دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵۳ مطلب با موضوع «نقد، نظر و بررسی» ثبت شده است

۲۳
مهر

"انجمن های علمی، انتخابات و مسئولیت مدنی ما"

یادداشتی از دکتر مجتبی مقصودی

 در آستانه برگزاری مجمع عمومی و انتخابات انجمن علوم سیاسی ایران

 

در آستانه برگزاری انتخابات هفتمین دوره هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران، انتشار یادداشت "انتخابات هیات مدیره انجمن علوم سیاسی ایران و هفت نکته ضروری" را بایستی به فال نیک گرفت.

این یادداشت کوتاه حاوی تاملات و نکاتی جدی است، چراکه ضمن توجه به جایگاه انجمن علوم سیاسی و انتخابات آن به عنوان یک نهاد علمی- مدنی با کارکردهای جدی و تاثیرگذار، دریچه جدیدی به مسیر آتی و محتمل انجمن می گشاید و جایگاه آن را به مثابه یک "تشکیلات آوانگارد" در مجموعه علوم سیاسی ارتقاء می دهد. این امر به نوبه خود ارزشمند تلقی می شود و در کلیت، محل تاکید جامعه علوم سیاسی ایران است. 

با توجه به تجربه فعالیت های علمی و مدنی، به خصوص در انجمن علوم سیاسی ایران، به نظر می رسد دیگر نیازی به تکرار اهمیت مواردی چون اجتناب از بی تفاوتی، شهامت، خلاقیت و مداومت در هرگونه فعالیت انجمنی نباشد؛ چرا که از لوازم و الزامات این گونه فعالیت ها چنین کارکردها و رویکردهایی است که به صورت داوطلبانه و بی چشمداشت محقق می شود و طرح روزشمار "نذر مدنی" می تواند محل تظاهر گردد. با این همه، تاکید بر یک مطلب کلیدی در یادداشت مذکور و بسط و تکمیل آن ضروری است و می تواند پرتوی بر مسیر آینده انجمن بیفکند.

شاید نکته بنیادی در هرگونه فعالیت های علمی مدنی و مستقلانه آن است که  فعالیت مدنی با فعالیت حزبی تفاوت دارد و نباید اشتباه گرفته شود. مسئولیت، ماموریت و گستره اختیارات انجمن های علمی بر اساس اساسنامه تیپ انجمن ها که به تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رسیده، در این زمینه مشخص و مرور آن مناسب است. به همین دلیل است که "تنوع و  تکثر" در ترکیب اعضای هیات مدیره انجمن ها همواره مورد پذیرش و اصرار جامعه علمی کشور بوده و حتی الامکان از دسته بندی ها، باند بازی ها، تقلیل گرایی ها و کارهای لیستی اجتناب شده است.

 البته از بدو تاسیس انجمن علوم سیاسی ایران در سال ۱۳۸۲ کم وبیش تلاش هایی برای کسب جایگاهی ویژه در این نهاد انجام شده که به دلیل مشارکت همه علاقمندان، با این روند آسیب زا مقابله شده است؛ روندی که در صورت کامیابی، این جمع علمی را به یک ساختار متصلب حزبی فرو می کاهد و تکثر گرایش ها و تنوع دیدگاه ها را سرکوب می کند.

بدیهی است که باید برای فعال کردن انجمن اندیشید و راه های مناسبی برای آن یافت که می تواند از رهگذر تعهد به "میثاق ها و مسئولیت حرفه ای" و "وفای به عهد" در قالب شفاهی، کتبی و عملی در کنار "نظارت مستمر" و مطالبه اعضاء و بازرس محقق شود. باز از همین منظر "تقویت جایگاه نهاد بازرسی انجمن" مناسب می نماید.

چه این راه را بپذیریم و چه راه های دیگری را برای ارتقای کمیت و کیفیت فعالیت های این انجمن و حفظ انسجام هیات مدیره پیشنهاد کنیم، باید بپذیریم این نهاد با همین ترکیب متنوع و متکثر اعضای هیات مدیره تاکنون گام های بلندی برداشته و هیات مدیره ۶ دوره انجمن با ساختاری کاملا دموکراتیک از خلال انتخابات سالم؛ کم و بیش توانسته است جامعه علوم سیاسی را نمایندگی کنند. 

 حال باید پرسید که با رویکردی حزب گونه یا لیستی شدن انتخابات، آیا هیئت مدیره نماینده تکثر و تنوع موجود در جامعه علوم سیاسی کشور خواهد بود و آیا این امر (لیستی شدن انتخابات در یک انجمن) با سلامت انتخابات انجمنی علمی همخوانی دارد؟

همچنین اگر انتخابات لیستی باشد، آن وقت پرسش از "سرلیستی" و احتمال دخالت "ساختارها و تشکیلات بیرونی" نیز پیش می آید.یکی دیگر از آفات چنین رویکردی، به نظر می رسد، "شعارزدگی و اتخاذ رویکرد پوپولیستی" خواهد بود که به نوبه خود در زمره آسیب های احتمالی چنین نگرشی می تواند گردد. منطقا از جامعه علمی انتظار می رود از شعار زدگی بپرهیزد و به جای تلاش برای جذب آرای خاموش و نیروهایی که در حاشیه قرار دارند به شایسته سالاری، کسب تعهد عملی  و وقت گذاری و اخلاق حرفه ای توجه بیشتری بنماید.

تنها رای دهندگان صلاحیت تعیین افراد به عنوان هیات مدیره را دارند و می توانند تعیین کنند که این هیات جای چه کسانی است.نهایتا بایستی عرض کنم جملات فوق مانند یادداشت مذکور "با اشتیاق و دلسوزی برای اطلاع انتخاب کنندگان و نامزدهای این دوره" نوشته شده است و امیدوارم با مشارکت گسترده و آگاهانه همکاران و علاقمندان شاهد مرحله دیگری از تکامل انجمن و افزایش توان تاثیرگذاری آن باشیم.

شکی نیست که حفظ و ارتقای بنای عظیم انجمن علوم سیایی ایران که خشت خشت آن به سختی بر روی هم گذاشته شده و امروز میراث دار آن به مثابه یک نهاد علمی، مدنی، دموکراتیک و مستقل هستیم، یک مسئولیت فردی، اخلاقی و حرفه ای است.

 

 

  • مجتبی مقصودی
۰۴
مهر

سخنرانی دکتر مجتبی مقصودی

"گفتمان صلح در حاشیه؛ روایتی از مصلحت اندیشی ها، روزمرگی ها و فراموشی ها"  

دوم مهر ماه خانه اندیشمندان علوم انسانی  

 

سه نکته مقدماتی: این سه نکته عبارتند از:

اول؛ محدوده و رویکرد پژوهش معطوف به ایران و  بیشتر از منظر جامعه شناسی سیاسی است.

دوم؛ در راستای طرح مسئله و بررسی موضوع تنها به طرح محدودی از گزاره های بسنده می کنم و طرح کاملتر و دقیق تر موضوع نیازمند جلسات متعدد و پژوهش های گسترده تری است که همخوانی و فرصت چندانی برای طرح و بررسی در یک نشست محدود نیست

و سوم؛ تاکید بر صلح در مفهوم کلاسیک و سنتی در این سخنرانی است.

برای مشاهده ادامه مطلب برروی گزینه " ادامه مطلب " کلیک کنید.

  • مجتبی مقصودی
۲۳
شهریور

انجمن علمی مطالعات صلح ایران و مجمع فلاسفه ایران برگزار می کنند

 

فلسفه میان فرهنگی و آموزه های آن برای آموزش صلح

 

سخنران

دکتر حسن اسدی، مدرس دانشگاه فرهنگیان شیراز

زمان: دوشنبه 25 شهریور 1398، ساعت 16 الی 18

مکان: مجمع فلاسفه ایران

  • مجتبی مقصودی
۲۰
مرداد

مشارکت سیاسی زنان در چمبره  سیاست «یک گام به پیش، دو گام به پس»

تهران- ایرنا-

«مجتبی مقصودی» دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد بر این نظر است که به دلیل عدم همراهی بخشی از ساختار قدرت، مطالبه گری زنان در مسیر افزایش مشارکت سیاسی طی سال های گذشته با افت و خیز دایمی مواجه بوده تا جایی که می توان مشارکت سیاسی زنان را تابعی از سیاست «یک گام به پیش، 2 گام به پس» دانست.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، زنان با اینکه نیمی از جامعه هشتاد میلیونی کشورمان را تشکیل می دهند، ولی در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی حضوری بسیار کمرنگ دارند. این مساله، ایران را در زمره ضعیف ترین کشورها به لحاظ شکاف جنسیتی در حوزه سیاسی و اقتصادی قرار داده است.

بر اساس گزارش مشترک اتحادیه بین پارلمانی و کمیته زنان سازمان ملل در سال 2017، ایران (با احتساب شمار 17 نماینده در مجلس) از نظر تصدی زنان در پارلمان در میان 193 کشور دنیا، در رتبه صد و هفتاد و هفتم قرار دارد. در این گزارش، از نظر حضور زنان در دستگاه اجرایی هم رتبه صد و سی نهم به کشورمان تعلق گرفته است.

امروز زنان به رغم تلاش های 40 ساله و افزایش توانمندی ها، سهم بسیار اندکی از سطوح مدیریت کلان کشور را در اختیار دارند. این گروه توانمند عملا از ورود به بسیاری از حوزه های سیاسی و قضایی محروم شده اند. 

نهادهای کلان قدرت از جمله شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و ... در انحصار مردان است. بخشی از ساختار قدرت در مقابل ورود زنان به سطوح خردتر عرصه سیاست ورزی هم از خود مقاومت نشان می دهد. در نتیجه این محذورات، امروز زنان تنها 5.9 درصد از کرسی های مجلس را در اختیار دارند. بر این مبنا تبعیض جنسیتی در عرصه سیاسی در کشورمان بسیار گسترده ارزیابی می شود.

  • مجتبی مقصودی
۲۷
تیر

چشم انداز موج و نسل چهارم مطالبات و مطالعات زنان

از منظر بررسی کتاب " زﻧﺎن و مشارکت سیاسی" رویکردی درون متنی

 مقدمه

در آستانه 14 مرداد و سالگرد صدور فرمان مشروطیت در سال 1285 توسط مظفرالدین شاه قرار داریم. علیرغم گذشت 113 سال از پیروزی مشروطه خواهان و استقرار و تثبیت نظام پارلمانی در ایران، موضوع چند و چون مشارکت زنان در نظام سیاسی و از جمله نظام تقنینیه کشور از مسائل جدی توسعه و از جمله چالش های مهم تعمیق توسعه سیاسی و مردم سالاری در ایران محسوب می شود که نیازمند تدبیرهای دگرباره ای است تا تنها محصور در نظام پارلمانی بعضا تک جنسیتی نباشیم.

   در حالی که برخی از کشورها دیرتر و با فاصله زمانی قابل توجهی از ایران از سازوکار پارلمانی برای اداره جامعه و در بدنه ساختار سیاسی بهره جسته اند؛ ولی در ارتباط با حضور زنان پیشرفت های بیشتری داشته اند. بررسی وضعیت مشارکت سیاسی کمی زنان در نظام های پارلمانی کشورهای همسایه از افغانستان و عراق تا ترکیه و ترکمنستان و تاجیکستان موید این ادعا است که فرایند نقش دهی به زنان در مجلس در ایران چنان که باید و شاید پیشرفتی نداشته است.   با در نظر گرفتن چنین واقعیت تلخ و گزنده ای، کتاب " زﻧﺎن و مشارکت سیاسی" اثر دکتر سیمین حاجی پور تلاش دارد ضمن "بازشناسی روشمند و متدولوژیک موضوع از بستر جامعه شناسی سیاسی تاریخی و با بهره گیری از تجربیات جهانی" به چند و چون حضور زنان درحیات نسبتا طولانی پارلمان در ایران پرداخته و با بهره جستن از آمار و ارقام اثبات نماید که این حضور کمرنگ از جمله آسیب های نظام پارلمانی در ایران محسوب می شود که پیامدهای نامیمونی در حوزه وظایف پارلمانی نمایندگان مجلس خواهد داشت.

 مسئولیت های نظام پارلمانی و چالش عدالت جنسیتی  اگر وظایف مجلس و مسئولیت های نمایندگان برخاسته از آراء مردم را در سه عنصر "قانونگذاری"، "نظارت" و "نمایندگی" معطوف بدانیم؛ تا موقعی که زنان سهم و جایگاه عادلانه و منصفانه ای از کرسی های مجلس را بخود اختصاص ندهند و تا هنگامی که پارلمان بعضا در قامتی مردانه ظاهر شود تردیدهای جدی و تشکیک های پرمناقشه ای در هر یک از مسئولیت ها و ماموریت های سه گانه ی پارلمان در ایران می توان ابراز داشت که جز به سرانگشتان تدبیر همه نیروهای اجتماعی در عرصه سیاست ورزی ایرانی نمی توان به این روند خاتمه بخشید.  

سنت پارلمانی در ایران علیرغم تجربه گرانسنگ خود نتوانسته است به چالش عدالت جنسیتی تن داده و سهمی متناسب برای زنان پیش بینی نماید و از این منظر قطعا منتقدین حق دارند اگر در نهادی که خود ناتوان از برقراری عدالت توزیعی – جنسیتی از کرسی های پارلمانی است، نسبت به عملکردها و مسئولیت های سه گانه این نهاد تشکیک نمایند.

وضعیت سنجی و روند پژوهی مشارکت پارلمانی زنان  کتاب " زﻧﺎن و مشارکت سیاسی " با "وضعیت سنجی و روند پژوهی مشارکت پارلمانی زنان"، به انواع سه گانه ی نظام های پارلمانی اعم از اکثریتی، تناسبی و ترکیبی پرداخته نظام سهمیه بندی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.  

بهره گیری از مطالعات نظری و از جمله جدیدترین و جدی ترین مباحث و مطالعات نظری در ارتباط با مشارکت زنان نظیر ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺗﻮده ﺣﯿﺎﺗﯽ، ﻧﻈﺮﯾﻪ 30 درصد، نظریه سقف های شیشه ای، نظریه های فمینیسم و به ویژه ارائه نظریه سیاست حضور موجب شده است که نویسنده بتواند مدل نظری- تحلیلی مبتنی بر آموزه های اسلامی – ایرانی، متناسب با جامعه ایران را برای کمک به حل و فصل چالش های ناشی از مشارکت پارلمانی زنان ارائه نماید و ضمن پیوند وثیق و روزآمد با ادبیات جهانی مطالعات زنان، از ظرفیت های بومی استفاده و غفلت ننماید.

 آسیب شناسی مشارکت پارلمانی زنان "بررسی آسیب شناسانه مشارکت زنان در مجلس" بصورت چند وجهی، درون زا و برون زا یکی از مهمترین مباحث کتاب"واﮐﺎوی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺣﻀﻮر زﻧﺎن در ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻮرای اﺳﻼﻣﯽ" است که به صورت پیمایشی و کیفی به موانع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ساختاری و روانشناختی مشارکت سیاسی- پارلمانی زنان پرداخته است.

   در این بررسی آسیب شناسانه؛ فرهنگ سیاسی، مدل مردانه سیاست ورزی ایرانی، تصور کثیف بودن عرصه  سیاست و ضرورت اجتناب از آلوده شدن زنان به این حوزه، تنگ نظری های سیاسی، عدم مشارکت لازم احزاب به نقش دهی به زنان در ساختار حزبی و در فرایند مبارزات انتخاباتی، تاثیر نظام انتخاباتی، هزینه های سنگین مالی ورود به فعالیت انتخاباتی، مسئولیت های چندگانه زنانه فراتر از مردان، عدم همکاری لازم از سوی نهادهای حوزه زنان، عدم خودباوری و ده ها مورد برخی از موانعی است که در بخش چهارم کتاب بدان پرداخته شده است.

 نقش احزاب در مشارکت پارلمانی زنان   تمهید سیاست حضور زنان، به مثابه شاه کلید مشارکت واقعی، رئال و از نزدیک و بلاواسطه کرسی نمایندگی توسط زنان اگرچه مورد تاکید این کتاب است؛ ولی استقرار این رویه و روند را تنها بر دوش دولت و نهاد قدرت در کشور و برگزارکنندگان انتخابات ندیده، بلکه عزم جدی دیگر کنشگران به ویژه نقش احزاب سیاسی، سازمان های زنان و استرتژیست ها و نهادهای مدنی در انتخاب، معرفی و حمایت از کاندیداهای زن در صدر لیست های انتخاباتی، نه از باب تزیین آن لیست ها را در این عرصه ذیمدخل می داند و به صورت عملی تغییر در نگرش های فرهنگی جامعه به ویژه زنان، توسعه سیاستگذاری ها و تغییرات نهادی از طریق اصلاح نظام انتخاباتی و سهمیه بندی جنسیتی را پیشنهاد می نماید.

این کتاب بیش از پیش مسئولیت احزاب سیاسی، به ویژه احزابی که مدعی تحول خواهی و نقش دهی به زنان هستند را در متعادل سازی ترکیب جنسیتی لیست های انتخاباتی را گوشزد می نماید و بدین لحاظ مدعی است تا موقعی که ترکیب لیست های انتخاباتی با حضور بیشتر زنان متعادل تر و متوازن تر نگردد؛ شعارهای دموکراتیک بودن این احزاب نیز محل تامل جدی است.   طراحی الگوهای نظری و مدل های پژوهش متناسب با نیازهای جامعه و نظام پارلمانی ایران، تهیه و تنظیم حدود 20 نمودار و 50 جدول باکارکرد خلاصه – ساده سازی و فهمانمایی، ساماندهی بخش ها، فصول ،گفتارها، تیترها و سوتیترهای جذاب، بخشی از تلاش های نویسنده کتاب در ارائه و طراحی نوآورانه، جذاب و خلاقانه ی کتاب ارزیابی می شود که کتاب را به "دایره المعارف مشارکت سیاسی زنان در ایران" تبدیل کرده است.  

اگر بپذیریم حوزه مطالعات زنان، موضوعی بین رشته ای و فرا رشته است کتاب پیش رو با بهره گیری از رهیافت بین رشته ای توانسته است بنیان های نسل سوم مطالعات زنان را توسعه بخشیده و مبانی و مبادی آنرا عمق داده و بستر ساز شروع نسل چهارم مطالعات زنان در ایران باشد و موج جدید مطالعات زنان را در حوزه های خاص و تخصصی نظیر پارلمان را رقم زند.

نسل و موج چهارم تولید ادبیات در حوزه مطالعات زنان  نسل و موج چهارم تولید ادبیات در حوزه مطالعات زنان در ایران و بطور مشخص کتاب پیش رو با "گذار از حاشیه به متن"، "گذار از مباحث نظری و آرمانی به طرح مباحث واقعی و رئال، عملیاتی، امکان پذیر و دستیافتنی"، "گذار از جنسیت گرایی افراطی و ستیزه جویانه به مطالعات همدلانه و همکارانه با کنشگران سیاسی مرد"  و "گذار از دولت محوری به چندجانبه گرایی" توانسته است سهم سازنده ای در وضعیت سنجی و چشم انداز سازی مطالبات و مطالعات زنان در ایران ایفاء نماید.

با توجه به چنین ویژگی های شاخصی ضمن تبریک به خانم دکتر حاجی پور به عنوان نویسنده ی اثر، و نیز به همه دست اندرکاران و علاقمندان حوزه مطالعات زنان؛ خلق این اثر علمی- پژوهشی را به فال نیک  می گیریم و  مطالعه آن را به همه ی مخاطبان و خوانندگان، به ویژه جامعه سیاسی، فعالان حوزه زنان و دست اندرکاران سیاست گذاری و قانونگذاری کشور پیشنهاد می نماییم.

 

    دکتر مجتبی مقصودی

رئیس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

26 تیر1398

  • مجتبی مقصودی
۱۶
آذر

نخبگان ملی و استانی و مسئله ای به نام توسعه پایدار در استان کرمانشاه 

 

مجتبی مقصودی

دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی

و  رئیس هیئت مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران

 

چکیده:

این مقاله تلاش دارد ضمن تشریح و طرح چیستی توسعه پایدار، مبانی و بایسته های اولیه و مورد اجماع برای توسعه پایدار در استان کرمانشاه را با ابتناء بر مطالعات نظری و تاریخی، از دریچه فهم نخبگان ملی و استانی به مقوله توسعه پایدار مورد شناسایی و طرح و بحث قرار دهد.  

با استناد به مطالعات تطبیقی این پژوهش مدعی است که توسعه پایدار، فراگیر و پویا مبتنی بر دو دسته الزامات و بایسته های راهبردی است. دسته اول ناظر بر وجود بایسته ها و الزاماتی است که در همه ی کشورها و مناطق جهان؛ از بورکینافاسو تا مالی، چاد، عراق و افغانستان مشترک است و کم و بیش شامل حکمرانی خوب، باورمندی به توسعه با هدف بهبود و ایجاد رفاه مادی، اجتماعی ومعنوی، وجود نخبگان توسعه گرا، قانون گرایی، اولویت بندی و اجماع در موضوع توسعه و اهداف توسعه ای، باور و التزام عملی شایسته سالاری، گذار از طایفه گرایی، وجود نظام تصمیم گیری  سیاسی خردگرا و هماهنگی در نظام تصمیم گرایی، ثبات سیاسی و امنیت قانونمدار و وجود سرمایه می باشد. اصولا فقدان این مبانی و اصول اولیه بحث در موضوع توسعه و به ویژه توسعه پایدار را بلاموضوع می سازد و بنظر می رسد در حال حاضر، موضوع توسعه پایدار در استان کرمانشاه همچون دیگر مناطق و استان های کشور در همین خانه از پازل توسعه پایدار، درجا زده و پای در گل باقی مانده است و تا در این قسمت چاره اندیشی نشود، تحقق توسعه پایدار در حد حرف و شعار باقی خواهد ماند.

دسته دوم الزامات و بایسته های منطقه ای و بومی است که در قالب آمایش سرزمینی به بهترین وجهی توانمندی توسعه پایدار، متوازن را نشان می دهد و در صورت اجرای واقعی، فرایند توسعه پایدار را برگشت ناپذیر می سازد. این مقاله در ادامه اضافه می نماید؛ این استان به لحاظ تاریخی، فرهنگی، تمدنی، هویتی، گردشگری، ژئوپولیتیک، نیروی انسانی، طبیعی، اقلیمی، معدنی از ظرفیت های گسترده و متنوع توسعه ای برخوردار است و کاربست بجای این ظرفیت ها، مشکل توسعه ای و توسعه پایدار را کاهش خواهد داد. حال آنکه به زعم نویسنده این مقاله، مشکل توسعه پایدار استان کرمانشاه نه متاثر از سطح منطقه ای و محلی؛ بلکه متاثر ملاحظاتی است که ریشه در سطح ملی دارد و به بنیان فکری و توسعه ای و رویکردی تصمیم گیران و سیاستگذاران سطح کلان کشور برمی گردد. لذا از این منظر، تا برای آن چاره اندیشی نشود توسعه پایداری نه در استان کرمانشاه؛ بلکه در هیچ جای ایران تحقق نخواهد یافت و در روندی زیگزاگی، بیم و امیدهای محدودی را رقم خواهد زد ولی در دراز مدت گره های اساسی توسعه پایدار را رفع نخواهد کرد.

مشخصا؛ آنچه مانع از توسعه پایدار و فراگیر و درخور شده است. فقدان چشم انداز و فهم مشترک و اجماعی در میان نخبگان ملی از چیستی، اهداف و اولویت های توسعه ای و در نتیجه تسری آن به سطوح نخبگان استانی و محلی شده است. به عبارت دیگر نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری کشور در سطوح ملی و استانی اصولا دغدغه های دیگری غیر از توسعه و توسعه پایدار را داشته و در چنبره اهداف، اولویت ها و روزمرگی های اداره حوزه مدیریتی خویش باقی مانده اند و در بهترین حالت مسئله توسعه پایدار و متوازن به مثابه ای اصطلاحی شیک، چشم نواز و پوپولیستی بیش از کسب جایگاه واقعی در فرایند سیاستگذاری و تصمیم گیری بیشتر لقلقه ی زبانی گردیده است.

واژگان کلیدی: توسعه پایدار، استان کرمانشاه، نخبگان ملی، نخبگان استانی.

  • مجتبی مقصودی
۱۵
اسفند

گزارش نشست

«زنان و صلح؛ بررسی پیشران‌های قانونی»

 

 

به همت کارگروه زنان انجمن علمی مطالعات صلح ایران و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو با حضور دکتر رضا اسلامی،  دکتر مجتبی مقصودی، دکتر مریم افشاری، دکتر فاطمه احمدی و دکتر حسن فدایی در تاریخ ۱۴ اسفند 1396 در سالن سلام دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.

این نشست در قالبی متفاوت، به صورت مخاطب محور و با تاکید بر پرسش و پاسخ و دیالوگ برنامه ریزی و مدیریت گردید. هر یک از سخنرانان در جلسه ابتدائا بحثی مقدماتی راجع به موضوع ارائه داشته و در ادامه پاسخگوی سوالات مخاطبین بودند. در ابتدای این نشست دکتر مریم افشاری از کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو، ضمن تبریک روز جهانی زن با طرح بحثی از کنوانسیون‌های بین‌المللی حقوق زن، به مغایرت برخی از قوانین داخلی با آنها و با حقوق بشر پرداخت و قوانین حقوق بشری را در راستای احقاق حقوق زنان و صلح برشمرد.

در ادامه دکتر رضا اسلامی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با طرح انتقاداتی از سیستم حقوقی ایران، این سیستم را در حوزه زنان ناقص، ناکامل و جهت دار ارزیابی کرد. به نظر این صاحبنظر حقوق بشر، در سیستم حقوقی ایران، زنان به عنوان یک واحد کامل و فرد مستقل انسانی در نظر ‌گرفته نمی شوند تا جایی که در بسیاری از حوزه‌ها، کسب این حقوق منوط به رضایت و حضور دیگری اعم از پدر و همسر می‌باشد.

این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: قوانین موجود در ایران در بسیاری مواردازعرف جامعه ما به شدت عقب تر هست  و اینکه چگونه قانون و عرف به هم نزدیک شوند کاری است که یاری حوزه‌های مختلف از جمله روشنفکران دینی را می‌طلبد. دکتراسلامی در ادامه مثالی در باب طلاق توافقی و چگونگی ساقط شدن حقوق زنان در این امر بیان داشت. از نظر وی طلاق توافقی مظهر خشونت علیه زنان است چرا که خود زن از حق محدود و اندکی که قانون برای او در نظر گرفته می‌گذرد تا از نوعی زندگی نامناسب رهایی یابد. ایشان یکی از مؤثزترین راهکارها در حوزه زنان را، ایجاد شبکه‌ها و نهادهایی دانست که توانمندسازی زنان را در دستور کار خود قرار دهند؛ نتیجه این امر، افزایش مطالبه‌گری است که در نهایت توجه همگان به آن جلب می‌شود.

دکتر فاطمه احمدی از دیگر سخنرانان حاضر در نشست، بیان داشت: در جوامعی که تنوع فرهنگی و قومیتی وجود دارد، موضوع زنان از مباحث چالش‌برانگیز آن جوامع بوده است. او در ادامه بحث تابعیت فرزندان متولد از مادر ایرانی و پدر خارجی را مطرح ساخت و انتقاداتی به قوانین مبهم و نارسا در این حوزه وارد کرد. او همچنین شرحی از فعالیت‌های صورت گرفته در این مورد را بیان داشت.مدیر آموزش کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو،

حسن فدایی دیگر سخنران این نشست، سه چالش اساسی را که زنان در بحث صلح با آن روبرو هستند مطرح ساخت. اولین چالش، عدم باورمندی به حقوق مساوی که برخواسته از نگاه مردسالارانه در تدوین قوانین ایران است. دومین چالش، تبعیض جنسیتی و سومین چالش، برخورد دوگانه حاکمیت و حکومت در گزینش زنان است.

در انتها دکتر مجتبی مقصودی رئیس هیات مدیره انجمن علمی مطالعات صلح ایران، در ارتباط با زنان و صلح، بدوا ضمن ارایه تعریفی از صلح؛ به سطح‌بندی و نسبت یابی زنان و صلح در سطوح فردی، خانواده، اجتماعی، ملی و فرا ملی و بین المللی  پرداخت. او مهمترین مانع در راستای صلح و استیفای حقوق زنان را فراتر از ایدئولوژی و موارد اعلامی، متاثر ازعنصر منافع و منابع کمیاب دانست؛ چرا که در چارچوب فرهنگ مردسالار، منابع کمیابی چون ثروت، قدرت، حیثیت بالسویه امکان توزیع و تقسیم ندارد. این استاد دانشگاه در ادامه، ضمن برشمردن برخی بازدارنده های حقوقی و قانونی؛ بایسته‌ها و راهکارهایی در این باب ارائه دادند. از جمله راهکارهای مطرح شده، کمپن‌سازی، شبکه‌سازی، نهادسازی های نوین بود.

نشست با اهداء لوح تقدیر و هدایایی به سخنرانان نشست پایان یافت.

کارگروه زنان و صلح

  • مجتبی مقصودی
۰۹
اسفند

کارگروه زنان و صلح انجمن علمی و مطالعات صلح و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو برگزار می نمایند:

 

                                                                          گفتگو و هم اندیشی نشست اول:             

   زنان و صلح؛ پیشران های قانونی

 

سخنرانان

دکتر مریم افشاری

دکتر رضا اسلامی

دکتر حسن فدایی

دکتر فاطمه احمدی

 

زمان برگزاری: دوشنبه 14 اسفند 1396

مکان برگزاری: اوین، درب جنوبی دانشگاه شهید بهشتی، تالار سلام، کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو

ساعت 15 تا 17

  • مجتبی مقصودی
۱۵
آذر

گزارشی از نشست علمی

زنان و صلح پایدار چگونگی نقش آفرینی زنان در پروسه صلح سازی و آموزش صلح پایدار

کارگروه زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران

دکتر مریم جلالی/ دکتر رضا اسلامی / دکتر علی ملک پور

 

نشست علمی "زنان و صلح پایدار" به همت کارگروه زنان و صلح انجمن علمی مطالعات صلح ایران و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو عصر دوشنبه 31 آذر 3131 در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این نشست، دکتر رضا اسلامی استاد حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی، دکتر مریم جلالی مدیر پردیس سینمایی ملت و دکتر علی ملک پور استاد دانشگاه به ارایه دیدگاه های خوددر رابطه با این موضوع پرداختند .

در ابتدای این نشست، دکتر اسلامی طی سخنانی گفت: صلح محور اصلی تمام مباحث حقوق بین الملل، حقوق بشر و حقوق عمومی است.نهایت حقوق بشر این است که انسان با خود، جامعه و حکومت در صلح باشد. صلح باید ساخته شود و تلاش خاصی برای این موضوع لازم است. بنابراین، اغراق نیست اگر صلح را محور تمام مطالعات علوم انسانی و هدف غایی حقوق بشر بدانیم .نمی شود از صلح بدون حضور زنان صحبت کرد او با اشاره به این که موضوع زنان سمبل تحقق حقوق بشر در جوامع است عنوان داشت: وقتی از برابری جنسیتی و مشارکت زنان  در عرصه عمومی کشور صحبت می کنیم از حقوق یک گروه مثل سایر گروه ها صحبت نکرده ایم. صحبت از حقوق زنان، یک درجه متعالی از تحقق حقوق بشر است و حقوق این گروه نمادی برای حقوق همه گروه هاست. برابری به عنوان مهم ترین اصل حقوق بشر هم به معنای منع تبعیض و هم به معنای در اختیار بودن فرصت های برابر در عمل است. دو موضوع زنان و صلح درواقع یک موضوع هستند و نمی شود از صلح بدون حضور زنان صحبت کرد .

چگونگی نقش آفرینی زنان در پروسه صلح سازی و آموزش صلح

استاد دانشگاه شهید بهشتی در رابطه با چگونگی نقش آفرینی زنان در پروسه صلح سازی و آموزش صلح بیان داشت: نقش زنان در تربیت کودکان بر مبنای عشق و محبت است که این احساس عشق و محبت از مبانی صلح است. از سوی دیگر، حضور زنان در جامعه تنوع ایجاد می کند و آن ها با خود نگرش ها و مهارت های جدیدی را به همراه می آورند. زنان هم در تغییر نگرش ما مؤثر هستند هم دانش لازم را از زاویه دید خودشان در اختیار ما می گذارند. علاوه بر این، حضور زنان به همزیستی مسالمت آمیز و درک متقابل کمک می کند که این ها هم از مبانی صلح است. ما باید با احترام به تفاوت ها و پذیرش آن ها همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم. حق بر متفاوت بودن یکی دیگر از حقوق بشری است که زنان در این عرصه هم می توانند کمک کنند .اسلامی افزود: اخلاق، تعالی و تقویت سجایای اخلاقی از دیگر نتایج حضور مؤثر زنان در جامعه است زیرا آن ها هارمونی اجتماعی را شکل می دهند و نقشی راهبردی در جامعه ایفا می کنند. بدون حضور زنان صحبت از صلح و آموزش آن بی معنی است. نقش زنان در تربیت نسل جدید هم بسیار تأثیرگذار است. ما نمی توانیم برای تربیت نسل جدید تنها به مدارس تکیه کنیم زیرا مدارس مهارت های لازم برای زندگی را به دانش آموزان یاد نمی دهند. در حال حاضر، نمی توان توقع داشت مدارس به آموزش صلح بپردازند مگر این که نگرش صحیحی نسبت به صلح به وجود بیاید و کتب درسی و برنامه های آموزشی از خشونت، تبعیض و بیانات نفرت زا دور باشد. زنان اگر در اداره مدارس و تهیه و تدوین کتب درسی وارد شوند می توانند در رفع خشونت و تبعیض نقش مؤثری داشته باشند .زنان باید دیده و شنیده شونداو خاطرنشان کرد: جامعه ای که به این درک از نقش زنان می رسد باید زمینه را برای حضور آن ها در همه عرصه ها فراهم کند. البته، پیشرفت هایی در این زمینه انجام گرفته اما همچنان مشکلات و چالش هایی وجود دارد. برای این که از توانایی زنان استفاده شود، ابتدا باید دیده و شنیده شوند و در جامعه مشارکت داشته باشند. ساختارهای قانونی، فرهنگی و سنت های کشور ما کمک می کنند که زن دیده و شنیده نشود؛ پس چنین زنی چگونه می تواند به تحقق صلح کمک کند؟

استاد دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: در سند توسعه پایدار به برابری جنسیتی اشاره شده و در همه اهداف 31 گانه این سند زنان هم در هدف ها و هم در زیرهدف ها حضور دارند. ما اگر می خواهیم به توسعه پایدار برسیم باید به این اهداف عمل کنیم و برای زنان حقوق و مسؤولیت ها و نحوه مشارکت تعریف شده است. اگر ساختار قانونی ما برای دیده و شنیده نشدن زنان و عدم مشارکت آن ها باشد، جامعه به صلح پایدار نمی رسد. اگر سیستم حقوقی کشور نسبت به زنان تبعیض آمیز باشد، صحبت از صلح بی معناست زیرا گروه مورد تبعیض احساس آرامش نمی کنند و طبیعت ا در پروسه صلح سازی هم نقش ایفا نمی کنند. در حوزه اقتصاد هم در کشور ما زن به عنوان نماینده خانواده در امور اقتصادی نمی تواند بسیاری از کارها را انجام دهد و حتی گاهی وقتی زنی می خواهد وام بگیرد باید شوهر او به بانک مراجعه کند و امضا دهد. از سوی دیگر، زنان ایرانی که شوهران افغان دارند هویت بچه هایشان به رسمیت شناخته نمی شود اما اگر این زنان می توانستند تابعیت خود را به فرزندانشان منتقل کنند، وضعیت بهتر بود. همه این مسایل، در نسبت زنان و صلح چالش ایجاد می کند .باید تشکل های مدنی از صلح سازان به وجود بیایداو بیان داشت: فقر یکی از موانع صلح است و اگر در جامعه فقر وجود داشته باشد، صلح ایجاد نخواهد شد. همچنین، در جامعه ای که خشونت زیاد باشد، صلح معنا پیدا نمی کند. باید تشکل های مدنی از صلح سازان به وجود بیاید و این تشکل ها در قالب شبکه هایی فعال شوند و کار را در حوزه های مختلف پیش ببرند. صلح توسط زنان در خانواده و جامعه پایدار خواهد بود چون درک و احترام متقابل، دوستی، محبت، تسامح، مدارا و تعادل را به همراه دارد .

اسلامی اظهار داشت: یک سری الگوها و کلیشه های سرکوب گر در طول تاریخ به وجود آمده و جزو شناخت ما شده اند و این کلیشه ها در خود زنان هم وجود دارند. امروز دنیا از این صحبت می کند که تعدادی از کرسی های پارلمان به زنان اختصاص داده شود اما اگر خود زنان در هر حوزه ای، به زنان رأی دهند، زنان پیروز خواهند شد. یکی از کانون های اصلی برای آموزش شهروندی، آموزش مسؤولیت پذیری و پاسخ گویی و صلح محوری خانواده است و باید خانواده را تکریم کرد اما نباید نقش زنان را تنها به خانواده محدود کنیم .تأثیر تغییرات اقلیمی در حوزه زنان و صلحاو با اشاره به تأثیر تغییرات اقلیمی در حوزه زنان و صلح گفت: در بسیاری از روستاهای دورافتاده مخصوص ا در مناطقی کهخشکسالی است و مردان به دلیل بیکاری مجبور به مهاجرت هستند، وظیفه اصلی تأمین معاش و تربیت بچه ها به دوش زنان است. بسیاری از این زنان روزانه برای تهیه آب رفت وآمد می کنند و آب را با خود حمل می کنند. این حمل هر روزه آب تغییراتی را در فیزیک این زنان ایجاد کرده است و گاهی این زنان در معرض تعرض قرار می گیرند. درواقع، این تغییرات اقلیمی روی زنان تأثیر گذاشته و صلح را با مشکل مواجه کرده است. همه این موضوعات به هم پیوسته هستند و اگر زن را بخواهیم صرف ا به خانواده محدود کنیم، در حق او جفا شده است .

استاد دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: هم حضور و هم مشارکت زنان در ایجاد صلح مؤثر است اما مشارکت نیاز به ساختار دارد. حضور ممکن است صرف ا وجهه نمایشی داشته باشد اما مشارکت معنادار و با قصد و اراده است و می خواهیم که زنان در پروسه تصمیم سازی و تصمیم گیری نقش آفرینی کنند و مؤثر باشند. اما اگر این ساختارها، شبکه هایی که زنان را پرورش می دهند و احزابی که زنان را معرفی می کنند وجود نداشته باشند، حتی اگر زنان به مقام وزارت هم برسند اعتماد به نفس لازم را نخواهند داشت و حضور آن ها صرف ا نمادین خواهد بود. البته، این جنبه نمادین هم مؤثر است اما باید از حالت نمایشی بیرون بیاید و زنان مشارکت مؤثر داشته باشند. ما فاصله زیادی تا رسیدن به این مرحله داریم و اگر می خواهیم این ساختارها به وجود بیایند، باید شبکه های زنان ایجاد شوند.

در ادامه این نشست، دکتر مریم جلالی؛ مدیر پردیس سینمایی ملت به ارایه سخنانی با موضوع زنان، صلح و رسانه پرداخت .او در ابتدای سخنان خود گفت: واقعیت این است که ما روی دریای خون ایستاده ایم و از رسانه انتظار داریم نمایش خوبی از زنان و صلح عرضه کند. جنگ، فقر و خشونت تلخی های زیادی دارند اما کسانی که کنار می ایستند، معمولا نگاهشان این است که "دیگری" جز آن ها مورد خشونت قرار گرفته که این نگاه، ریشه اصلی از بین رفتن صلح است. اما این نگاه در زنان وجود ندارد و زن سایر افرادی که درگیر این مشکلات هستند را "دیگری" نمی داند. هر جا صدای ناله ای بلند می شود این زن است که به درد می آید .رسانه باید به زن به عنوان بال دوم برای پریدن توجه کند

دکتر جلالی با اشاره به تفکیک بین حضور زنان و مؤثر بودن آن ها بیان داشت: شاید در جامعه حضور داشته باشیم اما آیا این حضور به تأثیرگذاری می انجامد؟ اگر رسانه ها تجلی گاه آرام بخشی زنان نیستند به این دلیل است که در زیرساخت آن ها این نگرش وجود ندارد. در حوزه آرام بخشی زنان اگر رسانه را به عنوان یک نظام نشانه شناسی تصویر کنیم و رسانه بخواهد مولد آرام بخشی باشد، باید به زن به عنوان بال دوم برای پریدن توجه شود. فضیلت صلح در زن به عنوان زندگی تجلی پیدا می کند و اگر رسانه به این باور نرسد، پیامی که مطرح می کند ابتر و یا حتی ضد پیامی خواهد بود که قصد ارایه آن را داشته است .ضرورت توجه رسانه ها به توسعه روح مادرانگیاو افزود: اگر تعریف صلح، فضای عاری از کشمکش باشد، رسانه ها باید به توسعه روح مادرانگی توجه کنند. اما رسانه ها بیشتر به زن به عنوان یک گونه نگاه می کنند. رسانه ها قائل به قابلیت های زنان در حوزه آرام بخشی هستند اما محل اتهام رسانه ها این است که چگونه اجازه دهیم این کار را انجام دهند؟ آیا زنان اجازه حضور مدیریتی دارند؟ به نظر من مسأله اجازه نداشتن زنان مطرح است نه توانایی نداشتن آن ها. پیامبر می فرمایند زن ریحانه است نه قهرمان. این سخن ناظر به این است که نقش آفرینی زنان در میدان جنگ و جنگاوری نیست و زن ریحانه است. مردهایی که به موفقیت رسیده اند رایحه حضور زن آن ها را موفق کرده و این مسأله در تاریخ، اساطیر و دینمان وجود داشته است .

مدیر پردیس سینمایی ملت بیان داشت: رسانه ها به دلیل سطحی اندیشی به نمایش حضور زن بسنده کرده اند اما تأثیر آن کجاست؟ اگر خانواده را در ایران مزیت رقابتی نسبت به شرق و غرب تلقی کنیم، آن وقت زن در خانواده مولد و مؤثر است. او در خانواده با محبت خود تولید عشق و عاطفه، با تربیت کردن تولید قانون و امنیت، با سلامت خود تولید مثل و از سوی دیگر، تولید اقتصادی می کند. ما می توانیم از چنین زنی به عنوان عنصر مؤثر در صلح یاد کنیم، چنین زنی مصلح است و حکمت دارد. به عقیده من مادربزرگان ما تأثیر صلح آمیز بیشتری نسبت به ما داشتند. پیرزن های روستایی بیشتر مولد صلح هستند چون به زنانگی و مادرانگی شان احساس افتخار داشتند نه احساس اجحاف .جلالی اظهار داشت: اگر خانواده محور توسعه شود و به زنان به عنوان مدیران این عرصه اعتماد کنیم، تغییراتی در این زمینه خواهیم داشت.

رسانه ها همیشه در این زمینه متهم می شوند اما رسانه فرهنگ ساز نیست بلکه قابلیت افزاینده یا کاهنده دارد. تولید محتوا باید در خانواده، دانشگاه و مدرسه اتفاق بیفتد و رسانه آن را بزرگ یا کوچک کند .اهمیت روح تناسب در توسعه فرهنگ صلح او در رابطه با نوع تجلی و مؤثر بودن زنان در رسانه گفت: گاهی درباره یک مسأله توافق داریم اما گاهی توافق نداریم اما شرایط هم را درک می کنیم و با هم تفاهم داریم. گاهی هم توافق و تفاهم وجود ندارد و مجبور به تبانی می شویم. اما این سه مورد راهگشا نیست؛ چون همیشه توافق و تفاهم نداریم و تبانی هم کار درستی نیست. روحی که باید در توسعه فرهنگ صلح در رسانه تنیده شود، روح تناسب است. برهم خوردن تناسب است که موجب ایجاد مشکل بین زن و مرد می شود. در مورد زن هیچ وقت به تناسب نرسیده ایم. شخصیت هر جامعه در بطن نظام ارزشی آن نهفته است. در رادیو زن صدای لطیفی دارد که شعر می خواند، در تلویزیون زن یا یک خانم بسیار موقر یا یک خانم بسیار پرخاشگر است و هیچ تناسبی وجود ندارد. نظام رسانه ای ما برای پرهیز از توسعه خشونت، نباید نقش آفرینی زنان را فقط در نمایش آن ها ببیند بلکه باید به مؤثر بودن آن ها هم توجه کند .زن برای توسعه صلح باید تبدیل به رسانه شود.

مدیر پردیس سینمایی ملت خاطرنشان کرد: زن برای توسعه صلح باید تبدیل به رسانه شود در این صورت رایحه و فرهنگ مدارا درجامعه توسعه پیدا می کند. رسانه سعی کرده مخاطب خود را اغوا کند اما در مورد زنان و صلح باید به سمت اقناع گری برویم. ذات تلویزیون هویدایی و تبرج است اما با وجود فرهنگ ضد تبرج، چگونه می توان از این ظرف استفاده کرد؟ هنوز نمی دانیم . جلالی بیان داشت: ما اسیر واژه ها هستیم و وقتی از روح مادرانگی صحبت می کنیم ذهنمان به سمت جنسیت و مادر خانه بودن می رود اما منظور من از روح مادرانگی، روح مدارا، همان چیزی است که در فرهنگ اساطیر ما وجود دارد و آن روح مراقبت و تمایز و تشخصی است که در زنان وجود دارد. وقتی از تناسب صحبت می کنم به این دلیل است که نباید از حیطه تعادل خارج شویم. باید در وجوه بشری و انسانی به تعادل برسیم و این به معنای خردورزی است. خرد جمعی و سرمایه اجتماعی باید در جامعه ما وجود داشته باشد و سرمایه اجتماعی ما بپذیرد که زن می تواند کار را انجام دهد و هویت دارد . او گفت: در بینش ما نگاهی جا گرفته که زن را جنس دوم می داند و صرف ا وظایف خاصی را برای او تعریف می کند. من همان قدر که به حضور و مؤثر بودن زن اعتقاد دارم، به همان میزان معتقدم که ما باید انسانی رفتار کنیم. در دین ما ملاک اصلی تقواست، نه زن یا مرد بودن. امتیاز اضافه هم خوب نیست و اگر بگویند این زن خیلی قدرتمند است و مانند مردها رفتار می کند، این بزرگ ترین توهین به زنان است .

به گزارش مهرخانه، سخنران آخر این نشست، دکتر ملک پور؛ استاد دانشگاه بود که طی سخنانی به موضوع "صلح به مثابه زبانمادری" پرداخت .مرکز ثقل قدرت جامعه، زن است او در ابتدای سخنان خود گفت: اهمیت زن امروز کشف نشده بلکه از همان دوره غارنشینی به این موضوع پی بردند و ما در مورد آن چه کشف شده دوباره بحث می کنیم. مرکز ثقل قدرت جامعه، زن است. هرکس زنان را در کنترل داشته باشد می تواند جامعه را کنترل کند. زن عین قدرت است و می خواهند او را تحت کنترل خود درآورند اما این مسأله را هیچ وقت در ادبیات، اسطوره ها و... اعلام نکردند چون رمزگشایی می شد و دیگر نمی توانستند آن را کنترل کنند. برای کنترل زنان باید داستان های دیگری سر هممی کردند که زنان ترسو و ضعیف هستند و صدها خرافه تولید کردند تا ذخایر فرهنگی غنی شکل بگیرد و او را به عنوان کارخانه تولید سرباز برای قدرت به شمار آوردند. بنابراین، پتانسیل های زن را به او یادآوری نکردند. بعدها زن در فرآیند زمان به این باور رسید که باید مطیع و تحت سلطه باشد و این مسایل را درونی کرد تا بتواند با سلطه هم نوایی داشته باشد .

ملک پور خاطرنشان کرد: ساختار انسانی روابط کج و معوج شده است. اما باید توجه کنیم که تفاوت در خلقت زن و مرد بر مبنای حکمت بوده و این تفاوت نباید مبنای تفوق یکی بر دیگری باشد بلکه باید هم افزایی وجود داشته باشد. انسان اولیه آن ساختار را فربه کرد تا به امروز ما رسید اما امروز اثبات توانایی زن کاری بی معناست چون زن از ابتدا توانا بوده است. تکنولوژی مدرن و تمدن کنونی می توانست در قرن اول یا پنجم میلادی به وجود بیاید اما علت این که این اتفاق نیفتاد، فقدان حضور و مشارکت زنان در جامعه بود .نیمکره زنانه بشریت آسیب دیده استاین استاد دانشگاه بیان داشت: به گفته سعدی بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند؛ اگر اعضای یک پیکره باشیم پس یک نفر هستیم و یک هویت واحد داریم. یک مغز دو نیمکره دارد که با وجود کارکردهای متمایز، مکمل یکدیگر هستند و وقتی با هم به صورت متعادل کار می کنند انسان سالم است. بشریت هم نیمکره زنانه و مردانه دارد اما نیمکره مردانه بیشتر از نیمکره زنانه کار کرده است. درواقع، نیمکره مردانه فعال تر بوده و ورزیده شده اما نیمکره زنانه به حاشیه رانده شده و در تاریک خانه جهل و ستم جنسیتی و طبقاتی نتوانسته خود را بروز دهد. پس نیمکره زنانه آسیب دیده و نتوانسته به اندازه نیمکره دیگر رشد کند .

او افزود: نیمکره زنانه کارکردهایی دارد که در نیمکره مردانه کمتر دیده می شود. یکی از این کارکردها، قابلیت تولید و بازآفرینی صلح است چون ظرافت هایی در هستی زن به کار رفته که قابلیت تخصصی صلح آفرینی را در نیمکره زنانه مغز بشریت بیشتر می کند. علت این که در تاریخ به جز برهه های کوتاهی همیشه جنگ وجود داشته، به عدم فعالیت و عدم استفاده از ظرفیت های نیمکره زنانه مغز بشری برمی گردد. اگر در طول تاریخ، زنان در جامعه مشارکت داشتند، بشریت صلح را زودتر کشف می کرد و جنگ تبدیل به ارزش نمی شد. این مسأله بشریت را ناقص الخلقه کرده و تبدیل به موجود عقب مانده ذهنی شده که بخشی از مغز او کار نمی کند. این وضعیت که جنگ در جهان مسلط شده تاوان سلطه طلبی جنس مرد است .جنسیت، هویت ثانویه و برای هم افزایی دو جنس است.

ملک پور اظهار داشت: باید از مکاتب و تئوری های مختلف درباره زن به صورت موشکافانه سؤال بپرسیم. اگر آن مکتب توانست تصویر انسانی و عقلانی از زن ارایه دهد، می توانیم به بقیه استدلال های او هم توجه کنیم اما اگر تلقی آن مکتب از زن همان تلقی ناقص تاریخی است، سایر منویات آن مکتب ارزش پرداختن ندارد؛ چون وقتی مسأله زن حل نشود امیدی به حل مسایل دیگر وجود ندارد. انسانیت اصل است اما جنسیت، هویت ثانویه و برای هم افزایی دو جنس است .صلح و زبان مادری او بیان داشت: زن هویت بشری هم تراز با مرد دارد و در دین ما هم روی آن تأکید شده است. صلح زبان مادری است چون وقتی زن مرکز ثقل جامعه است و بخواهیم جامعه را بازسازی کنیم باید از مادر و زن شروع کنیم. حدود 17 درصد از شخصیت و هویت افراد تا قبل از 37 سالگی شکل می گیرد که حدود 1 سال از این زمان بچه در خانه است و بیشترین ارتباط را با مادر دارد و بیشترین مسایل را از مادر یاد می گیرد. این مادر اگر زبان صلح و مدارا داشته باشد و با تربیت صلح گرا آشنا باشد، می تواند صلح را به فرزندش آموزش دهد و نسل هایی به وجود بیاورد که با صلح به مثابه زبان مادری آشنا باشند.

 

ملک پور در پایان گفت: راهبرد صلح باید با مقدمات و تمهیداتی همراه باشد. من در این جا پیشنهاداتی در این حوزه مطرح می کنم که این پیشنهادات عبارتند از: تدوین استراتژی های صلح پایدار، تخصیص جایگاه ویژه به زنان در مطالعات و تدوین راهبردهای صلح در سمت مدیر، سیاست گذار، مجری و ارزیاب پروژه های صلح، به رسمیت شناختن نقش راهبری زنان، آموزش عمومی استراتژیصلح به زنان و مادران، در نظر گرفتن جایزه ملی صلح برای فعالان علمی، فرهنگی و مدنی صلح در ایران، پیشنهاد عنوان چهره ماندگار صلح و برگزاری جشنواره کتاب سال یا دو سالانه کتاب صلح.

 

منبع خبر: پایگاه تحلیلی خبری خانواده و زنان

  • مجتبی مقصودی
۲۸
دی

انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن علمی مطالعات صلح ایران برگزار می کند:  

 

  ایران و میراث هاشمی؛ تأملی آکادمیک بر کارنامه سیاسی آیت الله  

 

سخنرانان

 داوود هرمیداس باوند سیاست خارجی هاشمی؛ فرازها و فرودها

سید جلال دهقانی فیروزآبادی توسعه گرایی در سیاست خارجی هاشمی

امیر محمد حاجی یوسفی عمل گرایی در سیاست خارجی هاشمی

محمدرضا دهشیری منطقه گرایی در سیاست خارجی هاشمی   سیاست داخلی

حسین راغفر دستاوردها و میراث اقتصادی هاشمی

مجتبی مقصودی میراث هاشمی؛ مصالحه سیاسی و آشتی ملی

هادی خانیکی هاشمی و اندیشه توسعه در ایران

کیومرث اشتریان رویکرد هاشمی در سیاست گذاری عمومی

 

  چهارشنبه 6 بهمن 1395 ساعت 15 الی 19

مکان: خیابان نجات اللهی، نبش خیابان ورشو ،خانه اندیشمندان علوم انسانی ، سالن فردوسی

ورود برای علاقمندان آزاد است.

  • مجتبی مقصودی