کتاب: تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1357 - 1320
تحولات سیاسی اجتماعی ایران 1357 - 1320
به اهتمام: دکتر مجتبی مقصودی
چاپ سوم، تهران، انتشارات روزنه،
مقدمه چاپ دوم
تاریخنگاری یا بازنمایی مکتوب گذشته سیاسی – اجتماعی و طرح حوادث و رخدادهای مهم و تأثیرگذار در ایران معاصر، رویکردها و گفتمانهای متنوعی را تجربه کرده است، همچنانکه محصول زمانه و واقعیتهای سیاسی – اجتماعی کشور است، از گفتمانهای غالب و مسلط تأثیر پذیرفته؛ به علاوه خود در شکلدهی و تقویت بنیانهای گفتمانی و رهگیری مؤلفهها و سازههای آن نقش درخور توجه و به گونهای دیالکتیکی ایفا مینماید.با چنین مقدمهای از طرح این سؤال گریزی نیست که کتاب «تحولات سیاسی – اجتماعی ایران 57 – 1320» که به قلم 17 تن از پژوهشگران دانشگاههای مختلف به رشتۀ تحریر درآمده است تحت تأثیر چه فضا، متغیرها و مناسباتی بوده است و جهتگیری نهایی و کلان خود را چگونه انتخاب و هدفگذاری کرده است؟ در ایضاح این پرسش ذکر این نکته ضروری میرسد که اصولاً در ایران معاصر طیف وسیعی از تاریخنگاریها قابل شناسایی و طبقهبندی است. از تاریخنگاریهای آرمانی – نوستالژیک، استعماری، حکومتی – دولتی، ژورنالیستی و نهایتاً علمی را میتوان نام برد و به تشریح ویژگی، مضمون و محتوا و... هر یک پرداخت.
در ارزیابی کتاب حاضر نیز قطعاً فهم دقیق محتوا و ساختار اثر، چگونگی گزینش وقایع تاریخی، دستهبندی اطلاعات و یافتهها و جمعبندی و هدایت موضوعات و مباحث نقش بسزایی داشته، همچنانکه طرح برخی از نکات و موارد مهم در ارزیابی منصفانه و داوری درست و واقعی از سوی مخاطبین و صاحبنظران بیتأثیر نخواهد بود و ما به مواردی اشاره خواهیم داشت.
نویسندگان اثر تلاش نمودهاند از رویکردهای افراطی و تفریطی که یکی از مهمترین آفتهای مهم تاریخنگاری این کشور است بپرهیزند. از تاریخنگاری ایدئولوژیک – حکومتی که در بطن خود حاوی بزرگنماییها و به حاشیهسپاریهای بسیاری است دوری کنند، با این اعتقاد که این گونه از تاریخنگاری در درازمدت بیشترین آسیبها را به کشور و حتی نظام سیاسی و تعامل دولت – ملت وارد میسازد. همچنانکه هریک از مؤلفان ضمن پایبندی و باور به آرمانهای خود، واقعیتهای تاریخی را به قربانگاه آرمانگرایی نفرستادند و در حد بضاعت و توان علمی، همّ خود را مصروف تدوین تاریخی ساختهاند که به لحاظ روشی در چارچوب تاریخنگاری علمی و به لحاظ محتوایی نزدیک به واقعیتها و از منظر هویتی مستقل و متعادل تعریف گردد.با چنین زمینهای، به ویژه اقبال و استقبال اثر در محافل دانشگاهی، نقد و ارزیابی منصفانه به همراه تشویقهای همکاران دانشگاهی و علاقهمندان به تاریخ این مرز و بوم ما را بر آن داشت تا در چاپ دوم کتاب به بازبینی مجدد و در عین حال محدود کتاب بپردازیم.
در ویرایش جدید ضمن توجه به کاستیها و غلطهای تایپی، نمایه و لیست منابع و ارجاعات اصلاح شد. مکررگوییها کاهش یافت (البته حذف کامل آن با توجه محتوای فصول و شیوه طرح بحث از سوی هریک از نویسندگان مقاله امکانپذیر نبوده است)، برخی از جاافتادگیهای موضوعی و اشتباهات تاریخی رفع و اصلاح گردید و...در همین جا وظیفۀ خود میدانم از مساعدت همۀ همکاران و نویسندگان محترم که این بار در بازبینی و تدقیق اثر از همراهی لازم دریغ نورزیدهاند تشکر نمایم و در خاتمه از جناب آقای دکتر محسن مدیرشانهچی دوست و همکار عزیز که چون همیشه با تشویقها و دقتنظرهای وصفناپذیر خود نکات ارزندهای را برای اصلاح یادآوری نمودهاند قدردانی و سپاسگزاری نمایم.
مقدمه ( چاپ اول )
برای ملتها، به ویژه ملتهای کهنی چون ایران نقاط عطف تاریخی گم نبوده و نیست. این نقاط عطف تاریخی – سیاسی گاه با دستاوردهای خویش محمل شادیها و پایکوبیها و گاه با نتایج منفی خود موجب سرشکستگیها و دلمردگیها بوده است. مقاطعی نیز وجود داشته است که ملت ایران به گونهای دو احساسی و متناقض با سرنوشت خود برخورد نموده است.شهریور 1320 ه .ش. ازجمله مقاطع تاریخی است که در آن جامعه سیاسی ایران این دوگانگی احساسی – ارزشی را با پوست و گوشت خود به عینه لمس کرده است. به طوری که اشغال کشور توسط قوای نظامی سه قدرت بیگانه، استمرار حیات سیاسی کشور را در هالهای از ابهام قرار داده و پیامدهای دیگر این وضعیت یعنی؛ نقض حاکمیت و استقلال ملی، مداخلات آشکار و نهان بیگانگان در امور مملکت و بروز مشکلات شدید اقتصادی موجبات ناخرسندی مردم را فراهم آورده بود. در مقابل، تبعید دیکتاتور بزرگ – رضاشاه – استقرار نسبی آزادیهای سیاسی، تشکیل احزاب، انتشار مطبوعات آزاد و آزادی زندانیان سیاسی و.... فضای نسبتاً مناسبی را پدید آورد تا جامعۀ سیاسی ایران در محاسبۀ سود و زیانهای حاصله و متصوره از وضعیت تحمیل شده توسط بیگانگان، را بازندۀ صرف نداند و در مواردی به آیندۀ این ملک و ملت امیدوار باشد.مرور حوادث مهم سیاسی و تاریخی از شهریور 1320 تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 نشان میدهد که در طول 37 سال، جامعۀ سیاسی ایران به دفعات چنین وضعیتهای احساسی را تجربه کرده است.
به لحاظ اهمیت تاریخی، سیاسی و جامعهشناختی این محدوده زمانی 37 سال به سه دورۀ مهم قابل تقسیم است، که عبارتند از:
1- از شهریور 1320 تا مرداد 1332 (از اشغال نظامی ایران توسط متفقین تا سقوط دولت مصدق).
2- از مرداد 1332 تا خرداد 1342 (از سقوط دولت مصدق و روی کار آمدن دولت نظامی سپهبد زاهدی تا وقایع پانزده خرداد 1342)
3- از خرداد 1342 تا بهمن 1357 (از سرکوب قیام 15 خرداد تا پیروزی انقلاب اسلامی)
به لحاظ موضوعی نیز رخدادهای مهمی در طول این مدت به وقوع پیوسته است. از تبعید رضاشاه و به قدرت رسیدن شاه جوان تا تشدید شکافهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دهۀ 1350 و سقوط محمدرضاشاه، و پیروزی انقلاب اسلامی بیش از دهها موضوع قابل بررسی در این مجموعه وجود دارد.با در نظر گرفتن این دو رهیافت (موضوعی و زمانی) و نیز آشنایی با مشکلات اجرایی و روشی هریک از دو شیوۀ فوق که در صورت اتخاذ به ناگزیر میبایست به گسست موضوعی و یا زمانی مباحث تن در دهیم، لذا جهت دوری جُستن از این انقطاع و نیز با ملحوظ داشتن سرفصلهای مصوب درس «تاریخ تحولات سیاسی – اجتماعی ایران 57 – 1320» روش تلفیقی «زمانی – موضوعی» را در این عرصه برگزیدهایم.مثلاً در حالی که در بخش اول و دوم و پنجم به ترتیب و تسلسل رخدادهای مربوط به دهههای 20 تا 50 ه . ش. مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد، در بخش سوم و چهارم که به بحث «احزاب و تشکلهای سیاسی» و نیز «قشربندی اجتماعی و ساخت طبقاتی» اختصاص یافته است، به رغم محدودیتهای زمانی مترتب بر هر یک از مقاطع سهگانه، مباحث قطع نشده، بلکه در چارچوب کلی اثر تجزیه و تحلیل نسبتاً کاملی از موضوع ارائه شده است. به طور مشخصتر، به عنوان نمونه در بررسی جایگاه «ایلات» در فصل یازدهم، نقش و جایگاه این قشر از جامعه ایران به صورت کامل و با در نظرگرفتن پیشینه تاریخی موضوع، از سال 1320 تا 1357 مورد توجه قرار گرفته تا مخاطب تصویر کاملی از موضوع در ذهن ترسیم نماید.تجزیه و تحلیل مسائل نیز با توجه به رشتههای تحصیلی و پژوهشی همکاران نویسنده یعنی علوم سیاسی، روابط بینالملل، جامعهشناسی سیاسی، تاریخ، مدیریت سیاسی و اقتصاد سیاسی متنوع میباشد و در واقع تنوع بین رشتهای به یکی از ویژگیهای مجموعه تبدیل شده است. اگرچه منظر جامعهشناختی و تاریخی وجه غالب بررسی ها را تشکیل میدهد، با این حال گرایشهای علمی و تعلقات فکری هریک از یژوهشگران، فضای هر فصل را از فصول دیگر به لحاظ شیوه طرح، ورود به مسائل، تأکیدات، تجزیه و تحلیل و نتیجهگیریها متفاوت کرده است، که در جای خود نه تنها پذیرفتنی، بلکه امری مغتنم تلقی میشود.جهت جلوگیری از تداخل مباحث این مجموعه با «تاریخ روابط خارجی» و «سیاست خارجی» سعی شده است تا حد امکان بررسی و تعلیل مسائل از منظر تحولات داخلی صورت پذیرد و جز در مواقع بسیار با اهمیت، این گریز به عوامل و علل خارجی به حداقل کاهش یابد.به علاوه به لحاظ ریشهشناسی و در جهت آشنایی بیشتر خوانندگان اثر، با موضوعات مورد بحث هر 17 فصل این مجموعه با اشارهای تاریخی به موضوع آغاز شده است، تا زمینهها و بسترهای وقوع حوادث و وقایع روشن گردد.
به لحاظ سازماندهی اثر، مباحث در پنج بخش، 17 فصل با 18 مقاله سازماندهی شده است. در بخش اول، تحولات سیاسی اجتماعی ایران در نیمۀ اول دهۀ 1320 ه. ش. در قالب سه فصل یعنی؛ «اشغال نظامی ایران»، «ساختار قدرت در عصر بعداز رضاشاه با تأکید بر مجلس چهاردهم و امتیاز نفت شمال» و «بحران آذربایجان و کردستان (25 – 1324)» تدوین گردیده است. ریشهیابی بسترها و زمینههای وقوع حوادث دهۀ 20 ه . ش. از درون ساختار قدرت حکومت رضاشاه مهمترین وجوه مشترک فصول اول و دوم و سوم کتاب میباشد.در بخش دوم، فرایند جنبش ملی شدن صنعت نفت، دلایل به قدرت رسیدن دولت مصدق و علل وقوع کودتای 28 مرداد و پیامدهای آن و نیز تحولات سیاسی بعدی تا اواخر 1330 مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
احزاب وتشکلهای سیاسی ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی در چارچوب تقسیمبندی چهارگانه یعنی؛ احزاب ملی، چپ، مذهبی و دولتی محور اصلی بررسیهای این کتاب را در بخش سوم تشکیل میدهد. در تشریح احزاب چپ؛ حزب توده و مشی چریکی مبتنی بر ایدئولوژی مارکسیستی در ایران به عنوان دو جریان عمده چپگرا مورد شناسایی و تشریح واقع شده است.
بخش چهارم کتاب به بحث دربارۀ قشربندی اجتماعی و ساخت طبقاتی اختصاص دارد. ایلات و عشایر، طبقه متوسط سنتی، طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر گروههای اجتماعی چهارگانهای هستند که عملکرد و تأثیرات آنان بر فضای سیاسی – اجتماعی جامعه و بر دولت در قرن بیستم، به ویژه در دوران محمدرضا شاه مورد توجه قرار میگیرد.در آخرین بخش کتاب، تحولات سیاسی – اجتماعی کشور در دو دهۀ آخر رژیم پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی از سه منظر متفاوت ارزیابی میشود. نهضت امام خمینی (ره) به عنوان تبلور حرکت نیروهای مذهبی در مقابله با اقدامات رژیم – ازجمله در برابر لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی – تا تبعید امام به ترکیه فصل پانزدهم کتاب را تشکیل میدهد که با نگاه تاریخی مورد دقت نظر قرارگرفته است. از دیدگاه اقتصاد سیاسی، وضعیت اقتصادی ایران در اواسط دهۀ 30 و دهۀ 40 به ویژه زمینههای انجام اصلاحات ارضی و پیامدهای آن در فصل شانزدهم، و بالاخره در آخرین فصل (فصل هفدهم) تحولات سیاسی ایران از 1342 تا 1357 از دیدگاه سیاسی– اقتصادی با توجه به نقش درآمدهای نفتی در ایجاد بوروکراسی، ارتش و دولت رانتی و مستقل از طبقات، و نیز نقش دیکتاتوری توسعه در این فرایند، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.در مورد رخدادهای سیاسی – اجتماعی ایران قبل از انقلاب به ویژه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 مقالات و کتابهای ارزشمندی توسط پژوهشگران داخلی و خارجی به رشتۀ تحریر درآمده است.
آنچه در این تألیف موردنظر میباشد، بررسی و تدوین مجموعهای از عمدهترین مسائل سیاسی – اجتماعی ایران در دوران پهلوی دوم به صورت موجز و فشرده است، که ضمن هماهنگی با مصوبات سرفصلهای ستاد انقلاب فرهنگی و پر کردن خلا موجود در این زمینه، اطلاعات نسبتاً جامعی را از زوایای گوناگون در اختیار علاقهمندان به ویژه دانشجویان رشته علوم سیاسی و تاریخ قرار دهد. بدین لحاظ به دنبال رایزنیهای انجام شده با تعداد زیادی از صاحبنظران این حوزه، با 16 نفر از پژوهشگران محترم به توافقی اصولی در باب تدوین این مجموعه دست یافته و با تعیین چارچوبهای روشی، محتوایی و شکلی به این مهم مبادرت ورزیدهایم که به رغم کمی و کاستیهای آن – که تا حدودی بر آن وقوف داریم – این پژوهش جمعی به ثمر نشسته و محصول آن مجموعهای است که در پیش روی شما قرار میگیرد.
مهمترین ویژگی این اثر که آن را از نوع ژورنالیستی و یا آثاری که به صورت مصاحبه و یا سخنرانی منتشر میشود متمایز ساخته است. قبول تدوین فصول مختلف کتاب از سوی صاحبنظران این حوزه با نظم منطقی و برنامه از پیش تعیین شده و با معیارهای قابل قبول علمی و پزوهشی بوده است که با حسن اعتماد، اجابت دعوت و با همدلی و همرایی بدون کوچکترین چشمداشت مادی به انجام رسید.در واقع تدوین این مجموعه بدون دخیل بودن مراکز علمی دولتی و صرف بودجههای کلان، تجربه گرانقدری است؛ چرا که نشان داد ارادۀ انجام یک فعالیت علمی بالاتر از همۀ موانع موجود بوده و به رغم مشکلات و تنگناهای موجود میتوان اثری جمعی و در خور اعتنا ارائه داد. امید است حاصل این تجربه و اعتماد ارزشمند برای جامعۀ ما مغتنم باشد.
در انتها وظیفۀ خود میدانم از همۀ عزیزانی که به صورتهای مختلف در تدوین، آمادهسازی و انتشار این مجموعه ما را یاری کردهاند، تشکر کنم و پیشاپیش مراتب سپاسگزاری خود را از همه صاحبنظرانی که با نقد و نظر عالمانه خود مشوق ما در حک و اصلاح این مجموعه در چاپهای بعدی خواهند بود، اعلام دارم.
مجتبی مقصودی/ 1380