۱۳
تیر
صحت یک پیش بینی در سخنرانی همایش ملی حکمرانی، سیاست و دوستیچکیده مجتبی مقصودی
اگر
هر یک از گفتمانهای چهارگانة؛ انقلابی، سازندگی، اصلاحطلبی و اصولگرایی عدالتخواه
را محصول نیازها، ظرفیتها و الزامات داخلی مقاطع و دورههای خاصی از حیات سیاسی ـ
اجتماعی جامعه و کشور در ایران پس از انقلاب بدانیم که بیش از همه توسط ساختار سیاسی
مورد پردازش، اشاعه و بازتولید قرار گرفت؛ چشمانداز گفتمانی آینده ایران چه خواهد
بود و نقش و مسئولیت اجتماعی و تاریخی اصحاب علم و دانش و فرهنگ در تولید و اشاعه گفتمانی
متناسب با نیازهای واقعی چه میتواند باشد؟
شاید
در هیچ دوره از حیات اجتماعی ـ سیاسی کشور چون امروز ضرورت کاربست سیاست دوستی به یک
نیاز و الزام اجتماعی تبدیل نشده باشد. ادبیات رایج و برخی سیاستهای اعلامی و اعمالی
گویای سادهای ازفضای دشمنی، ستیزه و خشونتورزی از سطوح خیابانی تا عرصه نخبگی و حتی
در بین جناحهای سیاسی است که در تأثیر و تأثر با وضعیت نامناسب اقتصادی؛ قهر، دوری،
دشمنی و کاهش آستانه تحمل و به عبارتی تحملناپذیری را بهعنوان وجه غالب مناسبات سیاسی
ـ اجتماعی در تمام سطوح به صورت عمودی و افقی، داخلی و خارجی رقم زده است.
پایان
اینگونه سیاستورزی چه زمانی است و در این ارتباط وظیفه ما چیست؟ این پژوهش با بهرهگیری
از روششناسی جامعهشناسی تاریخی؛ سیاست دوستی را بخشی از هویت کهن و فرهنگ بارور ایرانی
میداند که در شرایط کنونی دچار انزوای مفرط و فرودستی گفتمانی و شاید به عبارتی حذف
شده است. این پژوهش ضمن شناسایی زمینهها و بسترهای دوری از سیاست دوستی و خلاءهای
ناشی از آن، علاقمندی خود را به احیاء سیاست و گفتمان دوستی پنهان نساخته و در این
میان به وظیفه و مسئولیت آحاد ملت و بهویژه جامعه دانشگاهی و علاقمندان به ایران در
بهرهگیری از سرمایههای کلامی و گفتاری، فرهنگی و مدنی در گفتمانسازی و یا حداقل
تولید خردهگفتمانهای مستقل و گفتارهایی که به سهم خویش در گسترش سیاست دوستی ایفاء
نقش نمایند، میپردازد.
چکیده مقالات هفتمین همایش
سالانه انجمن علوم سیاسی ایران، حکمرانی، سیاست و دوستی، اردیبهشت 1392، صص138 و
239