دکتر مجتبی مقصودی

استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲۴ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

۱۸
شهریور

 

نقد و نظری بر کتاب «از راز به خِرد»؛

رساله ای در باب حقوق زنان

از دکتر مجتبی مقصودی

شناسنامه کتاب:

عنوان «از راز به خِرد»؛

رساله ای در باب حقوق زنان

مطالعه برخی حقوق زنان در اسلام، قوانین کشور  و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان

نویسنده: فائزه هاشمی بهرمانی

ویراستار خانم سیمین حاجی پور ساردویی، انتشارات کویر، 1399، 240صفحه

کتاب در دو  فصل، 8 بخش و 29 گفتار به همراه یک دیباچه، نتیجه گیری و لیست منابع سازماندهی شده که فصل اول در سه بخش و 6 گفتار و فصل دوم در 5 بخش و 23 گفتار می باشد.

مقدمه:

ضرورت انتشار آثاری از این دست که به مسائل زنان کشور می پردازد بر هیچ کس پوشیده نیست. محصول دغدغه های نویسنده در باب حقوق زنان بوده و برگرفته از پایان نامه خانم فائزه هاشمی در سال 1382 یعنی بیش از حدود 2 دهه قبل است. کتاب در ایام کرونا منتشر شده و مجال بحث و نظر زیاد نیافت؛ ولی امروز به معرض داوری گذاشته می شود.

نفس تدوین و انتشار این کتاب ارزشمند و حکایت از نوعی بصیرت و اینده نگری است. علاوه بر کنش گری مدنی و سیاسی و اجتماعی خانم هاشمی این کنشگری علمی نیز قابل تحسین است. نقش ایشان یک برجستگی متفاوت دیگری هم دارد و آن هم از خاندان هاشمی بودن است که به دیدگاه ها و عملکرد وی برجستگی و جرات و جسارت بخشیده است و نقش آوانگارد را در این عرصه از وابستگان به نهاد قدرت را ایفاء کرده است. جرات و جسارت خانم هاشمی ستودنی است که حاضر شده که کتاب مورد طرح و بررسی و نقد جدّی قرار بگیرد. از منظر روشی دسترسی به منابع معتبر و مصاحبه با شخصیت های عالیرتیه، مجتهدین و علمای طراز اول ویژگی مثبت دیگر اثر است.

 

مفروضات کتاب: ذات اسلام در ارتباط با حقوق زنان کامل و بی عیب و نقص است و وظیفه و مسئولیت علمای دین و فقه پویا بر اساس شرایط زمان و مکان به روز رسانی آن در مسائل زنان است. روح و جوهره اثر به دنبال پاسخ به این شبهه هست که اسلام در ذات خود حقوق زنان را به رسمیت می شناسد.

آبادی بتخانه ز ویرانی ماست                  جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی               هر عیب که هست از مسلمانی ماست!

و همه آنچه در کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان مندرج و مصوب است در آیین اسلام وجود دارد و فقط باید آنرا درک و در جمهوری اسلامی آنرا عملیاتی نمود.

دو نکته مقدماتی:

اول: جنبش زن، زندگی و آزادی تحول عمیق، گسترده و درون زایی را موجب شد که این کتاب آنها را ندید. قطعا اگر تدوین این اثر بعد از آن انجام می شد چه بسا متفاوت بود. به عبارتی بعد از وقایع سال 1401 بخش اعظم جامعه و بدنه اجتماعی از سطح نظری مباحث و مجالات کلامی عبور کردند و در زندگی فردی و اجتماعی قائل به اذن و اجتهاد مجتهدین نماندند و مجتهدین و علمای دینی را پشت سر گذاردند. ناتوانی علمای دین در پاسخگویی به موقع به مطالبات به دلیل وابستگی اقتصادی، پیوند با قدرت سیاسی آنها را محافظه کار کرد و بیشتر تبدیل به توجیه گران وضع موجود درآمدند.

دوم: اساتید و علمایی که در پیشگفتار برای مصاحبه نام برده شده و از نقطه نظرات آنها بهره گرفته شده است؛ بجز آیت الله تسخیری، بعضا نماینده یکی از گرایشات در میان مجتهدین نسبت به حقوق زنان هستند که از آنان تحت عنوان نواندیشان دینی یاد می شود که در این ارتباط این پرسش پیش می آید که در این مصاحبه ها جای قرائت های دیگر کجاست؟

بین واقعیت دین و دین موجود، و فهم از دین و قرائت های دینی باید تفاوت قائل شد. در این خصوص باید رجوع به فهم و قرائت ما از فلسفه و اهداف دین بر می گردد. در این ارتباط قرائت های دینی مختلفی را می توان برشمرد. قرائت سنتی از دین، قرائت متحجرانه، قرائت چپ گرایانه از دین، قرائت نواندیشانه از دین..... تلاش این کتاب بازسازی جایگاه دین در نقش دهی به زنان در چارچوب نواندیشی دینی است. بنظر من واقعیت دین همان است تلاش ما در امروزین ساختن دین تاکنون موفق نبوده است. دین به زندگی شخصی انسان ها برگردد و بیشتر کارکرد توجیهی، تخدیری و تحدیدی دارد.

 

نقدها:

  1. در مواردی شعاری و غیر دقیق و غفلت از تاریخ ایران قبل از اسلام:

در صفحه 21 با هم می خوانیم«در صفحات مکتوب تاریخ، زن همواره موجودی بدون نقش بوده است و اگر در جایی هم نقشی برای او قائل بودند، این نقش جز دستگاه تولید مثل یا موجودی فتنه برانگیز و شهرآشوب نبوده است.»

و یا در صفحه 25 و 26 کتاب با هم می خوانیم:

علامه طباطبایی ادامه می‌دهد: «در این کشورها یک دسته مردان بودند که در تمام شئون زندگی آزادی عمل و اراده داشتند و دسته دیگر بانوان که از همه چیز محروم و پیرو حرف مردان و خدمتگزاران بی‌اراده آنها بودند. با طلوع دین اسلام در افق فرهنگی جوامع انسانی حقایق عمیقی که در پرده‌ای از خرافات و باورهای غیر انسانی پنهان مانده بود آشکار شد و زن جایگاه حقیقی خود را در مناسبات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی یافت»؛ بنابراین نمی‌توان در تحلیل اولین برخوردهای متعالی با مفهوم زن، مکتب اسلام را نادیده گرفت و با تکیه به اسناد و قراین متقن باید فصل تقدم در خصوص احقاق حقوق زنان را از آن اسلام دانست.

حال آنکه بر خلاف این اظهارنظرها؛ کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر سوخته، مستندات موجود در مورد شاهنشاهی ماد ها، هخامنشیان، ساسانیان حکایت از نقش برجسته سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. به عنوان نمونه در سده هفتم میلادی، دو زن به نام‌های آزرمیدخت و پوراندخت توانستند به پادشاهی ایران ساسانی برسند. آتوسا مادر خشایارشاه به عنوان شاعر و ادیب، پوران دخت نخستین زن ایرانی در مقام سلطنت، آرتمیس نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان تا به امروز و یا پانته‌آ یکی از زنان فداکار زمان کوروش و دهها زن دیگر در این اثر دیده نشده اند و به آثاری استناد شده اند که علیرغم معروفیت؛ متاسفانه بصورت شعاری نگارش یافته اند.

  1. اشاره شده است که «دورکهایم با وجود اینکه در دنیای پسامدرن زندگی می کند»؛ حال آنکه چنین نیست. این جامعه شناس فرانسوی در 1858 میلادی زاده و تا 1917 فوت کردو عملا زیست وی در دوران مدرن است.
  2. مهمترین مشکل این رویکرد؛ بی توجهی و نادیده انگاری دستاوردهای بشری قبل از اسلام است.
  3. ضرورت بازنگری در استنادات و رویکرد:

در متن به منابعی استناد می شود که الان نیازمند داوری جدی نسبت به صحت و سقم آنها هستیم محتوای این منابع و آثار نیازمند بازنگری است؛ مثلا در صفحه 25 از حاج سید محمد حسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی، مفسر، فیلسوف، فقیه اصولی، و عارف شیعه ایرانی و از روحانیون تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران بوده تفسیر المیزان مهم‌ترین اثر اوست. از جلد هفتم تفسیر المیزان فکتی می آورد که امروز محل تردید جدی است و آن هم در مورد زنده به گور کردن دختران در قبل از ظهور اسلام در جزیره العرب و کم و بیش کشورهای همسایه است. از علامه طباطبایی فکت آورده می شود که زنان در دوران جاهلیت از حق و حقوقی برخوردار نبودند. بزرگترین خبر ناگوار این بود که به کسی خبر بدهند زنش دختر زایمان کرده است این وضعیت تنها در جزیره العرب نبود؛ این شیوه غیر انسانی با کمی تفاوت و اختلاف در کشورهای همسایه نیز حاکم بود.

حال آنکه در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست دارای مال و اموال باشد و نیز به‌اندازه‌ی برابر با برادران خود از ارث برخوردار گردد. زنان علاوه بر برابری حق ارث مورد احترام و توجه بی‌اندازه‌ی مردان نیز بودند، چرا که در اوستا کوچک‌شمردن زن، کرداری زشت و از روی ‌نادانی دانسته‌شده و از جمله گناهان بزرگ به‌شمارمی‌رفت. برابری دستمزد زنان با مردان، توانایی گزینش همسر، رسیدن به پایگاه بزرگ روحانی، سرپرستی کودک، آموختن دانش‌های گوناگون، انجام ورزش‌هایی چون سواری، چوگان‌بازی، شمشیرزنی، تیراندازی، شکار، داشتن مرخصی و حقوق زایمان برای مادران از کمترین حقوق زنان به‌شمارمی‌رفت که در آیین زرتشت برسمیت شناخته شده بود.

  1. در واقع بر عکس؛ برخی از صاحبنظران بر این اندیشه اند که با ورود اسلام دوران خانه نشینی زنان و محرومیت از حقوق اجتماعی آغاز شد بدین ترتیب «خانه نشینی» به عنوان الگوی رفتاری مطلوب برای زن مسلمان معرفی شده است.
  2. غفلت از بررسی تحول وضعیت زنان در دوران پهلوی دوم:

گویا تعمدی بود که به وضعیت و تحولات مثبت وضعیت زنان در دوران پهلوی اول و دوم پرداخته نشود. در صفحه 30 تنها در حد دو سطر به 15 تشکل زنان در دهه 1330 اشاره شده است و بس! تنها در حد دو سطر!! حال آنکه جا داشت به سلسله پهلوی، و تغییراتی در زندگی زنان ایجاد شد؛ از جمله کشف حجاب، اعطای حق رأی، اعطای حق تحصیل، برقراری برابری در حقوق زن و مرد و حق داشتن مشارکت سیاسی و تصدی مناصب عمومی در تمامی سطوح حکومتی پرداخته می شد. به ویژه جا داشت به مخالفت اغلب روحانیت و حتی روحانیت سیاسی با حقوق زنان بصورت جدی پرداخته شود و نقدی از درون نسبت به این رویکرد و عملکرد انجام بشود.

به عنوان یک نمونه از شخصیتی شاخص و مترقی در میان روحانیت سید حسن مدرس در مجلس شورای ملی دوره دوم 1908 (۱۲۸۸ خورشیدی) در پاسخ به وکیل‌الرعایا در مجلس و در مخالفت با حقوق سیاسی زنان گفت: «برهان این است که امروز ما هر چه تأمل می‌کنیم می‌بینیم خداوند قابلیت در اینها قرار نداده‌است که لیاقت حق انتخاب را داشته باشند. مستضعفین و مستضعفات و آن‌ها از آن نمره‌اند که عقول آن‌ها استعداد ندارد و گذشته از این که در حقیقت نسوان در مذهب اسلام ما در تحت قیمومیتند(الرجال قوامون علی النساء) در تحت قیومیت رجال هستند و مذهب رسمی ما اسلام است. آن‌ها در تحت قیمومیتند. ابداً حق انتخاب نخواهند داشت. دیگران باید حفظ حقوق زن‌ها را بکنند که خداوند هم در قرآن می‌فرماید در تحت قیومیت اند و حق انتخاب نخواهند داشت هم دینی هم دنیوی. این مسئله‌ای بود که اجمالاً عرض شد.»

حق رای زنان در ایران در ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ به رسمیت شناخته شد. در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۴۱، با اعلام انقلاب سفید توسط محمدرضا شاه که در شش اصل خلاصه می‌شد اعطای حق رأی به زنان نیز داده شد و علی‌رغم همه مخالفت‌های مراجع تقلید و روحانیانی نظیر خمینی، حق رأی زنان پذیرفته شد. فرخ‌رو پارسا اولین زنی بود که به نمایندگی از مردم تهران، در دوره بیست و یکم انتخابات مجلس شورای ملی در مهر 1342 وارد مجلس شد.

  1. تطهیر عملکرد روحانیون در مواجهه با حقوق زنان با ضرباهنگ حمله به منورالفکرها

بنظر می رسد مهمترین حربه علما و روحانیت جلیل القدر در توجیه عملکرد اشتباه مکرر خود دگر سازی است. روشنفکران و بیگانگان دو نیروی داخلی و خارجی در این فرافکنی است. در این اثر هم بجای برشمردن رویکرد نادرست بخش های زیادی از روحانیون در قبال حقوق زنان، باز هم نیش قلم متوجه منورالفکرها شده است. در صفحه 53 نمونه ای از این ادبیات دیده می شود. در واقع نویسنده محترم بجای دیدن حقایق؛ پرش و انتخاب گزینشی حوادث و وقایع تاریخی با قرائت توجیهی را پذیرفته است

در گفتار دوم از بخش دوم به نقش فقه پویا اشاره ی شود که می تواند خاستگاه دگرگونی در قرائت اسلامی از جایگاه و نقش زنان بشود و باشد ولی آنچه که بدان پرداخته نشد جریان غالب و مسلط در میان فقها است که اصولا مجال عرض اندام به دگراندیشان حتی در حوزه فقاهت در موضوع زنان را نداده است.

اگر با اغماض بپذیریم که انقلاب اسلامی محصول متفکرین اسلامی با قرائت پویا و اجتهادی از فقه است؛ امید بستن به چنین تفکری که جریان غالب شود و وضعیت زنان را بهبود ببخشد خطایی راهبردی و دل بستن بدان و چشم امید داشتن سراب است.

  1. نتیجه گیری مضیق و محدود

علیرغم انتخاب عنوان موسع برای این کتاب: « از راز به خرد؛ رساله ای در باب حقوق زنان - رساله ای در باب حقوق زنان؛ مطالعه برخی حقوق زنان در اسلام، قوانین کشور  و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان» نتیجه گیری مضیق به موضوع رییس جمهور شدن و قاضی شدن زنان در جمهوری اسلامی ایران محدود شد.

یکشنبه 16 شهریور 1404

  • مجتبی مقصودی
۰۳
مهر

کمیته کتاب صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران و دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش (دافوس) برگزار کردند:

 

کارگاه صلح ایرانی

 

🔹️سخنرانان:

▫️دکتر نعمت اله فاضلی

 (انسان شناس و استاد پیشین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

 

▫️دکتر مجتبی مقصودی

(دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد  اسلامی واحد تهران مرکز و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران)

 

▫️دکتر حسین علایی

(استاد دانشگاه جامع امام حسین)

 

▫️دکتر ایرج شهبازی

(دکترای ادبیات فارسی و مولوی پژوه و عضو موسسه لغت نامه دهخدا)

 

▫️مهندس محمد درویش

(پژوهشگر کویرشناسی و کنشگر محیط زیست)

 

▫️مدیر نشست: دکتر امیرهوشنگ میرکوشش

 (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد شاهرود و دبیر کمیته صلح و روابط بین الملل در انجمن علمی مطالعات صلح ایران)

 

🔹️سه شنبه ٢٧ شهریور ۱۴۰۳

🔹️دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش (دافوس)

عکس: از چپ به راست: سردار حسین علایی، دکتر مجتبی مقصودی،  دکتر امیر هوشنگ میرکوشش، دکتر ماندانا تیشه یار،  مهندس محمد درویش، دکتر نعمت اله فاضلی،  دکتر ایرج شهبازی، ....... و سرهنگ جواد عبدی

عکس دسته جمعی

 

  • مجتبی مقصودی
۱۶
تیر

دو شنبه های کتاب ماه

همخوانی و هم اندیشی کتاب

کتاب منتخب تیرماه 1403

همراهان گرامی

با عرض سلام و احترام

به اطلاع می رساند دهمین جلسه «همخوانی و هم اندیشی» کتاب، مورخ ۱۸ تیر ١۴٠٣ ساعت ١٧، با حضور اهل مطالعه و نظر برگزار خواهد شد.

 

کتاب منتخب تیر ماه ۱۴۰۳، «صلحی که همه صلح ها را بر باد داد»

 نوشته دیوید فرامکین از نشر ماهی است.

 

* دکتر مجتبی مقصودی و دکتر مقصود فراستخواه، این جمع را همراهی خواهند نمود.

 

صلحی که همه صلح ها را بر باد داد

  • مجتبی مقصودی
۱۲
خرداد

 

نهاد دولت و مسئولیت گسترش ناصلح در ایران

مجتبی مقصودی

منتشره در کتاب "صلح ایرانی در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز" به همت دکتر نعمت الله فاضلی

تهران، نشر همرخ نگاشت با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران، بهار 1403، صص 135- 152

معرفی کتاب صلح ایرانی

چکیده

      گسترش و تعمیق زمینه و زمانه ناصلح در ایران کنونی بیش از هر عامل دیگری و خلاف آمد روزگار متأثر از نهاد دولت است، دولتی که منطقا می بایست متولی و الگوی صلح مثبت و فراگیر و متوازن نه تنها در جامعه ایران، بلکه در سطح منطقه و جهان باشد.

        واقعیت ناصلح در ایران ناظر بر وضعیت رقت برانگیز و رو به خرابی مستمر در اکثر حوزه های مُلک و مملکتداری چون ساختار و عملکرد دولت و کارگزاران رسمی، نحوه توزیع و تخصیص منابع، جریان آزاد اطلاعات، روابط با کشورهای همسایه و جهان، سطح سرمایه انسانی و اجتماعی، وضعیت حقوق شهروندی، سلامت محیط کسب و کار و سطح اشتغال، شفافیت و فساد، بهداشت و درمان، آموزش، محیط زیست، نشاط اجتماعی و امید به آینده است که نه تنها موجبات نارضایتی، بلکه آشفتگی عینی و ذهنی اکثریت جامعه را فراهم آورده است که هر یک از اقشار و گروه های اجتماعی بسته به امکانات و گریزگاه ها بدنبال کنار آمدن و یا فرار و خلاصی از این وضعیت اند.

        این مقاله با تأکید بر نقش مسلط نهاد دولت، به استناد گزاره ها و فکت های قابل اعتناء بر این نکته پای می فشارد که در دوران معاصر، دولت مدرن در ایران علیرغم برخی اعوجاجات تاریخی و بدکارکردی ها در حوزه  توسعه سیاسی، در مابقی ابعاد روندی رو به جلو را تجربه می کرده است؛ ولی در چند دهه اخیر این اعوجاجات و بدکارکردی علاوه بر حوزه سیاسی به همه بخش ها و حتی کوچکترین بخش هایی که دولت در آن ورود دارد یا ورود پیدا کرده است سرایت یافته و این بخش ها و قسمت ها را از درون و بیرون دچار نابسامانی و حتی اضمحلال کرده است. به عبارتی؛ در چند دهه اخیر به صرافت و فراست دریافته ایم که ورود و مداخله دولت در هر موضوع ساده ای آن را به مسأله و معضلی تبدیل کرده است.

       واقعیت آن است که نهاد دولت در ایران که منطقا پسوند "مدرن" را هم با خود یدک می کشد و بخش اعظم امکانات و منابع را در اختیار دارد و به ویژه در نیم قرن اخیر از درآمدهای نفتی بصورت گسترده بهره مند گردیده است در روندی رو به تزاید از ایفاء به مسئولیت ها و وظایف ذاتی خود و از جمله برقراری صلح مثبت در قبال جامعه ملی بازمانده و حتی در گذر زمان از پذیرش مسئولیت و وظایف نه تنها ثانویه، بلکه مسئولیت ها و وظایف اولیه و ذاتی خود سرباز می زند و متاسفانه به دلایلی که شرح جداگانه ای می طلبد این نهاد نیازی به پاسخگویی هم احساس نمی کند.

       واقع بینانه و صادقانه باید گفت این دولت جایگاه و پایگاه خود را در میان بخش ها و اقشار مختلفی از جامعه از دست داده است؛ و حتی می توان مدعی شد که این دولت در حال حاضر دیگر نمایندگی اکثریت جامعه را برعهده ندارد؛ لذا بجای داوری بی طرفانه و مصالحه گرانه میان طبقات، اقشار و نیروهای اجتماعی و قبول مسئولیت اولیه و بدیهی در برقراری امنیت، توسعه و رفاه اجتماعی و تعمیق کرامت انسانی و ترویج و استقرار صلح و به ویژه صلح مثبت؛ در عمل با عدول از بیطرفی، با فرافکنی مشکلات و تنگناها، و بی اعتنا به تحولات نوین جهانی به جایگاه یک گروه در قدرتِ مناقشه طلب، تغییر وضعیت و تقلیل جایگاه و جهت داده است تا جایی که در حال حاضر؛ خود به عنوان مهمترین دشواره و اُمّ المسائل ایران بدل شده است در چنین شرایطی، گذار از وضعیت کنونی و رسیدن به دولتی توسعه گرا و مصالحه جو که به مسئولیت های کلاسیک و نوین خود متعهد و پاسخگو باشد نیازمند همفکری، هم افزایی، مصالحه و ائتلاف نظری و عملی همه ی نیروهای اجتماعی و سیاسی و علاقمندان به سرنوشت ایران است.

  • مجتبی مقصودی
۰۲
خرداد

 

ذهنیت ما از زرتشتیان؛

گفتار نیک، کردار نیک و اندیشه‌ی نیک

مراسم بزرگداشت فرهنگ مهر با مشارکت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و موزه تصاویر معاصر با سخنرانی دکتر مصطفی معین، دکترهادی خانیکی، دکتر سید محمد کاظم سجادپور، دکتر مجتبی مقصودی و دکتر حسین دهباشی، دکتر ماندانا تیشه یار ویراستار کتاب " یک میراث استعماری..." با مدیریت دکتر هوشنگ میرکوشش و حضور جمعی از علاقمندان در عصر روز دوشنبه ٣١ اردیبهشت ماه ١٤٠٣ در کافه تاریخ برگزار شد. در این نشست هر یک از سخنرانان ابعاد مختلفی از شخصیت علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شادروان استاد فرهنگ مهر را مورد طرح و بررسی قرار دادند که متن کامل آن به در سامانه امرداد (تارنمای خبری زتشتیان) به آدرس زیر در دسترس هست. در اینجا تنها سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی منتشر می شود.

https://amordadnews.com/206873/

 


دکتر مجتبی مقصودی، استاد رشته‌ی علوم سیاسی دانشگاه و مدیر انجمن علمی مطالعات صلح ایران، سخنران پایانی این نشست بود. او در آغاز سخنانش گفت: «زرتشتیان ایران بسیار علاقه‌مند به آیین و پیشینه و تاریخ کشورشان هستند. در سیصدسال اخیر نیز در حوزه‌های مختلف، از آموزش گرفته تا بهداشت و صنعت، فعال بوده‌اند. ذهنیتی که ما از زرتشتیان داریم، گفتار نیک، کردار نیک و اندیشه‌ی نیک است».
این سخنران سپس افزود: «این نشست پیش از آن که رونمایی از کتاب دکتر مهر باشد، یک‌نوع بازنمایی مجدد از چهره‌ی استاد فرهنگ مهر است. یک آیین قدرشناسی است. در فضای رادیکالیزه‌ی بعد از انقلاب، یک‌مقدار جفاهایی رفت و برخی از هموطنان جلای وطن کردند. امیدواریم این نشست شروع خوبی باشد برای بازشناسی‌ها و آیین قدرشناسی و بازنمایی از چهره‌ها را انجام بدهیم. چون بخشی از تاریخ، جنگ روایت‌هاست. تاریخ هم مبتنی بر اسناد است. اسناد به‌روز می‌شوند. من شاگرد دکتر جواد شیخ‌الاسلامی [استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران] بودم. ایشان می‌گفتند که هر 25 سال یکبار باید تاریخ را از نو نوشت؛ از این جهت که اسناد جدیدی به‌دست می‌آید و زوایای دیگری را می‌توان مطرح و مباحث تازه‌ای را عنوان کرد. افزون بر این که وقتی از یک مقطع تاریخی دور می‌شویم، در آرامش خاطر می‌توان تاریخنگاری کرد و از فشارهای بیرونی دور ماند».
مقصودی آنگاه در ادامه‌ی سخنانش گفت: «از شخصیت دکتر فرهنگ مهر، با آن پاپیونی که می‌زد، آنچه من درمی‌یابم این است که او انسان باپرنسیپی بود. از غذاخوردن گرفته تا سکنات و بسیاری از موازینی که انسان را با پرنسیپ می‌سازد. او به اخلاقیات توجه داشت و اهل مشورت بود. همه‌ی این‌ها ویژگی‌های برجسته‌ای است که در شخصیت دکتر فرهنگ مهر وجود داشت. او با آثاری که نوشت، مخصوصاً درباره‌ی جزایر سه‌گانه‌ی ایران، مهاجرت را تبدیل به فرصت کرد».
ارزیابی دکتر مجتبی مقصودی از کتاب دکتر فرهنگ مهر، پایان‌بخش سخنان او بود.

 

  • مجتبی مقصودی
۲۳
ارديبهشت

 

کتاب صلح ایرانی: در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز

به همت دکتر نعمت الله فاضلی

انتشارات همرخ. بهار 1403

 

کتاب صلح ایرانی: در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز - همرخ

قسمتی از مقدمه کتاب:

«صلح ایرانی» چه چیزی نیست. این کتاب دفتری شاعرانه، ادیبانه و تبلیغی در ستایش صلح نیست. نمی‌خواهیم با نگاهی رمانتیک و خیالی چشم‌مان را بر واقعیت‌های تلخ خشونت‌ها، جنگ‌ها، تبعیض‌ها و فشارهای ساختاری موجود که زندگی ما را تیره و تار کرده ببندیم و صرفاً در ستایش و زیبایی صلح و صلح دوستی سخن بگوییم. هر چند ادبیات و هنر صلح نقش مهم و ضروری در صلح‌گستری و حتی خلق و گسترش بینش انتقادی در فهم صلح و ناصلح جامعه دارند و نویسندگان این کتاب نیز گاه و بیگاه به این متون توجه کرده‌اند.

این کتاب نقد و معرفی اندیشه‌های موجود در گفتمان و مطالعات صلح‌پژوهی هم نیست. مفهوم صلح مستعد این است که بد تعبیر و تفسیر شود. اغلب وقتی پای اندیشه در میان می‌آید شکلی از عمل‌گریزی و شانه خالی کردن از مسئولیت خود برای اقدام و انجام کار تداعی می شود. به ویژه اگر این اندیشه‌ورزی با صلح همکلام شود.

صلح ایرانی کتاب دانشگاهی مرسوم نیست که مجموعه‌ای از مفاهیم، نظریه‌ها، دیدگاه‌ها و روش های صلح‌پژوهی را معرفی کند. هر چند چنین کاری ارزشمند است و به آن احتیاج داریم. آخرین نکته هم این که صلح ایرانی شرح و بسط نظریه و دیدگاه مکتب، ایدئولوژی یا حتی رهیافت رشته دانشگاهی مشخصی هم نیست. مجموعه بحث‌ها و دیدگاه‌های این کتاب برای دفاع از هیچ نظریه و ایدئولوژی خاصی تدوین نشده است. این سخن به معنای این نیست که نویسندگان صلح ایرانی فاقد بینش و نگرش سیاسی هستند و مقالات این کتاب نیز خنثی و فاقد دلالت‌های سیاسی‌اند. نمی‌توان صلح را بدون جهت‌گیری و نگاه سیاسی روایت کرد. اما ما در دعوت از نویسندگان نخواسته‌ایم سبک و سیاق و رهیافت ما یا هر مکتب و رویکرد از پیش مشخصی را دنبال کنند.

قصد این را هم نداریم که با نگاهی خودپسندانه روایتی ستایشگرانه از تاریخ و فرهنگ صلح‌جویانه از ایران ارائه کنیم و با استناد به متون ادبیات و عرفان و دین یا گزینشی از صحنه های دل‌انگیز تاریخ ایران، تصویری رویایی و آرمانشهری از سرزمین و فرهنگ‌مان بسازیم. هر چند جای تاریخ فرهنگی صلح در ایران در میان کتاب‌های موجود خالی است و ما بیشترین آشنایی‌هایمان از تاریخ جنگ ها و خشونت‌هاست.

کتابی که پیش روی دارید اندیشه‌هایی درباره چیستی، چرایی، چالش‌ها و چگونگی تحقق و ارتقای صلح در ایران است. جمعی از محققان و اندیشمندان امروز ایران از دانش ها و رشته‌های گوناگون علوم سیاسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی، فلسفه، روان‌شناسی، ادبیات و رشته‌های دیگر همت کرده و ایده‌هایشان را برای گسترش صلح و کاهش خشونت در ایران قلمی کرده و در این کتاب تقدیم شما می کنند. اغلب آنها برای شما و حوزه عمومی ایران و عامه اهل فکر نام‌آشنا هستند.

فهرست مطالب و نویسندگان کتاب صلح ایرانی: در جستجوی مسیرهای صلح در ایران امروز:

دیباچه: صلح به مثابه امید (نعمت الله فاضلی)
۱. صلحخواهی چونان فضیلت اخلاقی-سیاسیِ فردی و جمعی، از گذشتۀ اسطوره تا آیندۀ تاریخ (موسی اکرمی)
۲. دوستان من دوستی وجود ندارد (محمدرضا تاجیک)
۳. صلح و ایران در آغاز سده پانزدهم (فرهنگ رجایی)
۴. نهاد دولت و مسئولیت گسترش ناصلح در ایران (مجتبی مقصودی)
۵. سنتگرایی تحولی؛ نگاهی به صلح از  منظر فلسفه تعلیم و تربیت (خسرو باقری)
۶. نقش دانشگاهیان ایرانی در برساختن جامعه فرهنگی منطقه‌ای (ماندانا تیشه‌یار)
۷. آشتی اضداد؛ جستجوی صلح در جهان تضادها و تفاوت‌ها (ایرج شهبازی)
۸. تحقق صلح ایرانی-اسلامی؛ از ایدئال تا واقعیت (علی‌اکبر علیخانی)
۹. تأملی درباب شرایط امکان صلح (مقصود فراستخواه)
۱۰. صلح از مدرسه می‌آید (مصطفی ملکیان)
۱۱. صلح ایرانی از منظر دینی (محمد منصورنژاد)
۱۲. مزیت ذاتی هنر در آموزش صلح: ارائه‌ی چارچوبی برای طراحی برنامه‌ی درسی (محمود مهرمحمدی)
۱۳. «همه آنچه با ما روی زمین زندگی می‌کنند»؛ امکان مشارکت زنان ایرانی در برپاکردن صلح (مریم نصر اصفهانی)
۱۴. زیستن در زمانه جنبش‌های حیات‌بخش (سمیه توحیدلو)
۱۵. صلح اجتماعی و مسئله جنسیت (ندا حاجی وثوق)
۱۶. صلح‌آفرینی سازمانی (غلامرضا خاکی)
۱۷. خدمات متقابل صلح و محیط‌زیست (محمد درویش)
۱۸. نسل‌ها و صلح (محمدسعید ذکایی)
۱۹. نابرابری جنسیتی، مانع تحقق رؤیای صلح (سیمین کاظمی)
۲۰. مسائل قومی- هویتی و صلح در ایران امروز (مختار نوری)
۲۱. رابطه بین صلح و اقتصاد (فرشاد مؤمنی)

نهاد دولت

  • مجتبی مقصودی
۰۱
شهریور

معرفی کتاب "در سایه یکصدسالگی درخت دوستی"

و یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی حاصل کوشش رز فضلی و ماندانا تیشه یار است. انتشارات فروغ سپهر این کتاب خاطرات را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان سخن گفته است.

درباره کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی

 

 

کتاب در سایه یکصدسالگی درخت دوستی با حمایت انجمن علمی مطالعات صلح ایران و پژوهشکدهٔ فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و به‌مناسبت صدویکمین سالگرد امضای عهدنامهٔ دوستی و مودت میان ایران و افغانستان نوشته و روانهٔ بازار شده است. این کتاب را دانشگاهیان و فعالان مدنی این دو کشور به رشتهٔ تحریر در آورده‌اند. هر یک از بخش‌های این اثر، نام یکی از این نویسندگان را در بر گرفته است. شما با مطالعهٔ این کتاب، جستارها و یادداشت‌هایی را می‌خوانید که روابط خارجی، روابط اقتصادی و روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان را نشان داده‌اند. یکی از یادداشت های این کتاب با عنوان  "ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921" از سوی مجتبی مقصودی  تألیف شده که در زیر می خوانیم.

یادداشت

"ایران و انعقاد دو پیمان مودّت تاریخ ساز در سال 1921"

به قلم مجتبی مقصودی

سال 1921 برای ایران به لحاظ انعقاد پیمان های تاریخ ساز با همسایگان سال مهمی تلقی می شود. از اولین ماه های سال 1921 به فاصله پنج ماه، مقامات رسمی کشور بر دو پیمان مودت و دوستی مهم صحه گذاردند که مناسبات نوین کشور ما را در قرن جدید با همسایه قدرتمند شمالی و همسایه هم زبان شرقی شکل بخشید. این دو قرارداد از حیث اهمیت و فراگیری در طول یکصد ساله اخیر از جمله تأثیرگذارترین و مبنایی ترین قرار دادهایی بوده است که عملا روابط ایران با این دو کشور را ساماندهی و جهت بخشید.

    اولین قرارداد در اسفند 1299 ه.ش همزمان با کودتای سوم اسفند و چند سال بعد از انقلاب بلشویکی و استقرار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منعقد شد؛ کشور جدید الولاده ای که از دل سرنگونی امپراطوری تزاری سربرآورد و در تلاطم جنگ در اقصی نقاط کشور و مرزهای خود با کشورهای متخاصم و ضد انقلابیون روس معروف به روس های سفید قرار داشت و بعد از کنگره 1920 باکو، جا پایی از نفوذ عقاید انقلابی خود را در قلوب ملل ستمدیده شرق و از جمله ایران جستجو می کرد و قرارداد 1921 را با احتساب ملاحظات استراتژیک جدید قراردادی ضدامپریالیستی و ضد الگوی توسعه طلبانه تزارها در راستای منافع ایران برمی شمرد.

    قرارداد دوم با افغانستان در تیرماه سال 1300 (1921) یا دومین سالگرد استقلال این کشور از انگلستان و سلطنت امان الله محقق شد. امان الله شاهی که بعد از ترور پدر با حمایت علما و رهبران اقوام در سال 1919 به تخت شاهی نشست و اعلام استقلال کرد؛ مرزهای امن کشور خود را در همسایگی ایران جستجو می کرد که بعدا مهمترین متحد این کشور نیز تبدیل شد و تعاملات رهبران دو کشور بستر بسیار مناسبی را برای تأمین اهداف دو کشور در ایجاد ثبات و توسعه در سایه همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه و برادرانه فراهم ساخت.

هر دو پیمان در شرایط گذار در نظام بین الملل بعد از جنگ جهانی اول و استقرار نظم نوین جهانی و نیز در شرایط گذار در ساختار نظام سیاسی سه کشور ایران، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی منعقد گردید. در واقع خاتمه جنگ جهانی اوّل و تضعیف قدرت های مسلط جهانی و از جمله انگستان که با امواج استقلال خواهی مستعمرات آغاز شد و در ایران نیز تضعیف مواضع استعمارگر پیر را بدنبال داشت که تبلور خود را در مخالفت مجلس دوره ششم مشروطه با قرارداد 1919 یافت و عملا مرگ قرارداد تحمیلی و یکجانبه قرارداد کاکس- وثوق الدوله را رقم زد.

اما پیمان های 1921 در زمانی منعقد شد که در هر سه کشور کم و بیش نسل جدیدی از سیاستمداران با خاستگاه، اهداف و رویکرد های متفاوت اداره کشور و نظام سیاسی کشور را بر عهده گرفتند. این پیمان ها همچنین نسل جدیدی از قراردادها در اوایل قرن بیستم با هدف تأمین منافع متقابل، حسن همجواری و همزیستی مسالمت آمیز، گسترش مراوادات، حل و فصل اختلافات پیشین و چشم اندازسازی را در مناسبات فیمابین با مسئولیت دولت های نوین را موجب شد.

   بنظر می رسد این دو پیمان گام های اولیه ای در شکل دهی به دولت- ملت های نوین و تلاش های قابل توجهی در استقرار و تثبیت دولت های توسعه گرایی است که روند توسعه و پیشرفت ملی را از مسیر صلح سازی، ایجاد امنیت و ثبات و پیوندهای عمیق منطقه ای جستجو کرده و بدنبال کاهش زمینه های اختلافات و به ویژه اختلافات تاریخی، ارضی و مرزی هستند. کشورهایی که بعد از دوره های متمادی جنگ و درگیری در آستانه فروپاشی، مجددا ققنوس وار سر برآورده و در سایه اراده ملت های خود قدم در راه استقرار دولت های نوین نهاده اند.

   پیمان دو جانبه دو کشور ایران و افغانستان در سال های بعد الگو و طلیعه همکاری های عمیقی میان دو ملت گردید که نمونه هایی از این پیمان ها با دیگر همسایگان نظیر ترکیه و عراق هم ظهور و بروز یافت.

این یادداشت ضمن اذعان بر وجود موانع و بازدارنده های تعمیق روابط فیمابین و همگرایی تمدنی، به ویژه موانع و آسیب های هیدروپولیتیک و تشتت رهبران همسو؛ اراده و سرنوشت مشترک دو ملت را در به حاشیه رانی این تنگناها و آسیب ها قطعی دیده و امیدوار است در چارچوب بصیرتی فرهنگی و تاریخی همگرایی دو ملت و دو دولت تحقق یابد.

 

  • مجتبی مقصودی
۱۴
تیر

سلسله یادداشت هایی در باره

انتخابات جدید انجمن علوم سیاسی ایران

اعضاء انجمن و موضوع حق عضویت

(2)

مجتبی مقصودی

از بنیانگذاران و عضو هیات مدیره ادوار مختلف انجمن علوم سیاسی ایران

http://drmaghsoudi.ir

 

انجمن علوم سیاسی ایران در حال حاضر با بیش از 800 عضو پیوسته و صاحب رأی از ظرفیت و پتانسیل بسیار بالایی برای گسترش فعالیت های علمی و انجمنی برخوردار است. این 800 عضو اعم از استاد، دانشجو و دانش آموخته در اقصی نقاط کشور و در همه ی دپارتمان های علوم سیاسی کشور اعم از دانشگاه های دولتی، آزاد اسلامی و پیام نور و دوایر دولتی و غیر دولتی حضور دارند و می توانند شبکه گسترده ای از فعالین دانش سیاست کشور را شکل دهند و در صورت مشارکت فراگیر انجمنی اعضاء، این نهاد می تواند نقش موثری در اثر بخشی فعالیت های علمی -آموزشی و مرجعیت علمی انجمن ایفاء نمایند.

موضوع میزان حق عضویت و نحوه وصول آن نیز از جمله مشکلاتی است که همواره نه تنها دامن گیر انجمن علوم سیاسی؛ بلکه قریب به اتفاق انجمن های علمی کشور است. در حال حاضر حق عضویت برای اعضاء پیوسته 50 هزار تومان و برای اعضاء دانشجویی 35 هزار تومان می باشد که با توجه به تورم لجام گسیخته این حق عضویت رقم قابل اعتنایی نیست و در سبد هزینه های انجمن مبلغ ناچیزی تلقی می شود.  در عین حال پیش بینی حق عضویت متناسب با شرایط تورمی و وصول آن می تواند بخش کوچکی از نیازهای مالی انجمن را تأمین نماید؛ حال آنکه انجمن در وصول حق عضویت به دلیل مشکلات اجرایی و نازل بودن مبلغ آن هیچگاه بصورت جدّی پیگیر وصول آن نبوده است و اقدامات محدود انجام گرفته نیز تاکنون قرین موفقیت نبوده است.

از طرفی هرگونه افزایش حق عضویت مستلزم تصمیم گیری در مجمع عمومی انجمن است و هیأت مدیره انجمن بدون مجوز و مصوبه مجمع عمومی و تأیید کمیسیون انجمن های علمی کشور و اداره ثبت اسناد اجازه افزایش حق عضویت را ندارند. مشخصا تاکنون به واسطه فرایند بورکراتیک-حقوقی و ثبتی اقدامی در این خصوص از سوی انجمن انجام نپذیرفته است. بدیهی است بهترین راه برای تمهید حق عضویت متناسب با وضعیت تورمی و هزینه ها در کشور، واگذاری صلاحیت و اختیار تعیین مبلغ حق عضویت به هیأت مدیره انجمن از طریق جلب نظر مساعد اعضاء در مجمع عمومی است که می باید در آینده هدف گذاری و برنامه ریزی شود.

بر اساس اساسنامه اکثر انجمن ها و از جمله انجمن علوم سیاسی ایران، عضویت افراد مشروط به پرداخت حق عضویت سالانه است و عدم پرداخت حق عضویت سالانه، افراد را از شمول عضویت انجمن خارج می سازد. البته هیچیک از مسئولین انجمن در طول مسئولیت خود از این مکانیزم بهره نبرده و حتی در موارد معدودی که به هر دلیلی برخی اعضاء از پرداخت حق عضویت ناتوان و یا استنکاف وزیدند؛ علیرغم نیازهای مالی انجمن؛ دست اندرکاران مانعی برای ادامه مشارکت انجمنی اعضاء فراهم نکردند.

در ارتباط با حق عضویت، برخی انجمن های علمی از جمله انجمن جامعه شناسی ایران معمولا زمان برگزاری مجمع عمومی و انتخابات را فرصت خوبی برای وصول حق عضویت های سه ساله دانسته و مکانیزم های در این خصوص پیش بینی می نمایند که البته انجمن علوم سیاسی هیچگاه این رویکرد را انتخاب نکرده است.

http://drmaghsoudi.ir

  • مجتبی مقصودی
۱۶
بهمن

 

انتشار کتاب

جامعه شناسی سیاسی

 

 

آخرین کتاب دکتر مجتبی مقصودی با عنوان "جامعه شناسی سیاسی" در آخرین ماه های سال 1401 منتشر شد.

این کتاب از سوی سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) در 240 صفحه، به شماره شابک  9786000229962 و به قیمت 840000 ریال روانه بازار شد.

هدف کتاب جامعه‌شناسی سیاسی عبارت است از بازخوانی حدود و ثغور، مفاهیم و موضوعات اصلیِ جامعه‌شناسی سیاسی، و مخاطب اصلی آن جامعه دانشگاهی از مقطع کارشناسی تا تحصیلات تکمیلی است. کتاب با تشریح جامعه‌شناسی سیاسی کلاسیک و معاصر، با شیبی ملایم تلاش دارد تا از خلال فهم مهم‌ترین نیروهای اجتماعی و جایگاه آنها در جامعه، تطوّر مفهومی و مصداقی هر یک از گروه ها و لایه‌های اجتماعی را در تعامل با دولت و نهادهای مدنی و سیاسی به گونه‌ای فشرده ولی گویا و به زبانی ساده بررسی کند. مباحث دیگر این کتاب عبارت‌اند از: گونه‌شناسی و صورت‌بندی نظریه‌های دولت و تعاملات و تقابلات دولت و جامعه در پرتو دوگانه‌های خُرد/کلان و عینی/ذهنی و نیز مفاهیم، مکاتب و پارادایم‌های اصلی این حوزه با بن‌مایه‌های منتقدانه.

کتاب در چهار بخش و نه فصل سازماندهی شده است. در بخش اول نیروهای اجتماعی و جایگاه آنها در جامعه، در بخش دوم گونه شناسی دولت ها، در بخش سوم مفاهیم، مسائل و پارادایم های اصلی و مهم و در بخش چهارم رهیافت های نظری در حوزه جامعه شناسی سیاسی مورد طرح و بررسی قرار گرفته است.

 

https://samt.ac.ir/fa/book/6195/%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C

  • مجتبی مقصودی
۲۳
تیر

 

گفت‌وگو با مجتبی مقصودی در مورد کتاب «نقشه راه دانش سیاست در ایران»

پیوند ناگسستنی دو عنصر «ایران» و «علم سیاست» پیشنهاد راهبردی استادان علوم سیاسی در تدوین کتاب بود.

مجتبی مقصودی می‌گوید: دانش سیاست در ایران کنونی برای اجتناب از ادامه رویکرد اقتضایی، روزمرگی و پراکنده‌کاری، نیازمند گام مهم و سرنوشت‌ساز دیگری یعنی؛ «پارادایم اجماعی» و «دال مرکزی» است و نویسندگان این اثر با تعلق و پیوند ناگسستنی به دو عنصر «ایران» و «علم سیاست» پیشنهادهای متنوعی را برای ارتقاء و راهبری علمی و مرجعیت یابی و تأثیرگذاری بر سپهر علم سیاست ارائه داده‌اند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- اخیرا کتابی از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی با عنوان «نقشه راه دانش سیاست در ایران» منتشر شده و طی مراسمی در برنامه نکوداشت انجمن علوم سیاسی ایران از این کتاب رونمایی شد. به مناسبت انتشار این کتاب با دکتر مجتبی مقصودی، عضو هیات موسس و عضو پنج دوره هیات مدیره این نهاد علمی- مدنی که کتاب به اهتمام وی منتشر شده است گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانیم.

 

در ابتدا کمی از فعالیت‌های انجمن علوم سیاسی ایران بگویید؟

حدود پنج دهه از تاسیس انجمن علوم سیاسی ایران می‌گذرد. در دوره جدید فعالیت‌های انجمن علوم سیاسی ایران که از دو دهه قبل آغاز شده این نهاد توانسته است با کارکردهای گسترده علمی- آموزشی و پژوهشی به بزرگترین نهاد تأثیرگذار در حوزه دانش سیاست در ایران تبدیل شود و در حال حاضر بزرگترین سرمایه علمی، مدنی و هویتی جامعه علوم سیاسی ایران است.

 

کتابی با نام «نقشه راه دانش سیاست در ایران» برای نکوداشت انجمن علوم سیاسی ایران منتشر شده کمی درباره این کتاب بگویید.

کتاب «نقشه راه دانش سیاست در ایران» که به مناسب برگزاری مراسم نکوداشت انجمن علوم سیاسی ایران منتشر شده است، در چهار بخش با 35 مقاله بعضاً کوتاه از 33 استاد و پژوهشگر، تألیف و سازماندهی شده است. بخش اول با عنوان «در ستایش انجمن» شامل 10 یادداشت کوتاه و بلندی است که به طرح وجوه شاخصی از کارکردهای انجمن می‌پردازد. در این فصل نویسندگان دل‌بسته به انجمن، در مواردی فراتر از رویکردهای علمی و رسمی مرسوم در نگارش‌های دانشگاهی، با نگاهی نوستالژیک، احساسی و عاطفی تلاش کرده‌اند آموزه‌ها و کارکردهای عمیق و مانای انجمن را فراتر از یک متن رسمی و بی‌روح تحریر نموده، به واگویی مکنونات قلبی و احساسی خود نسبت به انجمن بپردازند.

 

بخش دوم کتاب یا «تقدیم به انجمن» به آثاری اختصاص یافت که نویسندگان آن به پاس تلاش‌های علمی و خدمات اثرگذار انجمن علوم سیاسی ایران، مقاله و یادداشت خود را به این نهاد تقدیم کردند. این بخش، دربرگیرنده طیف متنوعی از آثاری است که غیرمستقیم جهت‌گیری خود را معطوف به انجمن کرده‌اند. از چشم‌انداز توسعه تا آموزش عالی و مسئله صلح در ایران، از نشانگان شهر شاد، تا پژوهش سیاستی و موانع کاربست آن و تجزیه و تحلیل دو مفهوم سیاست و علوم سیاسی در دوران معاصر را در این ارتباط می‌توان برشمرد. در این فصل برخی ناظران برون رشته‌ای ـ انجمنی نظیر دبیر اسبق کمیسیون انجمن‌های علمی وزارت علوم، رئیس هیئت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران، رئیس پژوهشکده مطالعات اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آثار خود به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به فعالیت‌های انجمنی در قالب اثربخشی علم، آموزش عالی و نقش کمیسیون انجمن‌های علمی کشور پرداختند.

 

بخش سوم کتاب با عنوان «در وضعیت سنجی، نقد و آسیب‌شناسی انجمن» با 12 مقاله، به طیف وسیعی از نقطه نظرات و دیدگاه‌هایی پرداخته است که نویسندگان آن دغدغه‌مندانه و آسیب‌شناسانه، ضمن توجه به نکات مثبت کارکردی انجمن علوم سیاسی ایران، به برخی نقاط ضعف‌ها، آسیب‌ها، خلاء‌ها، چالش‌ها، چشم‌اندازها و بایسته‌ها اشاره دارد. بخش چهارم کتاب با عنوان «قاب خاطره‌ها» با سه یادداشت به قلم سه عضو انجمن، به بازنمایی و ارائه روایتی خاص از تاریخ انجمن پرداخته شده است.

 

اساتید و صاحبنظران معروفی در کتاب قلم زده‌اند و در تدوین این کتاب مشارکت داشته‌اند. چگونه این مقاله‌ها را برای تدوین این کتاب گردهم آورده‌اید؟

برای نگارش فصل‌های مختلف این کتاب از چند نسل از اساتید، صاحبنظران و فارغ‌التحصیلان این رشته بهره گرفته شده است. نسلی از اساتید که به لحاظ سنی و قدمت، در حال حاضر از اساتید پیش کسوت محسوب می‌شوند. دکتر قاسم افتخاری، دکتر احمد نقیب‌زاده، دکتر محمدکاظم سجادپور و دکتر محمود سریع‌القلم در این زمره است. نسل میانی از اساتید و صاحبنظران که خود بنده هم در این دسته ارزیابی می‌شویم شامل؛ دکتر محمدرضا تاجیک، دکتر حسین سلیمی، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی، محسن مدیر شانه‌چی، دکتر محسن خلیلی، کیومرث اشتریان، دکتر عبدالامیر نبوی، دکتر علی مرشدی‌زاد، دکتر مهدی ذاکریان، دکتر قربانی شیخ‌نشین در این کتاب یادداشت‌هایی را نگاشتند. نسل بعدی شامل دکتر قدیر نصری، دکتر علی اصغر قاسمی، دکتر محمدتقی قزلسفلی و نهایتا نسل جدید پژوهشگران این حوزه دکتر ماندانا تیشه یار، دکتر سیمین حاجی پور، دکتر شقایق حیدری، دکتر غلامرضا حداد و دکتر مهرداد خرم نصر در این دسته‌اند.

 

یکی از ویژگی‌های کتاب ارزیابی بیرونی از انجمن هست که توسط صاحبنظرانی از رشته‌ها و حوزه دیگر نسبت به انجمن علوم سیاسی ایران نگاشته شده است و به نوعی داوری‌های بیرونی از این نهاد محسوب می‌شود. دکتر مرتضی براری رییس اسبق کمیسیون انجمن‌های علمی ایران، دکتر سید حسین سراج زاده رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران، دکتر نعمت‌اله فاضلی استاد انسان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این زمره‌اند.

 

 

چه ویژگی‌های دیگری برای کتاب نقشه راه دانش سیاست در ایران می‌توانید برشمارید؟

وجود 40 صفحه پیوست شامل اسناد مهم تاسیس و تحکیم انجمن از جمله آگهی تاسیس انجمن در سال 1355، تقاضانامه ثبت رسمی از سوی زنده یادان؛ دکتر منوچهر گنجی، دکتر عنایت‌اله رضا، دکتر علی اکبر، دکتر چهرازی، دکتر سیروس الهی، دکتر بهزادی، عکس‌های خاطره‌برانگیز و پوسترهای زیبا که حاصل حدود نیم قرن فعالیت این نهاد است را می‌توان به عنوان بخش‌های جذاب کتاب برشمرد.

به طور کل این کتاب چه راهکاری برای بهبود دانش سیاست در ایران دارد؟

نویسندگان اثر با تعلق و پیوند ناگسستنی به دو عنصر «ایران» و «علم سیاست» پیشنهادات متنوعی را برای ارتقاء و راهبری علمی و مرجعیت یابی و تأثیرگذاری بر سپهر علم سیاست ارائه داده‌اند. دانش سیاست در ایران کنونی برای اجتناب از ادامه رویکرد اقتضایی، روزمرگی و پراکنده‌کاری، نیازمند گام مهم و سرنوشت‌ساز دیگری یعنی؛ «پارادایم اجماعی» و «دال مرکزی» است تا همه ظرفیت‌ها، اقدامات و کنش‌گری‌های ارزشمند ولی پراکنده حول آن سامان یابد و دانش سیاست در کشور، منشأ جریان‌سازی ملی و بین‌المللی شود. با ترسیم چنین فضایی، انجمن علوم سیاسی ایران به نمایندگی از جامعه علوم سیاسی کشور در سپهر حوزه عمومی و در حوزه تخصصی و دانشگاهی، با حفظ موضع و جایگاه مستقل خود و در تعامل سازنده و در عین حال انتقادی با نهاد قدرت چه می‌تواند انجام دهد و چه باید انجام دهد که در جایگاه علمی به مسئولیت تاریخی خود عمل کرده باشد! به نظر می‌رسد در شرایط فعلی با توجه به ظرفیت‌ها، امکانات و از منظر نهادی علمی، مستقل، داوطلبانه و غیردولتی با فهم وضعیت سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، «پارادیم‌سازی» و «جریان‌سازی علمی» در حوزه دانش سیاست و دیگر علوم انسانی و اجتماعی و حتی سپهر حوزه عمومی، مهم‌ترین رسالت و مسئولیت جامعه علمی کشور است که از مسیر گفتگوی انتقادی سازنده می‌گذرد.

 

 

 

کد مطلب : ۳۲۳۹۰5

https://www.ibna.ir/vdcjytetiuqe8hz.fsfu.htmlibna.ir/vdcjytetiuqe8hz.fsfu.html

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) 22 تیر 1401

 

 

  • مجتبی مقصودی