دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یادداشت» ثبت شده است

۱۸
مهر

 

اعتراضات شهریور و مهر 1401

و جایگاه ضعیف اتاق های فکر در نظام تصمیم سازی و تدبیر کشور

 

مجتبی مقصودی

 

   از اواخر جنگ تحمیلی، بدنبال تثبیت جمهوری اسلامی، همزمان با فاصله گرفتن از فضای احساسی و شعاری اوایل انقلاب و نیز آغاز دوران سازندگی و تنش زدایی؛ جامعه ایران شاهد شکل گیری و تأسیس برخی مراکز و موسسات مطالعاتی - راهبردی بوده است که البته با کمی تسامح می توان نام "اتاق های فکر نظام" را بر آنها نهاد. این اقدام تأسیسی مسئولین وقت کشور در راستای بهره گیری از توان کارشناسی بدنه علمی کشور انجام گردید تا از طریق طرح ها، نظرات و راهبردهای علمیِ کم هزینه حرکت نظام سیاسی بسوی عقلانیت در تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجراء ، بهبود مناسبات خارجی و فرایند توسعه ملی تسریع بخشیده و از اتخاذ تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی اجتناب گردد.

مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی از جمله اولین مراکز راهبردی و مطالعاتی شناسنامه داری بودند که در اواخر دهه 1360 و اوایل دهه 1370 ه. ش تاسیس و فعالیت خود را آغاز کردند که البته در سال ها و دهه های بعد لیست بلند بالایی از مراکز و موسسات پژوهشی و راهبردی حکومتی حاکمیتی بصور و اشکال مختلف از جمله در وزارتخانه های کشور، دفاع و اطلاعات ... به این مجموعه افزوده شدند که منطقا می باید طرف مشورت نهادهای سیاستگذار و تصمیم گیر و مدیران اجرایی سطوح بالای نظام می بودند.

 در شرح وظایف و مأموریت های هر یک از این موسسات و مراکز، بطور مشخص به کارویژه ها و مسئولیت هایی اشاره شده است که در صورت تحقق و بهره گیری از راهبردهای کارشناسانه ی این اتاق های فکر از سوی مقامات و دست اندرکاران کشور، اولا می باید شاهد ارتقاء شاخص ها، بهبود وضعیت اقتصادی، تحقق برنامه های توسعه و رشد پایدار و متوازن می بودیم. در ثانی مناسبات کشور با دولت های همسایه، بازیگران منطقه ای، قدرت های جهانی و نظام بین الملل بهتر می بود و این همه هزینه اقتصادی به کشور و مردم تحمیل نمی شد. به علاوه برخی مسائل ساده اجتماعی فرهنگی تبدیل به بحران های سیاسی اجتماعی و حل آن تبدیل به تابو نمی شد و نهایتا نباید با ناآرامی ها و اعتراضاتی نظیر دی ماه 1396 و آبان 1398 و شهریور و مهر 1401 در این حجم، ابعاد و فراگیری مواجه می شدیم و علی النهایه در صورت اثر بخشی تبیین ها و پیشنهادات این مراکز نباید نهاد دولت به راحتی همه ی اعتراضات، تقاضاها و مطالبات به بیگانگان منتسب می کرد؛ بلکه باید نهاد دولت با قبول مسئولیت خود به دنبال چاره جویی و حل و فصل عقلایی، منصفانه و کرامت مدار آن برمی آمد و زنجیره مطالبات و ناآرامی ها را با تدبیر، مصالحه و تعامل رفع و قطع می کرد.

 با شرح مختصر داده شده که توضیح دقیق تر آن فراتر از یک یادداشت کوتاه نیازمند شرح و بسط است؛ متاسفانه اغلب مراکز و موسسات مطالعاتی راهبردی و اتاق های فکر در سطح کشور به دلایل متعددی از مسئولیت اولیه خویش برای کمک کارشناسانه، بیطرفانه، علمی و غیر ایدئولوژیک باز مانده و بیشتر نقش نمایشی و تأییدی یافته اند و در بهترین حالت و با فرض ایفای کامل وظایف و مأموریت های علمی و راهبردی، مسیر این اتاق های فکر با مسیر نظام سیاستگذاری و تدبیر کشور  و از جمله تحلیل و تبیین اعتراضات اخیر کاملا متفاوت بوده و پیشنهادات این مراکز و موسسات در زندگی مردم و عرصه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ظهور و بروزی نیافته و عملا رویکرد و عملکرد نظام سیاستگذاری و تدبیر بر روی همان پاشنه می چرخد.

 برای خروج از چنین وضعیتی جا دارد نظام سیاسی به خودمختاری خود نسبت به نیروهای اجتماعی جامعه پایان داده و بدوا موضع و انتظارات خود را نسبت به این مراکز مطالعاتی مشخص نماید. چرا که نفس وجود این مراکز، اندیشکده ها، پژوهشکده ها، پژوهشگاه ها و یا هر نام شیک و  زیبای دیگر، انتظار آفرین بوده و عدم بهره گیری از ظرفیت های آنان باعث به هدر رفتن سرمایه های ملی، اجتماعی و فرهنگی شده و بیش از پیش بازخورد منفی جامعه و نخبگان را نسبت به این نهادها ایجاد می نماید. از طرفی بلاتکلیفی و بی توجهی به نظرات کارشناسان موجب سرخوردگی و بی انگیزگی این گروه نخبه خواهد شد و بیش از پیش دومینوی ناتوانی ساختارهای موجود در حل مشکلات و بحران کارآمدی و مشروعیت را رقم خواهد زد.   

 

آدرس لینک:

https://ipsan.ir/2022/10/10/%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%d8%a7%d8%aa-%d8%b4%d9%87%d8%b1%db%8c%d9%88%d8%b1-%d9%88-%d9%85%d9%87%d8%b1-1401-%d9%88-%d8%ac%d8%a7%db%8c%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b6%d8%b9%db%8c%d9%81-%d8%a7%d8%aa/

 

  • مجتبی مقصودی
۱۰
دی

قدر شناسی ملی و تقویت حافظه اجتماعی – ملی

نامگذاری خیابانی به نام دکتر محمد امین قانعی راد

 

یادداشتی از

دکتر مجتبی مقصودی رئیس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

اگر بپذیریم که جوامع و ملت ها در گذر زمان دچار ضعف حافظه می شوند. حتی بزرگترین رویدادها را فراموش می‌کنند و خود نیز فراموش می‌شوند؛ لذا یادآوری‌ها و در معرض دید قرار دادن‌ها نه تنها می‌تواند این “سرمایه های ملی و تاریخی” را حفظ و “هویت ملی” را برجسته سازد؛ بلکه می تواند این نقصان را کاهش دهد و بلای فراموشی را از ما دور بسازد و به فرزندان و نسل های حال و آینده نیز داشته‌ها، انباشته‌ها و سرمایه‌های تاریخی و ملی را بازنمایی نموده و در بطن خویش حاوی آموزش‌های اخلاقی از جمله درس قدرشناسی باشد. یک از انواع یادآورها و تقویت کننده حافظه جمعی و تاریخی و ملی بهره گیری از ظرفیت نامگذاری خیابان‌ها، مراکز مهم، اماکن، بناها و مناطق است. این نام گذاری علاوه بر “قدر شناسی ملی” و “تقویت حافظه اجتماعی”؛ بیانگر “جهت گیری ملی” است. این نامگذاری‌ها بد یا خوب، سمت و سوی ملی، چشم انداز و آمال و آرزوهای اجتماعی و ملی را نشان می‌دهد و تا حدودی بیانگر فقر و غنا، داشته‌ها و نداشته‌ها و انبان خالی و پر ما است.

چه گونه‌هایی از نامگذاری خیابان ها، مراکز مهم، اماکن، بناها و مناطق وجود دارد و از چه انواع و گونه شناسی برخوردار است. به عبارت دیگر سیاستگذاری حاکم بر انتخاب این اسامی چیست و وجه غالب آن چیست و در گذر زمان چه تغییراتی یافته است و در بررسی رئال و عینی در یکصد ساله اخیر این نامگذاری از چه تبار، فلسفه‌ای برخوردار بوده و از چه اصولی تبعیت کرده است. از نامگذاری به نام شخصیت‌های دینی تا نام سیاستمداران قدیم و جدید، ملی و مذهبی، تا وقایع و رویدادهای تاریخی نظیر هفتم تیر، سوم اسفند، ۱۸ شهریور، یا اهداف و آرزوهایی چون آزادی، انقلاب، جهاد و….. بیانگر بن مایه های ملی و هدف گذاری ملی است و خود بررسی و ظرفیت آسیب شناسی این نامگذاری‌ها را دارد.

این حرکت شورای شهر را باید به فال نیک گرفت. در اینجا جا دارد از شورای شهر، به ویژه کمیسیون اجتماعی- فرهنگی شورای شهر تهران و عضو فرهیخته این کمیسیون و شورا جناب آقای دکتر محمد جواد حق شناس به ویژه به خاطر گونه‌ای فاخر و درخور تقدیر از توجه به بزرگان جامعه علمی کشور، تشکر کنیم .

محمد امین قانعی راد که بود؟ خدماتش به جامعه علمی و رشته جامعه شناسی چه و نقش او درشناسایی آسیب شناسی اجتماعی و ملی چه بود؟

در زمانه و جامعه‌ای که بعضا دغدغه نام و نان موجبات روزمرگی است، ارزش کار او چه بود؟

محمد امین قانعی راد بخشی از حافظه‌ی ادبیات صلح ایران است. زندگی علمی، مشارکت مدنی، نهاد سازی، بها دادن به کار جمعی، مدارا گری و همدلی، کنشگری مدنی وی نمادی از صلح سازی بود.

دکتر قانعی راد معلم صلح و دوستی است. حافظه شخصی، حرفه‌ای ، صنفی، علمی، اجتماعی و ملی ما هرگز محمد امین قانعی راد را فراموش نخواهد کرد.

نامگذاری این خیابان کوچک بیانگر رویش مجدد امید و قدر شناسی از بزرگمرد صلح و مدارا دکتر محمد امین قانعی راد است.

ما، هیئت مدیره و اعضاء انجمن علمی مطالعات صلح ایران ضمن بزرگداشت یاد و خاطره استاد قانعی راد راه این معلم صلح و دوستی را ادامه خواهیم داد و همه تلاش خود را مصروف تولید و گسترش ادبیات صلح خواهیم کرد.

  • مجتبی مقصودی
۲۱
آذر

نقد سیاست های محیط زیستی یا ایجاد تنش در سطوح ملی؟

مجتبی مقصودی

پیرو سخنرانی هفته گذشته رییس جمهور در باره طرح انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، این رویکرد و این برنامه با واکنش های مختلف و بعضا منتقدانه ای مواجه و در مواردی موجبات شکل گیری کمپین هایی شد.

در دسته بندی انتقادات دو رویکرد کلی قابل احصاء است. در دسته اول بیشتر انتقادات در برگیرنده جنبه علمی، فنی و زیست محیطی- اقلیمی است که قطعا ظرفیت بحث و فحص داشته و از منظر زنهارباش و با بهره گیری از آمار و اطلاعات علمی، دولت، سیاستگذاران و دست اندرکاران وزارت نیرو را متوجه ابعاد فاجعه بار این سیاست ها می نماید.

دسته دوم انتقاداتی است که با بهره گیری بیشتر از ظرفیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بعضا در ابعاد سیاسی- اقتصادی واجتماعی رییس جمهور را متهم به محلی گرایی، خاص گرایی، استان گرایی و نیز دور شدن از مسئولیت ها و وظایف ملی می نمایند و در موارد معدودی برخی از منتقدین با دمیدن بر آتش موضوع، پروژه غیریت سازی و "تفرقه شمالی- سمنانی" را همچون "اصفهانی- یزدی"، "یزدی- کرمانی" رقم زده اند.

به عنوان پژوهشگری که بیش از دو دهه در حوزه مطالعات قومی قلم می زنم، شروع این روند و تولید ادبیات جانبدارانه، واکنشی، احساسی، غیر کارشناسی، خاصه با رویکرد پوپولیستی چه از سوی دولت و چه از سوی منتقدین را خلاف مصالح ملی و تمامیت ارضی کشور ارزیابی کرده که با ابتناء بر "تنفر قومی"، با دامن زدن به شکاف های اجتماعی، فرهنگی، تنش ها و تعارضات میان "ملت - دولت" را تبدیل به تنش و نزاع "ملت- ملت" می نماید.

در حال حاضر حدود 500 شهر از شهرهای ایران در معرض طیفی از تنگناهای آبی از قبیل تنش آبی، کم آبی شدید و بحران آبی قرار دارند و تدبیر کم- بی آبی کشور ایران مستلزم مدیریت عالمانه اجتماعی- فرهنگی و فنی است. سوء مدیریت در این عرصه می تواند به گسترش کینه و عداوت ملی شود کاربست "سیاست های خیابانی" و ایجاد "کمپین های محلی گرایانه" با جذابیت های پوپولیستی از هر سویی که باشد، از جمله مهمترین مخاطراتی  است که در عصر انقلاب در عرصه های اطلاعات و ارتباطات، کشور و جامعه ایران را تهدید می کند؛ لذا ساختار سیاسی و مدیریتی کشور باید در سایه هوشیاری، با نشانه شناسی و آینده نگری، ضمن رسمیت بخشی، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، مطالبات مردمی را به اشکال قانونی هدایت و حمایت نماید.

 

روزنامه اعتماد،

شماره ۴۲۵۲،

دوشنبه ۱۹آذر

  • مجتبی مقصودی