دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

۰۳
اسفند

گونه شناسی روایت های انتقادی در باره آراء و آثار دکتر سریع القلم

متن سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی که در مراسم نکوداشت دکتر سریع القلم در خانه اندیشمندان علوم انسانی در 30 بهمن 1403  ایراد شده است را در زیر با هم می خوانیم:

مقدمه

کار سختی به من واگذار شده است و خلاف آمد این گونه مراسم است؛ آن هم روایت انتقادات منتشره در باره  دکتر محمود سریع القلم!

حسب تأکیدی که استاد بر طرح انتقادی نقطه نظرات و آراء خود داشته و دارند؛ چنان که این ویژگی به عنوان فضیلت انسان توسعه یافته قلمداد می شود، ولی احتمال می رفت با توجه به اینکه مراسم نکوداشت جای طرح این گونه مباحث نباشد و کمتر سخنرانی در  مراسم حاضر بدین مهم اقدام بورزد؛ لذا قرعه فال به نام بنده زدند!

دومین سختی کارم ورود به حوزه بس حساس است که استاد سریع القلم برای آن آداب و ویژگی های برمی شمارند. ایشان اخیرا یادداشت خود را با عنوان «سی ویژگی انتقاد کردن/مناظره کردن» منتشر کردند  و احتمال می دهم  که صحبت های من در چارچوبه ی ملاحظات آن یادداشت نگنجد!

سومین سختی این سخنرانی وقت بسیار کم  8 دقیقه ای برای ارایه موضوعی بدین اهمیتی است و لذا امیدوارم مباحثم مُثله نشود.

طرح مساله

وارد تعریف مفهوم نقد و انتقاد نمی شوم که دو مفهوم جداگانه اند. در تعریف «نقد» صد البته جنبه های مثبت را نیز در بر می گیرد و بنده با توجه به ضیق وقت برای ارائه سخنرانی، تنها به انتقادات مطروحه  بر آراء و آثار ایشان اشاره خواهم کرد.

مهمترین عنصر موثر بر وجود انتقادات قابل توجه به آراء و آثار پرفسور سریع القلم ناشی از نقش و  تاثیر جریان ساز و نفوذ  استاد  در حوزه های زیر است:

  1. بر حوزه علم و دانش روابط بین الملل و علوم سیاسی در ایران،
  2. بر دانش پژوهان علوم سیاسی و روابط بین الملل ،
  3. بر بخشی از نخبگان اجرایی و تصمیم گیران در نظام سیاسی،
  4.  بر نخبگان فکری و صاحبنظران علمی در دیگر حوزه ها،
  5. بر حوزه ها و ساحت های عمومی، 
  6. به لحاظ الگو بودگی در حوزه های؛ علمی، روشی، منشی، نزاکت اجتماعی و حتی دیسیپلین رفتاری که در عین ارزشمندی متقابلا نویسنده  را آسیب پذیر می کند

تأکید بر جریان شناسی و دسته بندی انتقادات نسبت به آراء و آثار دکتر محمود سریع القلم

به همین علت به جرأت می توان گفت که در ارتباط با انتقادات مطروحه نسبت به آراء و آثار دکتر سریع القلم می توانیم انتقادات را گونه شناسی کنیم و در این خصوص سه دسته بندی  را شناسایی  و مطرح می کنم: 

  1. انتقاد  با توجه به میزان تعلق خاطر به استاد:

این انتقادات را می توان بر روی یک محور مختصات دسته بندی کرد. یک طرف این محور مختصات منتقدان دلسوز و علاقمند به استاد قرار دارند. در منتهی علیه طرف دیگر محور  افرادی قرار می گیرند که به هوچی گری های سیاسی، فضا سازی و جو سازی  و انتقام گیری سیاسی شهره اند.

اگر بخواهیم این محور مختصات را دقیق تر ترسیم کنیم، به ترتیب از یک سمت محور مختصات:با "شیفتگان و مجذوبان (حتی به لحاظ حرکات، سکنات، پوشش، سبک زندگی، رفتار و کردار)" آغاز شده و در ادامه به نظرات و دیدگا ه های "دوستان و علاقمندان و رهروان اندیشه ای و الگویی" و "منتقدین علمی، اجتماعی و سیاسی" خواهیم رسید و از میانه محور مختصات "خرده گیران" قرار دارند و علی النهایه به "رقبا"، "حاسدان" و "دشمنان" ختم می شود که در هر مورد می توان مصادیقی را ارائه داد. 

 

  1. انتقادات از منظر ماهیت، نتیجه، هدف و کارکرد انتقادات:

از این منظر می توان رویکرد  و اهداف  و کارکردهای زیر را شناسایی کرد که در هر یک از انواع  زیر باید بحث و گفتگوهای مفصلی صورت پذیرد و حتی واژگان بکار گرفته شده توضیح داده شده و تحدید گردند:

  • رویکرد  و اهداف  اصلاحی و تکمیلی؛
  • اهداف و رویکرد خرده گیرانه و بهانه جویانه؛
  •  هدف و ماهیت عرض اندامی؛
  • کارکرد و ماهیت تخریبی؛
  • رویکرد و کارکرد ماهیت تهدیدی؛
  • رویکرد و کارکرد ترکیبی

 

نقدها و نظرهای علمی نسبت به آراء و آثار:

نقد پارادایمی: نقدهایی که به پارادایم های مطروحه از سوی دکتر سریع القلم مطرح شده است. نظیر؛ عقلانیت، نوسازی، بین الملل گرایی، خلق و تولید ثروت، محوریت نخبگان و نقش فرهنگ سیاسی در پروژه توسعه؛

نقد روشی: بر روش شناسی استقرایی مبتنی بر فکت ها با گزاره های دقیق انتخابی که بر عناصرکمّی و پوزیتیویستی تاکید دارد؛

نقد محتوایی: کم توجهی به عدالت اجتماعی در فرایند توسعه و عقلانیت، کم توجهی به نقش بیگانگان در عقب ماندگی کشورهایی چون ایران، دلبستگی نظری ایشان به مبانی مکتب نوسازی، بی توجهی به اخلاق و معنویت، جای خالی اخلاق و انسانیت در فرایند توسعه در انتقادات محتوایی نسبت به آراء و آثار استاد مطرح می نمایند؛

نقد الگویی : الگوها، مدل ها و نمونه های مطروحه را مناسب ارزیابی نمی نمایند. الگوهای توسعه نخبه محور و حاکمیت محور بجای تکیه بر توسعه جامعه گرا را محل ایراد دیده؛ همچنین طرح نمونه های موفقی چون اروپا و غرب و ژاپن و چین و مالزی را برنمی تابند و به الگوهای موفق توسعه در صدر اسلام حوالت می دهند!

نقد هستی شناسانه، معرفت شناسانه: جهان بینی و  نوع فهم از جهان، زندگی، آینده و اهداف فردی، اجتماعی و ملی از سوی دکتر سریع القلم را بر نمی تابند و آن را نسبت به جامعه و فرهنگ ایرانی بدبینانه ارزیابی می نمایند.

نقد حاصل از خوانش بد و نادرست: خوانش بد و انحرافی متون استاد و بخشی نگری  یا از روی سهو و یا عمد، موجب بد فهمی و کج فهمی اندیشه های دکتر سریع القلم  شده است؛ برای اجتناب از ورود به این کژراهه باید آثار استاد را در قالب یک منظومه و مکتب فکری درک و تحلیل کرد. خوانش بخشی و جسته و گریخته، آفت نقد و بررسی آثار ایشان است.

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۳
اسفند

 

دکتر علی اکبر امینی که من می شناسم!

متن سخنرانی پیش رو به مناسبت برگزاری مراسم نکوداشت استاد گرانقدر آقای دکتر علی اکبر امینی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی در عصر چهارشنبه 24 بهمن 1403 از سوی دکتر مجتبی مقصودی ارائه شده است.

ارائه بحث از سوی ایشان در سه بُعد و حوزه انجام شد که با شیب ملایم به اوج رسیده است.

 

اول: امینی به عنوان یک دوست و یک همراه در کنش گری های علمی، اجتماعی و مدنی

آشنایی ام با ایشان به دوران دانشجویی از اوایل دهه 1370 یا دقیق تر به سه دهه قبل در سال 1373 بر می گردد. در دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی با هم استخدام شدیم و همکار و دوست هم بوده ایم. در زاهدان بین سال های 1395 و 1398 برای تدریس در کنار ایشان بودم. با دکتر امینی در چهارراه رسولی زاهدان خاطره ها دارم. بارها در چهار راه رسولی به عنوان نبض تپنده اقتصادی زاهدان با ایشان گشت و گذار داشته ایم.  روابط گرم وی با بازاری های زاهدانی فراموش ناشدنی است.

همکاری ایشان با دو  انجمن علوم سیاسی و مطالعات صلح حد و حصر نداشت. با طیب خاطر همواره دعوت هایم را پذیرفت. سخنرانی های عمیق، جدی و ماندگار که تعداد زیادی از آنها در آپارات در دسترس است. همراهی با شعبه خراسان انجمن در ایام کرونا و...

در چندین کنشگری مدنی و اجتماعی همراه ما بود . در بیانیه 71 نفر از اساتید علوم سیاسی کشور  و در امضاء نامه ۱۶۰ استاد دانشگاه به رییس جمهوری برای بازنگری نسبت به فرایند تدوین و تصویب سر فصل ها و عناوین رشته علوم سیاسی در سال 1393

 

دوم: امینی به مثابه یک واقعیت

اندیشه های دکتر امینی ناشناخته و محصور در حصار تنگ دانشکده ماند؛ حال آنکه ظرفیت تاثیر و نفوذ فراوان در ساحت ها و عرصه های اجتماعی و سیاسی را داشت و دارد؛ هر چند دیرهنگام، ولی خوشبختانه راه اندازی کانال اندیشه های این استاد در پیام رسان تلگرامی گامی ارزشمند برای گسترش اندیشه های ایشان در ساحت عمومی محسوب می شود.

سخنوری توانا ، زبردست و مسلط و ادیب عمیق و نکته شناس دقیقی است. بر زیر و بم و ظرایف ادبیات ایران آشنا است. از ادبیات کلاسیک تا ادبیات معاصر... هم از نثر و هم از نظم... از فردوسی، حافظ و سعدی تا معاصران و در قید حیات تان چون شفیعی کدکنی

قلمی توانا، قلمی نقاد؛ گاه بسیار تند و تیز  و بُرا  که کمتر کسی را یارای مقاومت کلامی و قلمی در برابر استاد بود. مناظرات و مجادلات علمی وی در اطلاعات سیاسی- اقتصادی هنوز در خاطره هاست و دانشجویان زیادی را آموزش داد و معلمی کرد.

شاخص ترین استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و بلکه از جمله شاخص ترین ها در کل علوم سیاسی کشور بود و البته مظلومیت دانشگاه آزادی بودن، برخورد مکانیکی و حذفی بدون توجه به جایگاه و نقش ایشان خوود حدیث مفصلی است.

در ظرفیت اخلاقی و بی نیازی اخلاقی و علمی ایشان همان بس که اصولا بی توجه به ارتقاء و ترفیع و فرایندهای اداری و سالانه وچاپ مقاله برای رتبه و گرید بود!

 

سوم: امینی به عنوان یک الگو، معلم و راهبر

برای من استاد امینی معیار تنظیم گری، آموزش نویسندگی و قلم زنی بود. نثر مسجع، روان، دل انگیز و جذاب با چاشنی طنز و گاه کوبنده

ورود به صحنه قلم زنی در حوزه علوم سیاسی را با مطالعه مجله اطلاعات سیاسی- اقتصادی شروع کردم و در اکثر شماره ها مقالات عالمانه و منتقدانه و گاه مجادلات و مناظرات قلمی و اندیشه ای علی اکبر امینی گل سرسبد آن مجله و مقالات بود و  برای من مطالعه آن مقالات جذاب و  بعضا چالشی؛ پرکشش و درس آموزاننده بود.

فراموش نکنیم که؛ در دهه 1360 و 1370 ه.ش ماهانه اطلاعات سیاسی- اقتصادی مجله ای  جریان ساز و ایران گرا با مدیر مسئولی و سردبیری مهدی بشارت از جمله پرتاثیرترین مجلات همچون کیان، آدینه، کیهان فرهنگی و ارغنون بود و البته نه با گرایشات روشنفکری دینی؛ بلکه با گرایشات ایرانگرایانه و انتقادی نسبت به جریانات روشنفکری چپ گرا!

مانوس بودن آثار و سخنرانی های دکتر امینی با مجموعه ای از آراء و کلمات قصار اندیشمندان معروف چون کارل یاسپرس، ارنست کاسیرر، هانا آرنت، داریوش شایگان و فرانسیس بیکن فراموش ناشدنی است.

مهمترین آموزه دکتر علی اکبر امینی: «به هوش باشیم و خطر بت سازی ها را دست کم نگیریم و از میان بت سازی های بشر، بت های سیاسی از همه خطرناک ترند» که در این مورد همواره از دکتر علی شریعتی، دکتر محمد مصدق  و میرزا کوچک خان جنگلی مثال می زد.

زیست و منش اخلاقی و حرفه ای استاد به گونه ای بود که در مقابل ارباب زر و زور سر خم نکرد. برای کسب پُست و مقام، مجیز گویی نکرد  و در  جای درست تاریخ ایستاد و بر تصمیم و نظر خود پای فشرد.

کلام آخر آنکه:با توجه به سبقه و سابقه استاد و آثار قلمی و  سخنرانی های ایشان؛ به باور من دکتر علی اکبر امینی یکی از مهمترین اندیشه ورزانی است که می تواند به ساماندهی و ارتقاء اندیشه ایرانشهری و ایرانگرایی کمک نماید؛ و در شرایط زیست بحرانی در ایران کنونی باید از استاد خواست که به این مهم کمک نمایند.

با آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد و مانایی اندیشه های نافذ این نویسنده و سخنور ارجمند 

 

 

  • مجتبی مقصودی