دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۹۶ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

۱۷
فروردين

موانع صلح سازی در روابط ایران و آمریکا

"منطق مقاومت در برابر رام سازی منازعات سرکش و لزوم اتخاذ تصمیم سخت"

 

دکتر علی کریمی مله

دانش پژوه علوم سیاسی و عضو افتخاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران

پانزدهم فروردین ماه 1404

 

    🔹 در اسفند ماه سال 1403 طی یادداشتی با عنوان"منازعات سرکش بین ایران و آمریکا؛ درنگی آینده نگرانه" ماهیت منازعه بین دو کشور از سنخ رام سرکش معرفی شد که تغییر آن فرایندی دشوار، پرهزینه، پیچیده و زمانبر خواهد بود. اینک که با نامه نگاری رییس جمهور هیمنه طلب آمریکا، صفحه ای دیگر از کتاب پرچالش روابط دوجانبه در حال ورق خوردن است، نوشتار حاضر در باره منطق مقاومت و چالش های سترگ در قبال رام سازی آن تأمل می کند.

  🔹   با عنایت به شناسه های مهم منازعات سرکش، هرگونه اقدام برای گذار از آن، مستلزم وجود ویژگی های زمینه ای معینی است که با فرصت ها و محدودیت های خود، بر الگوهای رفتاری تصمیم گیرندگان اثر می گذارد. زمینه در معنای وسیع آن، به جنبه های جغرافیایی محیط، تولیدات مادی انسانی، ساختارها، فرآیندها و شرایط اجتماعی-اقتصادی-سیاسی، نمادهای ملموس و ناملموس فرهنگی، منابع و داشته های اجتماعی-روانی مشترک؛ مناسبات بین گروهی درون جامعه و وضعیت گذرا و موقعیتی مانند زلزله، قحطی، رکود اقتصادی و جنگ اشاره دارد. منازعه سرکش در بطن خود زمینه های دیالکتیکی احساسات و منافع می آفریند که در برابر دگردیسی آن، صخره های ستبر مخالفت برمی افرازد.

پرچم

♦️الف- برای رویارویی موفقیت آمیز با شرایط منازعه، طرف های رقیب سرمایه گذاری های وسیع نظامی، فناورانه، اقتصادی و روانی انجام می دهند. سرمایه گذاری مادی بسیج جامعه، آموزش نیروهای نظامی، توسعه صنایع نظامی، دستیابی به سلاح و گسترش زیرساخت‌های پشتیبانی در همه حوزه‌های زندگی جمعی را شامل می شود که برای مدیریت منازعه لازم است. سرمایه گذاری روانشناختی به ایجاد و اشاعه پایه های شناختی یا نظام دانایی و نیز ایستارها و احساساتی مثل پیش داوری، بدبینی، بی اعتمادی، نفرت و دشمنی اشاره دارد که اراده رویارویی و بسیج و تشدید روحیه درگیری را توجیه می کند و سازگاری با زیست منازعه ای را هموار می سازد. طی فرآیند خوگیری، جامعه وادار می شود خود را برای رویارویی با موقعیت های مستمر تنش آلود سازگار کند گویی که به طور ناخودآگاه با منازعه زندگی کرده و اساساً فراموش می کند که بدیل هایی برای زندگی منازعه آمیز هم وجود دارد. به عبارتی، دیرپایی منازعات سرکش زیرساخت های روانشناختی-اجتماعی شامل حافظه جمعی، اخلاق منازعه و جهت گیری های عاطفی را تحکیم می کند. طی این فرآیند زمانبر طرف های منازعه، به طور گزینش گرانه ای روایت های خود را در مورد آن برمی سازند.

♦️ب- در فرآیند برسازی روایت ها، رقیبان از یک سو، مسئولیت "دیگری" را در پیدایش و پایایی منازعه و بدکرداری، خشونت و جنایت های آن برجسته می سازند و از سوی دیگر، بر توجیه اقدامات خود، درستکاری، شکوهمندی، توانمندی و البته قربانی شدن خویش تکیه می کنند و از رهگذر روایت سازی می کوشند هویت جمعی جامعه خود را سامان و سازمان دهند. در واقع درازای منازعات سرکش در امتداد تولید و بازتولید فرهنگ منازعه، وضعیت روان شناختی خاصی به نام سندرم رام ناشدنی می آفریند که با وجود تحمیل زیان ها و هزینه های دهشتناک، مانند سدی مستحکم فراروی اقدامات و فرایندهای صلح سازی و تنش زدایی ایستادگی می کند.

     گذشته از آن وجود باورهای استعلایی نزد تصمیم گیرندگان جوامع رقیب نیز نقش به سزایی در تداوم منازعه سرکش دارد. در بطن باورهای استعلایی، اهداف وجودی، مقدس و سازش ناپذیر پنداشته می شوند، به رقیب نمی توان اعتماد کرد، طرف خودی منابع انسانی و مادی برای ادامه درگیری را در اختیار دارد و اینکه زمان به نفع آنهاست تا شاید معامله پرسودتری انجام دهند یا شرایط بهتری ایجاد کنند. بدیهی است چنین باورهایی از برداشتن گام هایی جدی برای تنش زدایی و همراهی با فرایند عادی سازی روابط جلوگیری می کند.

♦️پ- تداوم سرمایه گذاری های هنگفت به نوبه خود، سبب می شود رهبران رقیب، فرصت های بهبود شرایط و استانداردهای زندگی مردمشان را قربانی کنند. از نظر روان شناسی- اجتماعی نیز، تصمیم گیرندگان در متن محیط منازعه آلود، منجمد و فریز می شوند و در برابر راه حل ها و ابتکارات نوآورانه برای برون رفت از وضعیت منازعه، مقاوم و انعطاف ناپذیر می شوند. این سرمایه گذاری ها در نهایت حوزه های مختلف ملموس و ناملموس زندگی مردم را هدف می گیرد. بویژه اگر دو طرف منازعه ناهم تراز باشند، طرف ضعیف تر متحمل فشارهای شدیدتر برای تجهیز نظامی و بسیج همگانی می شود. در نتیجه از پیامدهای بنیادین زیست منازعه ای، این است که مسئله "بقا" محوریت می یابد و موضوع "ارتقا و توسعه ملی" تا آینده ای نامعلوم به محاق می رود. همچنین خوگیری با شرایط منازعه، صورتبندی نیروهای سیاسی-اجتماعی داخلی را به زیان نیروهای توسعه گرا و تحول خواه رقم می زند و از نظر منطقه ای و جهانی نیز اتحادسازی بر ضد طرف ضعیف تر آسان تر و دسترسی پذیرتر می شود. لذا در کنار دشواری و حتی محال شدن ارتقا، انزوا نیز گریبان جامعه را می گیرد و کشور برای حفظ موجودیت خود در مدار مناسبات متعارف بین المللی، دچار تنگناهای شدید می شود.

♦️ت-- علاوه بر عنصر روان شناختی، نقش عامل اقتصاد سیاسی در تداوم منازعات سرکش انکارناپذیر است؛ زیرا ادامه منازعه به تدریج به ظهور رهبران، نخبگان یا اولیگارشی های سیاسی-اقتصادی و نظامی نیرو‌مند می انجامد که از سرکش شدن منازعات سودهایی هنگفت می‌برند و منافع نهفته یا آشکاری در تداوم آن دارند. منافع می تواند مادی مانند ثروت، یا نمادین مانند ایدئولوژی و هویت باشد. در نتیجه نفع برندگان از منازعه، با به چنگ آوردن لایه های گوناگون تصمیم سازی و تصمیم گیری، بخش قدرتمندی را شکل می دهند که با بهره گیری ابزاری از نمادهای سیاسی- ایدئولوژیک و حتی تاریخی- ناسیونالیستی، با هرگونه نرمش یا سازش مورد نیاز برای حل و فصل کم هزینه تر و مسالمت جویانه مناقشه و دگردیسی ماهوی منازعات سرکش مخالفت و مبارزه می کنند.

♦️ث- از زاویه منافع ملی، زیان های سرسام آور زیست منازعه آلود، با همه دشواری ها و پیچیدگی ها، لزوم چاره جویی شتابنده برای گذار از آن را گوشزد می کند. عبور از وضعیت منازعه سرکش، نیازمند تصمیم سخت، پیچیده و راهبردی است. در برابر چنین تصمیم هایی مخالفان پرقدرت داخلی و خارجی از جمله سودبرندگان از تداوم منازعه، صف آرایی و قدرت نمایی خواهند کرد زیرا تغییر ماهیت منازعه، بحران هویت، موجودیت و کارکرد آنان را در پی خواهد آورد، اما عقلانیت حکمرانی، اهتمام به منافع راهبردی اکثریت مردم؛ نه اقلیت سوداپیشه را ایجاب می کند. رهبران سیاسی هوشمند در فرایند چنین تصمیم گیری هایی باید بدانند که دستیابی به خواسته های بیشینه ناممکن است و لذا باید به خواسته های بهینه بیاندیشند. آنان ناگزیر از انتخاب های مهم، دشوار، دردآور، خطرناک و پرهزینه در میدانی با داده های ناکافی، نامطمئن و حتی مشحون از اطلاعات نادرست و فریبنده و پر از اهداف متضاد و متعارض هستند. اتخاذ تصمیم های سخت و راهبردی مسئولیت اصلی رهبران سیاسی زمان شناس و فراستمند است تا با فراتررفتن از حلقه های منفعت گرا و بسته تصمیم سازی و با اتکا بر عقل جمعی کارشناسی ملت باور و آینده نگر، از هزینه کرد اعتبار شخصی نهراسند و بر عکس با تصمیم سنجیده، به هنگام، شجاعانه و راهبردی، بقای ملی را ضمانت کنند.

 

 

  • مجتبی مقصودی
۱۴
فروردين

 

مقاله پژوهشی

بازنمایی هویت جمعی مهاجران خارجی

فصلنامه مطالعات ملی، دوره 25، شماره 100، آذر 1403، صص 83-102

نویسندگان

محمدرضا بخت ور  1 مجتبی مقصودی   2 حجت اله درویش پور 3 محمدعلی خسروی 3

1 دانشجوی دکتری علوم سیاسی (جامعه‌شناسی سیاسی)، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 دانشیار گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول).

3 استادیار گروه علوم سیاسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.

 10.22034/rjnsq.2024.459828.1612

 

چکیده

     بحث مهاجران خارجی، هویت جمعی آنان و پیامدها و تبعات ناشی از آن، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اندیشمندان علوم اجتماعی، محققان و سیاست‌گذاران جامعه بین‌المللی است. پژوهش حاضر که با رهیافتی نظری و با اتکا بر برخی مطالعات میدانی صورت گرفته، دو هدف را دنبال می‌کند؛ نخست، شناسایی مهم‌ترین مسائل هویتی مهاجران خارجی و دوم، عوامل تأثیرگذار بر هویت جمعی آن‌ها.

     در این مقاله، اصلی‌ترین مسائل در قالب چهار بعد زمینه‌های تاریخی، مسائل ناشی از جامعه مبدأ، مسائل ناشی از جامعه میزبان و چالش‌های نسلی مورد اشاره قرار گرفته و جمع‌بندی زیر حاصل شده است: 1- رفتارهای مهاجران در کشور میزبان تاحد زیادی از هویت جمعی و تاریخی آن‌ها ناشی می‌شود. 2- مهاجران همواره با تشابهات و تفاوت‌های فرهنگی در جامعه میزبان دست به گریبان‌اند. 3- مهاجرت باعث ایجاد تغییرات تدریجی در هویت نسل‌های جدید مهاجران می‌شود. 4- دولت‌ها از طریق تدوین و اجرای سیاست‌های مهاجرتی، تحصیلی و شغلی بر هویت مهاجران تأثیرگذارند. 5- در مسائل هویتی، نسل‌های دوم و سوم مهاجران بیشتر تمایل به پذیرش فرهنگ جامعه میزبان تا جامعه مبدأ را دارند.

 

کلیدواژه‌ها:

هویت جمعی، هویت ملی، هویت قومی، مهاجر خارجی، چالش نسلی

هویت

  • مجتبی مقصودی
۲۷
اسفند

 

خانه ای بر بلندای عقلانیت و تدبیر

در مذمت حکم تخلیه  خانه اندیشمندان علوم انسانی

      کمتر نهاد دولتی و غیر دولتی در طول حیات جمهوری اسلامی می توان یافت که همچون خانه اندیشمندان علوم انسانی اینچنین خوش درخشیده باشد و در مدت زمانی کوتاه،  فراتر و فارغ از جناح ها و دسته بندی های سیاسی، محبوب جامعه ی علمی و اصحاب علوم انسانی و اجتماعی شده باشد. این خانه که بعد از وقایع سال 1388 و خانه نشینی جمع کثیری از اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی با هدف فراهم آوردن محیطی پویا، گفت و گو محور و دانش بنیان مبتنی بر مفاهمه میان نخبگان و اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی در سال 1390 تأسیس شد؛ در طول عمر کوتاه خویش منشاء خدمات گسترده ای بود که شاید مهمترین کارکرد آن ایجاد «نشاط و امید اجتماعی - علمی» در میان جامعه دانشگاهیان بود؛ تا امیدوار باشند و دریابندکه هنوز راههای مدنی طرح و بیان نقطه نظرات و اندیشه ها انتقادی و اصلاحی وجود دارد و همه مجاری و منافذ تأثیرگذاری و گفت و گوی انتقادی و مسالمت آمیز اختلافات و تفاوت ها و با نهاد قدرت و سیستم سیاسی مسدود نشده است و نظام هم هنوز به گونه ای متصلب نشده است که همه راه های ارتباطی با خود را ببندد.

 

     بسته شدن خانه اندیشمندان علوم انسانی فارغ از جنبه های حقوقی، این سوال را برای هر ناظر بی طرفی متبادر به ذهن می سازد که آیا آستانه تحمل نظام از گذشته نیز پایین تر آمده است؟ و چرا نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی همه دست های پیش آمده از سوی جامعه فرهیختگانی که به رفاه و عظمت ملی می اندیشند را رد می نماید؟

خانه 1

           در شرایط فعلی؛ در حالیکه در سایه قوانین بازدارنده و محدود کننده  و رویه های موجود از سوی نهادهای اجرایی و نظارتی؛ احزاب و تشکل های سیاسی مستقل عملا به تعطیلی و انفعال کشیده شده و یا در بهترین حال با اتخاذ سیاست صبر و انتظار به امید تحولات آینده دلبسته اند؛ بسته شدن باب کنشگری علمی، فردی، مدنی و غیر سازمان یافته و آن هم از نوع حداقلی؛ پیام خطرناکی را به جامعه ی نخبگی  القاء می نماید که اصولا با چنین نهاد قدرتی، زبان گفتگو و مفاهمه کارساز نیست و این نهاد هر گاه فرصتی بدست آورد در حذف  جامعه فرهیختگی و ساحت های عمومی خواهد کوشید.

       و در آخر از دولت چهاردهمی که با وعده ی حفظ و احیاء حقوق محرومان و مظلومان و به حاشیه رانده شده ها بقدرت رسید و قرار بود صدای بی صدایان باشد؛ انتظار زیادی  نیست که اگر بخواهیم در خصوص موضوع چاره اندیشی نموده و به حرف درمانی بسنده ننماید و در آستانه سال جدید از آخرین ساحت های حوزه ی فرزانگی و حقوق شهروندی و مدنی دفاع نماید.

مجتبی مقصودی

انجمن علمی مطالعات صلح ایران

منبع: روزنامه شرق، پنجشنبه ۷ فروردین ۱۴۰۴ | 27 March 2025

https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-220/986345-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1

  • مجتبی مقصودی
۰۳
اسفند

گونه شناسی روایت های انتقادی در باره آراء و آثار دکتر سریع القلم

متن سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی که در مراسم نکوداشت دکتر سریع القلم در خانه اندیشمندان علوم انسانی در 30 بهمن 1403  ایراد شده است را در زیر با هم می خوانیم:

مقدمه

کار سختی به من واگذار شده است و خلاف آمد این گونه مراسم است؛ آن هم روایت انتقادات منتشره در باره  دکتر محمود سریع القلم!

حسب تأکیدی که استاد بر طرح انتقادی نقطه نظرات و آراء خود داشته و دارند؛ چنان که این ویژگی به عنوان فضیلت انسان توسعه یافته قلمداد می شود، ولی احتمال می رفت با توجه به اینکه مراسم نکوداشت جای طرح این گونه مباحث نباشد و کمتر سخنرانی در  مراسم حاضر بدین مهم اقدام بورزد؛ لذا قرعه فال به نام بنده زدند!

دومین سختی کارم ورود به حوزه بس حساس است که استاد سریع القلم برای آن آداب و ویژگی های برمی شمارند. ایشان اخیرا یادداشت خود را با عنوان «سی ویژگی انتقاد کردن/مناظره کردن» منتشر کردند  و احتمال می دهم  که صحبت های من در چارچوبه ی ملاحظات آن یادداشت نگنجد!

سومین سختی این سخنرانی وقت بسیار کم  8 دقیقه ای برای ارایه موضوعی بدین اهمیتی است و لذا امیدوارم مباحثم مُثله نشود.

سریع القلم

طرح مساله

وارد تعریف مفهوم نقد و انتقاد نمی شوم که دو مفهوم جداگانه اند. در تعریف «نقد» صد البته جنبه های مثبت را نیز در بر می گیرد و بنده با توجه به ضیق وقت برای ارائه سخنرانی، تنها به انتقادات مطروحه  بر آراء و آثار ایشان اشاره خواهم کرد.

مهمترین عنصر موثر بر وجود انتقادات قابل توجه به آراء و آثار پرفسور سریع القلم ناشی از نقش و  تاثیر جریان ساز و نفوذ  استاد  در حوزه های زیر است:

  1. بر حوزه علم و دانش روابط بین الملل و علوم سیاسی در ایران،
  2. بر دانش پژوهان علوم سیاسی و روابط بین الملل ،
  3. بر بخشی از نخبگان اجرایی و تصمیم گیران در نظام سیاسی،
  4.  بر نخبگان فکری و صاحبنظران علمی در دیگر حوزه ها،
  5. بر حوزه ها و ساحت های عمومی، 
  6. به لحاظ الگو بودگی در حوزه های؛ علمی، روشی، منشی، نزاکت اجتماعی و حتی دیسیپلین رفتاری که در عین ارزشمندی متقابلا نویسنده  را آسیب پذیر می کند.

تأکید بر جریان شناسی و دسته بندی انتقادات نسبت به آراء و آثار دکتر محمود سریع القلم

به همین علت به جرأت می توان گفت که در ارتباط با انتقادات مطروحه نسبت به آراء و آثار دکتر سریع القلم می توانیم انتقادات را گونه شناسی کنیم و در این خصوص سه دسته بندی  را شناسایی  و مطرح می کنم: 

  1. انتقاد  با توجه به میزان تعلق خاطر به استاد:

این انتقادات را می توان بر روی یک محور مختصات دسته بندی کرد. یک طرف این محور مختصات منتقدان دلسوز و علاقمند به استاد قرار دارند. در منتهی علیه طرف دیگر محور  افرادی قرار می گیرند که به هوچی گری های سیاسی، فضا سازی و جو سازی  و انتقام گیری سیاسی شهره اند.

اگر بخواهیم این محور مختصات را دقیق تر ترسیم کنیم، به ترتیب از یک سمت محور مختصات:با "شیفتگان و مجذوبان (حتی به لحاظ حرکات، سکنات، پوشش، سبک زندگی، رفتار و کردار)" آغاز شده و در ادامه به نظرات و دیدگا ه های "دوستان و علاقمندان و رهروان اندیشه ای و الگویی" و "منتقدین علمی، اجتماعی و سیاسی" خواهیم رسید و از میانه محور مختصات "خرده گیران" قرار دارند و علی النهایه به "رقبا"، "حاسدان" و "دشمنان" ختم می شود که در هر مورد می توان مصادیقی را ارائه داد. 

 

  1. انتقادات از منظر ماهیت، نتیجه، هدف و کارکرد انتقادات:

از این منظر می توان رویکرد  و اهداف  و کارکردهای زیر را شناسایی کرد که در هر یک از انواع  زیر باید بحث و گفتگوهای مفصلی صورت پذیرد و حتی واژگان بکار گرفته شده توضیح داده شده و تحدید گردند:

  • رویکرد  و اهداف  اصلاحی و تکمیلی؛
  • اهداف و رویکرد خرده گیرانه و بهانه جویانه؛
  •  هدف و ماهیت عرض اندامی؛
  • کارکرد و ماهیت تخریبی؛
  • رویکرد و کارکرد ماهیت تهدیدی؛
  • رویکرد و کارکرد ترکیبی

 

نقدها و نظرهای علمی نسبت به آراء و آثار:

نقد پارادایمی: نقدهایی که به پارادایم های مطروحه از سوی دکتر سریع القلم مطرح شده است. نظیر؛ عقلانیت، نوسازی، بین الملل گرایی، خلق و تولید ثروت، محوریت نخبگان و نقش فرهنگ سیاسی در پروژه توسعه؛

نقد روشی: بر روش شناسی استقرایی مبتنی بر فکت ها با گزاره های دقیق انتخابی که بر عناصرکمّی و پوزیتیویستی تاکید دارد؛

نقد محتوایی: کم توجهی به عدالت اجتماعی در فرایند توسعه و عقلانیت، کم توجهی به نقش بیگانگان در عقب ماندگی کشورهایی چون ایران، دلبستگی نظری ایشان به مبانی مکتب نوسازی، بی توجهی به اخلاق و معنویت، جای خالی اخلاق و انسانیت در فرایند توسعه در انتقادات محتوایی نسبت به آراء و آثار استاد مطرح می نمایند؛

نقد الگویی : الگوها، مدل ها و نمونه های مطروحه را مناسب ارزیابی نمی نمایند. الگوهای توسعه نخبه محور و حاکمیت محور بجای تکیه بر توسعه جامعه گرا را محل ایراد دیده؛ همچنین طرح نمونه های موفقی چون اروپا و غرب و ژاپن و چین و مالزی را برنمی تابند و به الگوهای موفق توسعه در صدر اسلام حوالت می دهند!

نقد هستی شناسانه، معرفت شناسانه: جهان بینی و  نوع فهم از جهان، زندگی، آینده و اهداف فردی، اجتماعی و ملی از سوی دکتر سریع القلم را بر نمی تابند و آن را نسبت به جامعه و فرهنگ ایرانی بدبینانه ارزیابی می نمایند.

نقد حاصل از خوانش بد و نادرست: خوانش بد و انحرافی متون استاد و بخشی نگری  یا از روی سهو و یا عمد، موجب بد فهمی و کج فهمی اندیشه های دکتر سریع القلم  شده است؛ برای اجتناب از ورود به این کژراهه باید آثار استاد را در قالب یک منظومه و مکتب فکری درک و تحلیل کرد. خوانش بخشی و جسته و گریخته، آفت نقد و بررسی آثار ایشان است.

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۳
اسفند

 

دکتر علی اکبر امینی که من می شناسم!

متن سخنرانی پیش رو به مناسبت برگزاری مراسم نکوداشت استاد گرانقدر آقای دکتر علی اکبر امینی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در عصر چهارشنبه 24 بهمن 1403 از سوی دکتر مجتبی مقصودی ارائه شده است.

ارائه بحث از سوی ایشان در سه بُعد و حوزه انجام شد که با شیب ملایم به اوج رسیده است.

Amini 1

اول: امینی به عنوان یک دوست و یک همراه در کنش گری های علمی، اجتماعی و مدنی

آشنایی ام با ایشان به دوران دانشجویی از اوایل دهه 1370 یا دقیق تر به سه دهه قبل در سال 1373 بر می گردد. در دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی با هم استخدام شدیم و همکار و دوست هم بوده ایم. در زاهدان بین سال های 1395 و 1398 برای تدریس در کنار ایشان بودم. با دکتر امینی در چهارراه رسولی زاهدان خاطره ها دارم. بارها در چهار راه رسولی به عنوان نبض تپنده اقتصادی زاهدان با ایشان گشت و گذار داشته ایم.  روابط گرم وی با بازاری های زاهدانی فراموش ناشدنی است.

همکاری ایشان با دو  انجمن علوم سیاسی و مطالعات صلح حد و حصر نداشت. با طیب خاطر همواره دعوت هایم را پذیرفت. سخنرانی های عمیق، جدی و ماندگار که تعداد زیادی از آنها در آپارات در دسترس است. همراهی با شعبه خراسان انجمن در ایام کرونا و...

در چندین کنشگری مدنی و اجتماعی همراه ما بود . در بیانیه 71 نفر از اساتید علوم سیاسی کشور  و در امضاء نامه ۱۶۰ استاد دانشگاه به رییس جمهوری برای بازنگری نسبت به فرایند تدوین و تصویب سر فصل ها و عناوین رشته علوم سیاسی در سال 1393

 

دوم: امینی به مثابه یک واقعیت

اندیشه های دکتر امینی ناشناخته و محصور در حصار تنگ دانشکده ماند؛ حال آنکه ظرفیت تاثیر و نفوذ فراوان در ساحت ها و عرصه های اجتماعی و سیاسی را داشت و دارد؛ هر چند دیرهنگام، ولی خوشبختانه راه اندازی کانال اندیشه های این استاد در پیام رسان تلگرامی گامی ارزشمند برای گسترش اندیشه های ایشان در ساحت عمومی محسوب می شود.

سخنوری توانا ، زبردست و مسلط و ادیب عمیق و نکته شناس دقیقی است. بر زیر و بم و ظرایف ادبیات ایران آشنا است. از ادبیات کلاسیک تا ادبیات معاصر... هم از نثر و هم از نظم... از فردوسی، حافظ و سعدی تا معاصران و در قید حیات تان چون شفیعی کدکنی

قلمی توانا، قلمی نقاد؛ گاه بسیار تند و تیز  و بُرا  که کمتر کسی را یارای مقاومت کلامی و قلمی در برابر استاد بود. مناظرات و مجادلات علمی وی در اطلاعات سیاسی- اقتصادی هنوز در خاطره هاست و دانشجویان زیادی را آموزش داد و معلمی کرد.

شاخص ترین استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و بلکه از جمله شاخص ترین ها در کل علوم سیاسی کشور بود و البته مظلومیت دانشگاه آزادی بودن، برخورد مکانیکی و حذفی بدون توجه به جایگاه و نقش ایشان خوود حدیث مفصلی است.

در ظرفیت اخلاقی و بی نیازی اخلاقی و علمی ایشان همان بس که اصولا بی توجه به ارتقاء و ترفیع و فرایندهای اداری و سالانه وچاپ مقاله برای رتبه و گرید بود!

 

سوم: امینی به عنوان یک الگو، معلم و راهبر

برای من استاد امینی معیار تنظیم گری، آموزش نویسندگی و قلم زنی بود. نثر مسجع، روان، دل انگیز و جذاب با چاشنی طنز و گاه کوبنده

ورود به صحنه قلم زنی در حوزه علوم سیاسی را با مطالعه مجله اطلاعات سیاسی- اقتصادی شروع کردم و در اکثر شماره ها مقالات عالمانه و منتقدانه و گاه مجادلات و مناظرات قلمی و اندیشه ای علی اکبر امینی گل سرسبد آن مجله و مقالات بود و  برای من مطالعه آن مقالات جذاب و  بعضا چالشی؛ پرکشش و درس آموزاننده بود.

فراموش نکنیم که؛ در دهه 1360 و 1370 ه.ش ماهانه اطلاعات سیاسی- اقتصادی مجله ای  جریان ساز و ایران گرا با مدیر مسئولی و سردبیری مهدی بشارت از جمله پرتاثیرترین مجلات همچون کیان، آدینه، کیهان فرهنگی و ارغنون بود و البته نه با گرایشات روشنفکری دینی؛ بلکه با گرایشات ایرانگرایانه و انتقادی نسبت به جریانات روشنفکری چپ گرا!

مانوس بودن آثار و سخنرانی های دکتر امینی با مجموعه ای از آراء و کلمات قصار اندیشمندان معروف چون کارل یاسپرس، ارنست کاسیرر، هانا آرنت، داریوش شایگان و فرانسیس بیکن فراموش ناشدنی است.

مهمترین آموزه دکتر علی اکبر امینی: «به هوش باشیم و خطر بت سازی ها را دست کم نگیریم و از میان بت سازی های بشر، بت های سیاسی از همه خطرناک ترند» که در این مورد همواره از دکتر علی شریعتی، دکتر محمد مصدق  و میرزا کوچک خان جنگلی مثال می زد.

زیست و منش اخلاقی و حرفه ای استاد به گونه ای بود که در مقابل ارباب زر و زور سر خم نکرد. برای کسب پُست و مقام، مجیز گویی نکرد  و در  جای درست تاریخ ایستاد و بر تصمیم و نظر خود پای فشرد.

کلام آخر آنکه:با توجه به سبقه و سابقه استاد و آثار قلمی و  سخنرانی های ایشان؛ به باور من دکتر علی اکبر امینی یکی از مهمترین اندیشه ورزانی است که می تواند به ساماندهی و ارتقاء اندیشه ایرانشهری و ایرانگرایی کمک نماید؛ و در شرایط زیست بحرانی در ایران کنونی باید از استاد خواست که به این مهم کمک نمایند.

با آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد و مانایی اندیشه های نافذ این نویسنده و سخنور ارجمند 

 

 

  • مجتبی مقصودی
۲۶
بهمن

در پاسداشت «عقلانیت و توسعه»

آراء و آثار دکتر محمود سریع القلم

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در مراسم پاسداشت «عقلانیت و توسعه؛ آرا و آثار دکتر محمود سریع القلم» دکتر حسن آقاجانی، دکتر جواد اطاعت، دکتر فرامرز تمنا، دکتر محمدباقر حشمت زاده، آقای رضا خجسته رحیمی،  دکتر حسین سلیمی، دکتر بهزاد شاهنده، دکتر ابراهیم شیخ، دکتر حمیرا مشیرزاده، دکتر مجتبی مقصودی، دکتر محمدرضا ملکیان، دکتر حسین میرزایی، و دکتر مسعود نیلی به ایراد سخن خواهند پرداخت. 


617
بر اساس اطلاعیه منتشر شده از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی،این نشست سه شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ در سالن فردوسی به صورت حضوری برگزار می شود. ورود برای عموم آزاد و رایگان است. 

 این مراسم با همکاری مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه،  دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی شهید بهشتی، انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن مطالعات صلح ایران، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی، و خانه اندیشمندان علوم انسانی تدارک دیده شده است. 

 

علاقه به گفت و گو و تعامل از ارکان رفتن به سمت توسعه یافتگی در اندیشه های سریع القلم محسوب می شود. او بر اهمیت گفت وگو و تعامل بین اندیشمندان و گروه‌های مختلف اجتماعی تاکید دارد و معتقد است که از طریق گفت وگو می‌توان به راه‌حل‌های مشترک دست یافت. حوزه‌های اصلی پژوهش او توسعه و توسعه‌یافتگی، بررسی موانع توسعه در ایران و جهان سوم و ارائه راهکارهایی برای توسعه پایدار، تحلیل سیاست خارجی ایران چالش‌های پیش روی آن، بررسی فرهنگ سیاسی ایران و عوامل مؤثر بر آن، و بررسی چالش‌ها و فرصت‌های گذار به دموکراسی در ایران هستند. 

کتاب های کلیدی دکتر محمود سریع القلم شامل «فرهنگ سیاسی ایران»، «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار»، «روش تحقیق در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل»، «عقلانیت و توسعه‌یافتگی ایران» و «گفتگوهای توسعه» هستند. 

https://www.khabaronline.ir/news/2021527/

  • مجتبی مقصودی
۲۲
بهمن

ظرفیت‌های جامعه مدنی برای توسعه و صلح

https://kheiriran.ir/post-303

در چهارمین نشست از سلسله‌نشست‌های توسعه و جامعه مدنی با عنوان «جامعه مدنی، توسعه، حق به صلح» درباره مفهوم توسعه و انواع آن، راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار و نسبت میان دولت و جامعه مدنی و جایگاه ایران در مباحث توسعه‌ای صحبت و تبادل نظر شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی خیر ایران، چهارمین نشست از سلسله‌نشست‌های توسعه و جامعه مدنی با عنوان «جامعه مدنی، توسعه، حق به صلح»، عصر سه‌شنبه 23 آبان‌ماه 1402 در محل سندیکای شرکت‌های ساختمانی ایران برگزار شد. 

 در این برنامه که به همت حامیان جامعه مدنی (حجم)، انجمن علمی مطالعات صلح ایران و انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی طراحی و اجرا شد، رئوف آذری؛ کنشگر صلح و محیط زیست، عضو هیئت مؤسس و نایب‌رئیس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی، مجتبی مقصودی؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و عضو انجمن مطالعات صلح ایران، رحمان قهرمان‌پور؛ نویسنده و پژوهشگر روابط بین‌الملل و حبیب احمدزاده؛ نویسنده و کارگردان، جانباز دفاع مقدس و از اعضای مؤسس و هیئت‌مدیره موزه صلح سخنرانی کردند. 

جامعه مدنی

کرامت انسانی؛ جوهرۀ توسعه

 سخنران دوم نشست، دکتر مجتبی مقصودی؛ نویسنده و پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و عضو انجمن مطالعات صلح ایران بود. 

 مقصودی، وجه برجسته بحث صلح و مصالحه را در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی با رویکردی میان‌رشته‌ای دانست و آن را با رشته‌های دیگر از جمله تاریخ، جغرافیا، روانشناسی، روابط بین‌الملل و سیاست در ارتباط دانست. 

  پژوهشگر حوزه علوم سیاسی بر این نکته تأکید کرد که در 150 سال اخیر در حوزه توسعه برخلاف روال کشورهای دیگر، فراز و فرود زیادی داشته‌ایم. مقصودی ضمن توصیف جامعه ایرانی به عنوان جامعه‌ای متنوع و متکثر، حضور نهادهای مدنی برخاسته از جامعه مدنی را در پیشرفت کشور مؤثر دانست.

 مقصودی وضعیت تئوریک مباحث مرتبط با جامعه مدنی را خوب توصیف کرد و ماهیت جامعه مدنی و نهادهای برخاسته از آن را منطقاً مصالحه‌جو و صلح‌گرا برشمرد. او ضمن اشاره به انواع توسعه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، جوهره بحث توسعه را تغییر در تمام ابعاد به سمت کرامت انسانی معرفی کرد. 

 عضو انجمن مطالعات صلح ایران، راه دستیابی به توسعه را تنها از مسیر صلح و مصالحه دانست و اظهار داشت: زمانی می‌توانیم از توسعه سیاسی صحبت کنیم که نیروهای درون جامعه با هم مصالحه کنند.

 مقصودی در پایان سخنان خود، سیاست‌ورزی آشتی‌پذیر و فعالانه، مذاکره و چانه‌زنی براساس مصلحت، بصیرت و منافع و با استناد به قوانین و موازین موجود، توافق جمعی بازیگران سیاسی براساس رضایت و ظرفیت برگشت‌پذیری را از جمله شاخصه‌های مصالحه سیاسی عنوان کرد.

23 آبان 1402

  • مجتبی مقصودی
۱۸
بهمن

 

انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا برگزار می کند:

آئین نکوداشت استاد فرزانه دکتر علی اکبر امینی

با نکته ها و ناگفته هایی از:

سید اسدالله اطهری

مجتبی مقصودی

رضا جلالی

سعید روشن ضمیر

امیر دبیری مهر

اهورا راهبر

آزیتا فیضی

افشین جعفرزاده

محمدعلی خسروی

رویا صراحی

حمید حشمدار

جعفر قدیری نوفرست

Dr.Amini

 زمان: چهارشنبه، 24 بهمن 1403  ساعت 17

مکان: خانه اندیشمندان علوم انسانی. سالن فردوسی

 

  • مجتبی مقصودی
۱۸
بهمن

 

جامعه ایرانی پدیدارشناسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری رادیو گفت‌وگو صدای جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌کند:

«برنامه رادیویی الفبای سیاست»

 

قسمت یازدهم:

حق مداخله کردن: چه کسی مداخله می‌کند؟

 

با حضور:

دکتر مجتبی مقصودی

(عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی)

 

تهیه‌کننده: مهسا غیاثوند

 

کارشناس مجری:

دکتر حمید ملک زاده

(عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه کاشان)

The alphabet of politics

زمان: پنجشنبه ۱۸ بهمن ماه ۱۴۰۳‌، ساعت ۱۸

پخش در رادیو گفت‌وگو، فرکانس ۱۰۳.۵ مگاهرتز

لینک مربوط به پخش زنده برنامه:

https://radio.iranseda.ir/live/?VALID=TRUE&ch=29

  • مجتبی مقصودی
۰۵
دی

 

💠اندیشکده دیپلماسی ملل با همکاری انجمن علمی مطالعات صلح ایران برگزار می‌کند:

 

🔹️کارگاه آموزشی

"بررسی اصول و مبانی ارزیابی مقالات علمی"

 

با حضور:

👤 دکتر مجتبی مقصودی

-بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران

-صاحب‌ امتیاز، مدیرمسئول، سردبیر و عضو تحریریه ۵ نشریه دانشگاهی

-داوری مقالات در ۲۰ ژورنال علمی و بیش ار ۲۰۰۰ مقاله در حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل

 

🗓زمان برگزاری: پنج‌شنبه ۶ دی‌ماه ۱۴۰۳

🕧ساعت ۱۸ الی ۲۱ به وقت‌ ایران

🔻به صورت مجازی

📌به همراه اعطای گواهی دو‌زبانه

 

🖋جهت کسب‌ اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام به شناسه @NDTIRI_ADMIN در پیام‌رسان‌های تلگرام، ایتا و بله مراجعه فرمایید.

ارزیابی مقالات علمی

روابط عمومی اندیشکده دیپلماسی ملل

•Public Relations of Nations Diplomacy Think Tank

╭┅────┅╮

      @NDT_IRI

╰┅────┅╯

  • مجتبی مقصودی