت آموزش دهندگان(معلم و استاد، سطح دانش و بینش)، جامعه هدف، فرایند آموزشی و برنامه آموزشی و درسی. برنامه درسی در جامعه ایران به چند مقطع تقسیم می شود؛ هرچند طبیعی است که نقش اصلی، هویت ساز و جامعه پذیر نمودن جامعه هدف برای مقاطع اولیه تحصیلی است. با این حال ما شاهد مقطع پیش دبستانی، مقطع دبستانی – راهنمایی، مقطع متوسطه و دبیرستانی، دوره دانشگاهی، مقطع بزرگسالان و برنامه های درسی آزاد هستیم. عنصر اصلی این نظام آموزشی، اهداف و چشم انداز نظام آموزشی است.

نظام آموزشی چه انسانی را می خواهد، خلق کند انسان آرمانی چه نوع انسانی است و به دنبال چه هدفی می باشد. معمولا در هر نظام آموزشی، ارزش های مسلط از دل نظام آموزشی بروز پیدا می کند، برنامه درسی جزیی از نظام آموزشی هر کشور و برآیند هدف گذاری های و جهت گیری های فرهنگی و جامعه پذیری سیاسی است. محتوای برنامه درسی مبتنی بر صلح دارای موارد زیر می باشد: «آموزش تساهل و رواداری»، «آموزش حقوق بشر و نوع دوستی»، «آموزش گفتگو و ظرفیت سازی آموزشی برای ایجاد فضای گفتگوی انتقادی»، «شناسایی و احترام به تفاوت ها اعم از نژادی، قومی، زبانی، مذهبی و دینی و احترام به تنوع عقاید و باورها»، «تعاون وهمبستگی و پذیرش شهروندی»، «مسوولیت پذیری در حوزه فردی و جمعی وحرفه ای»، «افزایش آستانه تحمل فردی و انتقادپذیری اجتماعی»، «آموزش حل مسالمت آمیز اختلافات و بهره گیری از ظرفیت های خشونت پرهیزی در متون درسی». این برنامه اهداف زیر را دنبال می کند: - آموزش راه و روش و سبک زندگی مبتنی بر صلح و دوستی - آموزش صلح، آشنایی و دوستی با خود - آموزش صلح، آشتی و دوستی با همنوع (همنوع پروری) - آموزش احترام به تنوع عقاید و باورها - آموزش صلح با محیط زیست - آموزش صلح با حیوانات - آموزش اجتناب از طبیعی سازی خشونت در زندگی روزمره و تلطیف فضای روزمره و حرکت بسوی جامعه ی امن تر 320

  • مجتبی مقصودی
۱۵
اسفند
انجمن مطالعات برنامه درسی ایران با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران برگزار می کند: عنوان سخنرانی:برنامه درسی مبتنی بر صلح سخنرانان :دکتر محمد امین قانعی راد ( رئیس انجمن جامعه شناسی ایران )دکتر مجتبی مقصودی ( رئیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران )دکتر علیرضا صادقی ( مسئول گروه برنامه درسی و فرهنگ ) زمان برگزاری : چهارشنبه 19 اسفند 1394 ساعت 18- 16محل برگزاری : تهران، خیابان کریم خان، نبش خیابان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانیدبیرخانه انجمن: 81032208- 81032203ورود برای عموم علاقه مندان آزاد است
  • مجتبی مقصودی
۲۵
بهمن

گفتگو  و تعامل تنها راه نجات خاورمیانه و ضرورت شکل گیری کمپین صلح خواهی

مصاحبه با خبر آنلاین

سعید جعفری/ سه شنبه 20 بهمن 1394

/ http://khabaronline.ir/

مقصودی: تنها راه نجات خاورمیانه گفتگو، تعامل و شکل گیری اعتدال با محوریت ایران، ترکیه و عربستان است

بین الملل > دیپلماسی -

 رئیس سابق انجمن علوم سیاسی ایران در کافه خبر معضلات و مشکلات پیرامون عدم شکل گیری تفکر صلح خواهی در منطقه خاورمیانه را مورد بررسی قرار داد.

سعید جعفری   

  نگاه حذفی تنها به تشدید منازعات منتج می شود. این جمله کلیدی گفتگوی حاضر است. مصاحبه با رئیس سابق انجمن علوم سیاسی ایران. مجتبی مقصودی به کافه خبر آمده بود تا درباره راهکارهای ترویج اندیشه صلح طلبی بگوید.

رئیس انجمن مطالعات صلح معتقد است "دو عامل سبب جدی تر شدن مفهوم صلح خواهی در منطقه خاورمیانه شده است. نخست واقع گرا شدن نخبگان و دیگری حس ناامنی و خشونت از سوی توده مردم". این دو مولفه باعث شده تا امید برای شکل گیری کمپین صلح خواهی در منطقه تقویت شود. استاد علوم سیاسی  دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکز  همچنین بر این نظر است "تفکر حذفی و هویت سازی های ایدئولوژیک جز بر سامان ناامنی و خصومت ورزی برقرار نخواهد بود". مقصودی همچنین ترویج نگاه بین الاذهانی و فهم مشترک را راهکاری ضرورری برای دستیابی طرف های مختلف مناقشه به منافع ارزیابی کرد و اظهار داشت "جز با در نظر گرفتن منافع همه گروه های حاضر، صلح و آرامش حاصل نمی آید". مشروح پرسش و پاسخ ما با عضو هیئت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران را در ادامه می خوانید.    

   بحث را با موانع شکل گیری مفهوم و اندیشه صلح در منطقه خاورمیانه آغاز کنیم. ما عموما از جنگ به معنای خشونت آمیزش زیاد می شنویم و مفاهیم و اندیشه های جنگ شناسی بیش از صلح شناسی مورد عنایت قرار می گیرد و مبنای عملی اش هم دیده می شود. ولی تلاش ها در جهت تبیین و تسری صلح در منطقه کمتر دیده می شود. ریشه یابی و ریشه شناسی این بحران به کجا باز می گردد؟ به روحیات مردم منطقه مربوط است، کم کاری نخبگان را باید مسئول بدانیم یا عوامل دیگری مورد توجه است؟   

  در منطقه خاورمیانه ما با دو دسته نیروها مواجه هستیم. اگر بخواهیم سنجشی میان این نیروها داشته باشیم به نظر می رسد به دلایل متعددی وزن نیروهای صلح طلب و مصالحه جو تضعیف شده و جایگاه و پایگاهشان را از دست داده باشند. یک دلیل  تضعیف وضعیت و جایگاه طبقات متوسط اجتماعی و اقتصادی به دلیل تحولات اخیر باشد که در نتیجه توان این نیروها رو به تنزل گذاشته است. 

   نکته کلیدی این صلح خواهی با تجربیات قبلی در این است که مطالبه ی جدید غیر سیاسی است؛ بدین لحاظ، صلح فی النفسه در حال تبدیل شدن به یک مفهوم ارزشی است. مشخصا در این سال ها جایگاه و پایگاه اقتصادی طبقه متوسط مطالبه گر در اکثر این کشورها تضعیف شده است. دومین عامل هم این است که اگر در گذشته نوعی فضای رقابتی میان شرق و غرب وجود داشت و روشنفکران با مددجویی از این رقابت به تبیین نظرات خود و یارگیری می پرداختند و قدرت مانور داشتند، با تغییر فضا و یکدست شدن فضا به نفع سرمایه داری لیبرال، مواضع نیروهای فرهنگی و روشنفکری صلح طلب تضعیف شده است. تجربه دیگری هم که حاصل آمد تجربه سیاست خیابانی است. یعنی فهم سیاسی، سیاست در جایگاه آرمانی و مدینه فاضله تا اندازه ای رنگ باخت. بخش هایی که تولید کننده اندیشه و ایده و عمل بودند و نهایت آن ایده های روشنفکری بودند به دولت هایی انجامید که خیلی مطلوب نظر جامعه روشنفکری نبود و در نتیجه سرخورده از آن نگاه آرمانی از دولت های سوسیالیستی در سطح منطقه گرفته تا دولت های ناسیونالیستی عربی و حتی برخی از دولت های اسلامگرا در کل جامعه مشاهده شد و موجبات سرخوردگی جریان های آوانگارد جامعه گردید.    به نظر می رسد نیروهایی که با آگاهی و فهم درست می توانستند پیش قراول اندیشه و پرچم صلح شوند به دلایلی چون تجربه تاریخی، ناتوانی در برآورده ساختن نگاه  و ایده های آرمانی در استقرار دولت های دموکراتیک به حاشیه رانده شدند. نقش نظام های اقتدارگرا و ایدئولوژی های اقتدارگرا و حامیان آنها افزایش پیدا کرد. در واقع در پی استقرار و روی کار آمدن دولت های اقتدارگرای ایدئولوژیک شاهد رادیکالیزه شدن کل فضای منطقه هستیم. یعنی با هویت سازی های افراطی و ایدئولوژیک عملا جوامع آنتاگونیستی و تضادها ترمیم ناپذیر و آشتی ناپذیر شد.

  • مجتبی مقصودی
۲۰
بهمن

برگزاری پنل‌ تخصصی

 

 «اعتدال و نقش زنان در عرصه‌های مدیریتی و سیاست‌ورزی»

 به مدیریت دکتر مجتبی مقصودی

 

به گزارش خبرنگار مهرخانه، دومین همایش ملی اعتدال با عنوان «زنان، اعتدال و توسعه» با سخنرانی رییس جمهور دکتر حسن روحانی در سالن اجلاس سران در 18 بهمن 1394 برگزار شد.

علاوه بر سخنرانی معاونت امور زنان ریاست جمهوری شهیندخت ملاوردی زاده، دکتر قانعی راد دبیر علمی همایش، یکی از پنل‌های تخصصی این همایش پنل «اعتدال و نقش زنان در عرصه‌های مدیریتی و سیاست‌ورزی» نام داشت که با مدیریت دکتر مجتبی مقصودی  و ارائه چهار سخنرانی برگزار شد.

اولین مقاله ارایه‌شده در این پنل، مقاله «مشارکت سیاسی زنان در فرایند تصمیم‌گیری‌های پارلمانی؛ با تأکید بر گفتمان اعتدال‌گرا» نوشته دکتر مجتبی مقصودی و دکتر سیمین حاجی‌پور بود.

 در جهان از هر 5 نماینده پارلمان، یک نفر زن است/ تأکید سازمان ملل بر حضور 30 درصدی زنان در پارلمان‌هاحاجی‌پور در ابتدای سخنان خود گفت: ما در این مقاله تلاش کردیم بافت اندیشه جامعه ایران پیرامون تصمیم‌گیری‌های پارلمانی را ببینیم و بشناسیم. در جهان از هر 5 نماینده پارلمان، یک نفر زن است. 21.9 درصد از نمایندگان پارلمان‌های 188 کشور جهان، هم زن هستند. این در حالی است که سازمان ملل بر حضور 30 درصدی زنان در پارلمان‌ها تأکید دارد. تعداد نمایندگان زن تنها در 38 کشور جهان بالاتر از 30 درصد است و ایران در تعداد نمایندگان زن از بین 188 کشور جهان، در جایگاه 133 قرار دارد. 

او در خصوص تاریخچه حضور زنان ایرانی در مجلس، بیان داشت: اولین انتخابات در ایران در سال 1285 برگزار شد که در این انتخابات، زنان به همراه ورشکستگان و محجورین از حق رأی و انتخاب‌شدن محروم شدند. در سال 1341 برای اولین‌بار به زنان حق رأی داده شد و در سال بعد 6 زن وارد بیست‌ویکمین دوره مجلس شدند. این تعداد در دوره‌های بعد افزایش یافت؛ به‌طوری‌که در آخرین دوره مجلس شورای ملی، 20 نماینده زن در مجلس حضور داشتند. از ابتدای تشکیل مجلس شورای اسلامی تاکنون 78 زن وارد مجلس شده‌اند.

حاجی‌پور خاطرنشان کرد: پس از انقلاب، مجلس شورای اسلامی تشکیل شد، اما شاهد کاهش حضور زنان نماینده بودیم. به‌طوری‌که در 3 دوره اول مجلس، 4 زن نماینده داشتیم، که این نسبت در مجلس چهارم تا ششم افزایش یافت و بعد از آن دوباره کاهش پیدا کرد. اکنون در مجلس نهم، 9 زن نماینده مجلس هستند که 3.1 درصد از نمایندگان را تشکیل می‌دهند. این در حالی است که پارلمان یک کشور باید آیینه تمام‌نمای جمعیت آن کشور باشد.

طبق آمار، از ابتدای تشکیل مجلس شورای اسلامی تاکنون، کلاً 78 زن به مجلس شورای اسلامی وارد شده‌اند؛ درحالی‌که این عدد برای مردان 2525 نفر است.دلایل کم‌بودن تعداد نمایندگان زناو در رابطه با عوامل کم‌بودن تعداد نمایندگان زن اظهار داشت: یکی از دلایل، کم‌بودن تعداد داوطلبان زن است. هر وقت تعداد داوطلبان زن افزایش یافته، به همان نسبت تعداد نمایندگان نیز افزایش یافته است. دلیل دوم کم‌بودن تعداد نمایندگان زن این است که زنان از عملکرد نمایندگان زن رضایت ندارند و همین مسئله باعث می‌شود به زنان رأی ندهند؛ شاید چون زنان سابقه مدیریتی چندانی ندارند و برای مردم شناخته‌شده نیستند. دلیل دیگر، به تفکرات سنتی برمی‌گردد که جایگاه زن را در منزل می‌بیند، نه در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی. از سوی دیگر، زنان هم در اثبات توانمندی‌های خودشان کم‌کاری کرده‌اند و هنوز مردان نتوانسته‌اند به توانمندی زنان اعتماد کنند. همچنین، زنان در منابع قدرت و منابع مالی مناسب در تبلیغات انتخابات برای شناخته‌شدن برخوردار نیستند. احزاب هم در لیست‌های خود، تعداد و جای مناسبی برای زنان در نظر نمی‌گیرند. تاکنون فقط از 14 استان زنان وارد مجلس شده‌اند

حاجی‌پور خاطرنشان کرد: میزان تحصیلات نمایندگان زن از اولین دوره مجلس تاکنون از ششم ابتدایی تا دکترای تخصصی بوده، اما در سال‌های اخیر میزان تحصیلات آن‌ها افزایش پیدا کرده است. بیشتر زنانی هم که به مجلس راه یافتند، از حوزه انتخابیه تهران بودند. تاکنون فقط از 14 استان زنان وارد مجلس شده‌اند. چرایی لزوم افزایش تعداد زنان در پارلماناو در خصوص چرایی لزوم افزایش تعداد زنان در پارلمان بیان داشت: از نظر منطق، تعداد و ماورای تعداد، این حضور ضرورت دارد. یکی از مسایلی که از نظر منطقی حضور زنان در پارلمان را ضروری می‌کند، مسئله عدالت است. نیمی از جمعیت کشور زنان هستند و اگر پارلمان قرار است آیینه کشور باشد، باید نیمی از جمعیت پارلمان زن باشند. از سوی دیگر، تجربه و نگاه زنان به مسایل مختلف با مردان متفاوت است و باید در تدوین قوانین این مسئله در نظر گرفته شود. نکته دیگر بحث نمادین است که وقتی زنان به مجلس راه یابند، الگوی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی سایر زنان می‌شوند. حاجی‌پور در ادامه گفت: دلیل دیگر ضرورت افزایش تعداد زنان در پارلمان، به مسئله «تعداد» برمی‌گردد. وقتی تعداد یک گروه کم است، صدایی از آن‌ها شنیده نمی‌شود. در واقع، آن‌ها حضور دارند، اما ندارند. اگر تعداد آن‌ها افزایش یابد، باعث افزایش فعالیت و شنیده‌شدن صدای آن‌ها می‌شود. مسئله دیگر، «ماورای تعداد» است. به این معنا که در نمایندگی توصیفی، یک نماینده، نماینده یک گروه دارای ویژگی مشترک مثل نژاد، سن، مذهب و... است. در این حالت، تعداد نماینده‌ها مهم است و فکر این‌که نمایندگان مرد در نمایندگی حقیقی می‌توانند نمایندگی زنان را برعهده گیرند، منتفی می‌شود. 

 

موانع بازدارنده مشارکت برابر زنان

او در رابطه با موانع بازدارنده مشارکت برابر زنان خاطرنشان کرد: یکی از دلایل، این است که احزاب سیاسی، زنان را در لایه‌های اولیه تصمیم‌گیری راه نمی‌دهند. احزاب هنوز از زنان به اندازه مردان حمایت نمی‌کنند. مسئله بعد، به عوامل اجتماعی و فرهنگی برمی‌گردد. درک رایج این است که زنان بهتر است به مسئولیت‌های سنتی خود بپردازند. از سوی دیگر، داوطلبان زن با این دیدگاه مواجه می‌شوند که کار نمایندگی بسیار سخت است و این کار فقط از عهده یک مرد ساخته است. همچنین، زنان به دلیل حاکمیت جامعه مردسالار، به خودباوری نرسیده‌اند. رسانه‌ها نیز بیشتر به دنبال اخبار داوطلبان و نمایندگان مرد هستند. حاجی‌پور افزود: مانع دیگری که در مقابل مشارکت برابر زنان قرار دارد عوامل اقتصادی است. زنان با مسئولیت خانواده و کار اجتماعی مواجه هستند. سیاست هم یک کار تمام‌وقت است و امکان دارد این تصور ایجاد شود که یک زن ممکن است از پس مسئولیت‌های چندگانه برنیاید؛ درحالی‌که این مسایل برای مردان هم وجود دارد. مسئله دیگر این است که مبارزات انتخاباتی نیاز به سرمایه کلانی دارند و زنان عموماً از این سرمایه بی‌بهره هستند. مکانیسم‌های افزایش حضور زنان در مجلساو با اشاره به مکانیسم‌های افزایش حضور زنان در مجلس گفت: اقداماتی مانند تأمین فرصت‌های برابر مالی و رسانه‌ای برای زنان و مردان، فعالیت احزاب برای توانمندسازی زنان، ایجاد شاخه‌های زنان در احزاب که با منابع کافی تجهیز شوند، حمایت مالی از زنان، تغییرات ساختاری طولانی‌مدت و استفاده از یک مکانیسم نهادی مثل سیاست سهمیه‌بندی که در کوتاه‌مدت پاسخ‌گو باشد، می‌تواند زمینه را برای افزایش حضور زنان در مجلس فراهم کند. افزایش حضور زنان در عرصه‌های سیاسی با دستورالعمل‌های پرشتاب محقق نمی‌شود.

به گزارش مهرخانه، در ادامه این پنل، آذر منصوری مقاله خود را با عنوان «زنان، اعتدال، سیاست‌ورزی و مشارکت‌ در عرصه‌های مدیریتی» ارایه داد. او با اشاره به این‌که اعتدال یک رویکرد و روش است، بیان داشت: چالش حضور زنان در سیاست و مدیریت برگرفته از پیشینه تاریخی و فرهنگی است و نمی‌توان انتظار داشت این مسئله با دستورالعمل و نسخه پرشتاب حل شود. در قدم اول باید ببینیم امروز واقعیت و جایگاه زنان ایران چیست تا به یک شناخت نسبی از این جایگاه دست پیدا کنیم. طی 9 سال گذشته شاخص مشارکت سیاسی زنان ایران سیر نزولی داشته است.

او افزود: گزارش مجمع جهانی اقتصاد از جایگاه زنان ایران طی سال‌های 2066 تا 2015 نشان می‌دهد که شاخص مشارکت سیاسی زنان در این سال‌ها سیر نزولی داشته است. در این گزارش رتبه ایران از بین 145 کشور جهان 141 است و در شاخص مشارکت سیاسی رتبه ایران 137 است. ما در شاخص آموزش و سلامت و بهداشت رشد داشتیم، اما در مقایسه با کشورهای دیگر عقب ماندیم که بیان‌گر شکاف جنسیتی رو به افزایش در کشور ماست. این فعال حوزه زنان خاطرنشان کرد: امام (ره) به‌عنوان رهبر این انقلاب گفتند زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند. ایشان نگاهی متحولانه به حوزه زنان داشتند، اما حضور زنان در مقدرات اساسی مملکت در خوش‌بینانه‌ترین حالت از 4 درصد در پارلمان افزایش نیافته و در بسیاری از نهادهای سیاسی کشور زنان غایب هستند. برنامه‌های توسعه نگاه جنسیتی ندارند.

منصوری با اشاره به جایگاه زنان در برنامه‌های توسعه گفت: 5 برنامه توسعه نوشته شده و بخش‌هایی از آن‌ها به زنان اختصاص پیدا کرده است، اما این سهم برگرفته از رویکرد امام (ره) نبوده وگرنه جایگاه زنان فربه‌تر می‌شد تا جایگاه آ‌ن‌ها در ساختار حقوقی کشور دیده شود. در این برنامه‌ها به مسئله زنان توجه شده است، اما اساساً این برنامه‌ها غیر از برنامه چهارم توسعه که به راهبرد جریان‌سازی مشارکت زنان توجه کرده، نگاه جنسیتی ندارند. یکی از مشکلات برنامه‌های توسعه این است که برای جریان‌سازی این برنامه‌ها، جایگاهی در دولت نداریم. ساختار معاونت امور زنان و خانواده هم به قدری محدود است که نمی‌تواند برنامه را جریان‌سازی کند. این برنامه‌ها بیشتر در حد اسناد مکتوب است تا این‌که جنبه اجرایی داشته باشد. دیدگاه‌هایی که نسبت به مشارکت سیاسی زنان وجود دارداو با بیان این‌که سه دیدگاه نسبت به مشارکت سیاسی زنان وجود دارد، اظهار داشت:

دیدگاه اول معتقد است زن چه ربطی به سیاست و مدیریت دارد و باید محدود به خانواده باشد. این دیدگاه برگرفته از دیدگاه طالبانیسم است؛ درحالی‌که وقتی مبانی اعتقادی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم در جاهایی که قرآن به مسئولیت‌های انسانی اشاره می‌کند، تفاوتی بین مرد و زن قایل نیست.

دیدگاه دوم معتقد است قانون انتخابات ایران تبعیضی بین زن و مرد قایل نشده و می‌گوید زنان باید از نقطه‌ای در مدیریت‌های میانی شروع کنند تا به مدیریت کلان برسند، اما ساختاری برای این مسئله پیش‌بینی نمی‌کند و می‌گوید این اتفاق باید به‌خودی‌خود رخ دهد. دیدگاه سوم ضمن پذیرش حضور زنان در سیاست، پذیرفته که مشارکت سیاسی زنان امری نیست که خودبه‌خود اتفاق بیفتد و توسعه بدون حضور زنان ممکن نیست. این دیدگاه، استراتژی جریان‌سازی فرصت‌های برابر تهیه کرده مثل سهمیه‌بندی یا احزاب که از ظرفیت خود برای افزایش مشارکت سیاسی زنان استفاده کنند. ما باید از تجربه موفق کشورهای دیگر برای ترمیم شکاف جنسیتی و افزایش مشارکت سیاسی زنان استفاده کنیم.

به گزارش مهرخانه، سخنران بعدی این پنل، فریبا نوروزی بود که مقاله مشترک خود با دکتر محمود زمانی تحت عنوان «ارتقاء زنان در عرصه‌های مدیریتی، اعتدال و توسعه» را ارایه کرد. او در ابتدای سخنان خود با اشاره به این‌که توجه به جایگاه زنان در برنامه‌های توسعه اهمیت کلیدی دارد، بیان داشت: با برابری زن و مرد و قدرت‌دادن به زنان، توسعه محقق می‌شود. همچنین، برنامه‌ها وقتی نتیجه‌بخش هستند که اعتدال رعایت شود. این در حالی است که وضعیت حضور زنان در جایگاه‌های مدیریتی، هنوز نامتعادل است و در زمینه دسترسی زنان به پست‌های مدیریتی، پیشرفتی دیده نمی‌شود. تنها 9 زن در رأس حکومت‌های دنیا قرار دارندنوروزی افزود: نقش زنان در خانواده برجسته است و دستیابی به اعتدال با در نظر گرفتن تعالیم اسلامی میسر است. با این حال، موانعی وجود دارند که مانع از دسترسی زنان به پست‌های مدیریتی و ناموفق‌بودن آن‌ها در این پست‌ها می‌شوند.

براساس آمار بانک جهانی، تا سال 2014 تنها 9 زن در رأس حکومت‌ها و 15 زن در رأس دولت‌های دنیا بودند. 21 درصد از کرسی‌های پارلمان‌های دنیا نیز در دست زنان است. او خاطرنشان کرد: در کشور ما از سال 84 تا سال 90 تعداد مدیران زن از 69 هزار نفر به 43 هزار نفر کاهش پیدا کرد. در سال 92 نیز در عرصه‌های مدیریتی زنان فقط به میزان 5 درصد تصمیم‌گیرنده بودند. در این چالش‌ها، مسایلی مانند موانع قانونی، رقابت اجباری، برعهده‌داشتن نقش مادری و... اثرگذار هستند. در نگاه امام خمینی (ره) زن دارای مقام قرآنی و مبدأ همه سعادت‌هاست و باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند. همچنین، زنان و مردان باید به همراه هم در ساختن جامعه شرکت داشته باشند. 

نوروزی با اشاره به نظریاتی که به تشریح نگاه جنسیتی می‌پردازند، اظهار داشت: نظریه سقف شیشه‌ای به کلیشه‌های جنسیتی اشاره دارد و ویژگی‌های عاطفی زنان در سازمان‌ها را بررسی می‌کند. این نظریه می‌گوید زنان به دلیل جنسیت خود از صعود به مراتب بالا بازمی‌مانند. نظریه تقسیم‌کار جنسیتی نیز معتقد است زنان فقط در مشاغلی مانند پرستاری و معلمی فعالیت می‌کنند. نظریه نابرابری‌ جنسیتی نیز می‌گوید جنبه‌های نابرابری مثل جنسیت، سن، نژاد، مذهب و... بر توزیع فرصت‌ها اثرگذار است و زنان دسترسی کمتری به منابع اجتماعی و سیاسی دارند. جایگاه زنان در اسناد فراملی و اسناد ملیاو در خصوص جایگاه زنان در اسناد فراملی و اسناد ملی عنوان داشت: در اسناد فراملی مثل منشور سازمان ملل تشویق به احترام به حقوق بشر و تساوی زن و مرد شده است. کنفرانس نایروبی نیز بر برابری و مشارکت و تصمیم‌گیری زنان و مردان تأکید دارد.

یکی دیگر از این اسناد، اجلاس ویژه مجمع عمومی سازمان ملل در ژوئن سال 2000 است که در این سند به موانعی مانند درآمد پایین زنان، شکاف جنسیتی در دستمزدها، محقق نشدن دستمزد یکسان و... اشاره شده است. نوروزی در خصوص اسناد ملی گفت: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اشاره شده خانواده رکن اساسی جامعه است. اصل 3 این قانون دولت را موظف به حفظ حقوق همه‌جانبه افراد و تساوی افراد در برابر قانون کرده است. همچنین به لزوم رفع تبعیض‌های ناروا و فراهم‌کردن امکانات برابر برای زن و مرد اشاره شده است. آسان‌کردن تشکیل خانواده و تنظیم روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی نیز از دیگر موارد مورد اشاره در قانون اساسی است. در برنامه ششم اتفاق خاصی برای زنان نیفتاده استاو در رابطه با برنامه‌های توسعه بیان داشت: در برنامه توسعه اول و دوم توجهی به زنان نشده بود و فقط سیاست‌های کاهش رشد جمعیت و حق تعلیم دختران مدنظر قرار گرفته بود. در برنامه سوم ماده 158 به حقوق زنان پرداخته و اختصاص 25 درصد از بودجه‌های جاری دستگاه‌های اجرایی برای حوزه زنان را لحاظ کرده است. در برنامه چهارم موادی مانند مواد 97، 106 و 111 به مشارکت زنان پرداخته‌اند. در برنامه چهارم نیز موادی مانند 230، 227، 196 و... به موضوع زنان پرداخته‌اند. در برنامه ششم هم تا جایی که من دیده‌ام، اتفاق خاصی برای زنان نیفتاده است. همیشه تهران بیشترین نماینده زن را در مجلس داشته است.

نوروزی با بیان این‌که ایران وضعیت خوبی در تصدی پست‌های مدیریتی توسط زنان ندارد، خاطرنشان کرد: هرچند در ایران زنان تحصیلات خوبی دارند، اما جایگاه مدیریتی آن‌ها مناسب نیست. در شوراهای اسلامی شهر و روستا داوطلبان زن در دوره‌های دوم و سوم بیشترین شرکت را داشته‌اند و تهران نیز دارای بیشتری شرکت‌کننده زن است. در خصوص مجلس شورای اسلامی در مجلس پنجم تعداد زنان بیشتر از سایر دوره‌ها بوده و همیشه هم تهران بیشترین نماینده زن را داشته است. برخی از شهرهای بزرگ هم هیچ‌گاه نماینده زن نداشته‌اند. کمیسیون زنان در کمیسیون فرهنگی ادغام شداو افزود: تا مجلس پنجم هیچ نماینده زنی در هیئت رییسه وجود نداشت، اما سهیلا جلودارزاده در مجلس ششم منشی هیئت رییسه شد. زنان مجلس در کمیسیون‌های بهداشت، آموزش و فرهنگی بیشترین حضور و در کمیسیون‌هایی مانند اقتصاد و عمران کمترین حضور را داشتند. از مجلس اول تا پنجم، مباحث مربوط به زنان در کمیسیون‌های مختلف مطرح می‌شد، اما در مجلس پنجم، کمیسیون زنان، جوانان و خانواده به سایر کمیسیون‌ها افزوده شد. البته، این کمیسیون در همین مجلس حذف و سپس در کمیسیون فرهنگی ادغام شد. فراکسیون زنان در مجلس ششم تشکیل شد و در ادوار بعد هم ادامه پیدا کرد. در مجالس ششم، هفتم و هشتم تمام زنان نماینده عضو این فراکسیون بودند، اما در مجلس نهم، فاطمه آلیا و زهره طبیب‌زاده عضو این فراکسیون نشدند. اقداماتی که باید برای افزایش مشارکت سیاسی زنان انجام شود.

نوروزی در پایان پیشنهادات خود را برای افزایش مشارکت سیاسی زنان مطرح کرد و عنوان داشت: برنامه ششم توسعه باید به نحو مشخص به وضعیت زنان بپردازد و شاخص‌های سلامت، آموزش، توانمندسازی اقتصادی زنان و تأمین اجتماعی در این برنامه در نظر گرفته شوند. همچنین، باید بخش حقوقی خاصی برای زنان پیش‌بینی شود. مسئله دیگر، ضرورت برطرف‌کردن خلأ پژوهش است. از سوی دیگر، نقیصه‌های آماری جهت ارزیابی وضعیت موجود وجود دارد که باید برطرف شود. موضوع بعدی، ضرورت دسترسی عادلانه به منابع و فرصت‌هاست. پیگیری تغییر ساعت کار زنان در ادارات، تخصیص اعتبار لازم برای اجرای قانون افزایش مرخصی زایمان، منع تبعیض جنسیتی در استخدام دستگاه‌های دولتی، اجماع‌نظر در خصوص مسایل زنان و ایجاد بانک جامع اطلاعاتی زنان نخبه و مدیر، از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود.

  • مجتبی مقصودی
۰۱
بهمن

افتتاح دفتر انجمن مطالعات صلح ایران  

عصر چهارشنبه 30 دیماه 1394 اولین دفتر انجمن مطالعات صلح ایران با حضور اعضاء و بازرس هیات مدیره  انجمن در خیابان خیابان فرصت شیرازی افتتاح شد.  

  با بازگشایی دفتر شماره یک انجمن مطالعات صلح ایران انتظار می رود فعالیت های انجمن وارد مرحله جدیدی شود.

  • مجتبی مقصودی
۰۹
دی
گزارشی از  همایش سیاست و شهرتهران- ایرنا- نهمین همایش سالیانه انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی با موضوع «سیاست و شهر» چهارشنبه دوم دی 1394خورشیدی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار شد.   همایش  یک روزه سیاست و شهر در پنج مرحله با حضور مدیران شهری و استادان علوم سیاسی، روابط بین الملل، جامعه شناسی، اندیشه سیاسی از دانشگاه های سراسر ایران برگزار شد که در پایان هر مرحله پرسش و پاسخ هایی صورت گرفت. مرحله نخست صبح در تالار فردوسی، مرحله های بعدی در بعدازظهر و به صورت همزمان در سه تالار فردوسی، حافظ و خیام انجام شد. در مراسم اختتامیه همایش «مجتبی مقصودی» رییس انجمن مطالعات صلح ایران به ایراد سخنرانی پرداخت و پس از وی «سید محمدکاظم سجادپور» رئیس انجمن علوم سیاسی ایران، با جمع بندی مطالب ارائه شده به تشکر ویژه از دست اندرکاران برگزاری همایش پرداخت. **شهر و جامعه شناسی سیاسی«حسین سلیمی» رئیس دانشگاه علامه طباطبایی به بررسی مفهوم شهر از منظر فلسفه سیاسی و تاریخ تفکر سیاسی پرداخت و بیان داشت: مفهوم شهر با مفهوم سیاست به صورت کامل گره خورده است.سه مفهوم شهر، مدینه و پولیس با مفهوم امروزی شهر متفاوت هستند و این واژه امروز تعبیر و مفهوم خاص خود را دارد.سلیمی با اشاره به تحول های متفاوت سیاسی و رفتارهای متفاوت در بافت شهری گفت: مدیریت شهری بدون توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی در شهر غیرممکن است. بنابراین اگر شهر را به عنوان یک جامعه سیاسی ندانیم و تصمیم ها در راستای ایجاد یک شخصیت عمومی برای شهر نباشد، امکان مدیریتی که بتواند شهر ما را به سمت یک زیست بهتر حرکت دهد شکل نخواهد گرفت. به همین دلیل زمانی که بحث توسعه پایدار مطرح می شود مساله شهر بسیار مهم است و نباید تنها به محیط زیست و محیط فیزیکی توجه شود و از آن مهمتر محیط زیست اجتماعی است و باید مورد توجه قرار گیرد.«سید عبدالامیر نبوی» استادیار پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در ارتباط با فهم جنبش های اجتماعی از منظر سازمان فضایی شهر بیان داشت: بررسی سازمان فضایی شهر و درک ارتباط آن با جنبش های اجتماعی مستلزم شناخت سه مؤلفه مکان، روابط اجتماعی و انسان ها است. اهمیت این بحث از آنجا ناشی می شود که جنبش های اجتماعی، تسخیر فضاهای شهری را از راه تاکتیک هایی چون تظاهرات، اعتصاب و خرابکاری به هدف مبارزه تبدیل می کنند. در نتیجه، کاربری مکان تبدیل به کاربری نماد می شود و نمادی شدن هر مکانی آنجا را به نقطه ای برای بارگزاری انواع متعددی برای رفتارها تبدیل می کند. از این رو فضاهای شهری به موضوع سلطه یا مقاومت تبدیل می شود؛ یعنی مکان های قدرتی وجود دارد که به دنبال حفظ خود است و ساختارهای مقاومتی که قدرت را به چالش می کشند. از دیدگاه روش شناختی موضوع نسبت میان شهر و قدرت سیاسی، به صورت عمده به میشل فوکو برمی گردد. وی باور دارد قدرت در خلاء ناممکن است، بنابراین هر قدرتی باید وجه عینی پیدا کند. بر اساس این رویکرد، هانری لوفور وقتی مفهوم بازتولید فضا را مطرح می کند، می گوید هر جامعه بر مبنای تولید افزایش قابل شناسایی است؛ یعنی هر جامعه ای نوعی خاص از تولید فضا را سامان می دهد و الگوهای تولید و رژیم قدرت هر جامعه ای به نحو خاصی مکانی می شود. ماهیت شهری جنبش های اجتماعی و همپایی این پدیده با تاریخ شهر مدرن از جمله مواردی است که به تحلیل و درک بهتررابطه متقابل فضاهای شهری و جنبش های اجتماعی کمک می کند. «علی اصغر قاسمی» استادیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی همچنین درباره جنبش های اجتماعی در تهران بیان داشت: جنبش های اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم به ویژه از دهه 1960 به بعد در سپهر سیاسی – اجتماعی کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی نقش و جایگاه مهمی پیدا کرده اند به نحوی که در حال حاضر از جنبشهای اجتماعی به عنوان موتور محرکه تحول های جامعه یاد می شود. در ایران نیز مانند بسیاری از جامعه های دیگر تحت تأثیر عوامل مختلفی چون افزایش تأثیرگذاری ابعاد و مؤلفه های فرهنگی جهانی شدن به ویژه افزایش دسترسی مردم به اینترنت و شبکه های اجتماعی و ماهواره ای از یک سو و افزایش شاخص هایی چون شهرنشینی، باسوادی و دسترسی به رسانه گروهی از سوی دیگر، نقش جنبش های اجتماعی در تصمیم سازی های جامعه افزایش چشمگیری یافته است به نحوی که در حال حاضر جنبش های اجتماعی یکی از مؤلفه های مهم و مؤثر بر تحول های سیاسی – اجتماعی جامعه به شمار می روند.وی در ادامه گفت: با توجه به عوامل کلیدی مؤثر بر تحول های جامعه ایران در دو بعد داخلی و بین المللی طی یک دهه آینده وقوع چهار سنخ جنبش اجتماعی در شهر تهران محتمل می باشد:1-جنبش های اجتماعی معطوف به توسعه سیاسی و دموکراسی خواهی با محوریت طبقه متوسط2-جنبش های اجتماعی پوپولیستی و قاعده گریز با محوریت محرومان و حاشیه نشین ها3-جنبش های اجتماعی معطوف به مطالبه های مدنی با محوری بودن فعالان مدنی (مانند طرفداران محیط زیست و حقوق زنان)4-جنبش های اجتماعی بنیادگرا و قومی با محوری بودن مطالبه های رادیکال قومی یا مذهبی.«بهرام نوازانی» دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین در رابطه با تاثیر شبکه های اجتماعی بر جامعه پذیری سیاسی کاربران شهری را مهم دانست و یادآور شد: امروزه شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک یکی از پر طرفدارترین راه های ارتباطی میان جوانان و اقشار مختلف جامعه ها به شمار می آید و به جهت فراگیری و گستردگی دامنه شمول مخاطبان آن نقش تأثیرگذاری بر جامعه پذیری سیاسی افراد دارد. جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که به وسیله آن، افراد در جامعه ای معین با نظام سیاسی آشنا می شوند و تا اندازه قابل توجهی ادراک آنها از سیاست و واکنش آنها نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود.«شهره جلال پور» استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد شهرضا درباره سیاست تحول نظام شهری ایران در دوره رضا خان اظهار داشت:با سقوط اصفهان، پایتخت شکوهمند صفویه در 1135 هجری قمری نظام شهری منسجم صفوی از هم پاشید و قاجارها هم با وجود تاسیس نهادهای جدیدی همچون انجمن ولایتی، انجمن بلدی و سازمان بلدیه به جزء در تهران، نتوانستند تغییری در نظام شهری ویران آن دوره ایجاد کنند. روی کار آمدن دولت مطلقه مدرن پهلوی اول، تجدد و تغییر در تمام زمینه ها را تنها راه رسیدن به پیشرفت غرب دانست و شهر نیز تنها دریچه نمایش این تغییرها تلقی شد.وی در ادامه تصریح کرد: در دوره رضاخان برخلاف دوره قاجار که تنها در تهران پایتخت کشور، تغییرهایی بسیار محدود انجام شد، در تمامی شهرهای ایران در زمینه های عمرانی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و فرهنگی تغییرهایی به وجود آمد. شهر اصفهان هم در آن بین، تغییرهایی را شاهد بود که تا به حال تجربه نکرده بود.«حسین جمالی» عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در مورد شهر و دیپلماسی گفت: امروزه با گسترش و تعمیق جهانی شدن، اهمّیت کلان شهرها، به میزان قابل ملاحظه ای افزایش یافته و موجب فعالیت های فرامرزی در عرصه روابط بین الملل از طرف نهادهای شهری، طرح و پردازش نظریه های نوین در دیپلماسی عمومی و رواج گفتمان جهانی شدن شهری و شهری شدن جهان شده است. به علاوه، شهرها، علاوه بر نقش تاریخی خود به عنوان مرکز تجارت و بانکداری، کارویژه هایی چون مرکزهای رهبری بسیار متمرکز در اقتصاد جهانی، جایگاهی برای شرکت های مالی و تخصصی، پایگاه های تولید و نوآوری در صنایع پیشتاز و بازاری برای محصول ها و نوآوری ها پیدا کرده اند. وظیفه پارادیپلماسی و دیپلماسی شهری، تئوریزه کردن این عرصه ها و فعالیت ها است. برای نمونه شانگهای که یکی از کلان شهرهای جهان به شمار می رود، در این رهگذر، اهمیتی ویژه و منحصر به فردی یافت. دولت مرکزی چین، در راستای عملگرایی و پراگماتیسم (گرایش به سیاست ها و اقدام های نتیجه بخش و مفید) و در مسیر توسعه گرایی نوین (اقتصاد بازار و همگرایی در سطح بین المللی) و پیوستن به روند جهانی شدن و اقتصاد جهانی، شانگهای را مرکز و سمبل پارادیپلماسی خود قرار داد. این کلان شهر جهانی، به منزله دروازه اصلی ورود به چین، از یک سو به عنوان پایتخت اقتصادی چین و پاریس شرق و از سویی دیگر محل تلاقی و همزیستی مدرنیسم و سنّت چین، نقش بسزایی در تجارت، صنعت و گردشگری آن کشور دارد.کلانشهر شانگهای با زیرساخت های صنعتی، تجاری و مالی مدرن، حکومت محلی قدرتمند و نیز شهروندان تجارت پیشه و گردش پذیر، به منزله پل ارتباطی اصلی چین با دنیای خارج، دیپلماسی شهری را بازی می کند.«میترا راه نجات» مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در رابطه با جایگاه و تاثیر شهر هوشمند در رقابت سالم سیاسی و شکل گیری دولت دانا، بیان داشت: شهر قدیمی ترین زیست بوم انسان با قدمتی بیش از هفت هزار سال محسوب می شود که ابتدا در خاورمیانه ظاهر شد و با تغییر مداوم و گسترش دائمی خود امروزه به زیست گاه بیشتر جمعیت جهان تبدیل شده است. نه تنها همراه با رشد دانش بشری خود را به عنوان جلوه گاه اصلی دانش انسان در تمام زمینه ها نمایان ساخت بلکه بر رشد مداوم و ایجاد دانش جدید در تمام زمینه ها تاثیر قابل توجهی داشت. اکنون مهمترین پاردایم در بحث مدیریت کلان شهرها، پارادایم شهر هوشمند بوده که همراه با شش فاکتور خود تمام مقوله های زیست شهری را تحت تاثیر خود قرار داده که از آن جمله می توان به حیات سیاسی انسان ها اشاره داشت.«شهروز شریعتی» هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در مورد هنجارهای زیست مدنی و سیاست مدرن در طریقه تمدنی کنفوسیانیسم بیان داشت: تمدن کنفسیوسی، تمدن سینیک یا همان تمدن چینی، تمدنی بزرگ و مشتمل بر تمدن های فرعی متعدد در خاور دور و جنوب شرقی آسیا است که با آموزه های دو رقیب خود در این حوزه تمدنی، یعنی «بودیسم» و «نائویسم» تباین چندانی ندارد. مردمان این تمدن به لحاظ ذهنی معتقد به آموزه های کنفسیوس حکیم بزرگ چینی هستند و از منظر اقتصاد سیاسی هم تمدن کنفسیوسی را در حال حاضر می توان شمامل کشورهایی دانست که برخلاف الگوی لیبرال دموکراسی در تمدن غرب، شیوه الگوی سرمایه داری با محوریت دولت را پیگیری می کنند.«مجتبی مقصودی» رئیس انجمن مطالعات صلح ایران در رابطه با شهرها و سیاست گفت: سیاست در دو وجهه عامیانه و آمرانه، همه زاویه ها و حوزه های شهری کشور را درهم نوردیده است. اقتصاد، فرهنگ و رسانه، اجتماع، آموزش و ورزش همه زیر سایه دوگانه سیاست عامیانه و آمرانه یا از کارکرد واقعی خود بازمانده اند یا دچار انحراف مسیر و بدکارکردی شده اند. این هجمه فراگیر، رمقی برای تفکر مستقل، انتقادی و کارشناسی و فراغت، آرامش و مصالحه باقی نگذارده و بخش های قابل توجهی از طبقه ها و گروه های شهری را زمین گیر، منفعل و سیاست گریزی کرده است.«مهشید بشیری موسوی» دانش آموخته حقوق بین المللی دانشگاه شهید بهشتی در مورد نقش سازمان های جامعه مدنی در سیاست های فقرزدایی شهری و روستایی، اظهار داشت: فقرزدایی شهری و روستایی نیازمند رویکردی چند بعدی و یکپارچه مرکب از برنامه ها و پروژه هایی است که زندگی مردمان فقیر را با سیاست ها و راهبردهایی همراه که پاسخگوی نیازهای اساسی آنان خواهد بود، هدف قرار می دهد. در این میان نباید از اهمیت سازمان های جامعه مدنی غافل شد. وجود سازمان های جامعه مدنی در اتحاد رویکردهای فقرزدایی لازم و ضروری است. کارکرد این سازمان ها مکمل اقدام های دولت ها در امر فقرزدایی محسوب می شود.**شهر و اندیشه سیاسی«علیرضا اسماعیل زاد» استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد تبریز درباره قدرت مشرف بر شهر بیان کرد: قدرت انضباطی مشرف بر شهر که سه شکل تاریخی عمده یافته است بسیار موذیانه تر، کامل تر،کاراتر، فراگیرتر و کم هزینه تر از گذشته می تواند اعمال شود. در شهرهای انضباطی اقتصاد مجازات کارآمدتر از گذشته عمل می کند. «مرتضی قورچی» عضو هیات علمی جغرافیای سیاسی دانشگاه شهید بهشتی همچنین ضمن اشاره به سوسیال دموکراسی و آرمان شهر گفت: هنری لفور، سال ها پیش خاطر نشان ساخته بود که فضای جغرافیای انسانی و جغرافیای سیاسی بازتابی از ایدئولوژی های سیاسی مسلط است. در واقع از نظر لفور این ایدئولوژی ها هستند که با سلطه بر نهاد های قدرت نقش تعیین کننده ای را در بازتولید فضا ایفا می کنند.وی در ادامه بیان کرد: سوسیال دموکراسی تنها گفتمان سیاسی است که با سیاست های عدالت محور و انسانی خود توانسته ضمن حفظ بنیان های سرمایه داری یا تقویت طبقه متوسط، شاخص های توسعه پایدار را در کشورهای اسکاندیناوی فراهم سازد.**شهر و سیاست گذاری«علی قربان پور دشتکی» عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری در رابطه با فرهنگ شویی یادآور شد: آنچه که وجه همت بسیاری از سیاستگذاران فرهنگی است شامل برنامه ریزی و مدیریت صحیح در جهت انتظام بخشی به سامانه چند فرهنگ گرایی در یک اجتماع خرد و کلان به شمار می رود. مفروض مشترک آنها این است که فرهنگ یا فرهنگ های مورد مطالعه از لحاظ اصالت و محتوا به قوت خود باقی مانده اند اما به دلیل بی برنامه بودن و یا سوءمدیریت، در سیستم و اجتماع خود دچار اختلال اجرایی شده اند، لذا با ارائه برنامه ها و راهکارهای عملی، سعی در حل آن دارند. فرایند فرهنگ شویی معلول شکل گیری مجازی سازی فرهنگ، گرته برداری وارنه، کارناوالی شدن فرهنگ، اتومبیلی شدن مردم شهر است. فرهنگ شویی فرایندی متفاوت با فرهنگ زدایی است که سامانه معنایی و هدف گذاری فرهنگ را دچار استحاله می کند و سپس معنای جدید با بارمعنایی نازل را در قالبی متضاد با معنا و نیت اصیل و ماهوی فرهنگ مورد نظر، مفهوم و برجسته سازی می نمایند.«رقیه آران» دانش آموخته رشته برنامه ریزی شهری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در مورد مسکن مهر در ایران و تناقض آشکار با سیاست های توسعه پایدار شهری گفت: پروژه مسکن مهر در دست یابی به سیاست های توسعه پایدار شهری ناکام بوده است و نه تنها چشم انداز درخشانی برای آن نمی توان تصور کرد بلکه بیم آن می رود که در آینده ای نه چندان دور به بحران عمیق برای کارگزاران نظام تبدیل شود.
  • مجتبی مقصودی
۳۰
آذر
نهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با موضوع سیاست و شهر در روز چهارشنبه دوم دی ماه 1394برگزاری می شوددر این همایشمقالاتی مانندشهر و پارادیپلماسیشهر در آیینه ادبیات سیاسی و روشنفکری ایران معاصراز فردیت شهری تا سوژگی سیاسیگفتگوی میان شهروندی؛ مجرای تحقق سیاست شهریقدرت مشرف بر شهرسویه های پروبلماتیک بدن در زیست جهان جوان ایرانی  زندگی شهری طرد شدگان؛ مورد کولی ها و تخریب خاک سفیدتاثیر شهر هوشمند در رقابت سالم سیاسی و شکل گیری دولت داناشهری شدن رانت در ایرانو ....ارائه می شود.با حضور 36 سخنران از اساتید و پژوهشگران دانشگاه های مختلف از جمله: علامه طباطبایی، شهید بهشتی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، تربیت مدرس، مازندران، شاهد، خوارزمی، دانشگاه تبریز، دانشکده روابط بین الملل، دانشگاه پیام نور  ....وشهردار تهرانرئیس دانشگاه علامه طباطباییرئیس انجمن مطالعات صلح ایرانرئیس انجمن علوم سیاسی ایرانرئیس کمیسیون انجمنهای علمی ایرانرئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانهنماینده سازمان ملل در ایرانزمان: چهارشنبه 2 دی ماه 1394 ساعت8/30 الی 17مکان : خیابان استاد نجات اللهی، نبش خیابان ورشو، خانه اندیشمندان علوم انسانی
  • مجتبی مقصودی