دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۳۹۰ مطلب با موضوع «گفتگو و هم اندیشی» ثبت شده است

۱۸
آبان

 

حامیان جامعه مدنی (حجم)، انجمن علمی مطالعات صلح ایران و انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی برگزار می‌کنند:

 

 سلسله نشست‌های توسعه و جامعه مدنی

 

🔰چهارمین نشست:

«جامعه مدنی، توسعه، حق به صلح»

Civil Society

🎙سخنرانان:

 ▫️حبیب احمدزاده؛ نویسنده و کارگردان، جانباز جنگ تحمیلی و از اعضای موسس و هیات مدیره موزه صلح

 ▫️مجتبی مقصودی؛ نویسنده و پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و عضو انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 ▫️رحمان قهرمان‌پور؛ نویسنده و پژوهشگر روابط بین‌الملل

 ▫️رئوف آذری؛ کنشگر صلح و محیط زیست، عضو هیات مؤسس و نایب رییس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی

زمان: سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۳۰

 📮 محل برگزاری: سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران (تهران، خیابان طالقانی، جنب سینما فلسطین، خیابان شهید برادران مظفر، پلاک ۸۶)

  • مجتبی مقصودی
۱۴
آبان

 

کمیته صلح و سلامت انجمن علمی مطالعات صلح ایران با مشارکت انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی و بنیاد توسعه صلح و مهربانی دومین وبینار (میزگرد) سه شنبه های صلح و سلامت را با موضوع

 

«چشم انداز سلامت اجتماعی و تنوع قومی در ایران »

 

را به تاریخ سه شنبه ١٦ آبان ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱:۰۰ برگزار میکند

در این میزگرد به تبیین رویکردهایی که یک اجتماع سالم برای در برگیری تنوع قومی و استفاده از ظرفیت های تنوع و تکثر در عین حفظ وحدت و یکپارچگی اتخاذ می نماید٬ پرداخته خواهد شد.

salamat

سخنرانان:

- مجتبی مقصودی

دکتری علوم سیاسی، عضو هیات علمی و دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی

 

- عبدالوهاب شهلی بر

دانش آموخته جامعه شناسی و مدیر گروه جامعه شناسی شهر و مطالعات منطقه ای انجمن جامعه شناسی ایران

 

- رئوف آذری

دانش آموخته مدیریت آموزش، کنشگر صلح و محیط زیست. عضو هیات موسس و نایب رییس انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی

لینک ورود به نشست:  https://meet.google.com/aff-ntrd-pcn

  • مجتبی مقصودی
۰۷
مهر

 

ماهنامه وطن یولی برگزار می کند:

نشست بررسی و گفتگو در باره

تمامیت ارضی، وحدت ملی و حدود آزادی بیان

 

با حضور

مجتبی مقصودی

تیرداد بنکدار

آریا سلگی

سعیده پراش

داود دشتبانی

 

 

 

زمان: شنبه 8 مهر 1402 ساعت 17

مکان: بلوار کشاورز، خیابان عبداله زاده، نبش کوچه افشار، پلاک 21

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۴
مهر

مفهوم شناسی تغییرات اجتماعی و سیاسی

 

مبانی انقلاب ها و جنبش های اجتماعی

مجتبی مقصودی

 

به اهتمام: باشگاه اندیشه

18 شهریور 1402

 

طرح مساله:

تغییر و تحول و دگرگونی جزء تجزیه ناپذیر حیات انسان ها و جوامع محسوب می شود؛ چنان که به گفتهٔ هراکلیت یا هراکلیتوس از فیلسوفان پیشاسقراطی یونان باستان: «نمی‌توان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت، چرا که هنگامی که برای بار دوم از آن عبور می‌کنیم، دیگر نه آن رودخانه رودخانه قبلی است و نه تو آن آدم قبلی.» درنظر او، آنچه یگانه و پایدار می‌نماید، در واقع تغییر و تحول است.

این تغییر و تحول هم راستا با تأثیر و تأثرها در دنیای کنونی از شتاب،گستردگی وفراگیری بیشتری برخوردار شده است تا جایی که یک از مباحث کلیدی در حوزه علوم اجتماعی موضوع تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است و بحث "انقلاب ها و جنبش های اجتماعی"  از جمله بحث های کانونی و کلید فهم تغییرات اجتماعی است.

سرفصل های جلسه

 معنایی و مفهومی

منابع و مراجع مهم

در اهمیت نامگذاری دقیق و مناسب رویدادهای سیاسی و اجتماعی

انواع طبقه بندی

ابعاد پژوهشی جنبش های اجتماعی

بررسی زمینه های ذهنی و عینی انقلابات

شباهت ها و تفاوت های انقلابات و جنبش های اجتماعی

جنبش های اجتماعی از دیدگاه آلن تورن جامعه شناس فرانسوی و چارلز تیلی جامعه شناس آمریکایی(جامعه شناسی تاریخی) و ...

کارکردهای جنبش های اجتماعی

تاکتیک های مبارزاتی جنبش ها

سنخ شناسی جنبش های اجتماعی

پیشینه تاریخی جنبش های اجتماعی در ایران و جهان

بررسی جنبش های اجتماعی در سایه مطالعات بین رشته ای و چند رشته ای

 

  • مجتبی مقصودی
۱۰
مرداد

بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست

مجتبی مقصودی

 

    چند ماهی از درگذشت فیلسوف بی بدیل، نویسنده بزرگ و مترجم توانا دکتر سید جواد طباطبایی می گذرد. جامعه علمی ایران همچنان در بهت و حیرت از دست دادن این اندیشمند یگانه، نظریه پرداز، اندیشه ورز پرکار و عمیق و ایران اندیش و ایرانگرا قرار دارد  و مهم تر آنکه در زمانه ای که کشور از هر سو در معرض تلاطمات جدّی است و به او نیاز فکری و راهبری دارد بیش از پیش خلاء حضور اندیشه های راهگشای این اندیشمند احساس می شود.

*****

   طباطبایی در چند حوزه نام آشناست. اولین حوزه نظریه پردازی است. طراحی و تدوین نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران و نیز نظریه ایرانشهری به مثابه پروژه ای نظری و در عین حال انضمامی و راهبردی را در این عرصه می توان برشمرد. دومین حوزه هگل شناسی وی است که محصول آن تألیفات، ترجمه ها و درس گفتارهایی در باره هگل است. سومین حوزه ترجمه های گرانسگی است که از استاد بجای مانده است ترجمه و بازنویسی کتاب سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی وکتاب های فلسفه اسلامی و ایرانی اثر هانری کُربن از جمله شاخص ترین این آثار است. چهارمین حوزه تلاش های آموزشی رسمی و غیر رسمی است که از دانشگاه شروع شد و در ادامه بصورت غیررسمی در قالب درسگفتارها، سخنرانی ها و حضور در کلاس هایی موسساتی چون پرسش ادامه یافت.

 

 

 

اندیشه های طباطبایی و صراحت در گفتار وی جنب و جوشی جدّی در جامعه دانشگاهی و محافل سیاسی ایران برجای گذارد و همفکران و منتقدین زیادی بر له یا بر علیه وی قلمفرسایی کردند و شاید از این منظر تأثیرگذارترین فیلسوف و اندیشمند معاصر ایران محسوب می شود. وی در حالیکه که شیفتگان، همفکران و طرفداران پروپا قرص فراوانی داشت منتقدین سرسخت و صریحی نیز داشت که علیرغم فوت استاد همچنان اندیشه ها و نظرات وی را محل بحث و نظر  چالش برانگیز کرده اند.

 

مقایسه اندیشه های شریعتی و طباطبایی از چشم انداز جریان سازی و اقبال اجتماعی

 ظهور، بروز و برجستگی جریان اسلام سیاسی در دهه 1350 محصول چند متغیر مهم بوده است. اول ظرفیت اسلام شیعی در بسیج گری حول محور ظلم ستیزی و عدالت گستری؛ دوم آمادگی جامعه ایران در بهره برداری از ظرفیت های سنتی در مذهب شیعه و الگو برداری از آن؛ سوم غفلت و تحلیل غلط نظام سیاسی وقت از ظرفیت و توان سازماندهی سیاسی نیروهای مذهبی و روحانیت بر علیه نظام سلطنت با بهره گیری از هیئت های مذهبی و مساجد با این تصور که خطر جدّی که نظام سیاسی را تهدید می کند از ناحیه اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای چپ گرا و سپس نیروهای جبهه ملی است؛ لذا نیروهای مذهبی با محدودیت های کمتری روبرو بوده اند، بدین لحاظ تصور اینکه بزعم رژیم پهلوی نیروهای ارتجاع سیاه که به نیروهای مذهبی اطلاق می گردید بتوانند حرکت فراگیر سیاسی در سطح کشور ایجاد نمایند منتفی بود در چنین مقطعی دکتر علی شریعتی با بهره گیری از تریبون دانشگاه و حسینیه ارشاد با برجسته سازی اسلام عدالت خواه، ضد استثماری و ضداستبداد از طریق بازتعریف و قرائت رادیکال، مدرن و گاه سوسیالیستی از تاریخ و نقش رهبران صدر اسلام چون علی(ع)، فاطمه(س) و ابوذر و سلمان مسیر بازگشت به خویشتن خویش شیعی را تشویق و هموار سازد.

این یادداشت مدعی است و تأکید دارد که اولا نظام سیاسی وقت وزن نیروهای مذهبی در تحولات سیاسی کشور دهه 1350 ه. ش را خوب برآورد نکرد و نیروهای مذهبی را مخاطره ای جدی نمی دانست، لذا هیئت های مذهبی و مساجد توانست سنگر مبارزاتی مخالفین حکومت پهلوی گردد. و ثانیا یکی از شخصیت های مهم جریان سازی اسلام سیاسی و در عین حال منتقد متولیان رسمی یعنی روحانیت شیعه در این دهه دکتر علی شریعتی مزینانی بود که با آثار قلمی و سخنرانی های پرشور و هیجانی توانست اشتیاق قابل توجهی در نسل جوان و جامعه سنتی برای بازگشت به اسلام سیاسی هموار سازد. بدین لحاظ بخش زیادی حیات اسلام سیاسی در ایران در دهه 1350 و برجستگی این جریان و گفتمان محصول تلاش های فکری شریعتی و غفلت نظام پهلوی از نیروهای مذهبی بود.

با ترسیم چنین نقش برجسته و محوری از شریعتی در اقبال اجتماعی به اوج رسانی و یارگیری گفتمان اسلام سیاسی در دهه 1350 ه. ش به سراغ فیلسوف گفتمان ایرانشهری فرهنگی سید جواد طباطبایی می رویم که پس از چندین دهه تلاش نظری و مطالعاتی از دهه  1390 توانست گفتمان ایرانشهری فرهنگی را فراتر از مرزهای ملی به مرکز ثقل مباحث سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای خروج از بحران کشور قرار دهد.

  مشخصا با اقبال اجتماعی و سیاسی بخش های وسیعی از جامعه سیاسی ایران به نظریه ایرانشهری فرهنگی، این جریان و گفتمان از دهه 1390 پروبال می گیرد و عملا پس از چهار دهه در حاشیه و انزوا بودگی، جایگاه خود را در مرکز ثقل جریانات سیاسی و فکری و منازعات گفتمانی از منظر ظرفیت بسیج گری، الگو سازی و نمادپردازی، تحول خواهی و راهنمای عمل بودن باز می یابد و تا حدی می توان مدعی بود که در اولین سال های سده ی پانزدهم ه. ش گفتمان غالب در جامعه ایران را تشکیل داده است. واقعیتی که هیچگاه در برآوردهای نظام سیاسی پیش بینی نمی شد و ظرفیت های گفتمان سازی این جریان و اندیشه نه تنها از منظر نظام سیاسی، بلکه از منظر تحلیل گران و صاحبنظران سیاسی داخلی و خارجی مغفول مانده بود.

به عبارت دیگر؛ در رصد و برآورد تحلیل گران نظام جمهوری اسلامی هیچگاه بازگشت گفتمان ایرانگرایی بعد از سقوط نظام پهلوی پیش بینی نمی شد. تصور غالب مسئولین نظام این بود که شکست و سقوط نظام پادشاهی در بهمن 1357 به مثابه مرگ ابدی جریان ایران گرا در جغرافیای سیاسی کشور است. در بهترین حالت نظام احتمال تهدید و خطر از جانب نیروهای چپ و مذهبی را می داد ولی از جانب نیروهای ایرانگرا را نمی داد.

دیگر مختصات گفتمان ایرانشهری فرهنگی

"مساله ایران" کلید فهم اندیشه سید جواد طباطبایی است. گفتمان ایرانشهری طباطبایی به مثابه گفتمانی هویت محور و فراگیر با بازگشت به خویشتن ایرانی خویش آغاز می شود و در هم تنیده با دنیای مدرن پروبال می یابد و به ِخرد امروزین مجهز می شود. در این دستگاه فکری، خاص گرایی های قوم گرایانه و ناسیونالیسم در ذیل نظریه و گفتمان ایرانشهری فرهنگی رنگ می بازد.

پشتوانه دقیق و عمیق علمی- تاریخی و نظری اندیشه های طباطبایی باعث شده تا اضلاع و ابعاد دستگاه فکری طباطبایی جنبه شعاری، هیجانی و پوپولیستی نداشته باشد و مبتنی بر شعور و اندیشه ورزی عالمانه و دارای پشتوانه بومی و ریشه دار ایرانی باشد؛ لذا انسجام فکری و مدل آرمانی وی همخوانی کاملی با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله کشور دارد.

از جمله ویژگی های دیگر این گفتمان آینده نگری و آینده گرایی است که می تواند ایرانِ در بحران را از این مهلکه رهانیده و به ساحل امن برساند؛ از طرفی ظرفیت بازسازی و احیاء تمدنی را دارد. چشم انداز سازی از احیاء تمدنی به مدد مولفه ها و اندوخته های چند هزار ساله در سایه اندیشه های دکتر طباطبایی نه تنها امکانپذیر، بلکه حتمی است.

اگر چه این گفتمان گذشته تاریخی را مبنای تحلیل، درس آموزی و ایده پردازی قرار داده ولی در گذشته و تاریخ باقی نمانده و از مدرنیته و دستاوردهای آن فراری نشده است؛ بلکه مدرنیته را از لوازم دستگاه فکری ایرانشهری می داند.

 تقدم ایرانیت بر اسلامیت و قرار گرفتن وجه دینی و مذهبی در چارچوب هویت ملی از جمله مختصات پروژه ایرانشهری سید جواد طباطبایی است. در این نگرش اسلامیت جزیی از هویت ملی و تاریخی ایرانیان ارزیابی شده است که از قضا تقویت هویت ایرانی را بدنبال داشته است.

 توسعه گرایی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از دیگر ستون های پروژه ایرانشهری است که آینده ایران را در بستر آن شکوفا و پیشگام می بیند؛ مؤلفه ای که در میان اغلب جریانات اسلام گرا و رهبران فکری شان در سایه عدالت خواهی و ظلم ستیزی رنگ باخته و بعضا ظهور و بروز نداشته است.

حسن ختام

    کالبد شکافی جریان ایرانشهری، در کنار روند پژوهی فضای حاکم بر کشور و توالی بحران های موجود به همراه تحولات منطقه ای و جهانی نشان می دهد جریان ایرانشهری روند رشد یابنده شتابانی را در سال های گذشته طی کرده و در سال های آینده نیز طی می نماید. ضعف و ناتوانی جریان های مختلف سیاسی در مسأله یابی و کمک به برون رفت از بحران های موجود و در پاسخگوییِ به هنگام و کم هزینه مطالبات سیاسی- اجتماعی، غلبه جریان ایرانشهری و تبدیل آن به گفتمان مسلط را با ظرفیت بسیج گری سیاسی - اجتماعی و نمادسازی نشان می دهد. بخش قابل توجهی از این این روند یعنی؛ باز خیزش مجدد این جریان، زنگار زدایی و حرکت به سمت تبدیل شدن به گفتمان مسلط محصول تلاش های فکری، اندیشه ورزی و نظریه پردازی سید جواد طباطبایی است که در چند دهه اخیر از سوی استاد بصورت آرام آرام ولی پیش رونده تعمیق و گسترش یافته است .

منتشره در:

مجتبی مقصودی، "بازگشت پرقُدرتِ گفتمانِ ایرانشهری به سیاست"، سیاست نامه، سال هفتم، شماره 26، بهار 1402

  • مجتبی مقصودی
۲۱
تیر

سلسله یادداشت هایی در باره انتخابات جدید انجمن علوم سیاسی ایران(4)

اهمیت انتخابات امروز 

 

مجتبی مقصودی

از بنیانگذاران و عضو هیات مدیره ادوار مختلف انجمن علوم سیاسی ایران

http://drmaghsoudi.ir

 

مجمع عمومی و هشتمین دوره انتخابات هیأت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران امروز چهارشنبه 21 تیرماه 1402 برگزار خواهد شد. در سلسله یادداشت های یک هفته اخیر تلاش کردم با نگاهی از درون و نیز با رویکرد انتقادی، و به ویژه با انتقاد از خود، به عنوان عضو هیأت مدیره ادوار مختلف فعالیت های انجمن را مورد نقد و بررسی منصفانه قرار دهم تا تجربه ی پرهزینه این مسیر طی شده نقشه ی راهی برای هیأت مدیره بعدی انجمن باشد.

 "در ضرورت مشارکت انجمنی"،"اعضاء انجمن و موضوع حق عضویت" و نیز "نگاهی گذرا به ظرفیت های معطل مانده انجمن علوم سیاسی" سه یادداشتی بود که با رعایت ملاحظات اخلاقی و مبتنی بر اسناد و مستندات دست اول منتشر گردید، هرچند برخی دوستان با گرته برداری از ایده های اصلی آن نوشتار و در یادداشتی با قلمی تند، انجمن را نوازش کردند. البته امیدوارم بعد از نوشتار امروز بتوانم در یادداشت شماره 5 در "ضرورت تمهید پیوست اقتصادی" یافته های خودم را  برای ادامه فعالیت موفق تر انجمن ارائه نمایم.

در تنویر افکار مخاطبین شرکت کننده در انتخابات امروز طرح چند نکته را ضروری می بینم تا شاید در سایه طرح این نکات انتخاب همکاران شایسته تری محقق گردد.

اول: اخلاق انجمنی و حرفه ای: به اعتبار دو دهه کار نهادسازی، تأسیسی و انجمنی شهادت می دهم؛ هیات مدیره و روسای ادوار مختلف انجمن همکارانی اخلاق مدار با سلامت انجمنی و حرفه ای بوده اند که در چارچوب فعالیت انجمنی و اخلاق حرفه ای جز به اعتلای نام علوم سیاسی کشور و انجمن علوم سیاسی ایران نیندیشیدند. وارد هیچ زد و بندی نشدند و  در سایه اعتبار و سرمایه های اجتماعی و علمی انجمن، آورده ای برای خود دست و پا نکردند. روسای انجمن علوم سیاسی ایران از  دکتر قاسم افتخاری، مرحوم دکتر محمد علی شیرخانی، دکتر سید محمد کاظم سجادپور، دکترعبدالامیر نبوی تا دکتر کیومرث اشتریان از خوشنام ترین اساتید کشور بوده و به سهم خود به انجمن وزن و اعتبار بخشیده اند.

دوم: اجتناب از حزبی سازی فعالیت انجمنی : انجمن علوم سیاسی ایران به عنوان یک نهاد علمی، نه از کمیسیون ماده 10 احزاب وزارت کشور؛ بلکه با مجوز کمیسیون انجمن های علمی ایران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تأسیس شد؛ لذا نمی تواند در نقش احزاب سیاسی به کنش گری بپردازد به همین دلیل کنش گری سیاسی در زمره مسئولیت ها و مأموریت های هیچ انجمن علمی و حتی انجمن علوم سیاسی ایران که پسوند سیاسی را هم به عنوان پشتوانه خود دارد پذیرفتنی نیست. لذا ائتلاف سازی های تشکیلاتی-حزبی و طرح شعارها و وعده های انتخاباتی و انتشار پوستر در شب برگزاری مجمع و انتخابات در پیشینه فعالیت انجمن های علمی بی سابقه، خارج از عرف و روال معمول و تعجب برانگیز است و جا دارد در فرصت مناسب دلایل، زمینه ها، بسترها و خاستگاهای این حرکت تأمل و بررسی شود! لذا، مشخصا برای اجتناب از فعالیت تشکیلاتی- حزبی، آن هم بصورت یک محفل محدود و بسته، وجود تنوع دانشگاهی در ترکیب منتخبین هیأت مدیره یک اصل و رویه بوده و یکی از کارکردهای حضور نماینده وزارت علوم در فرایند برگزاری مجمع و انتخابات هیأت مدیره، نظارت بر نحوه اجرای این اصل و تایید بر صحت و سلامت برگزاری انتخابات از همه ی جهات و از این ناحیه است. ملاحظه ای که در همه ادوار هفتگانه انتخابات هیأت مدیره انجمن لحاظ شده است.

سوم: آنتاگونیستی سازی فضای موجود به مثابه خطایی راهبردی در مناسبات انجمنی: همواره افراط و تفریط آسیب زا بوده و انسان ها را از واقعیت ها دور ساخته و مانع از دیدن حقایق می شود؛ بلکه در دراز مدت هزینه های همزیستی و مصالحه را سنگین و به فاصله ها و شکاف ها دامن زده و گاه التیام ناپذیر می سازد. تبدیل صحنه انتخابات انجمنی به کارزارهای تبلیغاتی آنتاگونیستی و آن هم از نوع سلبی با وعده و وعیدهای پوپولیستی در انجمن ها بشدت کم سابقه بوده؛ نه تنها نوعی خودزنی تلقی می شود؛ بلکه این سوال را متبادر به ذهن می سازد که دوستان چه تصوری از قبول مسئولیت در هیات مدیره یک انجمن علمی دارند که چنین می تازند و وعده می دهند. به همین دلیل کار انجمنی به مثابه کاری داوطلبانه، بدون دریافت های مالی مستلزم روحیه، اخلاق، منش  و روش مدارا جویانه است نه پرخاشگرانه و کدورت برانگیز! بدین لحاظ؛ بنظر می رسد تنها اطلاعات نظری و کتابخانه ای از فعالیت مدنی- انجمنی برای عضویت در هیأت مدیره بزرگترین نهاد علوم سیاسی کشور کفایت ننماید؛ بلکه مستلزم ارائه مصادیقی از تجربه عینی و رئال از کار موفق داوطلبانه از سوی دوستان است تا توانمندی و استمرار روحیه داوطلبانه کاندیداها باورپذیر باشد.

چهارم: ضرورت حضور نسل های مختلف علوم سیاسی کشور در ترکیب هیات مدیره و ساختار علمی و اجرایی انجمن: اگر حضور و مشارکت اساتید و بزرگان معمر موجب وزن و اعتبار انجمن می شود و هویت بخش است؛ حضور نسل جوان تر نیز می تواند به فعالیت های انجمن گستردگی و شتاب بخشد. مشارکت متوازن و معنادار هر یک از نسل ها به عنوان مکمل یکدیگر در ترکیب هیأت مدیره، علاوه بر انتقال دانش و تجارب علمی و نیز بهره گیری از ظرفیت های ارتباطی هر یک از نسل ها، تحقق اهداف و ماموریت های انجمن را امکان پذیرتر می سازد؛ همچنان که حضور و مشارکت زنان نیز  می تواند ضمن تلطیف فضای کاری، انجمن را کاراتر و موفق  ترگرداند.

http://drmaghsoudi.ir

 

  • مجتبی مقصودی
۱۸
تیر

 

سلسله یادداشت هایی در باره انتخابات جدید انجمن علوم سیاسی ایران(3)

نگاهی گذرا به ظرفیت های معطل مانده انجمن علوم سیاسی

 

مجتبی مقصودی

از بنیانگذاران و عضو هیات مدیره ادوار مختلف انجمن علوم سیاسی ایران

http://drmaghsoudi.ir

 

در وضعیت سنجی گذرا از سرمایه های علمی و اجتماعی انجمن علوم سیاسی ایران که محصول دو دهه فعالیت همه جانبه،گسترده و مستمر دست اندرکاران و اعضاء انجمن و کنشگران علمی این عرصه  بوده؛ اگرچه به موارد زیادی می توان اشاره کرد ولی نباید فراموش کرد که بسیاری از این ظرفیت ها یا از کار باز ایستاده و غیرفعالند و یا نیمه فعال بوده و نیازمند برنامه ریزی، کنترل و نظارت، بازبینی ساختاری و تمهید مشوق ها از سوی هیأت مدیره بعدی است.  د ر این یادداشت تنها به چهار نمونه از ظرفیت های معطل مانده اشاره می شود:

  • نمونه اول: عضویت بیش از  800 نفر از اعضاء هیأت علمی، فارغ التحصیلان، دانشجویان تحصیلات تکمیلی از رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل و رشته های مرتبط در انجمن  و نیز پراکندگی جغرافیایی و فراگیری اعضاء در کل کشور و مشارکت اعضایی از دورافتاده ترین مناطق که بالقوه به انجمن ظرفیت عظیمی را بخشیده؛ ولی انجمن نتوانسته است به درستی از تخصص ها و مزیت نسبی اعضاء استفاده نماید و یا نیاز اعضاء را احصاء و متناسب با آن برنامه ریزی، تعامل و یا حتی کارت عضویت برای اعضاء صادر نماید؛ لذا بسیاری از اعضایی که در این سال ها مدارک خود را هم ارسال کرده اند، تکلیف خود را در خصوص عضویت در انجمن نمی دانند.

 

  • نمونه دوم: وجود 6 شعبه استانی در خراسان،کرمان،کرمانشاه، ایلام، همدان و کهگیلویه و بویر احمد اگرچه برای انجمن دستاوردی ارزشمند و قابل اعتناء محسوب می شود ولی بسیاری از آنها در یکی- دوساله ی اخیر چه بصورت رئال و چه بصورت مجازی حتی یک رویداد علمی تعریف نکرده اند. بجز شعبه مشهد به عنوان فعال ترین شعبه استانی که این شعبه نیز در یک سال اخیر دچار کاهش جدّی در فعالیت های علمی شده اند؛ هیچیک از شعبات استانی بعضا دارای برنامه سالانه نبوده و عملکرد سالانه ای را هم به هیأت مدیره انجمن علوم سیاسی در تهران ارائه نداده اند.

 

  • نمونه سوم: از میان حدود  10 کمیته علمی انجمن از جمله کمیته زنان، تنظیم گری، روانشناسی سیاسی، سیاست اجتماعی و معلولیت، پدیدار شناسی  و روش شناسی و ... که برخی از آنها فعالیت های محدودی را در قالب یکی- دو برنامه در طول سال دنبال می کنند؛ بسیاری از کمیته های انجمن عملا تعطیل اند؛ در عوض جای خالی کمیته هایی که سابقا در زمره کمیته های فعال انجمن بوده اند نظیر کمیته جامعه‌شناسی سیاسی، دانشجویی، اطلاع‌رسانی، اقتصاد سیاسی، روابط بین‌الملل، مطالعات منطقه‌ای، سیاست خارجی و روش‌شناسی بشدت احساس می شود.

 

  • نمونه چهارم: برگزاری 16 دوره همایش سالانه در موضوعات مبتلابه و مهم کشور، نظام بین الملل و منطقه ای اگر چه از جمله دستاوردهای مهم و بخشی از هویت انجمن محسوب می شود ولی هنوز انجمن از داشتن دبیرخانه دائمی در این ارتباط بی بهره است و دانش و تجربه اندوخته شده بصورت انباشتی به برگزارکنندگان همایش ها در سال های بعد منتقل نشده و عملا دانش و تجربه ی موجود نه تنها باعث ارتقاء سطح کمی و کیفی همایش ها نشده؛ بلکه هرسال دیرهنگام همایش سالانه برنامه ریزی می شود. عدم وجود نقشه راه در خصوص همایش های سالانه به گونه ای که حتی متن کامل مقالات تعدادی از همایش ها ی سال های اخیر اصولا منتشر نشده و در دسترس نویسندگان مقالات و مخاطبان قرار نگرفته است و انتشارکتاب مجموعه مقالات همایش ها به عنوان یکی از مهمترین محصولات این رویداد مهم به بوته تعویق و فراموشی بیفتد.

 

http://drmaghsoudi.ir

 

 

  • مجتبی مقصودی
۱۴
تیر

سلسله یادداشت هایی در باره

انتخابات جدید انجمن علوم سیاسی ایران

اعضاء انجمن و موضوع حق عضویت

(2)

مجتبی مقصودی

از بنیانگذاران و عضو هیات مدیره ادوار مختلف انجمن علوم سیاسی ایران

http://drmaghsoudi.ir

 

انجمن علوم سیاسی ایران در حال حاضر با بیش از 800 عضو پیوسته و صاحب رأی از ظرفیت و پتانسیل بسیار بالایی برای گسترش فعالیت های علمی و انجمنی برخوردار است. این 800 عضو اعم از استاد، دانشجو و دانش آموخته در اقصی نقاط کشور و در همه ی دپارتمان های علوم سیاسی کشور اعم از دانشگاه های دولتی، آزاد اسلامی و پیام نور و دوایر دولتی و غیر دولتی حضور دارند و می توانند شبکه گسترده ای از فعالین دانش سیاست کشور را شکل دهند و در صورت مشارکت فراگیر انجمنی اعضاء، این نهاد می تواند نقش موثری در اثر بخشی فعالیت های علمی -آموزشی و مرجعیت علمی انجمن ایفاء نمایند.

موضوع میزان حق عضویت و نحوه وصول آن نیز از جمله مشکلاتی است که همواره نه تنها دامن گیر انجمن علوم سیاسی؛ بلکه قریب به اتفاق انجمن های علمی کشور است. در حال حاضر حق عضویت برای اعضاء پیوسته 50 هزار تومان و برای اعضاء دانشجویی 35 هزار تومان می باشد که با توجه به تورم لجام گسیخته این حق عضویت رقم قابل اعتنایی نیست و در سبد هزینه های انجمن مبلغ ناچیزی تلقی می شود.  در عین حال پیش بینی حق عضویت متناسب با شرایط تورمی و وصول آن می تواند بخش کوچکی از نیازهای مالی انجمن را تأمین نماید؛ حال آنکه انجمن در وصول حق عضویت به دلیل مشکلات اجرایی و نازل بودن مبلغ آن هیچگاه بصورت جدّی پیگیر وصول آن نبوده است و اقدامات محدود انجام گرفته نیز تاکنون قرین موفقیت نبوده است.

از طرفی هرگونه افزایش حق عضویت مستلزم تصمیم گیری در مجمع عمومی انجمن است و هیأت مدیره انجمن بدون مجوز و مصوبه مجمع عمومی و تأیید کمیسیون انجمن های علمی کشور و اداره ثبت اسناد اجازه افزایش حق عضویت را ندارند. مشخصا تاکنون به واسطه فرایند بورکراتیک-حقوقی و ثبتی اقدامی در این خصوص از سوی انجمن انجام نپذیرفته است. بدیهی است بهترین راه برای تمهید حق عضویت متناسب با وضعیت تورمی و هزینه ها در کشور، واگذاری صلاحیت و اختیار تعیین مبلغ حق عضویت به هیأت مدیره انجمن از طریق جلب نظر مساعد اعضاء در مجمع عمومی است که می باید در آینده هدف گذاری و برنامه ریزی شود.

بر اساس اساسنامه اکثر انجمن ها و از جمله انجمن علوم سیاسی ایران، عضویت افراد مشروط به پرداخت حق عضویت سالانه است و عدم پرداخت حق عضویت سالانه، افراد را از شمول عضویت انجمن خارج می سازد. البته هیچیک از مسئولین انجمن در طول مسئولیت خود از این مکانیزم بهره نبرده و حتی در موارد معدودی که به هر دلیلی برخی اعضاء از پرداخت حق عضویت ناتوان و یا استنکاف وزیدند؛ علیرغم نیازهای مالی انجمن؛ دست اندرکاران مانعی برای ادامه مشارکت انجمنی اعضاء فراهم نکردند.

در ارتباط با حق عضویت، برخی انجمن های علمی از جمله انجمن جامعه شناسی ایران معمولا زمان برگزاری مجمع عمومی و انتخابات را فرصت خوبی برای وصول حق عضویت های سه ساله دانسته و مکانیزم های در این خصوص پیش بینی می نمایند که البته انجمن علوم سیاسی هیچگاه این رویکرد را انتخاب نکرده است.

http://drmaghsoudi.ir

  • مجتبی مقصودی
۱۰
تیر

سلسله یادداشت هایی در باره

انتخابات جدید انجمن علوم سیاسی ایران

"در ضرورت مشارکت انجمنی"

(1)

 

مجتبی مقصودی

از بنیانگذاران و عضو هیات مدیره ادوار مختلف انجمن علوم سیاسی ایران

 

دو دهه از فعالیت های انجمن علوم سیاسی ایران می گذرد. در طول این دو دهه انجمن دستاوردهای بزرگی داشته است. در کنار این دستاوردها؛ این نهاد با آسیب ها، تنگناها و مشکلاتی هم روبرو بوده است که شناسایی هریک و کاربست راهکارهای مناسب، واقع بینانه و امکانپذیر می تواند وضعیت و جایگاه انجمن را بهبود ببخشد.

به دلایلی که در زیر برخواهم شمرد تلاش خواهم کرد تا در سلسله یادداشت هایی تا زمان برگزاری مجمع عمومی انجمن علوم سیاسی ایران و برگزاری هشتمین دوره انتخابات هیأت مدیره که در چهارشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد به وضعیت کنونی، کمی و کاستی ها و آسیب ها و راهکارهای بهبود وضعیت انجمن بپردازم.

اول: به دلیل سابقه و قدمت مشارکت، حضور و آشنایی با زوایا و ابعاد مختلف انجمن از اولین روزهای تاسیس تاکنون؛

دوم: ضرورت برنامه ریزی عالمانه و تمهید نقشه راه برای ارتقاء وضعیت انجمن در قالب انتخاب هیأت مدیره جدیدی که در عین مقبولیت،کارایی بیشتری داشته و وقت بیشتری برای فعالیت داوطلبانه انجمنی صرف نموده تا انجمن در سال های آینده بتواند جایگاه مرجعیت و پیشتازی در حوزه علوم سیاسی کشور را همچون گذشته ایفاء نماید و مجددا در ردیف ده انجمن برتر حوزه علوم انسانی قرار گیرد.

سوم: بنده نیز به عنوان عضو هیأت مدیره دوره هفتم انجمن علوم سیاسی ایران مسئولیت خود را در کاهش فعالیت های انجمن و اُفت دو پله ای رتبه انجمن می پذیرم و به همین دلیل ضمن عذرخواهی؛ در این دوره کاندیدا نخواهم بود و صد البته امیدوارم اعضاء انجمن با انتخاب کاندیداهای اصلح و نظارت مداوم و مطالبه گری از مسئولین و دست اندرکاران انجمن بتوانند در سال های آینده انجمن را مجددا  به جایگاه از دست رفته خود برسانند.

چهارم: هرچند در انتخابات این دوره کاندیدا نخواهم بود ولی به عنوان یک عضو ساده تلاش خواهم کرد نقش موثری در انتخابات پیش رو ایفاء کنم تا در سایه مشارکت اعضاء، بهترین ها در کسوت هیأت مدیره جدید انتخاب گردند و این گونه نباشد که در خاتمه دوره نسبت به انتخاب خود احساس خُسران کنیم.

پنجم: کمک به افزایش مشارکت اعضاء در انتخابات بزرگترین نهاد علمی، غیر دولتی و مستقل علوم سیاسی کشور؛ چرا که مشارکت هر چه بیشتر در انتخابات پیش رو ضمن ایجاد شأنیت بیشتر و پشتوانه قوی تر برای هیأت مدیره جدید، مسئولیت سنگین نمایندگی منتخبین را به این همکاران گوشزد خواهد کرد و به علاوه در چارچوب مسئولیت نمایندگی اعضاء، هیأت مدیره و به ویژه رئیس انجمن وظیفه سنگینی را در راهبری انجمن برعهده دارد.

  • مجتبی مقصودی
۱۷
اسفند

 

گزارشی از مراسم

در سوگ سرو ایران: یادبود استاد سید جواد طباطبایی

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مراسم «در سوگ سرو ایران: یادبود استاد سید جواد طباطبایی» شب گذشته (سه شنبه 16 اسفند 1401) با حضور خانواده و جمع کثیری از صاحب نظران و اساتید علوم سیاسی، فلسفه، دانشجویان و علاقه مندان به وی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

 

علی اصغر قاسمی‌ مدیرعامل خانه اندیشمندان علوم انسانی با بیان اینکه طباطبایی برجسته ترین اندیشمندی بود که با ارائه فهم عمیقی از سنت راه خود را از دو گروه جدا کرد بیان کرد: نخست کسانی که نسبت به دنیای مدرن اصالت قایل بودند و از سنت دوری می‌کردند و دوم کسانی که به سنت اصالت می‌دادند و اعتباری برای دنیای مدرن قایل نبودند.

 

او با تاکید بر تمرکز طباطبایی بر مساله ایران افزود: توسعه و احیای ایران مساله اصلی او بود و چشم امید به احیای اندیشه ورزی داشت و می‌خواست با تکریم اندیشه ورزی برای تمدن ایرانی افق‌های جدیدی را روی ایران بگشاید.

 

مجتبی مقصودی نماینده انجمن علوم سیاسی ایران در ادامه این مراسم طی سخنانی گفت: در زمانه ای که به شدت نیازمند اندیشه‌های او برای ایران پر تلاطم هستیم آثار او می‌تواند برای ایران راهگشا باشد.

 

 

 

او با بیان اینکه طباطبایی در چند حوزه شناخته شده است گفت: نخست در حوزه نظریه پردازی دو نظریه زوال اندیشه سیاسی در ایران و ایده ایرانشهری دو نظریه کابردی و مهم برای ایران امروز هستند.

 

مقصودی ادامه داد: حوزه دوم هگل است. او از شارحان هگل است و این را در بسیاری از نوشته‌های او می‌تواند دید. حوزه سوم در موضوع آموزش است. او صاحب درسگفتارهای بسیاری است که می‌تواند برای ما راهگشا باشد.

 

به گفته این مدرس علوم سیاسی، یکی از ممیزه‌های اصلی او جنب و جوش علمی‌اش بود که او را بی بدیل می‌ساخت. همچنین صراحت در گفتارش باعث شده بود منتقدان و دشمنان زیادی داشته باشد.

 

مقصودی با بیان اینکه طباطبایی جریان ساز بود و در ایران ما اندیشمندی نداریم که له یا علیه او موضع نگرفته باشد، اندیشه‌های شریعتی و طباطبایی را با هم مقایسه کرد و گفت: اگر در دهه 50 شریعتی جریان ساز شد و رشد جریان اسلام سیاسی و بازگشت به خویشتن را مطرح کرد اما طباطبایی در دهه 90 با طرح نظریه ایران شهری فرهنگی کار شریعتی را در دهه 50 انجام داد و اندیشه ایرانشهری را بعد از چهار دهه از انزوا خارج کرد.

  • مجتبی مقصودی